بزنگاه
وقتي براي تو مينويسم خيلي كودن و احمق ميشوم. چرا بهت اجازه ميدهم اين مساله را تجزيه و تحليل كني؟ فقط بيا اين آخر هفته اوقات محشري داشته باشيم. منظورم اين است كه براي يك بار هم كه شده، اگر امكان دارد، سعي نكن همهچيز را تا حد مرگ تجزيه و تحليل كني، مخصوصا من را.
فرني و زويي- سالينجر
فلاشبك
دو جور «درد» داريم؛ دردهايي كه باعث قويتر شدنت ميشن؛ و دردهاي بيفايده؛ دردهايي كه فقط بابتشون زجر ميكشي... من طاقت چيزهاي بيفايده رو ندارم.
خانه پوشالي