مذاكرات با امريكا در دولت دهم به روايت نمايندگان
چرا مذاكره با امريكا در دولت قبل بينتيجه ماند؟
عوض حيدرپور، عضو كميسيون امنيت ملي: اگر اين راه را نميرفتيم امكان يك اقدام نظامي كور دور از ذهن نبود
احسان بداغي/ هم طرف مذاكره يك طرف واحد بود و هم موضوع مذاكره يك موضوع واحد؛ گفتوگوي مستقيم با دولت امريكا بر سر پرونده هستهاي كشورمان. فرقش از دولت دهم به دولت يازدهم است. از دولتي كه نمايندگان حتي از اصل موضوع مذاكره با امريكا هم در دورانش بيخبر بودند تا دولتي كه براي اطلاع از جزييات مذاكرات دامنه فشارها را افزايش ميدهند. حالا ديگر همه ميدانند كه در ماههاي پاياني دولت محمود احمدينژاد مذاكرهكنندگان ايراني دو بار رودرروي هيات امريكايي نشسته بودند تا چشم در چشم يكديگر به مذاكره بپردازند، مذاكراتي كه خيلي زود و بدون نتيجه پايان يافت.
دليلش را محمدرضا تابش در گفتوگو با «اعتماد» توضيح داده است؛ زير بار نرفتن محمود احمدينژاد. گويا او ميخواسته خود گفتوگوها را اداره كند و در فرآيند آن «اختيار تام» داشته باشد. حال آنكه انجام اين گفتوگوها بر عهده شوراي عالي امنيت ملي گذاشته شده بود. موضوع آن گفتوگوها اما زواياي ديگري هم دارد، مهمترينش سطح اطلاع مجلس در اين رابطه است. مجلسي كه حالا طيفي از نمايندگانش دو سال است اصرار دارند در جريان جزييات مذاكرات هستهاي در دولت يازدهم باشند، در دولت احمدينژاد حتي در جريان كليت دو دور مذاكره ميان ايران و امريكا هم نبوده است. هر چند برخي نمايندگان ميگويند از طريق منابعي ديگر از انجام اين گفتوگوها مطلع شده بودند. بسياري از اعضاي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي در گفتوگو با «اعتماد» گفتهاند كه حتي آن جريان را به ياد هم نميآورند. از جمله نوذرشفيعي سخنگوي كميسيون امنيت ملي كه توضيح داده است: «در آن شرايط من در ذهنم نيست كه اتفاقاتي افتاده است. من شخصا در جريان اين موضوع نبودم و از آن اطلاعي ندارم. شايد برخيها در مجلس درباره آن موضوع مطلع بوده باشند، ولي من بياطلاع هستم.» اصل موضوع را چندي پيش مقام معظم رهبري تاييد كردند. جايي كه ايشان گفتند با واسطهگري «يكي از محترمين منطقه» پيامي از طرف امريكاييها به ايران ميآيد و گفتوگويي آغاز ميشود. روز شنبه هم آيتالله هاشميرفسنجاني در جلسه مجمع تشخيص مصلحت نظام به دو نكته ديگر در اين باره اشاره كرد؛ اول اينكه اين گفتوگوها در دو دور انجام شده و ديگر هم اين مورد كه گفتوگوي ايران و امريكا در آن مقطع به نتيجهاي نرسيده است. هر چند برخي منتقدان دولت پيشتر روايتي ديگر از اين جريان را نقل كرده بودند. از جمله مهدي محمدي از نزديكان تيم مذاكرهكننده دولت قبل كه در يك مناظره تلويزيوني مدعي شده بود آن مذاكرات در ماههاي ابتدايي سال 92 ميرفته تا به نتيجه هم برسد.
مسعود ميركاظمي، از وزراي دولت محمود احمدينژاد هم درباره مذاكرات مورد نظر به «اعتماد» گفته است: «من نميدانم اين مربوط به چه دورهاي است و شايد مجلس هشتم بيشتر درگير آن بوده باشد نه مجلس نهم. من چه زماني كه در دولت بودم و چه زماني كه خارج از آن موضوعات را پيگيري ميكردم، اطلاع دارم كه يك مورد مذاكره ما در خصوص عراق بود و ما فقط همين مورد را اطلاع داريم كه بعد هم گزارش آن را به مجلس دادند.» همينطور منصور حقيقتپور، نايبرييس مجلس هم اينطور اظهارنظر كرده است: «من در جريان مذاكراتي كه گفته ميشود بين ايران وامريكا در دو دور و بر سر پرونده هستهاي صورت گرفته قرار ندارم به ما گزارش و اطلاع خاصي داده نشده بود.»
در همين حال سيد حسين نقوي حسيني، سخنگوي وقت كميسيون امنيت ملي و از منتقدان نه چندان تند و تيز سياست خارجي دولت يازدهم نيز درباره اين تحول در ماههاي پاياني دولت قبل ميگويد: «من الان چيزي به ذهنم نميآيد كه ما در جريان بوديم يا نبوديم. من حتي حضور ذهن ندارم كه اين بحث در كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مطرح شد يا خير.» با اين وجود يك عضو ديگر كميسيون امنيت ملي مجلس روايتي متفاوت ارايه ميكند؛ عوض حيدرپور. او هر چند عضو شوراي جمعيت ايثارگران، از تشكلهاي اصولگرا و منتقد دولت است اما در حمايت از نتيجه مذاكرات هستهاي كم نميگذارد.
او درباره مذاكرات مستقيم با امريكا در دولت قبل به «اعتماد» ميگويد: «در فرآيند كلي مذاكراتي كه صورت گرفته بود كميسيون امنيت ملي در جريان كليت موضوع قرار داشت و عليالقاعده اين ميتوانست باعث اطلاع مجلس هم بشود. اما ما هيچ اطلاع خاص ديگري نداشتيم». اين عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي درباره نسبت بين سكوت نمايندگان در آن دوران و انتقادات بيپرده و پرشمار كنوني به روند مذاكرات ميگويد: «يك سري از دوستان ما در داخل نظام هستند كه به هر حال با توجه به انتخابات پيش رو به نظر ميرسد قصد دارند تا در اين موعد بيشتر ديده شوند. من فكر ميكنم برخي موضعگيريها بيشتر از آنكه طرح موضوع باشد، طرح گوينده بحث در رسانهها و در معرض ديد عموم است. البته شايد يك موضع ديگر هم باشد و آن هم بياطلاعي از موقعيتها و مناسبتهاي بينالمللي است. به هر حال نظام درباره اين مذاكرات به جمعبندي رسيده است. من به عنوان يك صاحبنظر در مسائل نظامي و بينالمللي، اطلاع دارم كه اگر ما در موضوع هستهاي اين راه را نميرفتيم امكان داشت آسيبهاي جدي را براي ما رقم بزند و به هر حال در آن شرايط يك اقدام نظامي كور هم دور از ذهن نبود. به هر حال پيش آمدن چنان شرايطي براي كشور هزينههاي فوقالعاده سنگيني داشت. چون به هر حال فارغ از اينكه برنده و بازنده يك تقابل نظامي چه كساني خواهند بود، ماهيت جنگ تحميل هزينههاي فوقالعاده سنگين به همه طرفين درگير است. واقعا خيلي از ناظران و كساني كه موضعگيري منفي ميكنند اين واقعيت را كاملا ناديده ميگيرند.» با اين وجود بهرام بيرانوند، از نمايندگان عضو جبهه پايداري معتقد است كه سكوت دوره محمود احمدينژاد و انتقادات كنوني دلايلي منطقي دارد. او درباره اطلاع مجلس از مذاكرات مستقيم با امريكا در دولت قبل و موضع كنوني منتقدان در دولت يازدهم ميگويد: «مهم نيست كه آن زمان مجلس اطلاع داشت يا نه. مهم اين است كه اگر موضعي گرفته نشد به اين دليل بود كه پيشرفتي وجود نداشت و كار جلو نرفته بود.»