گروه ورزش
جيجي بوفون، بهترين دروازهبان تاريخ ايتاليا، هميشه ميگفت: «من تا حالا نديدهام تماشاگران گل بزنند.»
اما تماشاگران يا همان هواداران يا مردم ميتوانند به اندازه بازيكنان تأثيرگذار باشند. آنها ميتوانند در يك بازي، يك فصل، يا لحظه حساس رقابت قهرماني نقش ايفا كنند.
به گزارش «اعتماد» و به نقل از اتلتيك، اين هفته تمام ناپل آبي پوشيده بود. هر ناپلي سهم خودش را ادا كرد. همه در نقش شماره ۱۰ بازي كردند. برچسبهايي روي تيرهاي چراغ برق، كركرهها و ديوارها چسباندند. ناپل به تقديس قهرمانان خود عادت دارد؛ معروفترينشان ديگو آرماندو مارادونا، معروف به D10S است. اما اين بار موضوع متفاوت بود. مردم شهر يك بازيكن ذخيره لاتزيو را گرامي داشتند، كسي كه با گلهايش مقابل اينتر باعث شد تيم ناپولي صدر جدول را حفظ كند.
بنرهايي هم ريكاردو اورسوليني، وينگر بولونيا را به عنوان يك نماد مذهبي نشان ميدادند. او در دقيقه ۹۴ مقابل اينتر گل پيروزي را زد تا مانع از رسيدن فيناليست ليگ قهرمانان به صدر شود. تصاوير پدرو و اورسوليني لبخند بر لبان مردم نشاندند. اينها روحيهها را بالا نگه داشت و حواس مردم را وقتي كه اضطراب از دست دادن قهرماني در روز آخر بر آنها غلبه ميكرد پرت ميكرد. متئو پوليتانو، وينگر ناپولي، گفت: «تمام هفته مضطرب بوديم و فقط ميخواستيم بازي كنيم.»
وقتي آنتونيو كونته وارد زمين تمرين ناپولي در كاستلوولتورنو شد تا آخرين تمرين پيش از بازي جمعهشب برابر كالياري را هدايت كند، خيابان از هواداران پر بود. از ماشين پياده شد و مانند راكي در پلههاي فيلادلفيا دويد. با دستان باز او و لمس دستان هواداران انرژي بين مربي و مردم جريان پيدا كرد.
در سال ۲۰۲۳ كه ناپولي پس از ۳۳ سال قهرمان شد، جادو نه از مارادونا، بلكه از خود ناپل آمد. اين بار هم چنين بود. برخلاف آن زمان كه ناپولي از همان فوريه قهرمانياش قطعي به نظر ميرسيد، اين تيم در فصل جاري به هل دادن نياز داشت. دو هفته پيش مقابل جنوا دو بار پيش افتاد و دو بار هم گل خورد. هفته گذشته در پارما هم بازي را مساوي كردند؛ انگار حواسشان به بازي اينتر و لاتزيو در سنسيرو بود.
كونته از اينكه ميگفتند تيمش در دردسر است، تعجب كرد. با عصبانيت گفت: «چطوري ممكنه رنج نكشيم؟» بهترين مدافعش، الساندرو بونجورنو، در نيمفصل دوم به خاطر مصدوميت زياد بازي نكرد. استانيسلاو لوبوتكا، بهترين بازيساز تيم، چند هفته پيش مصدوم شد و ديگر نتوانست بازي كند. داويد نرس، ستاره خط حمله، به تازگي برگشته و هنوز در فرم نيست. خود كونته هم به خاطر اخراج در بازي قبلي، نميتوانست روي نيمكت بنشيند.
او گفت: «اگه كسي راهحلي داره، دستشو بلند كنه. من تسليم ميشم.»
تسليم؟ كونته؟ كونته؟! و بعد سرش را بلند كرد و گفت: «ولي فقط بعد از پايان فصل.»
به جاي بلند كردن دست، ناپليها موتورسيكلتهايشان را روشن كردند. شب پنجشنبه شهر غرش كرد. مردم فهميده بودند بازيكنان كالياري كجا اقامت دارند و دستهجمعي از جلوي هتلشان گذشتند. برخي بارها دور زدند، بوق زدند، لاستيك سابيدند و اگزوز تركاندند. عدهاي ايستادند و آنقدر ترقه و آتشبازي كردند كه انگار يكي از شبهاي سال نو بود. ناپل نخوابيد تا كالياري هم نخوابد.
در اين جو، چطور تيم ميتوانست كار را تمام نكند؟
صبح جمعه، شايعاتي منتشر شد كه كوين ديبروينه ممكن است به ناپولي بپيوندد. جوواني مانا، مدير ورزشي ناپولي گفت: «ما ازش خوشمون مياد، ولي الان وقت صحبت درباره پنجره نقل و انتقالات نيست. براي تيمي كه دنبال قهرمانيه، اين حرفا بيموردن.» اما اين شايعهها فقط حال و هوا را بهتر كردند.
كونته مثل هميشه هيچ چيز را قطعي نميدانست. خودش در سال ۲۰۰۰ در روز آخر قهرماني را از دست داده بود، و در ۲۰۰۲ در روز آخر قهرمان شده بود، آن هم با شكست دادن اينتر. اين بار چه ميشد؟
پيش از بازي، بنري بزرگ با نوشته «AVANTI SCUGNIZZI» در ورزشگاه ديده ميشد؛ «بجنگيد بچههاي ناپل! بچههاي بازيگوش، شيطونها، شرورها. بريد و چهارمين قهرماني رو بياريد.»
اما 20 دقيقه بعد از شروع بازي سكوت حاكم شد. خبر رسيد كه استفان ديفري در كومو گل زده. اينتر، حتي با تيم دومش هم در ورزشگاه سينيگاليا و هم در جدول جلو افتاده بود. اما همان طور كه در ۲۰۲۲ هم اتفاق افتاد، باز هم اينتر در آخر كم آورد.
در اواخر نيمه اول، متئو پوليتانو توپ را براي اسكات مكتوميناي ارسال كرد و او با يك ضربه قيچي برگردان تماشايي دروازه كالياري را باز كرد.
مكتوميناي به DAZN گفت: «به خاطر شلوغي بازي يادم رفته بود گل زدم.» ورزشگاه در آتش و دود ميسوخت. مشعلها قرمز بودند، مثل گدازه، مثل شاخكهاي قرمز خوششانسي كه ناپليها دور گردن، مچ و گوشهايشان ميزنند، مثل گوجههاي سان مارزانو كه مكتوميناي بهشان علاقه دارد.
او ادامه داد: «براي من تجربه اين لحظه مثل يك روياست.» اين اولين قهرماني ليگ در دوران حرفهاي اوست. گل او به اضافه گل دوم روملو لوكاكو در نيمه دوم و كلينشيت تيم (نوزدهمين در فصل) نه تنها اين برد را توضيح ميدهند، بلكه كل فصل ناپولي را هم توضيح ميدهند.
بهترين خط دفاع ليگ براي ناپولي بود. لوكاكو دومين اسكودتو را برد، اما اين بار با ۱۰ پاس گل صدرنشين شد. مكتوميناي يا «مكفراتم»، يعني «داداش مك» به لهجه ناپلي با بيشترين گل در تيم، بهترين بازيكن فصل سريآ شد.
روم، مكتوم و بيلي گيلمور پيشفصل را با كونته شروع نكرده بودند. مربي بايد منتظر ميماند تا اواخر تابستان تا آنها برسند. ناپولي سهميه ليگ قهرمانان را از دست داده بود و پول خريدشان قرار بود از فروش ويكتور اوسيمهن بيايد، اما چلسي و الاهلي حاضر نشدند مبلغ فسخ را بپردازند. در نهايت، اورليو ديلورنتيس، مالك باشگاه مجوز خريد بازيكنان را داد و اوسيمهن را به گالاتاسراي قرض داد.
ديلورنتيس نميتوانست قولي را كه به كونته داده بود زير پا بگذارد. او فصل قبل هم براي جايگزيني رودي گارسيا سراغ كونته رفته بود، اما كونته نپذيرفت چون فرصت بستن تيم خودش را نداشت. به نظر او اين تيم ناپولي نياز به نوسازي داشت. بعد از باخت شوكهكننده ۳–۰ مقابل ورونا در هفته اول، كونته عصباني بود. گفت: «ناپولي مثل برف زير آفتاب آب شد.»
از اين رو كونته معتقد بود كه قهرماني ناپولي يك «معجزه» يا دستكم «شگفتي» واقعي است. او بارها در فصل يادآوري ميكرد كه ناپولي فصل پيش دهم شد، ۱۵ امتياز تا سهميه ليگ قهرمانان فاصله داشت و ۴۱ امتياز عقبتر از اينتر بود. جبران اين فاصلهها آسان نبود. انگار كه بايد دعا ميكردند تا معجزهاي از سن جنارو، قديس حامي ناپل رخ بدهد. تا پيش از جمعهشب، هيچ تيمي از اين فاصله قهرمان نشده بود.
با اين حال، شك و ترديد زيادي درباره هزينه ۱۵۰ ميليون يورويي ناپولي در تابستان وجود داشت. جز بونجورنو مدافع جوان تورينو باقي بازيكنان در پيك سني يا بالاتر بودند. مكتوميناي و نرس در آستانه ۲۸ سالگي بودند، لوكاكو و اسپيناتزولا ۳۲ ساله شدند. خبري از ارزش فروش مجدد نبود. اين تيم براي «همين حالا بردن» ساخته شد و واقعا هم همين حالا برد.
منتقدان كونته باز هم خواهند گفت شرايطش راحتتر از ديگران بود: ناپولي در اروپا نبود، كوپا ايتاليا را جدي نگرفت و برخلاف اينتر كه دنبال سهگانه بود، فقط روي ليگ تمركز داشت. اما فقط كونته است كه ميتواند از اين شرايط هميشه بهترين استفاده را بكند.
او حتي انعطافپذيري نشان داد كه با تصوير خشك و سختگيرش نميخواند. براي خويچا كواراتسخليا، سيستم را تغيير داد. در بازي با يوونتوس در سپتامبر به ۴-۳-۳ رفت و در ادامه فصل، بسته به حريف بين ۳-۵-۲ و ۴-۳-۳ سيستمش را تغيير ميداد.
وقتي كوارا در ژانويه به پاريسنژرمن رفت، كونته اين جدايي را شكست شخصي تلقي كرد. برخلاف كاپيتان تيم، ديلورنتزو، كونته نتوانست او را قانع كند بماند. در پنجره زمستاني هم مانا نتوانست گارناچو، آديمي يا سن ماكزيمن را بخرد. فقط نوآ اوكافور نيمه آماده از ميلان آمد. نرس هم به محض بسته شدن پنجره مصدوم شد.
ناپولي افت كرد. از فوريه تا آوريل، در ۹ بازي فقط دو برد آورد و به كومو باخت. در اين مدت، اينتر هم نتوانست از فرصت استفاده كند و ناپولي با تحمل و ايستادگي دوام آورد.
مجموع امتياز قهرماني ناپولي ۸۲ بود يعني كمترين عدد از سال ۲۰۱۱. اما براي ناپليها مهم نبود. روي اسكودتوي مقوايي كه جاكومو راسپادوري با خود ميچرخاند، نوشته شده بود: «Ag4in» چهارمين قهرماني. راسپا وارد باشگاه خاص بازيكنان دو قهرمانه با ناپولي شد، اما كونته تنها ايستاد. از زمان فابيو كاپلو، هيچ كس سه تيم مختلف را به قهرماني سريآ نرسانده بود و قهرمانيهاي كاپلو با يوونتوس هم به خاطر كالچوپولي باطل شدند.
كونته خاموش نشده، هنوز درونش ميسوزد. تنها چيز سرد در او چشمان آبي يخياش هستند. رنگشان مثل غارهاي براق پوليا، زادگاهش، آبي مثل پيراهن ناپولي. هنوز هم كونته يكي از وفادارترين يوونتوسيهاست، اما تخصصش كه ضمن موفقيت است باعث شده حتي دشمنان هم او را بدون سوال بپذيرند.
حالا تنها سوالي كه از او ميپرسند اين است: آيا ميماند؟ ديلورنتيس اميدوار است، اما ممكن است او را هم از دست بدهد، همان طور كه اسپالتي را از دست داد. كونته درباره آينده حرفي نزد. ميخواست روي اكنون تمركز كند.
او گفت: «دوباره اتفاق افتاد. فوقالعاده است. راستش رسيدن به ورزشگاه امروز سخت بود. نميدونم چند نفر تو خيابون بودن. يه بخشي از وجودم ميگفت اگه ناراحتشون كنيم، اين ناراحتي تا مدتها با ما ميمونه، مخصوصا با من.» اما ناپولي قرار است جشن را تا شب، فردا و هفته آينده ادامه بدهد.
مكتوميناي گفت: «الان بايد با مردممون خوش بگذرونيم.» بعد چند كلمه دست و پا شكسته ايتاليايي گفت، مثل برگ ريحان روي پيتزا مارگاريتا: «قهرماناي واقعي سال بعد برميگردن و همون انرژي رو دارن و با آقاي كونته، انرژي هميشه... TROPPO ALTO! هميشه خيلي بالاست! بنابراين ما بايد اين ذهنيت رو حفظ كنيم و سال بعد هم برگرديم با همون انگيزه.»