• 1404 چهارشنبه 14 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6058 -
  • 1404 يکشنبه 11 خرداد

از قفقاز تا خاورميانه؛ آيا آذربايجان معمار نظم جديد منطقه‌اي خواهد بود؟

باكو و عصر پسا قره‌باغ

زاور شيري‌اف

كمتر كشوري در پنج سال گذشته به اندازه آذربايجان شاهد تحول بزرگي در سرنوشت خود بوده است. تا همين اواخر، يعني سال ۲۰۲۰، اين كشور كوچك و غني از نفت و گاز طبيعي، درگير يك منازعه چند دهه‌اي با همسايه خود، ارمنستان، بود و كنترل كاملي بر قلمرو خود نداشت. منطقه جدايي‌طلب ناگورنو-قره‌باغ، منطقه‌اي كوهستاني با جمعيت ارمني در مرزهاي به رسميت شناخته شده بين‌المللي آذربايجان قرار داشت كه دهه‌ها توسط يك حكومت خودخوانده تحت حمايت ارمنستان اداره مي‌شد. آينده مبهم اين منازعه، آذربايجان را از نظر ديپلماتيك در تنگنا قرار داده بود و تعامل خارجي با اين كشور را محدود كرده بود. همچنين اين كشور را از نظر استراتژيك به قدرت‌هاي ديگر ازجمله روسيه، وابسته كرده است كه خود را داور بلامنازع منطقه قره‌باغ مي‌دانست و از اين بن‌بست براي وابسته نگه داشتن ارمنستان به ضمانت‌هاي امنيتي خود و در عين حال حفظ نفوذ بر آذربايجان استفاده مي‌نمود.

امروزه، اين وضعيت به شكل قابل‌توجهي تغيير كرده است. پس از نبردهاي موفقيت‌آميز در سال‌هاي ۲۰۲۰ و ۲۰۲۳، آذربايجان سرانجام ناگورنو-قره‌باغ و همچنين هفت منطقه مجاور آن را كه از اوايل دهه ۱۹۹۰ توسط نيروهاي ارمني اشغال شده بود دوباره به خاك خود ملحق كرد. همچنين در برابر ارمنستان دست بالا را به دست آورد. در همين حال، روسيه كه درگير جنگ اوكراين است، بخش زيادي از نفوذ منطقه‌اي سابق خود را به آذربايجان واگذار كرد. بعد از ارتباط مسكو با بازارهاي غربي، آذربايجان به عنوان يك بازيگر تامين‌كننده انرژي جهاني، به خصوص براي اروپا، اهميت ويژه‌اي پيدا كرد. در عين حال، جمهوري آذربايجان روابط خود را با تركيه و اسراييل تقويت نمود و ردپاي ديپلماتيك و اقتصادي خود را در آسياي مركزي بسط و كنشگري خود را در خاورميانه افزايش داد و به دنبال جاه‌طلبي‌هاي منطقه‌اي گسترده‌تر از جغرافياي قفقاز است. به نظر مي‌رسد دولت آذربايجان همچنين روابط مطلوبي با دونالد ترامپ، رييس‌جمهور ايالات‌متحده، دارد كه از دوره اول رياست‌جمهوري خود با باكو، پايتخت اين كشور، روابط تجاري دارد.

در بحبوحه اين خوش‌شانسي‌هاي چشمگير اخير، آذربايجان با يك انتخاب مهم روبه‌رو است. پس از ۳۶ ماه مذاكره، اكنون فرصتي نادر براي دستيابي به صلحي پايدارتر با ارمنستان دارد در اواسط ماه مارس، مقامات باكو و ايروان، اعلام كردند كه متن توافق‌نامه صلح موردنظر را نهايي كردند. در صورت رسميت يافتن اين توافقنامه، مي‌توان به مناقشه‌اي كه زماني غيرقابل حل بود، پايان داد و نظم جديدي را در قفقاز جنوبي به همراه سومين كشور منطقه، گرجستان، ايجاد كرد. با اين حال، مشخص نيست كه آيا آذربايجان از اين فرصت استقبال خواهد كرد يا خير؟ اين كشور كه خود را در موقعيت قدرت مي‌بيند، خواستار امتيازات بيشتري از ارمنستان است و به نظر مي‌رسد عجله‌اي براي انعقاد اين توافق صلح ندارد. در همين حال، اگرچه اقتصاد نفت و گاز محور آن در سال‌هاي اخير رونق زيادي داشته است، اما اين دستاوردها شكننده هستند و تلاش جدي براي تنوع‌بخشي اقتصادي صورت نگرفته است. حتي يك كاهش جزيي در قيمت انرژي، همان‌طور كه از سال ۲۰۲۵ شروع شده است، مي‌تواند اقتصاد كشور را بي‌ثبات كند و آسيب‌پذيري‌هاي عميق‌تري، ازجمله افزايش نابرابري اجتماعي و نارضايتي عمومي را با خود به همره بياورد. الهام علي‌اف، رهبر آذربايجان، كه بيش از ۲۰ سال در قدرت است، با تكيه بر رشد اقتصادي كشور و تاكيد بر خوانش رسمي از قدرت ملي ضمن سعي در راضي نگه داشتن مردم، به تشديد كنترل سياسي ادامه داده است.

اين نقاط، همراه با عدم قطعيت ژئوپليتيكي در سراسر منطقه، قدرت آذربايجان را متزلزل مي‌كند. اگر جنگ در اوكراين رو به پايان نهد يا دست‌كم از شدت درگيري‌ها كاسته شود، روسيه ممكن است دوباره بر منطقه‌ قفقاز جنوبي تمركز كند و به اين اميد كه بتواند آن را در كنترل داشته باشد، به خصوص از طريق متحد قديمي سابق خود، ارمنستان، حتي كمتر از آن، اگر هيچ توافق صلحي امضا نشود و ارتباطات حمل و نقل بين ارمنستان و آذربايجان همچنان مسدود بماند؛ مسكو مي‌تواند نقش خود را در منطقه مجددا بازيابد. در چنين سناريويي، كرملين مي‌تواند خود را به عنوان ضامن اصلي منطقه، شرايط خودش را دوباره تحميل كند. همچنين بدون توافق صلح، آذربايجان مي‌تواند خود را از نظر اقتصادي در معرض خطر و از نظر سياسي در معرض ركود استراتژيك ببيند. آذربايجان كه از مزاياي صلح، ازجمله سرمايه‌گذاري خارجي و ادغام اقتصادي منطقه‌اي، بي‌بهره است، ممكن است فرصت ايجاد يك نظم سياسي پايدارتر در داخل را نيز از دست بدهد. در‌نتيجه، قفقاز جنوبي مي‌تواند همچنان در دام رقابت گرفتار بماند و بهترين فرصت منطقه‌اي براي همكاري سه‌جانبه منطقه‌اي را از‌دست بدهد.

 

عقب‌نشيني روسيه

نكته قابل‌توجه اين است كه آذربايجان و ارمنستان، دو دشمن ديرينه، پيش‌نويس توافق‌نامه‌ صلحي را تدوين كردند، اما به دليل حمله روسيه به اوكراين بعيد است كه روند صلح آغاز شود. داستان از سال ۲۰۲۰ آغاز مي‌شود، زماني كه آذربايجان در يك جنگ شش هفته‌اي عليه ارمنستان به يك پيروزي قاطع دست يافت و بيشتر سرزمين‌هايي را كه در اوايل دهه ۱۹۹۰ از دست داده بود، بازپس گرفت. فناوري پيشرفته پهپادهاي اسراييلي و ارتش آذربايجان كه با ۴۰ ميليارد دلار هزينه و دهه‌ها آموزش، رزمايش‌هاي مشترك و هماهنگي با تركيه متحول شده بود، در اين پيروزي نقش داشت، اما درست زماني كه به نظر مي‌رسيد نيروهاي آذربايجاني آماده بازپس‌گيري آخرين مناطق تحت كنترل ارمني‌ها در ناگورنو-قره‌باغ هستند، مداخله روسيه حمله را متوقف كرد و نيروهاي حافظ صلح خود را در خاك آذربايجان مستقر كرد. از نظر باكو، مسكو پيروزي برحقش را از چنگش درآورده بود. براي آذربايجان، مانند ارمنستان، كه يكي از جمهوري‌هاي شوروي سابق مي‌باشد، حضور نظامي روسيه به معناي بازگشت به گذشته به نظر مي‌رسيد.

آذربايجان اكنون به روسيه وابسته است و از اين وضعيت براي دستيابي به منافع خود استفاده مي‌كرد. در همين حال، ارمنستان عملا امنيت جمعيت ارمني ناگورنو-قره‌باغ را به مسكو واگذار كرده بود، با اين فرض كه كرملين متحد سنتي ارمنستان است و هرگز به باكو اجازه نخواهد داد كه حاكميت خود را به‌طور كامل احيا كند. در آستانه حمله روسيه به اوكراين، كرملين با تعيين يك‌سري پروتكل‌هاي جديد موافقت كرد، تا قبل از آن نيروهاي حافظ صلح روسي در قره‌باغ اين اختيار را داشتند تا مانند يك نيروي صلحبان بالفعل عمل كند. در ابتدا آذربايجان به اين خواسته تن داد اما هنگامي كه روسيه در اوكراين گرفتار شد، اين موضوع بي‌سر و صدا از دستور كار خارج شد. از آنجايي كه نيروهاي حافظ صلح فاقد مجوز رسمي يا حمايت قوي از مسكو بودند، آذربايجان جسورتر شد و با حملات نظامي محدود و پيشروي در مناطق تحت كنترل ارامنه، حضور نظامي روسيه در منطقه را محك زد. از اوايل سال ۲۰۲۲، اين اقدامات به‌طور پيوسته تضمين‌هاي امنيتي روسيه را تضعيف كرد و پيام روشني به دولت ارمنستان و جمعيت ارمني قره‌باغ كوهستاني فرستاد مبني بر اينكه نيروهاي حافظ صلح ديگر براي محافظت از آنها مداخله نخواهند كرد. اين پيام در سپتامبر ۲۰۲۳ تاييد شد، زماني كه آذربايجان يك عمليات نظامي گسترده را آغاز كرد و در عرض چند ساعت تمام قره‌باغ كوهستاني را بدون مقاومت روسيه تصرف كرد. ارمنستان كه احساس شكست مي‌كرد، بي‌تفاوت ماند و آذربايجان را با يك پيروزي قاطع تنها گذاشت و باعث مهاجرت گسترده ارمني‌هاي قره‌باغ به ارمنستان شد - كه بسياري از آنها مدت‌ها در برابر ايده اخذ شهروندي جمهوري آذربايجان مقاومت مي‌كردند.

در همين حال، دولت علي‌اف از تغييرات ژئوپليتيكي براي كسب نفوذ منطقه‌اي بيشتر، استفاده مي‌كرد. مسكو كه به دليل تحريم‌ها، روابطش با غرب گسسته شده بود، شروع به تكيه بر مسيرهاي تجاري جايگزين به ويژه كريدور حمل و نقل شمال‌-جنوب نمود كه از مسكو به آذربايجان و ايران و در‌نهايت به بنادر خليج‌فارس امتداد دارد. اگرچه زيرساخت‌هاي اين مسير همچنان در حال توسعه است، اما به يك مسير حياتي براي روسيه تبديل شده و موضع آذربايجان را در برابر كرملين تقويت كرده است. با تغيير معادلات براي روسيه، آذربايجان نيز روابط استراتژيك خود را با تركيه تعميق بخشيده است. در اعلاميه شوشا ۲۰۲۱، دو كشور همكاري نظامي خود را گسترش دادند و اتحاد خود را به عنوان عاملي بازدارنده در برابر دخالت‌هاي خارجي مطرح كردند. مسكو اكنون فهميده است كه مقابله با باكو خطر تيره شدن روابط پيچيده و مهم استراتژيك آن با تركيه را به همراه دارد. پس از جنگ ۲۰۲۰، روسيه با توافق صلح رسمي ارمنستان و آذربايجان مخالفت كرد، زيرا احساس مي‌كرد كه اين امر ممكن است جايگاه خودش را در منطقه تضعيف كند. اما پس از حمله به اوكراين، اتحاديه اروپا با حمايت واشنگتن كه به ميانجيگري در اين روند نيز كمك كرد، مذاكرات مستقيم سطح بالا بين باكو و ايروان آغاز شد و به ايجاد يك چارچوب جديد در مذاكره كمك كرد. در‌نتيجه اين مساعي ديپلماتيك، ارمنستان رسما تماميت ارضي آذربايجان را در اواخر سال 2022 به رسميت شناخت. گامي كه يك سال قبل تقريبا غيرقابل تصور بود. باكو، به نوبه خود، اكنون خود را به عنوان يك بازيگر مستقل‌تر، قادر به تعامل با روسيه، تركيه و غرب با شرايط خود، مي‌بيند و حتي در سال ۲۰۲۴، توانست نيروهاي حافظ صلح روسي را مجبور به عقب‌نشيني زودتر از موعد نمايد و بدين‌ترتيب راه را براي يك صلح دوجانبه پايدار هموار سازد.

 

مولفه ايران

با اين حال، براي آذربايجان، صلح با ارمنستان تنها يكي از چندين فرصت ايجاد شده توسط جنگ اوكراين بود. در‌حالي كه اروپا براي كاهش وابستگي خود به انرژي روسيه تلاش مي‌كرد، باكو به عنوان يك جايگزين نسبي ظهور كرد. اگرچه منابع گاز آذربايجان با مقياس صادرات روسيه قابل رقابت و مقايسه نيست، اما به اندازه كافي براي تقويت امنيت انرژي اروپا به ويژه براي كشورهاي جنوب اروپا كه نيازهاي كمتري به گاز دارند، عرضه مي‌شد. باكو از طريق كريدور گاز جنوبي كه گاز آذربايجان را از طريق گرجستان و تركيه به اروپا منتقل مي‌كند، نقش خود را به عنوان يك شريك كليدي انرژي تثبيت كرد و بين سال‌هاي 2021 تا 2024 بيش از 44 ميليارد متر مكعب گاز طبيعي به اتحاديه اروپا صادر كرد. با اين حال، سود حاصل از اين صادرات كمتر از آن چيزي بود كه برخي در باكو پيش‌بيني مي‌كردند. با وجود افزايش قيمت جهاني انرژي، صادرات گاز در طول اين چهار سال حدود 12ميليارد دلار درآمد داشت. يعني كمتر از درآمد آذربايجان از نفت در يك سال، زيرا افزايش قيمت‌ها سود بسيار بيشتري را به همراه دارد. اما اين چشم‌انداز با بي‌ميلي اروپا براي گسترش زيرساخت‌هاي تحويل انرژي براي دريافت صادرات بيشتر گاز آذربايجان، مبهم‌تر شده است. اقدامي كه برخي كشورهاي عضو آن را مغاير با اهداف بلندپروازانه اقليمي اين بلوك مي‌دانند.

در عين حال، با فروپاشي مسيرهاي تجاري سنتي اروپا-آسيا از طريق روسيه كه ناشي از تحريم‌ها بود، آذربايجان فرصت‌هاي اقتصادي جديدي به دست آورد. روسيه به قفقاز جنوبي به عنوان يك حلقه حياتي در مسيرهاي تجاري جايگزين شمال-جنوب روي آورد و آذربايجان نيز از موقعيت خود به عنوان حلقه وصل كريدورهاي جايگزين شرق-غرب كه توسط غرب براي تغيير مسير جريان‌هاي تجاري از آسيا و به دور از روسيه از طريق درياي خزر، در به اصطلاح كريدور مياني، پشتيباني مي‌شد، بهره‌برداري كرد. اگرچه حجم محموله‌ها در طول اين مسير افزايش يافته است، اما به دليل زيرساخت‌هاي محدود، چندان قابل‌توجه نبود، اما هنوز هم تنها 3 تا 5درصد از كل تجارت اوراسيا را تشكيل مي‌دهد. با اين وجود، اهميت اقتصادي رو به رشد آسياي مركزي به عنوان منبع مواد اوليه حياتي، تنوع انرژي و موازنه استراتژيك در مقابل روسيه و چين، اين كريدورها را ارزشمند مي‌كند و لزوم توسعه آنها بيش از پيش اهميت مي‌يابد. حتي اگر كريدور مياني هرگز حس جاه‌طلبي‌هاي بلندپروازانه طرفدارانش را ارضا نكند، موقعيت استراتژيك آذربايجان، اهميت مداوم آن را تضمين مي‌كند.

با اين حال، اين نفوذ ژئوپليتيكي جديد، آذربايجان را از تنش‌هاي منطقه‌اي، به ويژه با همسايه‌اش ايران، مصون نكرده است. اگرچه آذربايجان كشوري با اكثريت شيعه است، ايران شاهد كاهش نفوذ خود در آنجا بوده است. اين رابطه پس از جنگ ۲۰۲۰ كه زمينه را براي تسلط آذربايجان بر بخش قابل‌توجهي از مرز خود با ايران را فراهم كرد اندكي تحت تاثير معادلات قرار گرفت. روابط باكو را با رقباي تهران، يعني تركيه و اسراييل، تقويت كرد و روابط ايران و آذربايجان را تحت‌تاثير قرار داد.

اگر‌چه تنش‌ها از آن زمان تاكنون كاهش يافته است، نفوذ سنتي ايران بر باكو كاهش يافته، از‌جمله رابطه تاريخي با نخجوان، منطقه‌اي برون‌بومي آذربايجان كه در مرز ايران، است. در مارس ۲۰۲۵، تركيه و آذربايجان خط لوله گاز جديدي را كه نخجوان را به شبكه گاز تركيه متصل مي‌كرد، افتتاح كردند و بدين‌ترتيب وابستگي چند دهه‌اي نخجوان به انرژي ايران را كاهش دادند. در صورت توافق صلح بين آذربايجان و ارمنستان همچنين احداث يك كريدور زميني كه مستقيم آذربايجان را از طريق جنوب ارمنستان به منطقه برون‌بومي خود يعني نخجوان متصل كند، ايران نقطه نفوذش را از دست خواهد داد. چنين تغييري، نقش ايران را نه تنها در ترانزيت انرژي، بلكه در تجارت منطقه‌اي نيز تحت تاثير قرار مي‌دهد، جايي كه مدت‌هاست به عنوان مجرايي براي صادرات كالاهاي تركيه به آسياي مركزي عمل كرده است و اين امر نفوذ منطقه‌اي تركيه را بيش از پيش تقويت خواهد كرد.

عمق درّه

افزايش وجهه بين‌المللي آذربايجان، اين كشور را از نقاط ضعف داخلي مصون نكرده است. در پي پيروزي در قره‌باغ كوهستاني، رييس‌جمهور علي‌اف از مشروعيت مردمي بيشتري نسبت به هر زمان تاريخي ديگر در دوران پساشوروي برخوردار شده است. از نظر تئوري، اين بايد فرصتي نادر براي يك بازنگري سياسي گسترده‌تر فراهم كند. سال‌ها، فقدان اصلاحات سياسي و اقتصادي و سرمايه‌گذاري بيش از حد در ارتش كه با درگيري حل‌نشده توجيه مي‌شد و بسياري از آذربايجاني‌ها اميدوار بودند كه پيروزي در قره‌باغ سرانجام درهاي اصلاحات را به روي كشور باز كند و به آن اجازه دهد هويت ملي جديدي را در دوران «پسا‌قره‌باغ» شكل دهد، اما اين اميدها به سرعت در حال محو شدن است.

از سال 2023، دولت كنترل و فشار خود را تشديد كرده است. دولت همچنان ارمنستان را به عنوان يك تهديد به تصوير كشيده است و از تجربه مشترك مردم در جنگ، از دست دادن سرزمين و آوارگي گسترده استفاده كرده است. اما با بازگشت سرزمين‌هاي خود و تمايل اندك مردم براي درگيري مجدد، اين تجربيات ديگر مانند گذشته طنين‌انداز نمي‌شوند. دولت علاقه كمي به فراتر رفتن از روايت قديمي نشان مي‌دهد. نه تنها به اين دليل كه به مشروعيت بخشيدن به كنترل داخلي كمك مي‌كند، بلكه به اين دليل كه هيچ قرائت و خوانش ملي جديدي هنوز ارايه نشده است. با تضعيف خوانش رسمي، ناديده گرفتن چالش‌هاي ساختاري كه زماني به پنهان كردن آنها كمك مي‌كرد، دشوارتر مي‌شود، از‌جمله نااميدي عمومي از فرصت‌هاي اقتصادي محدود و نگراني‌ها در مورد حكومتداري شفاف. سطح آسيب‌پذيري‌هاي اقتصادي آذربايجان در حال افزايش است. آذربايجان به ‌شدت به درآمدهاي ناپايدار ذخاير نفت و گاز درياي خزر خود وابسته است. توليد نفت از اوج 823 هزار بشكه در روز در سال ۲۰۱۰ به تنها 566 هزار بشكه در روز تا اوايل ۲۰۲۵ كاهش يافته است، زيرا استخراج دشوارتر شده است. توسعه ذخاير جديد مي‌تواند سال‌ها طول بكشد و نياز به سرمايه‌گذاري خارجي عمده دارد و جذب اين سرمايه در شرايطي كه جهان به سمت انرژي‌هاي تجديدپذير در حال گذار است، خواسته‌اي دشوار است. همچنين كاهش متوسط قيمت نفت در سال جاري از حدود ۸۰دلار در هر بشكه در اوايل سال ۲۰۲۵ به تنها ۶۴دلار در اواخر ماه مه، در صورت تداوم، مي‌تواند بيش از ۲۰درصد از درآمد دولت را از بين ببرد.

اين خطرات ساختاري، جاه‌طلبي‌هاي آذربايجان را پيچيده مي‌كند. جغرافياي باكو به تنهايي براي تبديل آن به يك مركز حياتي انرژي و تجارت شرق و غرب كافي نخواهد بود. كشورهايي كه با موفقيت از موقعيت مكاني خود در اروپا، خليج‌فارس يا آسياي مركزي بهره بردند، ظرفيت‌هاي بالقوه ژئوپليتيكي و ژئواكونومي خود را با مولفه‌هاي اطمينان‌سازي نهادي، شفاف‌سازي در حوزه نظارت و ثبات سياسي در‌هم آميختند سرمايه‌گذاران خارجي ممكن است به دموكراسي نياز نداشته باشند، اما به سيستم مبتني بر قانون نياز دارند جايي كه تصميمات قابل پيش‌بيني باشند، نهادها به ‌طور مداوم و مستمر عمل كنند و دخالت و فساد سياسي تحت كنترل باشد. هيچ كشوري صرف‌نظر از اينكه چقدر داراي جايگاه استراتژيك باشد، نمي‌تواند بدون سيستم شفاف و بروكراسي نظام‌مند و عاري از فساد، پتانسيل خود را محقق كند.

