رهبر انقلاب در ديدار اعضاي ستاد برگزاري كنگره ملي شهداي امدادگر:
امدادگران ما مظهر صفاتانساني و انساندوستي هستند
بيانات رهبر انقلاب اسلامي در ديدار اعضاي ستاد برگزاري كنگره ملي شهداي امدادگر كه دو روز پيش يعني روز دوشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ برگزار شد، عصر ديروز در محل برگزاري اين همايش منتشر شد. حضرت آيتالله خامنهاي در اين ديدار امدادگران را مظهر صفات انساني و انسان دوستي دانستند و با اشاره به لزوم استمرار روحيه از خودگذشتگي و انسان دوستي ملت ايران، از طريق فرهنگسازي تأكيد كردند: نقطه مقابل اين روحيه، جنايتها و وحشيگريهاي رژيم صهيونيستي در غزه و حمايت غرب از آن است كه ايستادگي در مقابل اين خونخواريها و جبهه باطل وظيفه همگاني است. ايشان با اشاره به گزارش ستاد كنگره درخصوص ابتكاراتي همچون توليد كتاب، فيلم و بازيهاي رايانهاي مرتبط با شهداي امدادگر، گفتند: صِرف توليد اين آثار خوب و شوقآفرين، كافي نيست بلكه بايد كاري كنيد كه اين توليدات حداقل ۲۰ ميليون مخاطب پيدا كند.رهبر انقلاب ورود جوانان با انگيزه و مبتكر به بخشهاي مختلف همچون صنعت، سياست، سازندگي، ادبيات و هنر را باعث رقم خوردن پيشرفتهاي كنوني برشمردند و افزودند: با وجود جوانان با همت و پرانگيزه هيچ كار نشدني در كشور وجود ندارد.حضرت آيتالله خامنهاي گفتند: امدادگران در زير باران گلوله، تنها به فكر نجات ديگران بودند نه حفظ خود و روحيه شگفتانگيز ايثار در آنان به حدي بود كه گاهي حتي به اسيران مجروح دشمن نيز كمك ميكردند كه اين رفتار، نقطه مقابل دنياي بيگانه از انسانيت است. ايشان فعاليت فداكارانه پزشكان و پرستاران در بيمارستانهاي صحرايي نزديك خطوط مقدم در دوران دفاع مقدس را جز با زبان هنر قابل توصيف ندانستند و با انتقاد از كوتاهي در معرفي كارهاي بزرگ فرزندان ملت ايران به جهانيان، افزودند: در حالي كه برخي كشورهاي فاقد تاريخ و قهرمان، قهرمانان ساختگي خود را با تبليغات فراوان معرفي ميكنند، ما بايد قهرمانان واقعي خود را معرفي و به فرهنگ عمومي تبديل كنيم تا معلوم شود امداد و كمك، وظيفهاي اسلامي و انساني است و بايد به صورت مستمر، در همه نسلها تداوم يابد.رهبر انقلاب نقطه مقابل روحيه ايثار و امداد را خوي و رفتار وحشيانه جنايتكاران صهيونيست در حمله به آمبولانسها، بمباران بيمارستانها و كشتار بيماران و كودكان بيدفاع دانستند و گفتند: امروز اداره دنيا به دست اين حيوانات انساننما است و جمهوري اسلامي وظيفه خود ميداند كه در مقابل اين وحشيگريها و خونخواريهاي آنها ايستادگي كند.حضرت آيتالله خامنهاي با تأكيد بر اينكه اعتراض به جنايات عليه غيرنظاميان وظيفهاي همگاني است، افزودند: اين احساس وظيفه است كه باعث حركت و برافروخته ماندن چراغ اميد در دلها ميشود و البته دشمناني همچون غربيها را به مقابله با جمهوري اسلامي واداشته است چرا كه اگر ما دست از اعتراض به توحش آنهابرداريم، آنها با ما دشمني نخواهند داشت.ايشان مشكل اصلي زورگويان غربي را نفي تمدن باطل آنها از طرف جمهوري اسلامي دانستند و گفتند: باطل محكوم به زوال و نابودي است. البته براي تحقق اين امر بايد اقدام و ايستادگي كرد و از بيعملي، فرار، لبخندزدن و تحسين باطل كه باعث پيشروي آن ميشود پرهيز كرد.
متن مشروح بيانات به شرح ذيل است:
بسمالله الرّحمن الرّحيم (۱)
و الحمد لله ربّ العالمين و الصّلاه و السّلام علي سيدنا و نبينا ابيالقاسم المصطفي محمّد و عليالله الاطيبين الاطهرين المنتجبين الهداه المهديين سيما بقيهالله في الارضين.
تشكر ميكنم از اين كار بزرگي كه مجموعه شماها اقدام كرديد؛ [يعني] تشكيل بزرگداشت شهداي امدادگر در طول سالهاي متمادي، چه در دفاع مقدس و چه بعد از آن. كار بسيار لازم و مهمي بوده و اميدواريم كه انشاءالله تأثيرات مطلوب را بگذارد. اين ابتكاراتي كه آقاي كوليوند ذكر كردند ــ در اين متن زيبايي كه خواندند ــ كه اين كارها انجام گرفته، اينها بايد مخاطب و مستمع پيدا كند. صرف اينكه شما ابتكار كنيد و يك بازي خوب درست كنيد يا يك كتاب خوب بنويسيد يا يك فيلم خوب توليد كنيد، كافي نيست. اين چيزهايي كه شما گفتيد، انسان را سر شوق ميآورد و خيلي خوب است؛ منتها بايد كاري كنيد كه در يك كشورِ هشتادميليوني، بيست ميليون مخاطب داشته باشد؛ يعني واقعاً ترويج كنيد؛ اين مهم است. راهش را پيدا كنيد؛ ميتوانيد. اگر جوانهاي ما در زمينههايي كه حالا زيرساختاش وجود دارد ــ آن چيزهايي را كه زيرساخت ندارد، عرض نميكنم ــ بتوانند بنشينند فرصت كنند فكر كنند و دنبال راهكار و ابتكار بگردند، مسلّم به جاهاي خيلي خوبي خواهند رسيد؛ اين را ما، هم در صنعت امتحان كرديم، هم در ادبيات و هنر امتحان كرديم، هم در سياست امتحان كرديم، هم در فعاليت ساختوساز در بخشهاي مختلف امتحان كرديم.
اگر جوانها با انگيزه و همت وارد كار بشوند، همت كنند و دنبال كار را بگيرند، هيچ كارِ نشدنياي وجود ندارد. آن جاهايي هم كه زيرساخت در كشور ندارد، ميشود آن زيرساخت را به تدريج ايجاد كرد. همين پيشرفتهايي كه امروز در بخشهاي مختلف مشاهده ميكنيد، هيچ كدام زيرساخت ملي نداشته. ما الان هزارها كتابِ خواندني مربوط به شهدا داريم كه واقعاً خواندني است و هر كدام را كه انسان فرصت ميكند نگاه كند و بخواند، جذاب است ــ واقعاً اينجور است ــ در حالي كه ما قبل از انقلاب، زمينه كار هنري و فعاليتهاي هنري به خصوص در زمينه داستان نداشتيم؛ خيليخيلي بندرت و كم، آن هم در سطح پايين. امروز سطح كار بالا است؛ اين زيرساخت را جوانهاي ما ايجاد كردند، هنرمندهاي ما ايجاد كردند. بنابراين، ميتوانيد پيش برويد و انشاءالله انجام بدهيد.در مورد امدادگران و فضايل بزرگ اينها كم صحبت شده؛ حالا انشاءالله بعد از اين، با تشكيل اين دبيرخانه شما و كارهاي شما، بيشتر بشود. من دو سه جمله در اين زمينه عرض ميكنم. رزمنده نياز دارد به آموزش، به سلاح؛ اما آن كسي كه اين آموزش را به او ميدهد و اين سلاح را به او ميدهد، غالباً در خارج از معركه نبرد اين خدمت را به رزمنده ميكند. رزمنده احتياج دارد به امداد، به پانسمان، به باند، به جلوگيري از خونريزي، به رساندن به درمانگاه و بيمارستان؛ آن كسي كه اين كارها را و اين پشتيبانيها را از رزمنده ميكند، در وسط معركه است؛ اين تفاوتِ فوقالعاده مهمي است بين اين دو نوع پشتيباني. امدادگر، در زير باران گلوله و تركش، به فكر نجات ديگري است. رزمنده ما دو كار دارد: يكي اينكه دشمن را عقب براند، يكي اينكه خودش را حفظ كند؛ اما امدادگر ما به فكر حفظ خود نيست، به فكر حفظ ديگران است و براي حفظ ديگران وارد ميدان ميشود. آن چيزي كه در اين گوشهكنارِ كتابهاي خاطرات رزمندهها گاهي انسان مشاهده ميكند از كارهايي كه اين امدادگران انجام دادند، واقعاً شگفتانگيز است! آن گذشت اينها و [كارهاي] اينها، با آن سختيها، با آن دشواريها؛ اين را بايد تبيين كرد براي مردم تا بدانند و بفهمند.يك نكته ديگر اين است كه امدادگران ما مظهر صفات انساني و انساندوستي بودند. ما مواردي را مشاهده كرديم كه امدادگران حتي به دشمني كه اسير شده و مجروح است كمك ميكردند؛ اين كار خيلي بزرگي است. خب دشمن در ميدان جنگ آمده شما را بكشد، مقابلهبهمثل اقتضا ميكند كه شما هم بخواهيد او را بكشيد؛ اما شما وقتي كه آن كوله امدادگري را به دوش مياندازيد يا ميرويد پشتِ خطمقدم، آنجا بيمارستان صحرايي تشكيل ميدهيد و آنجا امداد ميكنيد، در واقع داريد درست عكس وضعي كه دنياي بيگانه از انسانيت دارد رفتار ميكنيد و عمل ميكنيد، انساندوستي را نشان ميدهيد. خود من ديدم كه نزديك خط مقدم ــ حالا [اينكه] چند كيلومتر بود يادم نيست، اما خيلي كم بود ــ پزشكان و پرستارها در بيمارستان صحرايي مشغول كار بودند، آنجا اتاق عمل جراحي تشكيل داده بودند كه مايه تعجب بود؛ بُرد گلوله دشمن و خمپاره كوتاهبُردِ دشمن به اينجا ميرسيد، اينها زير گلوله دشمن اتاق عمل جراحي تشكيل دادند! [اين] خيلي مهم است. پزشكاني در دوره دفاع مقدس بودند كه كيفشان آماده بود و به مجرد اينكه بنا بود عملياتي شروع بشود و اينها بروند، به اينها كه يك اطلاعي داده ميشد، اينها با تلفن به منزلشان ميگفتند ما رفتيم! كيف را برميداشتند راه ميافتادند؛ يعني اينها واقعاًيك چيزهايي نيست كه بهزبان قابل توصيف باشد؛ اينها را جز با ابزار هنر نميشود نگه داشت و تبيين كرد و بيان كرد.امروز ملت ما احتياج دارد به اينكه اين حركتهاي عظيم را و اين كارهاي بزرگ را كه از خود اين ملّت سر زده، از بچههاي اين ملت سر زده، بداند؛ به اين احتياج دارد، كه ما در اين زمينه يك مقدار كوتاهي داريم، و [لذا خيليها] نميدانند؛ و بيش از اين، كوتاهي ما در انعكاس اينها به دنيا است. شما ميبينيد كه در كشورهايي يك قهرمان نيمهكارهاي و متوسطي دارند، اين را چطور بزرگ ميكنند، دربارهاش كتاب مينويسند، داستان مينويسند؛ بعضيها هم قهرمان ندارند، قهرمان ميسازند؛ تاريخ ندارند، تاريخ ميسازند. ما قهرمانش را هم داريم، تاريخش را هم داريم، گذشته پُرافتخارش را هم داريم؛ اين را بايد منتقل كنيم، بايد منعكس كنيم. اين كار بزرگي است و جزو وظايف حتمي است؛ اين كار دوم؛ كه هم بشناسيم، هم معرفي كنيم، هم اين را تبديل كنيم به فرهنگ عمومي؛ يعني معلوم بشود كه امداد و كمك يك وظيفه اسلامي و انساني است و اين بايد در نسلها جاري باشد، بهطور دايم بايستي ادامه داشته باشد. اين كارها، كارهاي همين مجموعههاي شما است. اميدواريم انشاءالله اين كنگره، اين بزرگداشت، يك مقدمه خوبي باشد براي اينكه اين كارها پيش برود و انجام بگيرد.آن وقت اين را شما مقايسه كنيد با آن حيوانهاي وحشي انسانصورتي كه آمبولانس را بمباران ميكنند، بيمارستان را بمباران ميكنند، بيمار را بمباران ميكنند و ميكشند، كودك بيگناه و ناتوان از دفاع را بيدريغ از بين ميبرند! امروز دنيا دست اينها است؛ امروز حركت جمهوري اسلامي و ايستادگي جمهوري اسلامي و «تمدن نويني» كه جمهوري اسلامي مكرر نام ميآورد، براي مقابله با اين وضع دنيا است. چه كسي ميتواند ادعا كند و واقعاً باور داشته باشد كه در مقابل اين وحشيگريها، اين خونخواريها، انسان وظيفهاي ندارد؟ چه كسي ميتواند اين را بگويد؟ همه وظيفه داريم. امروز كساني ادعاي اختيارداري دنيا را ميكنند يا بر كشورهايي در دنيا حكومت ميكنند كه رفتارشان اين است؛ كودك را ميكشند، بيمار را ميكشند، بيمارستان را نابود ميكنند، مردم غير نظامي را بيدريغ بمباران ميكنند. خب شما [اگر] جنگ داريد، نظامي با نظامي بجنگند. حالا گاهي همين هم عادلانه نيست، ظالمانه است؛ يعني حركت، حركت ظالمانهاي بوده، لكن بالاخره جنگ بين نظاميها است. غير نظامي را چرا ميكشند؟ چرا ميزنند؟ چرا خانهها را ويران ميكنند؟ امروز دنيا دست اينها است.
اين، آن وظيفه بزرگي است كه بر دوش ما است. اين احساس وظيفه است كه ما را به حركت واميدارد؛ اين احساس وظيفه است كه نميگذارد چراغ اميد در دل ما خاموش بشود و همين احساس وظيفه است كه دشمناني مثل اين وحشيهاي غربي كراواتزده اُدكلنزده خوشظاهر را در مقابل جمهوري اسلامي وادار ميكند به ايستادگي و دشمني. [مشكل] اينها است؛ يعني اگر شما به اين وحشيگريها اعتراض نكنيد، اگر با آنها كنار بياييد، اگر حتي تحسينشان هم بكنيد، با شما هيچ دشمنياي نخواهند داشت؛ مشكل همين است كه شما اساس اين تمدن باطل را داريد رد ميكنيد و حق با شما است، بايد هم رد كنيد.و انشاءالله اين باطل از بين خواهد رفت؛ باطل ماندني نيست، باطل رفتني است، بلاشك، منتها بايد اقدام كرد. اينجور نيست كه ما بنشينيم تماشا كنيم تا باطل خودش آب بشود و از بين برود؛ نه، اينكه خداي متعال باطل را رفتني اعلام ميكند، اين يعني اگر چنانچه در مقابلش ايستادي، مبارزه كردي، كار كردي، اين ماندني نيست، اين قدرت بر مقاومت ندارد. و لو قاتلكمُ الّذين كفروا لولّوُا الادبار ثُمّ لا يجِدون ولِيا و لا نصيرًا؛ (۲) شما اگر سينه سپر كرديد، اگر ايستاديد، بدون ترديد او پشت خواهد كرد؛ اما اگر شما يا نشستيد يا روي خوش نشان داديد يا لبخند زديد يا فرار كرديد يا او را به كارهايش تحسين كرديد، نه، او از بين نميرود، روزبهروز بيشتر هم پُرروتر خواهد شد.اميدواريم انشاءالله خداي متعال شماها را موفق بدارد، ما را بر آنچه وظيفه ما است آگاه كند و توفيق بدهد كه بتوانيم به اين وظايف عمل كنيم.والسلام عليكم و رحمهالله و بركاته