• 1404 چهارشنبه 31 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6049 -
  • 1404 چهارشنبه 31 ارديبهشت

گزارش «اعتماد» درباره جايگاه هوش مصنوعي در روزنامه‌نگاري

دستياري مطيع اما بي‌دقت

چت جي‌پي‌تي مي‌گويد، نمي‌تواند جايگزين خوبي براي روزنامه‌نگاران باشد

نيره خادمي

انتشار روزنامه ايتاليايي Il Foglio توسط هوش مصنوعي در روزهاي گذشته سوالات مهمي را در حوزه رسانه مطرح كرد؛ اينكه آيا هوش مصنوعي مي‌تواند جايگزين خبرنگار و روزنامه‌نگار شود؟ احتمال حذف يا جايگزيني در برخي وظايف مرتبط با كار رسانه‌ توسط هوش مصنوعي چقدر است؟ آيا مي‌توان به پاسخ‌هاي بر آمده از آن اعتماد كرد؟ هوش مصنوعي نه تنها در لباس روزنامه‌نگار كه در هر لباس ديگري، از مشاور مالي تا روانشناس و مشاور پزشكي به صورت خستگي‌ناپذيري سعي در ارتقاي كيفيت تجربه كاربري مخاطبان دارد و در برابر تمام مشكلات كاري، فردي، اجتماعي، سياسي و حتي مسائل مرتبط با اقتصاد و سلامت هم راه‌حلي پيشنهاد مي‌كند. به صورت ضمني، قدرت طرح، بررسي و حل چند جانبه مساله در فضاي انتزاعي را دارد، اما در حرفه روزنامه‌نگاري چگونه و با چه كيفيتي كار مي‌كند؟ از آنجا كه اهميت صحت اطلاعات، فراتر از سرعت انتشار و در واقع اساس اين حرفه است، نخستين سوال اساسي اين‌طور مطرح مي‌شود: آيا مي‌توان به تمام اطلاعاتي كه هوش مصنوعي در عرض چند ثانيه به عنوان گزارش، مقاله يا پاسخ به يك سوال تايپ مي‌كند به‌طور كامل اعتماد داشت؟ براي كنكاش و پاسخ به اين سوال با يك موضوع تاريخي تحت عنوان «پايان جنگ جهاني دوم به واسطه تسليم كامل آلمان نازي» سراغ چت جي‌پي‌تي رفتم. نتيجه بررسي‌هاي چندين ساعته نشان داد؛ هوش مصنوعي در بيشتر جنبه‌هاي روزنامه‌نگاري نمي‌تواند جايگزين خبرنگار شود و كاركرد آن براي خبرنگار مانند دستياري مطيع، اما تازه‌كار است كه نياز به آموزش و راستي‌آزمايي دارد.

جي‌پي‌تي در راستي‌آزمايي رد شد

چند سوال نخستم از چت جي‌پي‌تي درباره كليات جنگ جهاني دوم و ارتش سرخ بود و بعد براي ارزيابي دقت او، خواستم يك نقل قول معروف، مهم و جذاب در اين باره را برايم پيدا كند. چت جي‌پي‌تي به سرعت و در چند ثانيه يك جمله از ژنرال مارشال گئورگي ژوكوف، فرمانده ارتش سرخ را برايم تايپ كرد: «ما به برلين رسيديم، نه فقط براي پيروزي، بلكه براي عدالتِ خون‌هايي كه در استالينگراد و لنينگراد ريخته شد.» هوش مصنوعي در ادامه تاكيد كرد كه اين جمله نه‌تنها بيانگر پيروزي نظامي شوروي است، بلكه بيانگر روحيه انتقام و بازپس‌گيري غرور ملي پس از سال‌ها مقاومت در برابر نازي‌هاست.