 

صلح مفقوده صلح

جنگ در اوكراين موقعيت آذربايجان را به شيوه‌هايي كه تقريبا غيرقابل تصور بود، تغيير داد. اما اين دستاوردهاي كوتاه‌مدت ثبات پايدار را تضمين نمي‌كنند و اعتماد بيش از حد دولت به پيشرفت كشور مي‌تواند نتيجه معكوس داشته باشد. به عنوان مثال، در دسامبر گذشته، پس از آنكه يك موشك روسي به اشتباه يك هواپيماي غيرنظامي آذربايجاني را سرنگون كرد، علي‌اف خود علنا كرملين را سرزنش كرد. پاسخ آشكار و جسورانه باكو نشان‌دهنده نگرش جديدي بود و آن اين بود كه باكو ديگر مانند گذشته از مسكو نمي‌ترسد. اما اگر روسيه دوباره خود را در قفقاز تثبيت كند، اين رويكرد ممكن است تغيير كند. به همين ترتيب، به نظر مي‌رسد مقامات آذربايجاني تصور مي‌كنند كه نزديكي ديپلماتيك كشورشان به اسراييل و نزديكي جغرافيايي به ايران، وجود باكو را براي منافع بلندمدت ايالات‌متحده صرف‌نظر از اينكه چه كسي در كاخ سفيد بنشيند، ضروري خواهد كرد. دولت حتي با محاسبه اينكه ترامپ نسبت به ايران سخت‌گيرتر خواهد شد، تمايل خود را به دولت دوم ترامپ نشان داد. با اين حال، اين اتحاد خطرات خاص خود را دارد.

در همين حال، آذربايجان يك فرصت تاريخي براي دستيابي صلح پايدار منطقه‌اي را كنار گذاشته است. باكو با به تعويق انداختن توافق با ارمنستان، دو خواسته اصلي را مطرح كرده است كه يكي از آنان تغيير در قانون اساسي ارمنستان با هدف حذف ادعاهاي ارضي و اعطاي يك كريدور زميني بدون پيش‌شرط كه آذربايجان سرزمين اصلي را به منطقه نخجوان متصل مي‌كند. مقامات آذربايجاني به ‌طور غير‌علني مي‌گويند كه ممكن است بر تضمين اوليه سرمايه‌گذاري عمده از‌سوي اتحاديه اروپا و موسسات توسعه غربي براي كمك به بازسازي سرزمين‌هاي سابقا تحت كنترل ارمنستان در آذربايجان نيز اصرار كنند. قره‌باغ كوهستاني و مناطق اطراف آن اكنون به تدريج ميزبان بيش از 600 هزارآذربايجاني است كه در طول جنگ دهه ۱۹۹۰ آواره شدند، اما روند اين بازسازي كند است. تاكنون، تنها حدود 13 هزار نفر از آنها بازگشتند. بسياري از شهرها به‌شدت آسيب ديدند و تقريبا همه‌ چيز - از زيرساخت‌ها گرفته تا مسكن‌- بايد بعد از مين‌زدايي از نو بازسازي شود، اما جذب چنين سرمايه‌گذاري غربي ممكن است حاصل نشود.

با خلاقيت، صبر و اعتماد، بسياري از اين مسائل قابل حل هستند. نيكول پاشينيان، نخست‌وزير ارمنستان، از حاميان قوي توافق است و اگر بتواند ارامنه را متقاعد كند كه اصلاحات قانون اساسي صرفا يك گام اعتمادسازي دوجانبه است كه امتيازات اقتصادي بلندمدت بسيار بزرگ‌تري را به همراه خواهد داشت، ممكن است درنهايت موفق شود. اما اگر او قبل از انتخابات سرنوشت‌ساز پارلماني ارمنستان در سال ۲۰۲۶ چنين گام بحث‌برانگيزي بردارد، منتقدان داخلي ممكن است او را به خيانت متهم كنند و كل روند صلح مي‌تواند از مسير خود خارج شود. نكته قابل‌وجه اين است كه پاشينيان تنها چهره سياسي مهم در ايروان است كه براي حل و فصل دايمي اين منازعه تلاش مي‌كند و اعضاي اپوزيسيون ارمنستان، اصلاحات پيشنهادي قانون اساسي را خيانت به منافع ملي خواندند. اگر پاشينيان قدرت را از دست بدهد، مي‌تواند در را به روي رهبري بسيار متفاوتي باز كند كه احتمالا توسط چهره‌هاي متمايل به روسيه رهبري شود كه ممكن است رويارويي مجدد با آذربايجان را از نظر سياسي سودمند بدانند.

علاوه بر اين، براي بسياري از ارمني‌ها، موضوع بازگشايي كريدورها و مرزهاي تجاري كه برخي از آنها بيش از سه دهه بسته بودند همچنان از نظر سياسي مورد توجه است، به ويژه مسير پيشنهادي كه آذربايجان را به نخجوان متصل مي‌كند. در اينجا، اتحاديه اروپا، كه هنوز به عنوان يك ميانجي صلح مورد اعتماد دو طرف ديده مي‌شود، مي‌تواند ترتيبات عملي را پيشنهاد كند كه انتظارات هر دو طرف را در مورد دسترسي و كنترل برآورده كند و در عين حال كمك مالي، سرمايه‌گذاري در زيرساخت‌ها و پشتيباني فني را براي كمك به اجراي آنها ارايه دهد. اروپا نيز از اين امر سود خواهد برد: يك توافق موفق مي‌تواند به تغيير دايمي تعادل ژئوپليتيكي در قفقاز جنوبي به دور از روسيه كمك كند.

نقش تركيه نيز حياتي خواهد بود. آنكارا قفقاز جنوبي را بخشي از سرزمين داخلي استراتژيك خود مي‌داند و عادي‌سازي روابط با ارمنستان را راهي براي كمك به شكل‌دهي نظم پسا جنگ، مي‌داند. آنكارا در هر مرحله به باكو احترام گذاشته و گفته است كه مرز خود با ارمنستان را تنها با رضايت آذربايجان باز خواهد كرد. يك توافق صلح به آنكارا چراغ سبز نشان مي‌دهد و به ايجاد يك نظم منطقه‌اي جديد كمك مي‌كند كه در آن تعامل تركيه، با حمايت ديپلماتيك اتحاديه اروپا، مي‌تواند به ارمنستان يك شريان حياتي استراتژيك تبديل كند و هرگونه بازگشت روسيه به منطقه را محدود كند. به نقش منطقه‌اي قوي‌تر تركيه و همچنين آذربايجان كمك خواهد كرد، كه در نهايت براي مقابله با هرگونه فشار مجدد روسيه به تركيه متكي است. سوال اين نيست كه آيا يك معاهده صلح مطلوب است يا خير؟ بلكه اين است كه آيا مي‌توان اين صلح را قبل از بسته شدن پنجره‌اي كه آن را ممكن ساخته است، تضمين كرد يا خير؟ هر چه توافق بيشتر به تعويق بيفتد، اين روند در برابر جريان‌هاي سياسي متغير و دخالت‌هاي خارجي آسيب‌پذيرتر خواهد شد. شكنندگي داخلي ارمنستان، كاهش توجه جهاني و تجديد منافع روسيه مي‌تواند گام‌هاي مثبتي كه در سه سال گذشته برداشته شده است را از مسير خود خارج كند. گشايش استراتژيك ايجاد شده به دليل حواس‌پرتي مسكو در اوكراين به‌طور نامحدود دوام نخواهد آورد. اگر تغييرات ژئوپليتيكي بيشتري بدون دستيابي به يك توافق پايدار رخ دهد، روسيه ممكن است هنوز راه‌هايي براي تثبيت مجدد خود پيدا كند شايد نه براي بازگرداندن تسلط سابق خود، بلكه براي جلوگيري از پيشرفت، طولاني كردن ابهام و اطمينان از حفظ منافع خود. اين نتيجه به نفع هيچ يك از كساني كه بلافاصله تحت‌تاثير حضور روسيه قرار مي‌گيرند، نخواهد بود.

پژوهشگر آذربايجان و عضو آكادمي چتم هاوس

ترجمه: محمدرضا بابايي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون