جنس شهر
بهروز مرباغي
يكي از مهمترين مباحث مربوط به شهر، جنس آن است. در ادبيات رايج و عمومي اين جنس را با عناويني چون شهر صنعتي، شهر دانشگاهي، شهر خوابگاهي و امثال اينها مشخص ميكنند. تا حدي هم تقسيمبندي درستي است.
اما مساله به اين سادگي نيست. بهويژه اگر موضوع جابهجايي يك شهر، بالاخص پايتخت در ميان باشد، حساسيت امر چند چندان ميشود.
براي اينكه راحتتر به مساله ورود كنيم با مصداق تهران بحث را ادامه خواهيم داد.
تهران، پايتخت كشور حداقل به استناد اطلاعيههاي اضطرار وضعيت به دليل آلودگي هوا، يك شهر صنعتي است. بنا بر تعاريف مدرن شهرسازي هم اين شهر را بايد صنعتي تلقي كنيم، چون در آن ارزش افزوده صنعت جريان دارد.
به باور ديويد هاروي جنس شهر را جنس پول و ارزشي كه در آن جريان دارد، تعريف ميكنند. با اين تعريف، قزوين هم يك شهر صنعتي است، چون بيشترين ارزش افزوده جاري در شهر از طريق شهركهاي صنعتي آن تامين ميشود. تهران به طريق اولي. اما دانستن جنس شهر چه تاثيري در بحث ما و بهويژه در موضوع انتقال پايتخت دارد؟ موضوع به ظاهر بسيار ساده ولي به باطن بسيار پيچيده و ممتنع است.
رفتارهاي فردي و اجتماعي مردم يك شهر صنعتي بسيار متفاوتتر از رفتار مردم در يك شهر خوابگاهي يا تجاري است.
در اصطلاح جامعهشناسي شهري، «تفكر صنعتي» با «تفكر بازار» بسيار متفاوت است. در تفكر صنعتي منطق دو دوتا چهارتا مطرح است، در تفكر بازار منطق چانهزني. در يك شهر صنعتي و پيشرفته سطح خرافات بسيار پايينتر از سطح آن در يك شهر تجاري است و دهها تفاوت ديگر. پس وقتي از يك شهر صحبت ميكنيم قطعا بايد از جنس آن بدانيم و صحبت كنيم. اصولا، بسياري از موارد مهاجرت و جابهجايي افراد به دليل جنس شهر يا كشور است.
بارها از زبان مردم عادي شنيدهايم كه ميگويند: «ميروم به جايي كه كسي كاري به كار من نداشته باشد!» اين همان بيان عاميانه تفاوت جنس شهر است. در يك شهر پيشرفته صنعتي مردم كاري به ديگران ندارند، چون تمام مسائل مردم در تحت مديريت و نظارت «سيستم» است. مردم با افراد كار ندارند، با سيستم كار دارند.
حالا وقتي صحبت انتقال پايتخت به ميان ميآيد، اصليترين پرسش آن است كه اولا آيا با انتقال پايتخت، همه مردم هم بايد به همان جاي جديد منتقل شوند؟ كه حتما عملي نيست.
اگر قرار است پايتخت جديد با افراد جديد شكل بگيرد، اين افراد با كدام پيشينه و رفتار فردي و اجتماعي خواهند آمد؟ آيا پايتخت جديد از جنس تهران امروز خواهد بود؟ كه قطعا نخواهد بود. آيا مردم پايتخت جديد با ارزش افزوده ناشي از صنعت زندگي خواهند كرد؟ دهها پرسش بزرگ و كوچك هست كه پاسخي براي آنها نداريم. بنابراين نميتوانيم چشمبسته و بدون پاسخ به پرسشها موافق انتقال پايتخت باشيم.
معمار و مدرس دانشگاه