گزارش« اعتماد» از جشنواره فيلم كن ۲۰۲۵
مهماني بزرگ ستارهها
لادن موسوي
در زمانهاي قديم، آن موقع كه رياست كن در دست «ژيل ژاكوب» نازنين بود، خيلي چيزها با امروز متفاوت بود. در آن زمان فيلمها به خاطر كيفيت خود به جشنواره كن راه پيدا ميكردند. حضور بزرگان سينماي جهان، در جشنواره كن به خاطر ارزش هنري فيلمشان بود، نه صرفا نامشان يا دوستيشان با مدير كن.... خبرنگاران هم، به عنوان كساني كه فيلمها و جشنواره كن را در جهان مطرح ميكردند، براي خود ارج و قربي داشتند و پادشاهي ميكردند. سالهاي زيادي اما از آن روزهاي طلايي ميگذرد و بعد از «تيري فرمو» كه بيشتر به ديكتاتوري خودمحور نزديك است تا رييس اجرايي، جشنواره كن اين روزها به مهمانی بزرگی شبيه است كه راهيابي به آن بيشتر به پارتي داشتن و دوستي با او يا داشتن پخشكنندهاي بزرگ و مهم بستگي دارد و نه صرفا ارزش هنري و كيفيت اثر... و از آن طرف هر ساله تعدادي از امكاناتي كه براي خبرنگاران در نظر گرفته بودند كم ميشود و به زرق و برقهاي حاشيهاي كن اختصاص پيدا ميكند. البته همهگيري و جهاني شدن اينترنت و پخش شدن اخبار در لحظه هم دليل ديگري بر اين تغيير رفتار با خبرنگاران است چون ديگر مهمترين ابزار كن براي پخش شدن خبرها نيستند و با وجود اينستاگرام و تيك تاك و... جشنواره كن ديگر نياز حياتي به وجود خبرنگاران و منتقدين ندارد... جشنوارهای كه سالها كاشف سينماگران جوان و گمنام جهان و معرفيشان به دنيا بود، حالا ديگر به غير از استثنا، جايی برای جوانان و ناشناسان در بخش مسابقه اصلی ندارد. هر چند هنوز میتوان از وجود بخش مسابقه جنبی كن «نوعی نگاه» خوشحال بود. اين بخش كه داورها و سالن مخصوص به خود «دبوسی» را در مدت جشنواره در اختيار دارد، امروزه نقش كاشف و معرفىكننده فيلمها و كارگردانان جديد را به تنهايی بر عهده دارد. فيلمها و كارگردانانی كه همانطور كه از اسم اين بخش مشخص است، نگاهی متفاوت و جديد را دنبال میكنند. اگر چه آن بخش هم امسال تا حدي به سمت و سوي همان ستارهسالاري رفته است. وجود دو فيلم از دو بازيگر مطرح هاليوود «كريستين استيوارت» و «اسكارلت جوهانسون» در بخش «نوعي نگاه» امسال، باعث نگراني است كه نكند اين بخش هم به سرنوشت بخش مسابقه اصلي دچار شود... «كريستين استوارت» كه با فيلم «تاريخچه آب» در بخش «نوعي نگاه» امسال حضور داشت، سعي بر آن داشت تا روايتي تازه را از داستان تكراري و متاسفانه جهانشمول بچه آزاري يا پدوفيلي ارايه دهد كه البته تا حدي هم موفق بوده. استوارت با استفاده از فيلم ۱۶ ميليمتري، تصاوير گسسته و صداي محيطي متلاطم، فضاي ذهني آشفته شخصيت اصلي را به تصوير ميكشد. اما ساختار غير خطي فيلم، در كنار تعدادي پلان كليشهاي از سينماي مستقل، در كنار اين تصاوير گسسته، فيلم را از هدف خود كه خلق فيلمي زنانه و نوين است بازداشته... در انتظار فيلم «اسكارلت جوهانسون» هستم تا ببينم كه آيا اين ستاره زيبا و مطرح هاليوودي، در تجربه خود در مقام كارگردان هم مثل بازيگري، يك سر و گردن از همكارش بالاتر است يا خير. در بخش مسابقه اصلي هم اما هر ساله يكي، دو تا از فيلمهاي امريكايي و توليدات هاليوودي حضور دارند كه لايق حضور در بخش مسابقه جشنواره هستند، اما ستارگان بزرگي را هم در كستينگ خود جاي دادهاند. «ادينگتون» آخرين ساخته كارگردان جوان سي و هشت ساله امريكايي از اين دسته فيلمهاست.
«دينگتون» - آری استر
سبك كاري «آري استر» را كه سه فيلم بلند ديگر را نيز در كارنامه هنري خود دارد، ميتوان پرستيد يا دوست نداشت. من به شخصه از طرفداران او نيستم و با فيلمهايش ارتباط برقرار نميكنم. در هر دو صورت اما نميتوان منكر توانايي و استعداد او در كارگرداني و تفاوتش با جريان مين استريم هاليوود بود. دو فيلم اول او «وراثت» و «نيمه تابستان» با استقبال زيادي مواجه شدند، در حالي كه «بو ترسيده است»، با ساختار چهارپاره خود با شكست در اكران مواجه شد. او امسال و با چهارمين فيلم خود «ادينگتون» كه وسترني مدرن و طنزآميز با حضور ستارگان بزرگ سينماي هاليوود است در جشنواره كن حضور دارد. داستان فيلم در ماه مه ۲۰۲۰ و دوران آغازين همهگيري كوويد-۱۹ در شهر خيالي «ادينگتون» در نيومكزيكو روايت ميشود. اين فيلم با بازي «ژواكين فنيكس» در نقش كلانتر «جو كراس» و «پدرو پاسكال» در نقش شهردار «تد گارسيا»، به بررسي تنشهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي در امريكا ميپردازد. كلانتر «جو كراس»، مردي آسماتيك، خسته و مخالف محدوديتهاي بهداشتي مانند ماسك زدن، درگير رقابتي سياسي با شهردار «تد گارسيا» ميشود و به تدريج به يك بحران اجتماعي در شهر منجر ميشود. همسر «جو»، «لوئيز»، با بازي «اما استون»، زني شكننده است كه با ساختن عروسكهاي عجيب به تروماي خود پاسخ ميدهد، در حالي كه مادرش، «داون»، به تئوريهاي توطئه اعتقاد دارد و به خانه آنها نقل مكان كرده است. با افزايش تنشها، «جو» تصميم ميگيرد براي شهرداري كانديدا شود، كه اين تصميم به تشديد درگيريهاي اجتماعي و سياسي در شهر ميانجامد... «ادينگتون»، از فيلمهاي قبلي «آري استر» در ژانر ترسناك يا دلهره فاصله ميگيرد و به يك طنز سياسي و اجتماعي تبديل ميشود. فيلم با تركيب عناصر وسترن، كمدي سياه و درام خانوادگي، به بررسي فروپاشي رواني و اجتماعي امريكا در دوران همهگيري كرونا ميپردازد. فيلم اما با وجود داستان متفاوت و همچنين نگاه و كارگرداني متفاوت «استر»، نا هماهنگ و چند پاره است، به شخصيتها اجازه رشد داده نشده و همگي از اول ديوانهاند و تا آخر هم همان قدر ديوانه ميمانند. «ادينگتون» وسترني ديوانهوار است كه تنها هدفش نشان دادن روان پريشان و ديوانههاي امريكاييست كه مخصوصا با وجود ترامپ، هر ساله بر تعدادشان اضافه ميشود. بر روي فرش قرمز اين فيلم پر بازيگر، ستارههاي بينالمللي ديگري مانند «آنجلينا جولي» و «ناتالي پورتمن» حضور داشتند تا شبي پر ستاره و پر زرق و برق، از آنگونه شبها كه مدير جشنواره كن عاشقشان است ساخته شود. «ادينگتون» اما در بين منتقدين نتوانسته نظرها را به خود جلب كند.
«بميرعشق من» - لين رمزي
فيلم ستارهدار ديگري كه در كن به نمايش در آمد و به دليل ساختار غريب و جسارتش لايق حضور در كن است «بمير، عشق من» به كارگرداني «لين رمزي» است. «مارتين اسكورسيزي» بزرگ هم يكي از تهيهكنندگان فيلم است. اين فيلم با بازي «جنيفر لارنس» و «رابرت پتينسون» در نقشهاي اصلي، داستان «گريس» مادري جوان را روايت ميكند كه پس از تولد فرزندش در يك منطقه روستايي در مونتانا، با افسردگي پس از زايمان و روانپريشي روبرو ميشود. اين فيلم، با اقتباس از رمان «آريانا هارويكز»، به بررسي فروپاشي رواني و تنهايي يك زن در مواجهه با فشارهاي مادري و زندگي زناشويي ميپردازد. فيلم از نظر سناريو اما به نظرم مشكلدار است و تكراري بيپايان از حملههاي عصبي اين مادر جوان است، بدون آنكه پيشرفتي در داستان حاصل شود. از كنار بازيهاي فوقالعاده بازيگران، مخصوصا نقشآفريني تكاندهنده، وحشي و مهار نشدني «جنيفر لارنس» اما نميشود به آساني گذشت. «لين رمزي» خواسته تا با استفاده از تصاويري تيره و تاريك، صداي محيطي متلاطم و تدويني غير خطي، فيلمي متفاوت درباره انفجار و فروپاشي كه مادران ميتوانند بعد از تولد فرزند خود، به دليل افسردگي بعد از زايمان با آن مواجه شوند، ارايه دهد كه كمابيش موفق هم شده، اما نبود پيشرفت و توسعه در سناريو فيلم را تكراري، سردرگم و خستهكننده كرده است. مطرح كردن اين سوژه و اين مريضي كه تا مدتي نه چندان پيش، حرف زدن درباره آن تابو محسوب ميشد اما جسورانه و شايسته تقدير است.