پرسپوليس و استقلال بايد مقصد باشند نه سكوي پيشرفت!
مديران سرخابي! به وصيت دون كورلئونه عمل كنيد!
علي ولياللهي
استقلال و پرسپوليس بزرگترين تيمهاي ايران هستند، اما آنها در نقل و انتقالات اصلا شبيه به تيمهاي همسطح خود در جهان رفتار نميكنند.
به گزارش روزنامه اعتماد، سرخابيها به دليل عملكرد نامطلوب خود در فصل جاري كه امروز ليگ آن به پايان ميرسد و چند روز ديگر جام حذفياش، خيلي زودتر از هميشه پنجره نقل و انتقالاتي خود را باز كردهاند تا بتوانند با جذب بازيكنان مورد نياز تيمي در سطح قهرماني فصل بعد ببندند. در همين چند روز خبر جذب برخي بازيكنان توسط اين دو تيم پرطرفدار به گوش رسيده و بازيكنان ديگري هم در راه هستند. برخي بازيكناني كه در چند روز گذشته به دو تيم لينك شدهاند، بازيكنان سابق همين دو تيم هستند و اين معناي مشخصي دارد.
در فوتبال روز دنيا برخي تيمها مقصد هستند و برخي تيمها محل اوجگيري. برخي تيمها هم براي طي كردن دوران بازنشستگي ستارهها مناسبند. مثلا در اسپانيا، رئال مادريد و بارسلونا مقصد هستند و ساير تيمها حتي اتلتيكو سكوي پرش. در انگليس تيمهاي ليورپول، سيتي، يونايتد، آرسنال چنين وضعي دارند و در ايتاليا، يوونتوس، اينتر و ميلان. در ليگهاي درجه دو اروپايي هم شرايط همين شكلي است. پورتو، اسپورتينگ و بنفيكا در پرتغال مقصد به حساب ميآيند. در كل فوتبال اروپا هم شايد بتوان گفت رئال مادريد مقصد است و حتي برخي باشگاههاي بزرگ اروپايي در مقايسه با رئال محل گذار هستند. مثلا اخيرا در پرونده انتقال آرنولد از ليورپول به رئال مادريد بيشترين چيزي كه قرمزهاي آنفيلد را اذيت كرد همين مساله بود. آنها احساس ميكردند تيم خودشان به اندازه كافي بزرگ هست كه مقصد به حساب بيايد نه محل اوجگيري بازيكنان براي رفتن به تيم رئال مادريد.
در تمامي اين تيمهاي بزرگ در اقصي نقاط دنيا يك موضوع ثابت است: اينكه امكان ندارد باشگاه بازيكن درجه يكش را به تيمهاي پايينتر واگذار كند و مدتي بعد بيفتد دنبال بازگرداندن آنها. البته اين نبايد با انتقال قرضي اشتباه گرفته شود. در انتقال قرضي باشگاه بزرگتر بازيكني كه ميداند پتانسيل دارد، اما هنوز نتوانسته آن قابليت را بالفعل كند به باشگاههاي كوچكتر ميفرستد تا بعد از آب ديده شدن برش گرداند. شما هرگز نميبينيد رئال مادريد ستارهاش را به والنسيا بدهد و بعد بخواهد آن را به عنوان بمب نقل و انتقالاتي برگرداند. شما هرگز نخواهيد ديد يوونتوس يا اينتر بازيكنان تاثيرگذارشان را به لاتزيو و رم يا تيمهاي درجه دو ليگهاي ديگر بدهند و بعد به آب و آتش بزنند و آنها را به خدمت بگيرند. دليلش هم ساده است؛ اين باشگاهها به دليل بزرگتر بودن و داشتن گردش مالي قويتر هميشه در نقل و انتقالات دست بالا را دارند. شايد بين 10 باشگاه بزرگ اروپا همين سلسله مراتب باشد (نظير اتفاقي كه بين ليورپول و رئال افتاد) اما در مقايسه با ساير تيمها آنها هميشه مقصد هستند. در ايران چنين چيزي نيست. با وجود اينكه سرخابيها بزرگترين تيمهاي ايران هستند، در نقل و انتقالات هميشه مقابل تيمهاي صنعتي، تيم خصوصي تراكتور يا تيمهاي درجه دو و سه عربي و تركيهاي در نقل و انتقالات شكست خوردهاند. براي همين هر سال در پنجره نقل و انتقالاتي اخباري در مورد بازگشت احتمالي همان بازيكناني كه روزي از اين تيمها جدا شدند و به تيمهاي اينچنيني رفتند، منتشر ميشود.
پرسپوليس را نگاه كنيد! بمبهاي نقل و انتقالاتياش چه بازيكناني هستند؟ بازگشت احمد نوراللهي از يك باشگاه درجه دو اماراتي، بازگشت مهدي ترابي و دانيال اسماعيليفر از تراكتور و بازگشت شهريار مغانلو از اتحاد كلبا.
استقلال چطور؟ بازگشت محمد دانشگر از سپاهان، بازگشت قايدي از اتحاد كلبا، بازگشت علي كريمي از كايسري اسپور تركيه و بازگشت تيام از ايوب اسپور تركيه.
در سالهاي پيش هم همين بوده. بسيار شاهد بودهايم هر سال در نقل و انتقالات تابستاني بازيكناني از سپاهان و فولاد و گلگهر يا تيمهاي گمنام قطري به ايران بازگشتهاند. همه تيمهايي كه نام برديم شرايط مالي به مراتب بهتري از سرخابيها دارند (لااقل تا سال پيش داشتند) ولي باشگاههاي بزرگتري نسبت به اين دو تيم نبودند و نيستند. با اين حال به خاطر همين شرايط مالي پرسپوليس و استقلال در مقايسه با اين باشگاهها عوض مقصد بودن تبديل شدند به محل عبور و مرور! در حالي كه در دهه هفتاد و هشتاد اين دو باشگاه مقصد مطلق ستارههاي فوتبال ايران بودند و اگر هم قرار بود ستارهاي از اين تيمها جدا شود يا ميرفت تيمهاي اول كشورهاي عربي يا اروپا.
مهمترين استراتژي مالكان و مديران جديد سرخابي بايد اين باشد كه دو تيم را دوباره به «مقصد نهايي» ستارههاي فوتبال ايران تبديل كنند. اين ري برندينگ تنها از طريق عشق به پيراهن قابل انجام نيست، بلكه بايد پول خرج كرد. سرخابيها بايد جوري وارد بازار نقل و انتقالات شوند كه تيمهاي ديگر ياراي رقابت نداشته باشند. بايد رقمي پيشنهاد بدهند كه وقتي با جايگاه اين دو تيم جمع ميشود هر بازيكني را راضي كند. به قول دون كورلئونه آنها بايد پيشنهادي بدهند كه كسي نتواند رد كند. در غير اين صورت اوضاع به همين شكل خواهد ماند.