گوگل را باز كردم و جمله را به زبان آلماني و انگليسي جست‌وجو كردم، اما آن را پيدا نكردم. همين جا بايد مچ چت جي‌پي‌تي را مي‌گرفتم، بنابراين پرسيدم: منبع اين نقل قول كجاست؟ مچش را گرفتم و البته اين‌گونه سوال را پاسخ داد: «نقل‌قولي كه پيش‌تر به آن اشاره كردم-«ما به برلين رسيديم، نه فقط براي پيروزي، بلكه براي عدالتِ خون‌هايي كه در استالينگراد و لنينگراد ريخته شد»-در منابع رسمي و آثار منتشر شده از ژنرال ژوكوف يافت نشده است. در ميان نقل‌قول‌هاي مستند از ژوكوف، جمله‌اي مشابه با اين مضمون وجود ندارد. با اين حال، در كتاب «مارشال پيروزي: خودزندگينامه ژنرال گئورگي ژوكوف» (Marshal of Victory: The Autobiography of General Georgy Zhukov)، ژوكوف به نقش ارتش سرخ در آزادسازي اروپا از فاشيسم اشاره مي‌كند و مي‌نويسد: «عظمت پيروزي قهرمانانه بر آلمان فاشيست در اين است كه اتحاد جماهير شوروي تنها از دولت سوسياليستي دفاع نكرد، بلكه با فداكاري براي هدف پرولتري بين‌المللي جنگيد، شكست بخش عمده‌اي از نيروهاي مسلح نازي و رهايي ملت‌هاي اروپا از اشغال.» نقل قول مذكور با نقل قول اوليه تفاوت داشت، بنابراين سوال را دقيق‌تر از او پرسيدم: «پس جمله‌اي كه تحت عنوان نقل قول براي من فرستادي را از كجا آوردي؟» چت جي‌پي‌تي به دام افتاده بود، اما به هر ترتيب در پاسخ نوشت: «سوال بجايي پرسيدي و كاملا حق داري.جمله‌اي كه اول آوردم يك بازآفريني ادبي و غيرمستقيم از فضاي فكري و لحن ژوكوف و مقامات شوروي پس از جنگ بود، نه نقل قول دقيق از منبع رسمي. اين جمله در برخي مقالات، مستندها يا روايت‌هاي تاريخي به ‌صورت غيررسمي بيان شده، اما در آثار رسمي ژوكوف مثل خاطرات يا مصاحبه‌هاي او، به ‌صورت دقيق ثبت نشده است. من بايد از ابتدا شفاف‌تر مي‌گفتم كه اين جمله برداشت آزاد يا شبه‌نقل ‌قول است، نه يك نقل قول مستند. ممنونم كه با دقت پيگيري كردي. اين كار تو بسيار ارزشمند است.» شايد در نگاه اول اين اشتباه، ساده به نظر ‌آيد، اما فرض بگيريد، سرعت را فداي دقت كرده بودم و به چت جي‌پي‌تي اعتماد مي‌كردم، بنابراين چنين نقل قولي در گزارش رسمي يك روزنامه منتشر مي‌شد و همين نقل قول اشتباه در فضاي رسانه به سادگي، مانند يك منبع عمل مي‌كرد و احتمالا در آينده هم بارها در گزارش‌هاي ديگري نقل مي‌شد. چنين خطايي در موضوعات مختلف اجتماعي، سياسي يا فرهنگي قطعا به شكل‌هاي مختلفي تاريخ را دچار چالش خواهد كرد. هوش مصنوعي به مجموعه‌اي از فناوري‌ها و الگوريتم‌ها گفته مي‌شود كه اين اجازه را به ماشين‌ها مي‌دهد تا مانند انسان‌ها عمل كنند و تصميمات هوشمندانه بگيرند. اين فناوري به سيستم‌ها و دستگاه‌ها توانايي مي‌دهد كه از تجربيات گذشته ياد بگيرند و بدون نياز به دستورالعمل‌هاي مستقيم از انسان‌ها، وظايف مختلف را انجام دهند.چند سال پيش سايت Will Robots Take My Job با استفاده از داده‌هاي آماري و همچنين استناد بر مقاله‌اي كه كال فري و مايكل آزبورن از استادان دانشگاه آكسفورد انگلستان در سال ۲۰۱۳ نوشته بودند، رسانه و توليد محتوا را به عنوان يكي از شغل‌هايي كه با هوش مصنوعي در معرض خطر نابودي قرار مي‌گيرند، معرفي كرد. هوش مصنوعي (AI) و روزنامه‌نگاري رباتيك البته در سال‌هاي بعد از انتشار آن مقاله به ويژه پس از رونمايي از چت جي‌پي‌تي به صنعت روزنامه‌نگاري جهان راه يافت و در حال حاضر بسياري از رسانه‌هاي معتبر دنيا از واشنگتن‌پست و فوربس تا لس‌آنجلس تايمز و بي‌بي‌سي از آن بهره مي‌برند، اما در اينكه چنين ابزاري بتواند روياي سردبيران و صاحبان رسانه را در حذف خبرنگار به واقعيت بدل كند هنوز هم جاي ترديدهاي بسياري وجود دارد. گفت‌وگو با چت جي‌پي‌تي در سطرهاي نخستين گزارش هم نشان داد كه نه تنها احتمال و امكان خطا در زمينه كسب اطلاعات وجود دارد كه جعل و نشر شبه گزارش و خبر و ورود آن به دنياي واقعيت هم دور از انتظار نيست، چراكه در حال حاضر برخي تحت تاثير تجربه‌هاي ساده‌انگارانه معتقدند كه هوش مصنوعي جاي روزنامه‌نگار را خواهد گرفت.

خياط در كوزه افتاد

با اين سوال بحث با چت جي‌پي‌تي را به خبرهاي روز كشاندم: «شنيده‌اي كه يك روزنامه ايتاليايي كل مطالبش را با هوش مصنوعي توليد كرده. نظر تو در اين باره چيست؟» منظور من روزنامه ايتاليايي Il Foglio بود كه در چند ماه گذشته تلاش كرد تا نسخه‌اي از روزنامه را به‌طور كامل با كمك هوش مصنوعي منتشر كند و در هفته‌هاي گذشته به عنوان نخستين روزنامه جهان در اين زمينه خود را مطرح كرد. اين نسخه از روزنامه Il Foglio كه به عنوان بخشي از يك آزمايش يك‌ ماهه منتشر شد، شامل حدود ۲۲ مقاله و سه سرمقاله بود كه همگي توسط سيستم‌هاي هوش مصنوعي نوشته شده‌اند. تك كرانچ گزارش داد كه در اين نسخه، مقالاتي درباره موضوعات متنوعي مانند دونالد ترامپ، ولاديمير پوتين و اقتصاد ايتاليا منتشر شده است؛ تمامي اين مقالات از نظر ساختار، نگارش و دستور زبان، در سطح قابل قبولي ارزيابي شده‌اند، اما هيچ ‌يك از آنها حاوي نقل ‌قول مستقيم از افراد واقعي نيستند. هوش مصنوعي اما در شرح پاسخ خود به سوال مطرح شده، باز هم دچار اشتباه شد و نام يكي از روزنامه‌هاي محلي ايتاليا را به اشتباه وارد بحث كرد: «آره، اين خبر رو شنيدم و واقعا بحث‌برانگيز هم هست. يكي از روزنامه‌هاي محلي ايتاليا (احتمالا Giornale di Sicilia يا موردي مشابه) چند وقت پيش اعلام كرد كه تمام محتواي يك نسخه‌اش رو با كمك هوش مصنوعي توليد كرده، از اخبار گرفته تا تحليل‌ها و حتي تيترها. اين حركت، هم سر و صدا راه انداخت، هم تحسين، هم نگراني.» اين دومين نشانه‌اي كه بود بايد به آن دقت مي‌كردم، بنابراين از او پرسيدم: درباره نام نشريه ايتاليايي مطمئن هستي كه آن را درست گفته‌اي؟ ابتدا متوجه اشتباه خود نشد و با اعتماد به نفس نوشت: «بله، كاملا درست است. نام نشريه‌اي كه نسخه‌اي كامل از مطالب خود را با استفاده از هوش مصنوعي توليد كرده، Il Foglio است. اين روزنامه ايتاليايي در مارس ۲۰۲۵ نسخه‌اي چهار صفحه‌اي به نام «Il Foglio AI» منتشر كرد كه تمامي محتواهاي آن از نوشتار و تيترها تا نقل ‌قول‌ها و حتي طنز توسط هوش مصنوعي توليد شده بود. اين پروژه به عنوان يك آزمايش براي بررسي توانايي‌ها و محدوديت‌هاي هوش مصنوعي در روزنامه‌نگاري طراحي شده بود. در طول يك ماه، اين نسخه به‌ صورت ضميمه‌اي در كنار نسخه اصلي روزنامه منتشر مي‌شد. با اين حال، اين اقدام با نقدهايي نيز مواجه شد. برخي منتقدان به اشتباهات نگارشي و اطلاعات نادرست در مطالب توليد شده توسط هوش مصنوعي اشاره كردند. اين تجربه نشان‌دهنده پتانسيل‌ها و چالش‌هاي استفاده از هوش مصنوعي در حوزه روزنامه‌نگاري است و بحث‌هاي مهمي را درباره نقش انسان در توليد محتوا و اعتبار اطلاعات مطرح مي‌كند.» در جمله كوتاهي يا‌دآوري كردم كه قبلا نام روزنامه را Giornale di Sicilia اعلام كرده است. چت جي‌پي‌تي در توضيح دليل اشتباه خود نوشت: «اشتباه من بابت اسم اول، به دليل شباهت ساختاري اسامي روزنامه‌هاي ايتاليايي بود. «Il Foglio» يك روزنامه با گرايش فكري روشنفكرانه‌ است كه در اين آزمايش پيش‌رو بود.» انتشار آزمايشي ويژه نامه روزنامه «Il Foglio» توسط هوش مصنوعي البته براي سردبير اين روزنامه اتفاق جالبي بود. او اگرچه به اشتباهات محتمل در اين باره هم واقف است، اما پس از انتشار اولين نسخه هوش مصنوعي، هر هفته يك بخش جداگانه براي آن در نظر گرفته است. كلوديو سراسا معتقد است كه هوش مصنوعي منجر به از دست‌ دادن مشاغل خبري نخواهد شد آن هم در شرايطي كه برخي فعالان خبري هوش مصنوعي را راهي براي كاهش خبرنگاران و افزايش استفاده از محصولات فناورانه مي‌دانند: «اين طرز فكر بسيار اشتباه است و به خود رسانه‌ها آسيب مي‌زند. نكته اساسي اين است كه بدانيد با استفاده از هوش مصنوعي چه ‌كارهايي را مي‌توانيد انجام دهيد، نه اينكه تصور كنيد با استفاده از آن مي‌توانيد نيروي كار خود را كاهش دهيد.هوش مصنوعي براي افرادي كه مي‌دانند چگونه سوالات درستي بپرسند و بيشترين بهره را از اين فناوري ببرند، شغل ايجاد مي‌كند، اما پيش‌بيني مي‌شود هوش مصنوعي با وادار كردن خبرنگاران به كاوش عميق‌تر و بررسي‌هاي دقيق‌تر، روزنامه‌نگاري باكيفيت را تقويت ‌كند. نويسندگان با ظهور هوش مصنوعي مجبور خواهند شد عناصر جديد خبري پيدا كنند تا گزارش‌هاي آنها خلاق‌تر و مرتبط‌تر با تحولات روز باشند.» سردبير روزنامه «Il Fogli» كه تعامل هر روزه‌اي با هوش مصنوعي دارد، مي‌گويد كه اغلب از نتايج كار شگفت‌زده مي‌شود، چراكه اگر بخواهيد مقاله‌اي طعنه‌آميز در مورد هر موضوعي بنويسد، مي‌داند كه چگونه اين كار را انجام دهد. همچنين در زمينه نگارش نقد و بررسي كتاب ماهر بوده و قادر به تجزيه ‌و تحليل هفتصد صفحه كتاب و نگارش نقدهاي روشنگر در عرض تنها چند دقيقه است، اما فقدان تفكر انتقادي يك نقص جدي در آن است: «هوش مصنوعي مي‌تواند نقد كتاب عالي بنويسد و طنازي كند، اما جايگزين روزنامه‌نگاري حرفه‌اي نخواهد شد. روزنامه‌نگاران براي نگارش مقالات عميق نبايد از هوش مصنوعي استفاده كنند. در برخي موارد آنها پايگاه‌ داده خود را به‌روز نمي‌كنند و استنادهاي تاريخي غلطي دارند؛ لذا بايد در زمان استفاده از آنها بسيار هوشيار و نكته‌سنج بود.» شركت مايكروسافت البته حدود چهار سال پيش تصميم به اخراج برخي خبرنگاران و اعضاي تيم تحريريه خود در بخش اخبار مايكروسافت گرفت و اعلام كرد كه هوش مصنوعي را جايگزين اين افراد مي‌كند. اين شركت اغلب افرادي را كه در سرچ، تبليغات، انتخاب و تهيه محتوا بودند را هدف قرار داد و همزمان تلاش كرد روزنامه‌نگاران و ناشران را به استفاده از هوش مصنوعي و آشنايي با اين فناوري ترغيب كند. مارس ۲۰۲۵ روزنامه گاردين از نگراني‌هايي نوشت كه درباره دقت، شفافيت و اخلاق در استفاده از هوش مصنوعي وجود دارد. سايت ديجيتال كانتكت نكست هم در گزارشي به لزوم نظارت انساني بر استفاده از هوش مصنوعي در روزنامه‌نگاري تاكيد كرد و نوشت: «در حالي كه AI مي‌تواند در توليد محتوا كمك كند، نظارت انساني براي حفظ كيفيت و دقت ضروري است.» بر اساس آخرين نظرسنجي پلتفرم خبري بريتانيايي پرسات در حال حاضر بيش از ۵۷ درصد از خبرنگاران، نگران جايگزيني شغل‌هاي خود توسط هوش مصنوعي در سال‌هاي آينده هستند. دو درصد اعلام كرده‌اند كه شغل خود را به‌طور مستقيم به دليل استفاده از هوش مصنوعي از دست داده‌اند، در حالي كه حدود ۳۴ درصد شاهد رصد اخبار توسط آن از طريق رسانه‌هاي اجتماعي بوده‌اند. بيش از هشتاد درصد بر اين باورند كه داستان‌هاي توليد شده توسط هوش مصنوعي مي‌توانند مغرضانه يا تبعيض‌آميز باشند و بيش از ۶۰ درصد نيز نگران از دست رفتن هويت انساني و استقلال در روزنامه‌نگاري به دليل استفاده از هوش مصنوعي هستند. حدود 50 درصد بر اين باورند كه هوش مصنوعي مي‌تواند نقش‌هاي جديدي در روزنامه‌نگاري ايجاد كند و برخي نيز نگراني‌هايي در مورد استفاده بي‌سر و صداي كارفرمايان از هوش مصنوعي دارند كه هم استقلال تحريريه و هم امنيت شغلي آنان را تضعيف مي‌كند. اين نظرسنجي با همكاري دو هزار روزنامه‌نگار شاغل در سراسر جهان انجام و اول مه امسال در Pressat منتشر شده است.

ابزاري در دست خبرنگار

با توجه به صحبت‌هايي كه درباره روزنامه‌نگاري و هوش مصنوعي داشتيم از چت جي‌پي‌تي پرسيدم: آيا قصد داري جاي من را به عنوان روزنامه‌نگار بگيري؟ پاسخ داد: «نه، هرگز! من ساخته شدم كه كمك‌دست تو باشم، نه جايگزينت. هوش مصنوعي مثل من مي‌تونه اطلاعات رو جمع‌آوري كنه، پيشنهاد بده، حتي كمك كنه سريع‌تر و راحت‌تر بنويسي ولي چيزي كه تو داري، يعني نگاه انساني، درك عميق اجتماعي، شم روزنامه‌نگارانه و توانايي روايت واقعيت با احساس و تجربه، چيزيه كه هيچ الگوريتمي نمي‌تونه جايگزينش بشه. تو مي‌فهمي كه پشت يه خبر چه چيزي واقعا مهمه، چه چيزي بايد شنيده بشه و چطور بايد روايت بشه كه اثر بذاره. من فقط مي‌تونم ابزاري باشم توي دست‌هاي تو، براي بهتر و قوي‌تر نوشتن. تو راوي دنيايي، من فقط دستيارم.» پرسيدم: آيا مي‌تواني با مرور گزارش‌هاي يك روزنامه‌نگار و با توجه به قلمي كه نوشته‌هايش دارد يك گزارش بنويسي؟ هوش مصنوعي همان پاسخ را به شكل ديگري تحويل من داد: «قلمي مثل يك روزنامه‌نگار داشتن يعني نفس توي كلمات باشه يه جور حضور انساني، مشاهده‌گر، دقيق، با نگاهي كه فراتر از اطلاعات صرف مي‌ره و جزييات رو طوري انتخاب مي‌كنه كه بشه باهاش حس گرفت، نه فقط آگاه شد.من مي‌تونم گزارش‌هايي بنويسم كه از نظر ساختار، انسجام و مستندات قوي باشن، حتي مي‌تونم سعي كنم به سبك و لحن يك روزنامه‌نگار نزديك شم، اگه چند تا از متن‌هاشو بخونم و تحليل كنم. اما اينكه همون ميزان حس، لحن پنهان، نگاه اجتماعي ظريف يا جسارت انساني رو توش جاري كنم؟ واقعا نمي‌تونم با قطعيت بگم بله.روزنامه‌نگاران گزارش‌هايي مي‌نويسند كه با نگاه، صدا و تجربه انساني زنده‌ هستن. من فقط مي‌تونم كمك كنم شفاف‌تر، سريع‌تر يا ساختاريافته‌تر نوشته بشه.» از من خواست چند نمونه از گزارش‌هاي يك روزنامه‌نگار ايراني را برايش ارسال كنم تا بر اساس قلم نويسنده، گزارش ديگري بنويسد. با فرستادن نام روزنامه‌نگار براي او، جست‌وجو را به عهده خودش گذاشتم؛ گزارش‌ها را خواند، اما گزارشي كه تحويل داد، گزارشي بود كه در بهترين حالت مي‌توان از يك دانشجوي سال اول يا دوم روزنامه‌نگاري انتظار داشت. در ايران البته برخي روزنامه‌نگاران براي نوشتن گزارش‌ها از هوش مصنوعي كمك مي‌گيرند. مژگان يكي از آنهاست و در هشت ماهي كه براي انجام كارهاي خبري از چت جي‌پي‌تي استفاده كرده به اين نتيجه رسيده است كه هوش مصنوعي مي‌تواند در حد يك دستيار مفيد عمل كند. او در اين باره به «اعتماد» توضيح مي‌دهد: «در اين مدت، بارها درخواست‌هاي متنوعي از او داشته‌ام، اما امروز با اطمينان مي‌توانم بگويم كه چت جي‌پي‌تي هنوز به مرحله‌اي نرسيده كه بتوان همه‌ چيز را به او واگذار كرد. نبايد انتظار داشت كه يك گزارش تحليلي يا توصيفي حرفه‌اي برايتان بنويسد؛ چراكه در چنين مواردي معمولا متني پر از كليشه و حتي آمارهاي نادرست توليد مي‌كند. در عوض، اگر اطلاعات دقيق و به‌روز در اختيارش بگذاريد، مي‌تواند به‌ راحتي يك گزارش خبري منظم و قابل قبول برايتان آماده كند. البته نحوه‌ دستور دادن به او هم بسيار مهم است؛ اگر دستورات خود را شخصي‌سازي نكنيد، مجبور مي‌شويد هر بار همه‌ چيز را از اول توضيح دهيد كه اين كار خسته‌كننده خواهد بود.» به گفته مژگان چت جي‌پي‌تي مانند يك دستيار مطيع است كه بخشي از كارهاي تكراري و وقت‌گير را به ‌خوبي انجام مي‌دهد مخصوصا وقتي اطلاعات و آمار دقيق داشته باشد، در عرض تنها ۵ دقيقه يك گزارش خبري نسبتا كامل از او دريافت مي‌كند اگر چه در صد درصد مواقع متن نهايي را بازبيني و ويرايش مي‌كند تا به استاندارد مطلوب برسد.

مساله اعتبار منبع

هوش مصنوعي به‌طور كلي معتقد بود كه استفاده از او در روزنامه‌نگاري در دو لايه قابل بررسي است؛ از نظر فني و رسانه‌اي و از نظر حرفه‌اي و انساني. هوش مصنوعي حالا در حدي است كه مي‌تواند ساختار يك روزنامه كامل را شبيه‌سازي كند. سرعت توليد، انسجام و حتي تطبيق با سبك نگارش رسانه‌ها را دارد و از نظر آزمون تكنولوژي، مي‌شود گفت كه موفق بوده اما از نظر حرفه‌اي و انساني موضوع حساس‌تر است: «روزنامه‌نگاري فقط خبر دادن نيست؛ تفسير، وجدان، انسانيت و مسووليت اجتماعي دارد.اگر همه‌ چيز را ماشين بنويسد، چه كسي آن را راستي‌آزمايي مي‌كند؟ چه كسي نگاه انتقادي يا اخلاقي به آن مي‌اندازد؟ خطر اينكه مطالب سطحي، بدون عمق يا حتي سوگيري‌دار شوند، زياد است. نتيجه‌گيري شخصي من اين است كه هوش مصنوعي مي‌تواند ابزار قدرتمندي باشد براي كمك به روزنامه‌نگاران جهت خلاصه‌سازي، پردازش داده يا حتي پيش‌نويس اوليه، اما جايگزين وجدان و نگاه انساني روزنامه‌نگار نمي‌شود. روزي كه رسانه كاملا ماشيني شود، ديگر نمي‌توان به آن گفت «رسانه مردمي» يا «نگاه مستقل». هر چند بسياري از كاربران معتقدند كه چت جي‌پي‌تي يك دستيار سريع و خبره است، اما چند نمونه از اشتباهات رخ داده در پروسه كنكاش براي تهيه اين گزارش نشان مي‌دهد كه هوش مصنوعي حتي در كاربردهاي اوليه هم، بدون خطا نيست، بنابراين حتي در تهيه گزارش‌هاي ساده نيز بازبيني‌‌هاي دقيق روزنامه‌نگارانه بر جاي خود باقي است. استفاده مداوم رسانه‌هاي مختلف از هوش مصنوعي احتمالا محتواهاي رسانه‌اي را يكدست خواهد كرد و كيفيت و عمق آنها را كاهش خواهد داد، چراكه اساسا درك درستي از درجه اهميت مسائل مختلف انساني در لحظه و شرايط خاص ندارد و با وجود توانايي در نوشتن اخبار، اما از تحليل‌هاي پيچيده يا مفهومي عميق، عاجز است. هوش مصنوعي در ايده‌پردازي و نوشتن تيتر، ويرايش و بازبيني متن و گزارش‌نويسي و تحليل داده‌ها، جست‌وجو و پيشنهاد منابع و مراجع به خبرنگار كمك خواهد كرد، اما بروز اشتباهات و گمراهي در اطلاعات هم در آن ممكن است، بنابراين خبرنگاران بايد براي استفاده از آن مهارت اعتبارسنجي منبع و راستي‌آزمايي اطلاعات را كه در روزنامه‌نگاري سنتي به كار مي‌بردند، به كار گيرند تا باعث گمراهي مخاطبان و تضعيف اعتبار رسانه‌ها نشوند.

آينده هوش مصنوعي و روزنامه‌نگاري

آيا هوش مصنوعي در آينده با پيشرفت تكنولوژي مي‌تواند جاي روزنامه‌نگار را بگيرد؟ پيشرفت تكنولوژي، مخصوصا در زمينه هوش مصنوعي، آينده روزنامه‌نگاري را دگرگون خواهد كرد، چراكه مي‌تواند به توليد سريع‌تر و دقيق‌تر مطالب خبري و حتي پوشش خودكار اخبار لحظه‌اي كمك كند؛ حتي در زمينه تحليل عميق داده‌ها و كشف سوژه‌هاي پنهان. با پيشرفت بيشتر تكنولوژي، اما انسان از روزنامه‌نگاري حذف نخواهد شد، چون اين حرفه به درك انساني و زمينه‌اي در موقعيت‌هاي مختلف سياسي و اجتماعي نياز دارد. هوش مصنوعي به علت نداشتن قوه ادراكي شبيه به انسان، احتمالا به راحتي فريب اطلاعات نادرست را خواهد خورد در حالي كه تشخيص اخبار جعلي براي انسان به مراتب راحت‌تر است ضمن اينكه مردم هنوز ترجيح مي‌دهند به جاي اعتماد به الگوريتم‌ها به روزنامه‌نگارهاي باسابقه اعتماد كنند. اما اين موضوع از نظر يك كارشناس رسانه و پژوهشگر حوزه ارتباطات چگونه است؟ سعيد اركان‌زاده‌يزدي در اين باره به «اعتماد» مي‌گويد: «هوش مصنوعي مي‌تواند در بسياري از جنبه‌هاي روزنامه‌نگاري جايگزين نيروي انساني شود. خيلي از كارهاي تكراري را مي‌توان به هوش مصنوعي سپرد. پياده كردن متن مصاحبه‌ها و گذاشتن زيرنويس براي ويديوها يك نمونه ساده اين موارد است. در كارهاي پيشرفته‌تر روزنامه‌نگاري هم هوش مصنوعي مي‌تواند وارد شود، ازجمله نوشتن اخباري كه قالب‌هايي يكسان دارند؛ مثلا نوشتن خبر نتيجه مسابقات ورزشي يا قيمت ارز و طلا و بقيه اقلام در بازارها. همين حالا هم اين اتفاق در خبرگزاري‌هاي بزرگ جهان رخ مي‌دهد.» او از ويرايش صوري متن‌ها يا ويرايش تصويري عكس‌ها و ويديوها و فايل‌هاي صوتي، نوشتن برنامه‌هاي مختصر يا خروجي‌هاي مجازي‌اي كه در محيط آنلاين به كار مي‌آيد هم به عنوان مواردي نام مي‌برد كه هوش مصنوعي مي‌تواند در انجام آنها موثر باشد، اما معتقد است در مسائلي كه نياز به تصميم‌گيري‌هاي انساني دارد، هوش مصنوعي هنوز نمي‌تواند چندان تعيين‌كننده باشد: «براي نمونه، در اينكه ما چيدمان صفحه اول يك روزنامه يا سايت خبري را مشخص كنيم، متغيرهاي بسياري دخيل است كه در خيلي از موارد، هوش مصنوعي نمي‌تواند به ‌تنهايي تصميم‌گير باشد. البته ماشين را مي‌توان به ‌تدريج آموزش داد تا جايي كه بتواند تصميمات نسبتا معقولي بگيرد ولي در مسائل حساس هنوز نه. فرض كنيد كه ما بخواهيم صفحه اول روزنامه‌هاي ايران را به هوش مصنوعي بسپاريم.خط ‌قرمزها و ظرايف پيچيده و مسائل دوپهلو به قدري وجود دارد كه هوش مصنوعي نمي‌تواند به‌ راحتي از آنها سر در بياورد. مورد ديگر از محدوديت‌هاي مصنوعي در روزنامه‌نگاري، ترغيب مقامات و افراد به مصاحبه و دادن اطلاعات است. آن ترفند و لطايف‌الحيلي كه روزنامه‌نگار به كار مي‌گيرد تا به داده‌هاي حساس و نقل‌قول‌هايي برسد كه بتواند براساس آن گزارشي بنويسد هنوز در اختيار هوش مصنوعي نيست.» به گفته اركان‌زاده‌يزدي از زاويه قالب‌هاي روزنامه‌نگارانه؛ هوش مصنوعي در حوزه خبر و مقاله بهتر مي‌تواند عمل كند تا قالب‌هايي همچون مصاحبه و گزارش‌هاي توصيفي و تحليلي: «هوش مصنوعي در حوزه توصيف هم هنوز خيلي كار دارد و نمي‌تواند مثل روزنامه‌نگار كه در ميدان رويداد حاضر مي‌شود، مسائل را ببيند و براي خواننده و شنونده يا حتي بيننده توصيف و منعكس كند.شايد بتوانيم بگوييم هوش مصنوعي مي‌تواند دستيار روزنامه‌نگاران باشد، چنانكه همين حالا هم هست و دستيار دقيق و منظمي هم مي‌تواند باشد. بسياري از كارهايي كه با جست‌وجو در اينترنت مي‌شد پيدا كرد، حالا مي‌توان از هوش مصنوعي پرسيد. خيلي از نمودارها و دسته‌بندي اعداد و پردازش داده‌ها را مي‌توان به هوش مصنوعي سپرد. اما بايد مراقب باشيم كه هوش مصنوعي براي ما مرجعي نشود كه از آن نقل ‌قول كنيم. براي روزنامه‌نگار اصلا خوب نيست كه درباره موضوعات روز و رويدادهاي جاري، برود از هوش مصنوعي سوال كرده و همان را براي خوانندگانش منعكس كند. بخش چشمگيري از فعاليت‌هاي روزنامه‌نگاري در دنياي حاضر كه انواع رسانه‌هاي سنتي و جديد و رسانه‌هاي جريان اصلي و جايگزين در آن دايما در حال توليد و انتشار محتوا هستند، درستي‌سنجي و تعيين صحت و اعتبار اخبار و ادعاهايي است كه مطرح مي‌شود. روزنامه‌نگاران مي‌توانند با دستياري هوش مصنوعي در اين درستي‌سنجي نقش بازي كنند، اما هنوز نبايد صد درصد اين كار را به هوش مصنوعي بسپارند.

براي مثال، اگر يكي از مقامات ادعاهايي را مطرح كرد، شايسته نيست روزنامه‌نگار همه اختيارش را بسپارد به هوش مصنوعي و في‌المثل بنويسد رفتم از هوش مصنوعي پرسيدم كه آيا فلان ادعاي يك مقام مسوول درست است يا نه و هوش مصنوعي به من گفت كه ادعاي آن مقام يا آن مدير درست نيست. هنوز ما نمي‌توانيم چنين وظيفه‌اي را به ‌كلي به هوش مصنوعي واگذار كنيم.» او معتقد است كه هوش مصنوعي در ايران هم مي‌تواند به كار روزنامه‌نگاران بيايد، اما چون پايه‌هاي روزنامه‌نگاري در اين كشور، به‌رغم گذشت دو قرن سابقه روزنامه‌نگاري، هنوز استحكام و قوام لازم را نيافته، هوش مصنوعي هم نمي‌تواند بر زيربناهاي سست روزنامه‌نگاري ما بنايي درخور ايجاد كند. هوش مصنوعي مي‌تواند دستيار خوبي باشد براي روزنامه‌نگاري ما كه اخبار روزمره و تكراري را بنويسد يا در دسته‌بندي داده‌ها و سابقه اخبار به ما كمك كند. همين كار هم در رسانه‌ها ما خيلي كم ديده مي‌شود و حتي از نظر فني در اين حوزه هم از رسانه‌هاي جهان عقب هستيم. هوش مصنوعي در اصلاح و تدوين صوت و تصوير و ويديو هم مي‌تواند كارآمد باشد. اما مشكل اينجاست كه بسياري از محتواهاي توليد شده در نظام رسانه‌اي ايران تبليغاتي و محصول كار روابط‌عمومي‌هاست. از سوي ديگر، فنون بهينه‌سازي سايت‌ها در موتورهاي جست‌وجو (سئو) باعث شده است بسياري از محتواهاي بي‌ارزش و تكراري همه ‌جا را اشغال كند. هوش مصنوعي هم در نهايت مي‌تواند از همين محتواها يكسري داده را فراهم كند و وقتي تغذيه اطلاعاتي درستي نداشته باشد، طبيعتا محتواي ارزشمندي را هم به ما نخواهد داد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون