نسلي با صداي بيصدا؛ چرا نوجوانان امروز شنيده نميشوند؟
مريم نعيمي
اين روزها اگر پاي صحبت نوجوانان بنشينيم، جملهاي تكراري را بارها ميشنويم: «كسي حرفهامو نميفهمه». شايد در نگاه اول تصور كنيم اين فقط يك واكنش طبيعي به دوران بلوغ است، اما واقعيت پيچيدهتر از اين حرفهاست. نوجوان امروز در دنيايي بزرگ ميشود كه سرعت تغييرات آن سرسامآور است؛ دنيايي كه در آن مرز ميان واقعيت و فضاي مجازي، بين دانستن و فهميده شدن، كمرنگ شده است. يكي از مشكلات اصلي در روابط والدين با نوجوانان، نداشتن زبان مشترك است. بسياري از والدين همچنان با الگوهاي تربيتي نسل گذشته پيش ميروند، در حالي كه نوجوان امروز در معرض مفاهيم، ارزشها و دغدغههايي است كه نسل پيش از آنها تجربهاش نكرده است. نتيجه اين ناهماهنگي، شكاف عميق عاطفي و ارتباطي است. نوجواني دوره شكلگيري هويت است. اگر اين دوران با درك، همراهي و فضاي امن عاطفي همراه نباشد، احتمال بروز اختلالات خلقي، اضطراب، انزوا يا پرخاشگري افزايش مييابد. جامعه نيز بايد سهم خود را در حمايت از سلامت روان نوجوانان ايفا كند. مدارس، رسانهها و حتي فضاي شهري ميتوانند نقش مهمي در بازشناسي صداي نسل نو داشته باشند. شايد مهمترين نياز نوجوان امروز، اين باشد كه احساس كند ديده ميشود، شنيده ميشود و پذيرفته است. ما بزرگترها بايد بياموزيم گاهي به جاي نصيحت، فقط شنونده باشيم؛ شنوندهاي بيقضاوت و با حضور كامل. روانشناس كودك و نوجوان