روابط تهران با پاريس و اتحاديه اروپا وارد فاز جديدي شد
پايان بايكوت خودخوانده فرانسويها
سعيد خالوزاده٭
توافق هستهاي 23 تير ماه وين نقطه عطفي در مناسبات خارجي جمهوري اسلامي است. لوران فابيوس، وزير امور خارجه دولت سوسياليست فرانسه در تاريخ 7/5/1394 در راس يك هيات بلندپايه سياسي ديپلماتيك عازم ايران شد و با مقامات بلندپايه ايران از جمله رياستجمهوري، وزير امور خارجه و وزراي تجاري و محيط زيست ديدار و گفتوگو كرد. اين نخستين سفر وزير امور خارجه فرانسه به ايران طي ۱2 سال اخير و آن هم در دوره حاكميت سوسياليستها است. فرانسه طي يك دهه گذشته روابط پرچالشي با ايران داشت و گاهي اوقات سختترين مواضع در بين كشورهاي اروپايي را در برابر ايران اتخاذ ميكرد. سفرهاي ماههاي اخير، عملا رويكرد بايكوت سفرهاي بلندپايه سياسي - اقتصادي اروپايي به ايران را كه از اوايل دوره دولت نهم از 10 سال پيش شروع شده بود عملا ملغي اعلام ميكند. در خلال سالهاي دولتهاي نهم و دهم ما شاهد عزيمت هياتهاي بلندپايه سياسي - اقتصادي از فرانسه و ديگر كشورهاي اروپايي به ايران نبوديم. اين در حالي است كه با روي كار آمدن دولت روحاني آسمان سياسي روابط دو طرف با تغييراتي مواجه شد. در 20 ماهه اخير هياتهاي پارلماني از مجلس ملي و سناي فرانسه و ساير كشورهاي اروپايي به ايران سفر كردند، همچنين هيات بلندپايه اقتصادي و تجاري متشكل از مسوولان عالي شركتهاي بزرگ فرانسوي سال گذشته به ايران آمد كه در نوع خود تحولي بيسابقه در روابط دو كشور بود. سفر لوران فابيوس نخستين سفر در اين سطح به تهران و به ويژه بعد از توافقنامه هستهاي وين است و بيانگر چشمانداز مهمي در روابط ايران، فرانسه و اتحاديه اروپاست. فرانسه طي يك دهه گذشته عملا رويكرد بايكوت سفرهاي بلندپايه سياسي اقتصادي به ايران را در پيش گرفته بود و به ويژه در دولتهاي نهم و دهم ما شاهد عزيمت هياتهاي بلندپايه در اين حد از فرانسه و تقريبا ساير كشورهاي اروپايي به ايران نبوديم. خاطرنشان ميشود فرانسه طي دهه اخير نقش سرسختانهاي را در مذاكرات هستهاي با ايران داشت تا جايي كه خيليها عنوان ميكردند نقش پليس بد به فرانسه داده شده و اين كشور نقش سخنگويي اسراييل و كشورهاي عربي را در مذاكرات با ايران ملحوظ داشته يا به دنبال بهرهبرداري سياسي در رابطه با كشورهاي عربي و اسراييل بوده است. اين در حالي است كه شركتهاي فرانسوي توتال، پژو، سيتروئن و رنو برخورد خوبي با شركاي خودروساز ايراني خود نداشتند و تحت تاثير فشارهاي سياسي و اقتصادي طي سالهاي گذشته با كنارهگيري از توافقات همكاري صورت گرفته، محدوديتهاي زيادي براي شركاي خودروساز ايراني و مصرفكنندگان داخلي ايران ايجاد كردند. با اين زمينه نه چندان مثبت، بهنظر ميرسد فابيوس با سفر به ايران به دنبال اين است تا زمينهسازي لازم براي گسترش همكاريها با ايران را فراهم كند و تضمينهاي لازم را به طرف ايراني خود بدهد و تا دير نشده جاي خود را در بازار بزرگ ايران پيدا كند و احيانا قراردادهاي همكاري اقتصادي تجاري مهمي با طرفهاي ايراني به امضا برساند. اين در حالي است كه فرانسه گسترش همكاريها با ايران را در كنار مناسبات بسيار گسترده اقتصادي - تجاري - نظامي با كشورهاي عربي منطقه ميخواهد. همكاريهاي منطقهاي قطعا از محورهاي مهم گفتوگوهاي ايران و اروپا است و فرانسه بعد از قرارداد سايكس- پيكو در سال 1916 همواره در ارتباط با كشورهاي عربي به ويژه در سوريه و لبنان فعال بوده و از طرف ديگر بين ايران و فرانسه اختلاف نظرها و اشتراكاتي در اين زمينه وجود داشته است. ديدگاههاي دو طرف در برخي موارد خيلي نزديك بوده است با اين حال زماني كه مشكلاتي در سوريه ايجاد شد فرانسه مواضع سرسختانهاي در قبال دولت بشار اسد اتخاذ كرد كه اين مساله باعث دوري مواضع دو كشور شد. لذا بهنظر ميرسد فرانسه مايل به رايزني با ايران در ارتباط با انتخابات رياستجمهوري لبنان است و با توجه به نفوذي كه جمهوري اسلامي ايران در لبنان دارد علي القاعده موضع ايران و دانستن نظر ايران براي فرانسويها مهم است. اين در حالي است كه در سوريه موضع دو طرف خيلي به هم نزديك نيست و اختلافاتي وجود دارد اما در عراق ممكن است تهران و پاريس بتوانند تعامل و راهكارهايي در ارتباط با مقابله با گروه داعش و همكاري با دولت عراق داشته باشند. مناسبات جمهوري اسلامي ايران با اتحاديه اروپايي و كشورهاي عضو آن در يك بستر نوين قرار گرفته و بهنظر ميرسد هر دو طرف آمادگي دارند خلأ ناشي از يك دهه روابط فريز شده و راكد را هر چه سريعتر پر كنند. در اين شرايط قطعا افزايش همكاريهاي اقتصادي تجاري و حضور در بازار بزرگ ايران اولويت اول كشورهاي اروپايي با ايران است. ديپلماسي اقتصادي تجاري ميتواند راهكار عملي طرفين براي ارتقاي همكاريها باشد. در مرحله بعدي و بعد از ارزيابي مناسبات اقتصادي، ميتوان به گسترش همكاريها در سطح سياسي و ديپلماتيك توجه كرد. براي كشورهاي اروپايي اولويت اصلي مناسبات فيمابين، افزايش سطح همكاريهاي اقتصادي تجاري است و مناسبات سياسي در مرحله بعد قرار دارد كه آن نيز به روند موفقيتآميز توافقنامه هستهاي بستگي دارد. لذا چند ماه آينده از اهميت اساسي در روابط طرفين برخوردار است. از طرف ديگر، بهنظر ميرسد در ماههاي آينده ما شاهد رقابت سنگين كشورها و شركتهاي اروپايي با يكديگر و همچنين با شركتهاي آسيايي خواهيم بود و چه بسا شركتهاي امريكايي هم كمكم وارد اين تعاملات در زمينههاي اقتصادي تجاري و علمي، فرهنگي شوند. با توجه به نقش بسيار مهم و موقعيت راهبردي ايران در منطقه ژئوپولتيك خاورميانه و همچنين گستردگي بازار 80 ميليوني ايران كه چشمانداز خوبي براي تعاملات دوجانبه با كشورهاي اروپايي را فراهم ميكند، ما احيانا با دورهاي از همكاريهاي گستردهتر با كشورهاي اروپايي مواجه خواهيم بود كه اين امر در روابط خارجي ايران با ساير بازيگران منطقهاي و فرامنطقهاي ايران از جمله با كشورهاي آسيايي، آسياي ميانه، آفريقا، امريكاي لاتين و... تاثير مثبتي به جاي ميگذارد. ايران به عنوان كشوري بزرگ و باثبات در ميان منطقهاي از كشورهاي بيثبات و ناامن مورد توجه كشورهاي غربي و اروپايي بوده و رايزني و همكاري با آن ميتواند در دستور كار اين كشورها قرار بگيرد. ٭ استاد دانشگاه و پژوهشگر ارشد مطالعات اروپا