فوران احساسات برنده ۲۲ گرانداسلم در پاريس در حضور رقباي بزرگ
مراسم خداحافظي رولان گاروس با نادال
«فكر ميكنم بينقص بود، راستش را بخواهيد، انتظار بيشتري نداشتم...»
به گزارش روزنامه اعتماد و به نقل از گاردين، تنها چند ثانيه پس از اولين تشويق ايستاده در يك روز فراموشنشدني در زمين فيليپ-شاتريه، آرامش رافائل نادال از بين رفت. پس از بازنشستگياش از تنيس حرفهاي در نوامبر گذشته كه پايان يكي از بزرگترين دوران ورزشي تاريخ بود، نادال در يك مراسم بزرگداشت احساسي و مفصل مورد تجليل قرار گرفت. نادال پس از آن گفت: «من بسيار بسيار احساساتي شدم. صادقانه بگويم، فكر ميكنم بينقص بود. نميتوانستم انتظار روزي احساسيتر از اين را داشته باشم.»
يكسال پيش، دوران حرفهاي نادال در رولان گاروس پس از شكست سنگين در دور اول مقابل الكساندر زورف به پايان رسيد. اگرچه نادال ميدانست كه احتمالا آن مسابقه آخرين اقدام او به عنوان يك بازيكن حرفهاي خواهد بود، اما پس از شكست، از برگزاري مراسم خداحافظي واقعي خودداري كرد، زيرا صد درصد مطمئن نبود كه به دوران حرفهاي خود پايان ميدهد. او در نهايت پس از شكست اسپانيا توسط هلند در فينال جام ديويس در مالاگا تصميم گرفت كه به دوران حرفهاي خود پايان دهد.
صرفنظر از اينكه نادال رسما دوران حرفهاي خود را كجا به پايان رساند، رولان گاروس هميشه مقصد نهايي او بود. او با ركورد باورنكردني ۱۱۲ برد و ۴ باخت در اينجا، ۱۴ بار قهرماني به دست آورد. او در نهايت با ايجاد سطحي بيسابقه از تسلط در بالاترين سطح برجستهترين ورزشهاي حرفهاي جهاني، بازنشسته شد. نادال با لبخند گفت: «كسب ۱۴ عنوان گرانداسلم در يك مكان، اينجا در رولان گاروس، ميتواند اتفاق بيفتد. اما مدتي طول ميكشد، حداقل ۳۰ سال ديگر.»
كمي پس از پيروزي بيدردسر لورنزو موستي در برابر يانيك هانفمن، رويداد اصلي آغاز شد. فدراسيون تنيس فرانسه به اكثر تماشاگران حاضر در زمين فيليپ-شاتريه پيراهنهاي نارنجي با نوشته «مرسي رافا» هديه داده بود. در همين حال، به اقليت كوچكي در طبقه بالاي ورزشگاه، پيراهن سفيدي هديه داده شد كه برگزاركنندگان آن را بهطور استراتژيك طوري چيده بودند كه جمعيت عبارت «14 RG» را در كنار تصوير يك جام قهرماني در يك طرف و «رافا» كه با دو قلب در طرف ديگر مشخص شده بود، بنويسند؛ يك طرح موزاييكي. نادال كه كت و شلوار مشكي پوشيده بود، به سمت تريبوني در وسط خط سرويس هدايت شد.
او يك سخنراني سه زبانه از پيش آماده شده را با تسلط بر زبانهاي فرانسوي، انگليسي و اسپانيايي ارايه داد. گروه بزرگي از خانوادهاش، از جمله والدينش، عمويش توني كه از كودكي تا ثبت ركوردها مربي او بود، همسرش مري و پسر دو سالهشان، رافائل، او را در ميان جمعيت همراهي ميكردند. او در طول سخنراني مستقيما با هر يك از آنها صحبت كرد. چهرههاي آشناي ديگري مانند كارلوس آلكاراز و ايگا سوياتك در ميان جمعيت حضور داشتند.
در پايان مراسم، نادال در كنار سه رقيب بزرگش، راجر فدرر، نواك جوكوويچ و اندي ماري، در زمين حضور داشت. نادال گفت: «اينكه سه رقيب بزرگم در زمين با من بودند، خيلي معني داشت، نه؟ و در عين حال فكر ميكنم اين يك پيام بزرگ براي جهان است كه بهترين رقبا احتمالا با سختترين رقابتها در تاريخ ورزش ما، ميتوانند همكاران خوبي باشند و به يكديگر احترام بگذارند. لازم نيست از حريف متنفر باشيد تا سعي كنيد او را با تمام قوا شكست دهيد.»
نادال بعدا در يك كنفرانس مطبوعاتي طولاني در مورد رقبايش صحبت كرد و متوجه شد كه به ماري فكر ميكند. اين دو نفر مدتي بود كه با هم در تماس نبودند تا اينكه ماه گذشته، بلافاصله پس از شكست رئال مادريد توسط آرسنال، نادال پيامي از ماري دريافت كرد. نادال، از طرفداران پروپاقرص رئال مادريد، گوشي را بيرون آورد و پيام ماري را خواند: «من [پيامك ماري] را براي شما ميخوانم، چون خيلي خوب است: «سلام، رافا، مدتي است با تو صحبت نكردهام. فقط ميخواستم مطمئن شوم حالت خوب است.» راستش را بخواهيد، حدود پنج ثانيه طول كشيد تا بفهمم چه ميخوانم، چون در ابتدا با خودم گفتم: «خب، او آدم خيلي خوبي است. دارد احوالم را ميپرسد» اما بعد از پنج ثانيه فهميدم چه شده! (ماري به خاطر اينكه نادال طرفدار رئال است به او پيام داده بود تا حالش را بگيرد) گفتم: «اين هميشه حس شوخطبعي بريتانياييها بوده است. ضمنا، وقتي پاريسنژرمن، آرسنال را شكست داد، من به او پيامك ندادم.» »
بعد از ۴۰ دقيقه، مراسم با يك جرقه احساسي نهايي براي نادال به پايان رسيد، زيرا ژيل مورتون و آملي مورسمو، به ترتيب رييس FFT و مدير مسابقات رولان گاروس، از پلاكي در زمين با رد پا و امضاي نادال رونمايي كردند. زمين فيليپ-شاتريه براي هميشه ردپاي او را خواهد داشت. نادال گفت: «براي كسي مثل من، اين اتفاقات فراموشنشدني بود، كلي احساسات مختلف را برانگيخت. من اين چيزها را دوست ندارم، چون هنوز كمي خجالتي هستم. دوست ندارم زياد در مركز توجه اين چيزها باشم. وقتي تنيس بازي ميكردم، كافي بود. اما راستش را بخواهيد، از آن لذت بردم. كمي از احساسات رنج بردم، اما خيلي لذت بردم.»