ادامه از صفحه اول
اهداف انقلاب اسلامي از نگاه بنيانگذار (۱۲)
به هر حال براي حذف قدرت طاغوتي تغييرات ساختاري، هر چند لازم است ولي به تنهايي كافي نبوده و بدون تحولات محتوايي «حكومت طاغوت» به معني واقعي كلمه از بين نرفته است. حضرت امام ميفرمود: «اگر بنا باشد در دولت كه ميرويم تحول نشده باشد... همان رژيم است و همان مسائل طاغوتي، منتها «اسم» را ما عوض كرديم، ما ميخواهيم انشاءالله «مسمي» عوض بشود، تغيير داده بشود: رژيم طاغوتي به همه محتوا، به رژيم انساني اسلامي به همه محتوا» (همان، ج۱۰ ص ۱۷۶) اين جملات كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي و در دوره حاكميت جمهوري اسلامي از سوي امام ايراد ميشد گوياي آن است كه حضرت امام «نفي طاغوت» را در نفي رژيم شاه و در «استقرار نهادهاي» جمهوري اسلامي، محدود نميديد و نفي طاغوت را بدون تغيير رويه عملي و دگرگوني محتوايي، نميخواست. شگفتآور است كه ايشان، بعد از «تحقق نصب» مسوولان عاليرتبه كه بالاترين مقامات اجرايي و قضايي و لشکري را در بر ميگرفت باز هم از «تغيير اسم» ياد ميكرد. اين جملات از حضرت امام، در اين باره جدا شگفتآور است و نشان ميدهد كه «حكومت طاغوت» چه عرض عريضي دارد؛ «و در ادامه به اين بيان امام استناد ميكند كه: «اگر بنا شد كه جمهوري اسلامي، دادگاههايش اسلامي نباشد، وزارتخانههايش اسلامي نباشد، اين حكومت «طاغوتي» است، و به «اسم اسلام» همان طاغوت است. منتها اسمش را عوض كرديم، ما نميخواهيم اسم عوض شود، ما ميخواهيم محتوا درست بشود» (همان ج ۸ ص ۴۱۷) و در ادامه مينويسد: «حضرت امام نگران آن بودند كه نظامي كه ساختارش جنبه ديني و اسلامي پيدا كرده، از نظر محتوا، از اسلام فاصله داشته باشد. آغاز اين فاصله را نه در «تغيير كلي» و دگرگونيهاي اساسي و بنيادين، بلكه در تعدي نسبت به «يك وجب زمين» مردم و در «ظلم به يك نفر» ميديدند كه در نهايت به «استقرار يك نظام طاغوتي، با نام اسلامي» ميانجامد؛ «و بعد، از امام خميني چنين نقل ميكند كه: «اگر يك وجب زمين مصادره بشود بدون ميزانهاي شرعي و اگر يك نفر آدم به او ظلم بشود، بر خلاف معاهدهاي است كه با اسلام كردهايم. نبايد اسم اسلام رويش بگذاريم و در واقع طاغوت باشد. يك وقتي ما توجه به اين نكنيم كه ما از طاغوت سر درآورديم با اسم اسلام. خوب آنها طاغوت بودند، و اسم اسلام هم توي كار نبود، ما ميگوييم اسلام، لكن يك وقت سر از طاغوت درآورديم » (همان ج ۱۱ ص ۵۲۲) و ادامه ميدهد كه: «طاغوت در مفهوم اسلامي آن، صرفاً داراي «مفهوم سياسي» نيست، بلكه اين واژه، داراي «محتواي اخلاقي» نيز هست، طاغوت كه از همان ماده طغيان است، ريشه در «خودخواهي» و خودپرستي انسان طاغي دارد و هر كسي كه منيت و انانيت دروني خويش را آشكار ميكند، «طاغوت» است. بر اين اساس طاغوت سياسي چهره آشكار طاغوت اخلاقي است» (سروش محلاتي، محمد، شهر مردگان، ص۴۲) ادامه دارد
پاسخ مركز رسانه مجلس به یادداشت عباس عبدی
در پاسخ بايد گفت كه مخالفت نمايندگان صرفا با بررسي دوفوريتي لايحه بوده است و اصل لايحه رد نشده است. ضمن اينكه در بين نمايندگان نيز برخي موافق و برخي مخالف بودهاند و حتي با اختلاف تعداد آراي انگشتشمار فوريت آن راي نياورد. لذا برخلاف فضاسازيهايي كه ميشود اينطور نيست كه مجلس به طرحها و لوايح به صورت هماهنگ راي موافق يا مخالف بدهد بلكه براساس استقلال در راي، بايد به ديدگاههاي نمايندگان مردم احترام گذاشت. در نهايت نيز تصميم مجلس بر ارجاع لايحه به كميسيون اجتماعي به منظور بررسي كارشناسيتر آن بوده است.
۴- در خصوص ادعاي نادرست دخالت نمايندگان در عزل و نصبها، لازم به ذكر است كه رهبر معظم انقلاب دخالت نمايندگان در انتصابات را نادرست دانستهاند، اما بر استفاده دولتها از نظرات نمايندگان نيز تأكيد كردهاند. در عين حال بايد ذكر كرد اگر روزنامه اعتماد اطلاعات مستندي مبني بر اعمال فشار و دخالت در عزل و نصبها در اختيار دارد، شايسته است اين موارد را به هيات نظارت بر رفتار نمايندگان گزارش بدهد.