• 1404 دوشنبه 29 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6047 -
  • 1404 دوشنبه 29 ارديبهشت

نگاهي به حضور موفق‌ترين سرمربي باشگاهي در پرافتخارترين تيم ملي جهان

برزيل: آشوب ناكارآمدي؛ موفق باشي، كارلو آنچلوتي!

گروه ورزش

هر چه مي‌خواهيد در مورد ادنالدو رودريگز، رييس زير فشار و اكنون تعليق‌شده فدراسيون فوتبال برزيل بگوييد؛ اما او مردي است كه به‌خوبي بلد است چگونه جملات پرطنين به زبان بياورد. «اين فقط يك حركت استراتژيك نيست»، او اين هفته پس از آنكه سرانجام كارلو آنچلوتي، نهنگ سفيد شخصي‌اش را به دام انداخت، گفت: «اين بيانيه‌اي است به جهان كه ما مصمم هستيم به قله بازگرديم. بهترين مربي تاريخ اكنون مسوول بهترين تيم ملي جهان است. با هم، فصل‌هاي درخشان جديدي در داستان فوتبال برزيل خواهيم نوشت.» به گزارش روزنامه اعتماد و به نقل از نيويورك تايمز، در اين حرف‌ها نكات زيادي براي واكاوي وجود دارد. مي‌توان با صدها صفت اين تلاش رودريگز براي جذب آنچلوتي را توصيف كرد. تلاشي كه دو سال و نيم طول كشيد و حتي بيشتر از آن حس شد اما «استراتژيك» قطعا يكي از آنها نيست. بعد هم مي‌رسيم به مقادير عظيمي از غرور و خودبزرگ‌بيني كه جمله ماقبل آخر بر آن استوار است. بهترين تيم ملي جهان؟ شايد اين جمله درست باشد البته اگر شما به عنوان خواننده تازه از يك كماي بيست‌ساله بيدار شده باشيد! واقعيت، همانطور كه آنچلوتي هم كاملا آگاه است، به اين اندازه رويايي نيست. برزيل در كوپا امريكاي تابستان گذشته بي‌روح و بي‌اثر ظاهر شد و از آن زمان تا امروز فقط رو به افول رفته است. آرژانتين در آخرين بازي دوران فاجعه‌بار دوريوال جونيور سرمربي سابق تيم، برزيل را با نتيجه ۴-۱ درهم كوبيد. اعتماد به نفس تيم به زير صفر رسيده و حتي نيازي نيست به مشكلات جاري فدراسيون يا وضعيت كلي فوتبال برزيل نگاه كنيد تا موجي از بدبيني را حس كنيد. تنها يك سال تا جام جهاني باقي مانده و برزيل هنوز تيم منسجمي ندارد. نه طرح تاكتيكي مشخصي وجود دارد كه با توجه به تعويض سه مربي از ژانويه ۲۰۲۳ تاكنون عجيب نيست و نه اجماعي بر سر بازيكنان دعوت شده به اردو به جز يكي- دو نفر بازيكن كليدي. اين موضوع مثل ساختن ساختاري جديد بر فراز يك پايه موجود نيست، چون اصلا پايه‌اي در كار نيست. در خط دفاعي، مشكل اصلي در پست‌هاي كناري است. جايي كه زماني نقطه قوت برزيل بود، حالا از نظر وجود بازيكن با استعداد به بياباني خشك تبديل شده: هيچ‌يك از اين همه گزينه‌اي كه از زمان جام جهاني قطر آزموده شده‌اند، نتوانسته‌اند دليل قانع‌كننده‌اي براي حضور در تركيب اصلي ارايه دهند. اما به قول معروف در نهايت آنچلوتي بايد با همين ليموهايي كه در دست دارد ليموناد بسازد. در مقايسه با آرژانتين، چيزي شبيه به يك هافبك مركزي واقعي در تيم برزيل ديده نمي‌شد. بازگشت برونو گيمارش از محروميت براي بازي‌هاي مقدماتي جام جهاني كمك‌كننده خواهد بود؛ كاسميرو هم احتمالا از حاشيه به تيم برگردانده مي‌شود. اما چيزي كه واقعا لازم است، كمي فروتني است. شايد بتوان با چهار مهاجم بازي كرد، اگر دو هافبك كاملا همه‌كاره و درجه‌يك در پشت سرشان وجود داشته باشد اما برزيل چنين چيزي ندارد. آنچلوتي، به طرز طعنه‌آميزي، اين فصل در رئال مادريد هم غالبا از چهار مهاجم استفاده كرده و بابتش مورد انتقاد قرار گرفته است. مساله وقتي پيچيده‌تر مي‌شود كه بدانيم دو نفر از آن مهاجمان، وينيسيوس جونيور و رودريگو ستاره‌هاي برزيلي هستند كه هنوز كارنامه‌اي قانع‌كننده در سطح ملي ارايه نداده‌اند. آيا آنچلوتي مي‌تواند مثل تيم باشگاهي اسپانيايي، پتانسيل آنها را شكوفا كند؟ آيا قدرت و اختيار لازم را خواهد داشت تا در صورت نياز، يكي از آنها را كنار بگذارد؟ در اين ميان، فيل بزرگي هم در اتاق هست: نيمار. شايد براي اولين فهرست بازيكنان دعوت شده به اردوي تيم ملي توسط آنچلوتي آمادگي بدني نداشته باشد، اما هنوز هم در ساختار تيم ملي برزيل مثل رييس بزرگ تلقي مي‌شود، با اينكه نقش او در فوتبال باشگاهي به حاشيه رفته است. حتي اگر فرض كنيم كه نيمار هنوز چيزي براي ارايه دارد، حضورش سوالاتي را درباره مسير آينده تيم مطرح مي‌كند. نيمار نه‌تنها بهترين بازيكن برزيل از زمان اولين بازي‌اش در ۲۰۱۰ بوده، بلكه محور اصلي تيم هم بوده؛ چه به نفع تيم و چه به ضررش. حالا آنچلوتي بايد تصميم بگيرد كه آيا مي‌خواهد اين وضعيت ادامه پيدا كند يا نه. اينها معماهاي كوچكي نيستند. آنچلوتي بايد آنها را به سرعت و در حالي كه به‌شدت زير ذره‌بين است حل كند. در كشورهاي عاشق فوتبال معمولا گفته مي‌شود كه هر شهروند يك مربي بالقوه تيم ملي است؛ اما هيچ جا اين جمله به‌ اندازه برزيل مصداق ندارد: ۲۱۲ ميليون نفر (جمعيت برزيل) مي‌توانند سر و صداي زيادي به پا كنند، مخصوصا وقتي جام جهاني در راه باشد. اگر آنچلوتي به دنبال استراحت پس از دومين دوران پرفشار حضورش در مادريد بوده باشد، شايد بهتر بود به عربستان مي‌رفت! نكته مثبت اينجاست كه وقتي پاي آنچلوتي و برزيل در ميان است، رودريگز تقريبا تنها كسي است كه اينقدر خوش‌بين و رويايي به موضوع نگاه مي‌كند. البته هيجان وجود دارد، اما درك درستي از شرايط نيز هست. در حالت ايده‌آل، آنچلوتي بايد خيلي زودتر مي‌آمد. آن ‌وقت زمان بيشتري براي ساختن يك تيم داشت و فرصت پيدا مي‌كرد كه دانشش را فراتر از صرفا چيدمان تركيب بازيكنان به اشتراك بگذارد، فرهنگي متعالي بسازد و تأثير عميق‌تري بر كل فوتبال برزيل بگذارد. اما اكنون، احساس فرصت از دست‌ رفته‌اي در فضا موج مي‌زند. فدراسيون همه تخم‌مرغ‌هايش را در سبد موفقيت در جام جهاني گذاشته است؛ قرارداد آنچلوتي هم بعد از آن تمام مي‌شود.

اينكه اين وضعيت براي فوتبال برزيل عادي است، از آزاردهنده بودنش كم نمي‌كند. «اين نشان‌دهنده فقر بينش است: يعني تكرار اشتباهات گذشته»، كارلوس ادواردو مانسور اين را در روزنامه او گلوبو نوشت و بعد در ستونش براي گلوبواسپورت آن را چنين گسترش داد: «انتظار قهرماني در جام جهاني در واقع تأييدي است بر فرهنگ كوتاه‌مدت‌گرايي، بداهه‌پردازي، بي‌توجهي به پروژه‌ها؛ و تقويت اين ايده كه كار بايد با نتيجه سنجيده شود، نه با شيوه انجام آن.» «اگر ببري كه هيچ، اگر نبري هم كه هيچ!» اين تناقضات فوتبال برزيل است. اين همان جهنمي است كه آنچلوتي واردش شده. اگر آتش‌سوزي درون فدراسيون (رودريگز رييس فدراسيون روز پنجشنبه با حكم قاضي ريودو ژانيرو به دليل اتهام جعل مدارك مربوط به انتخاب مجددش، تعليق شد؛ اتهامي كه فدراسيون آن را رد كرده) را هم اضافه كنيم، تصويري از نابساماني در تمام سطوح داريم. درام پايان‌ناپذير پيرامون تيم ملي فقط نشانه‌اي است از اين آشوب عميق. يكي از ميم‌هايي كه اين هفته در برزيل دست ‌به دست مي‌شد، ويدئويي قديمي از آنچلوتي در كنار زمين بود كه  انگار دارد جلوي اشك‌هايش را مي‌گيرد. زيرنويس طنزآميز ميم اين بود: «اين چهره آنچلوتي خواهد بود، وقتي مجبور مي‌شود به فوتبال داخلي برزيل وارد شود؛ با ورزشگاه‌هاي نيمه‌خالي، زمين‌هايي شبيه بيابان، داوري‌هاي خنده‌دار، بي‌برنامگي و حس سرخوردگي عميق.» موسيقي متن اين ويديو هم بخشي از آهنگ         No Surprises گروه Radiohead بود. «شغلي كه آهسته‌آهسته تو را مي‌كشد، زخم‌هايي كه هيچ‌وقت خوب نمي‌شوند.» گروتسك، دست‌كم در فوتبال برزيل هنوز زنده است. آنچلوتي بايد همان ابروي معروفش را بالا نگه دارد تا بتواند از اين ضربه‌ها جان سالم به در ببرد و با لبخند از آن بيرون بيايد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون