• 1404 يکشنبه 21 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6040 -
  • 1404 يکشنبه 21 ارديبهشت

«اعتماد» در گفت‌وگو با فعالان سياسي دور چهارم مذاكرات را بررسي مي‌كند

تفاهم پس از تعويق

اسماعيل گرامي‌مقدم: غني‌سازي حق ايران و غيرقابل مذاكره است

سعيد شريعتي: تداوم فضاي تعليق نه به نفع ايران و نه به نفع امريكاست

مهدي بيك‌اوغلي| هر اندازه احتمال دستيابي به توافق از بطن مذاكرات دو جانبه ايران و امريكا بيشتر مي‌شود، به همان نسبت تحركات گروه‌هاي مخالف براي مانع‌تراشي در مذاكرات نيز افزايش پيدا مي‌كند. در اين روزها اما بازار تفسيرهاي شاق و نيت‌خواني‌ها افزايش يافته است. در شرايطي كه هر دو طرف نهايت تلاش خود را به كار بسته‌اند تا از ايجاد هر نوع تنشي در گفت‌وگوها خودداري كرده و تنها به بيان برخي مسائل كلي اكتفا كنند اما مخالفان توافق با رمزگشايي غيرواقعي از اين نوع اظهارات، به‌زعم خود تلاش مي‌كنند مانعي در مسير توافق احتمالي ايجاد كنند.

در آستانه دور چهارم مذاكرات اما حق ايران براي غني‌سازي در خاك خود به مهم‌ترين معادله در مسير تداوم مذاكرات بدل شده است. در شرايطي كه در مذاكرات قبلي، ‌طرف امريكايي بر اين حق ايران در غني‌سازي در خاك خود مطابق برجام صحه گذاشته بود اما برخي تحليل‌ها حاكي از آن است كه ممكن است طرف امريكايي در اثر فشار دموكرات‌ها و كلوني‌هاي اسراييلي، مطالبات تازه‌اي را در اين زمينه مطرح كند. اسماعيل گرامي‌مقدم در گفت‌وگو با «اعتماد» اين نوع مطالبات را نه راهبردي بلكه تاكتيكي مي‌داند و معتقد است حق ايران در غني‌سازي مطابق NPT غيرقابل مذاكره و اجتناب‌ناپذير است. سعيد شريعتي هم در اين گفت‌وگو به خطر ايجاد فضاي تعليق در فضاي داخلي كشور اشاره مي‌كند و از تصميم‌سازان دولتي مي‌خواهد از هر ابزاري براي شكست اين فضاي تعليق استفاده كنند. هر دو تحليلگر دورنماي مذاكرات در دور چهارم را به‌رغم همه تلاش‌هاي جنگ‌طلبان روشن و اميدبخش ارزابي كرده و معتقدند دو كشور ايران و امريكا نهايتا به يك توافق در راستاي منافع ملي خود دست پيدا مي‌كنند.

 

اسماعيل گرامي‌مقدم: غني‌سازي حق ايران و غيرقابل مذاكره است

اسماعيل گرامي‌مقدم، عضو شوراي مركزي حزب اعتمادملي در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره آغاز دور چهارم مذاكرات مي‌گويد: «طي 3مرحله قبلي مذاكرات، ‌در ابتدا در خصوص كليات و ضرورت غني‌سازي ايران به اندازه 3.7درصد صحبت شد. در مرحله بعد قرار شد مكانيسم اعتمادسازي و راستي‌آزمايي از سوي ايران بگيرد. مطالبه اصلي ايران هم برداشته شدن همه تحريم‌هاي اقتصادي بود. دو طرف هم با اميدواري و با ابراز رضايت از مذاكرات پيش مي‌رفتند. اما طي هفته‌هاي اخير با توجه به فشارهايي كه مخالفان توافق به تيم ترامپ وارد ساختند، به نظر مي‌رسد، گزاره‌هاي تازه‌اي در گفت‌وگوها مطرح شده باشد. در واقع امريكايي‌ها اظهاراتي درباره برچيده شدن فعاليت‌هاي هسته‌اي از سوي ايران مطرح مي‌كنند.»

او ادامه مي‌دهد: «خواست امريكا درباره محدودسازي غني‌سازي ايران، اصولا زياده‌خواهي است و ايران هرگز به آن تن نمي‌ دهد. اينكه ايران بپذيرد اورانيوم را از خارج از كشور وارد ساخته و چرخه سوخت را نداشته باشد، غيرقابل قبول است. بايد توجه داشت، موضع ايران قانوني و در چارچوب ان‌پي‌تي است. ايران تحت نظارت بازرسان آژانس مي‌تواند غني‌سازي صلح‌آميز خود را ادامه دهد. خواسته ايران كاملا منطقي و مطابق قانون است. بسياري از كشورهاي ديگري هم در سطح جهان وجود دارند كه روند صلح‌آميز هسته‌اي دارند و غني‌سازي را در داخل خاك خود انجام مي‌دهند. معتقدم اگر امريكا بخواهد پافشاري كند كه ايران كل چرخه سوخت را جمع‌آوري كند، مذاكرات به بن‌بست مي‌خورد. راه‌هاي ديگري كه در برابر ديپلماسي هم وجود دارد هم براي امريكا و هم براي ايران پرهزينه است.»

گرامي‌مقدم در پاسخ به پرسش «اعتماد» كه اين رويكرد جديد امريكا درباره حد غني‌سازي ايران راهبردي است يا تاكتيكي؟ مي‌گويد: «فشارهايي كه از طريق دموكرات‌ها و نتانياهو به دولت ترامپ وارد شده باعث اين تغيير رويكرد امريكا شده است. اين گارد هم براي راضي كردن افكار عمومي است. شخصا خوشبين هستم كه مذاكرات فردا مثبت و رو به جلو خواهد بود. امريكا هم نهايتا حق ايران در غني‌سازي هسته‌اي را پذيرفته و آن را قبول مي‌كند. ممكن است گفت‌وگوهايي درباره اين موضوع صورت گيرد، اما اصل تفاهم روي اين مساله اتفاق مي‌افتد. مضاف بر اينكه امريكا نه تنها نگراني‌هاي امنيتي خود را رفع مي‌كند، بلكه مي‌تواند در بازار 90ميليون نفري ايران مشاركت داشته باشد.»

اين فعال سياسي اصلاح‌طلب با اشاره به اينكه امريكا نگران نزديكي بيش از اندازه ايران و چين است، مي‌گويد: «مذاكرات اخير فرصتي است تا تعادل را در روابط غرب و شرق در حوزه اقتصادي در ايران ايجاد كند. با اين توضيحات دور چهارم مذاكرات در روز يكشنبه را روشن مي‌بينم و اميدوارم با وضعيتي كه در كشور ايجاد شده و اميدي كه در دل مردم شكل گرفته، مذاكرات به نتيجه مناسب در راستاي منافع ملي برسد. صحبت‌هاي اخير ترامپ درباره تغيير نام خليج‌فارس هم جز اينكه همه طيف‌ها، گروه‌ها و نحله‌ها را در ايران حول محور نام خليج‌فارس متحد كند، فايده ديگري نخواهد داشت. خليج‌فارس يك واقعيت تاريخي، ديني، ملي و بين‌المللي است و هيچ قدرت و جرياني نمي‌تواند خدشه‌اي بر هويت و نام بلند اين آبراهه ايراني و پارسي ايجاد كند.»

 

سعيد شريعتي: تداوم فضاي تعليق نه به نفع ايران و نه به نفع امريكاست

سعيد شريعتي، فعال سياسي اصلاح‌طلب اما از زاويه متفاوتي به بحث ورود كرده و از تيم مذاكره‌كننده ايراني مي‌خواهد كه از ظرفيت افكار عمومي ايراني براي ايجاد تعادل در مذاكرات استفاده بهينه‌اي داشته باشند. شريعتي در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره مذاكرات دور چهارم و برخي مطالبات جديد مطرح شده از سوي مقامات امريكايي درباره حد غني‌سازي ايران مي‌گويد: «به نظر مي‌رسد آنچه براي تحقق منافع ملي ايران اهميت بسياري دارد، رسيدن به يك وضعيت باثبات است. تداوم وضعيت تعليق مشكل‌ساز است و انتظارات را در حوزه‌هاي گوناگون افزايش مي‌دهد. جامعه ايراني امروز ديگر ظرفيت‌هاي 20 سال و 30 سال قبل را ندارد و نمي‌توان بيش از حد سرنوشت ايرانيان را به مذاكرات و توافق و گفت‌وگو گره زد. لازم است هر چه سريع‌تر به يك نقطه باثبات و معنا‌دار در بهبود اوضاع رسيد.» اين فعال سياسي يادآور مي‌شود: «مذاكرات در دور چهارم سكه‌اي است كه دو رو دارد. از يك طرف مي‌تواند منجر به تصميم درست و انتخاب مدبرانه از سوي هر دو كشور شود و از سوي ديگر مي‌تواند به يك وضعيت بحراني، بغرنج و تنش‌زا براي هر دو كشور بينجامد. هر چند ورود به اين شرايط بحراني ممكن است در اختيار دو طرف باشد، اما خروج از بحران احتمالي به سادگي نخواهد بود. حتي اگر لفاظي‌هاي ترامپ را ناديده بگيريم كه تهديدات نظامي را چاشني تلاش‌هاي ديپلماتيك مي‌سازد، اما تحمل تعليق در شرايط تحريم و انزوا براي ايران دشوار است. لذا بايد تصميمي مبتني بر حكمت و عزت و مصلحت گرفت و مهم‌تر از آن جامعه را نيز از اين فرآيند آگاه كرد.» شريعتي تاكيد مي‌كند: «معتقدم يكي از گزاره‌هايي كه مذاكره‌كنندگان و تيم لجستيكي رسانه‌اي بايد بيشتر مورد توجه قرار دهند، تعامل بيشتر با افكار عمومي داخلي است. هر حركتي در حوزه ديپلماسي بايد پيوست‌هاي رسانه‌اي براي افكار عمومي داخلي داشته باشد. نبايد اجازه داد، چشم مردم ايران به لب دولتمردان امريكايي دوخته شود تا ببينند آنها چه مي‌گويند و چه مي‌كنند؟ در اين زمينه بايد كارهاي بيشتري انجام شود. يك جمله درباره چند و چون مذاكرات توسط ترامپ مطرح مي‌شود، افكار عمومي تحت‌الشعاع آن قرار مي‌گيرد. جمله ديگري توسط ويتكاف مطرح مي‌شود، فضاي داخلي را تحت تاثير قرار مي‌دهد.» او مي‌گويد: «در نمونه ديگري ترامپ اعلام مي‌كند قصد دارد در سفر به خاورميانه بيانيه مهمي بدهد. افكار عمومي اگر درست هدايت شود و داده‌هاي مستند و شفاف به درستي در اختيار رسانه‌ها و مردم قرار گيرد، مي‌تواند به عنوان حامي مذاكره‌كنندگان ايران عمل كرده و در مذاكرات مشاركت كند. معتقدم مردم، ركن اصلي مسائل مرتبط با مذاكرات هستند و مي‌توانند در شمايل حامي مذاكره‌كنندگان عمل كنند. جامعه ايراني مترصد مشاركت و كمك به دولت و مذاكره‌كنندگان است و بايد اجازه داد تا مردم و رسانه‌ها نقش واقعي خود را ايفا كنند.» شريعتي در پايان يادآور مي‌شود: «فضاي تعليق فعلي به هيچ عنوان به نفع كشور نيست. مذاكرات يا به نتيجه مي‌رسد يا بي‌نتيجه خواهد بود، اما نبايد اقتصاد و نظم و نظامات بازارهاي ايران را تحت‌الشعاع مذاكرات قرار داد. بايد اين فضاي تعليق جاي خود را به فضاي پويايي بدهد كه نهايتا به نفع مذاكره‌كنندگان عمل كند. نهايتا همه بايد نسبت به تحولات آينده خوشبين باشيم و اميدوار باشيم كه منافع ملي‌مان از بطن گفت‌وگوها محقق مي‌شود. در عين حال بايد براي وقوع هر احتمالي آمادگي لازم وجود داشته باشد.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون