• 1404 سه‌شنبه 30 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6048 -
  • 1404 سه‌شنبه 30 ارديبهشت

گزارش «اعتماد» از جشنواره كن ۲۰۲۵

موجي نو در كن

لادن موسوي |حتما يادتان هست كه در گزارش ديروز برايتان از حضور ستاره‌هاي جهاني هاليوود مثل «آنجلينا جولي»، «ناتالي پورتمن» و... بر روي فرش قرمز كن، به هنگام نمايش فيلم «ادينگتون» نوشتم. كاشف به عمل آمد كه اين ستارگان از طرف جواهرفروشي «شوپارد» كه يكي از معروف‌ترين جواهر‌سازي‌هاي جهان است، براي نمايش اين جواهرات روي فرش قرمز به كن دعوت شده بودند. اين هم يكي از كارهايي است كه مارك‌هاي معروف در هنگام برگزاري جشنواره‌ها و مراسم مهم انجام مي‌دهند. مثال ديگر مارك فرانسوي لوازم آرايش «اورال» است كه سال‌هاست پارتنر و به قول معروف اسپانسر جشنواره كن است و هر ساله بازيگران مطرحي كه در كمپين تبليغاتي سالانه‌اش مدل‌هاي اين مارك محسوب مي‌شوند را به جشنواره كن و فرش قرمز كن دعوت مي‌كند. از آن طرف «كريستين استوارت» كه گفتم فيلمش در بخش «نوعي نگاه» به نمايش در آمد از اين برنامه به آن برنامه و از اين مصاحبه به آن مصاحبه مي‌رود تا جايي كه مي‌تواند توجه‌ها را به فيلم خود جلب كرده و شانس جايزه گرفتن خود را بالا ببرد. او احتمالا فكر كرده كه جشنواره كن هم مثل اسكار است و كمپين‌هاي تبليغاتي به ديده و برنده شدن فيلمش كمك مي‌كنند، در حالي كه بخش «نوعي نگاه» هم مثل بخش اصلي جشنواره داورهاي خود را دارد كه معمولا (اميدوارم كه همچنان همين گونه باشد و بماند) به اين تبليغ‌ها توجهي ندارند و فيلم‌ها را بسته به كيفيت و ارزش هنري‌شان مورد قضاوت قرار مي‌دهند. امسال رييس هيات داوران اين بخش «مولي منينيگ واتر» نويسنده، كارگردان و فيلمبردار بريتانيايي است كه چهار سينماگر ديگر، در كنارش او را در داوري اين بخش همراهي مي‌كنند.

به دور از اين شلوغي‌ها و هياهوي مارك‌ها و ستاره‌ها و تبليغ‌ها، اما «موج نو» آخرين فيلم «ريچارد لينكليتر» فيلمي جذاب و متفاوت از تمام فيلم‌هاي امسال كن ديروز در بخش اصلي مسابقه به نمايش درآمد.

«موج نو» - ريچارد لينكليتر

«موج نو» بازسازي‌ دراماتيكي از روند توليد فيلم «از نفس افتاده» ساخته «ژان لوك گدار» در سال ۱۹۵۹ است. اين فيلم با بازي «گيوم ماربك» در نقش «گدار» و «زويي دويچ» در نقش «جين سيبرگ» دو بازيگر اصلي اين فيلم كلاسيك سينماي فرانسه و البته جهان، به ‌صورت سياه ‌و سفيد و با نسبت تصوير ۴: ۳ فيلمبرداري شده است. اين اثر نگاهي دارد به پشت‌صحنه توليد يكي از مهم‌ترين فيلم‌هاي موج نوي فرانسه، با حضور شخصيت‌هايي چون «فرانسوا تروفو»، «كلود شابرول» و «انيس وردا». نمي‌دانم كه آيا از «موج نو» سينماي فرانسه و انقلابي كه در صنعت فيلمسازي به وجود آورد خبر داريد يا نه؟ اما براي آنها كه نمي‌دانند بايد بگويم كه اين مكتب فيلمسازي كه در فرانسه، در اواخر سال‌هاي ۱۹۵۰ به وجود آمد و حدودا يك دهه به طول انجاميد، سبكي در فيلمسازي آن دوران است كه در برابر سنت‌هاي سينمايي زمانه‌اش شورش كرد. سينماگراني مانند «فرانسوا تروفو»، «انيس وردا»، «جك رزيه»، «جك ريوت»، «كلود شابرول» و «ژان لوك گدار» از مهم‌ترين اعضاي اين مكتب به حساب مي‌آيند. مكتبي كه در دل مجله «كيه دو سينما» (دفتر‌هاي سينما) و منتقداني كه قصد فيلمسازي داشتند به وجود آمد. «موج نو» به قوانين كلاسيك سينما مثل سناريوهاي ادبي و بازي‌هاي تئاتري و پروژه‌هاي گرانقيمت حمله كرد و موج جديدي را در صنعت فيلمسازي به وجود آورد كه در آن آزادي عمل و شكار لحظه و نشان دادن واقعيت در تصاوير گذر آن دوران مورد توجه بود. فيلم «موج نو» كه امسال در جشنواره كن حضور دارد، اداي احترامي عاشقانه و دقيق به اين مكتب است كه از مهم‌ترين دوره‌هاي تاريخ سينماست. اين فيلم با دقتي وسواسي، جزييات تاريخي را بازسازي مي‌كند و روح جمعي و شورشي جنبش «موج نو» را منتقل مي‌كند. در فيلم «موج نو» مي‌توان شور و اشتياق و جاه‌طلبي جواني «گدار» و هم‌عصرانش را ديد. اما نكته مهم در «موج نو» لحن صميمي اين فيلم است كه به دور از خلق و خوي خودستايانه و راديكال «گدار» فيلمي بي‌غل و غش و بي‌ادعاست كه در عين حال فرآيند خلاقانه و هرج و مرج ديوانه‌واري را كه در هنگام ساخت فيلم «از نفس افتاده» به گفته همگان شاهكار، وجود داشته را با وسواس نشان مي‌دهد. «ريچارد لينكليتر» با بازسازي روند توليد اين فيلم، نه‌تنها به «گدار» و هم‌عصرانش اداي احترام مي‌كند، بلكه روحيه خلاقانه و اعتراضي آن دوران را نيز زنده كرده و به تصوير مي‌كشد. اين كارگردان امريكايي كه توانسته در حين بزرگداشت «موج نو»ي فرانسه فيلمي جذاب، كمدي، شيرين و پر كشش بسازد، تجربه‌اي ارزشمند و الهام‌بخش به وجود آورده. كاري كه خود فرانسوي‌ها از انجام آن ناتوان مانده‌اند! «موج نو» قطعا جزو شانس‌هاي بردن جايزه در كن است و توجه همه را به خود جلب كرده است.

«نقشه فنيقي» - وس آندرسون

در ادامه از فيلمي ديگر برايتان مي‌نويسم كه نقطه مقابل «موج نو» (چه فيلم و چه مكتبش) است. فيلمي پرستاره كه در آن آزادي عمل و سادگي و شكار لحظه‌ها جايي ندارند. «نقشه فنيقي» آخرين فيلم كارگردان امريكايي «وس آندرسون» كه هميشه با وسواسي بيمارگونه تك‌تك پلان‌هاي قرينه فيلم‌هايش را در دكورهايي فانتزي مي‌سازد، به مانند تمام فيلم‌هاي اين كارگردان، پرهزينه، پربازيگر و پرديالوگ است و آزادي عمل حتي براي لحظه‌اي در آن جايي ندارد. آن دسته از شمايي كه هر سال جشنواره كن را با ما در روزنامه اعتماد دنبال مي‌كنيد شايد يادتان باشد كه دو سال پيش چقدر از فيلم آخر«وس آندرسون»، «شهر سياره‌اي» ناراحت بودم. فيلمي كه بدون هيچ گونه قصه خاصي، فقط نزديك به دو ساعت به حرافي مشغول بود. خبر خوش اما اين است كه «آندرسون» امسال در آخرين فيلمش توانسته سناريويي قابل دفاع و جذاب ارائه بدهد كه هم به مانند هميشه از سبك خاص ميزانسن، بازيگرداني، طراحي صحنه و لباس مخصوص به او پيروي مي‌كند و هم براي تماشاگر داراي جذابيت‌هاي داستاني است. «نقشه فنيقي» داستان «زسا-زسا كوردا» (با بازي «بنيسيو دل تورو») سرمايه‌دار بي‌وطن و قدرتمندي است كه پس از چندين تلاش براي ترورش، تصميم مي‌گيرد تنها دخترش «ليزل» (با بازي «ميا تريپلتون») را كه در صومعه‌اي بزرگ شده و در آستانه راهبه شدن است، به عنوان تنها وارث خود معرفي كند. آنها در سفري جهاني براي اجراي پروژه‌اي عظيم، با شركاي عجيب‌ و غريب و خطرات متعددي مواجه مي‌شوند. در اين مسير، «ليزل» به دنبال كشف حقيقت مرگ مادرش است و رابطه پدر و دختر در مركز داستان قرار دارد. «نقشه فنيقي» با حفظ سبك بصري و روايت خاص «وس اندرسن» داستاني درباره قدرت، خانواده و رستگاري ارايه مي‌دهد. اين فيلم از نظر تصويري به مانند تمام فيلم‌هاي اين كارگردان، جذاب و متفاوت و مخصوص به اوست. «آندرسون» كه اين ‌بار هم با «رومن كاپولا» پسر كارگردان و تهيه‌كننده بزرگ سينما «فرانسيس فرود كاپولا» اين سناريو را نوشته، توانسته ساختار منسجم‌تري را ارائه بدهد. نكته مهم درباره اين فيلم و البته كلا، درباره كارهاي «آندرسون» توجه بيمارگونه او به جزييات بصري است كه گاه او را در انتقال عميق حسي غافل مي‌كند. اين فيلم تلاشي براي نقد سياسي از «هوليگارشي» است و پيام نهايي، هر چند كليشه‌اي‌اش درباره ارزش زندگي ساده و انساني است. «نقشه فنيقي» هم به مانند آثار ديگر اين سينماگر پر از ستاره‌هاي گرانقيمت به مانند «تام هنكس»، «اسكارلت جوهانسون»، «ببنديمت كامبربچ»، «روپرت فرند»، «متيو املريك» يا «شارلوت گنزبورگ» است كه گاه براي پلاني كوتاه به جلوي دوربين اين كارگردان آمده‌اند. اين فيلم كمدي، جذاب و سرگرم‌كننده است؛ هر چند كه فكر نمي‌كنم «آندرسون» اين ‌بار هم شانسي براي جايزه بردن داشته باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون