رسانههاي نوين و نقش پيشگيرانه
وقوع جرايم امري واقعي است اما پيشگيري از آن نيز واقعي است، از اين رو ميتوان با اتكا به ظرفيتهاي موثر رسانههاي نوين، فضاي ارتكاب به جرم را بسيار محدود ساخت و امكان وقوع آن را به حداقل رسانيد؛ اين مهم نيازمند عزمي جدي از سوي همه بخشها است.
برجستهسازي جرايم به همراه امكان ايجاد حساسسازي اجتماعي و آموزش در كنار تصويرسازي از ناپسندي جرم كاركردي است كه رسانه به روشني قادر به ارائه آن است. بيتوجهي به اين نقش نه تنها براي جامعه بلكه براي دستاندركاران حوزه ارتباطات قابل اغماض نيست. از اين رو متقاعدسازي افكار عمومي در كنار باورپذيري به نظارت موثر آنها بر وقايع پيراموني وظيفهاي است كه رسانه قادر به انجام آن است و اين مهم نيازمند استمرار و مسووليتپذيري ويژه آن است! شايد اگر تصويرسازي از جرايم اجتماعي در بستر رسانه فقط براي دوره وقوع واقعه نباشد و به طور مداوم آثار آن به ديده مخاطبان درآيد؛ مجرمين و مردم به روشني آن را پديدهاي دور از ذهن يا غيرقابل تكرار نبينند! بلكه آن را امكاني بدانند كه شايد هر زمان و هر جا قابل وقوع باشد. لذا وظيفه رسانه است كه با برجستهسازي اين حوادث ضمن هشدار به مجرمين فضاي اطلاعرساني و پيشگيري را تقويت نموده و به طور مداوم نسبت به اين مهم آموزشهاي مستقيم و غيرمستقيم را در دستور كار قرار بدهد.
با اين نگاه وظايف رسانه فارغ را نقش اطلاعرساني نوعي حفاظت از سلامت جامعه نيز هست؛ سلامتي كه در گروی امنيتزايي براي مردم و فشارزايي افكار عمومي روي مجرمان است.
رسانه كه رسالتي ويژه در آموزش اجتماعي در كنار آموزش رسمي برعهده دارد به روشني قادر است مجرمين آتي و كنوني را با حساسسازي افكار عمومي به گوشه رينگ برده و امكان ارتكاب به جرم را براي آنها به شدت كاهش بدهد! چراكه وقتي افكار عمومي هر نوع رفتار غيرمتعارف را نسبت به افراد جامعه ازسوي مجرمين مشاهده كنند به روشني در برابرش واكنش نشان خواهند داد و فضاي امن احتمالي براي ارتكاب به جرم را تخريب خواهند ساخت، زيرا امروزه رسانههاي نوين بستري موثر براي انتقال پيامها جهت هشدارها و توجه هست؛ امري كه ميتواند فضاي جرم را تنگ و امكان وقوع آن را حداقلي سازد.
در اين ميان تقويت حساسسازي افكار عمومي در كنار آگاهيبخشي عمومي نسبت به انواع جرم، ميتواند به نوعي همچون واكسن در پيشگيري موثر باشد، لذا باتوجه به نظريه كاشت در ارتباطات با تكرار و بيان آگاهي اجتماعي در اين خصوص از يكسو و ناامن كردن فضا براي ارتكاب جرم ازسوي ديگر مساله جرايم اجتماعي با فضاي كمتري براي بروز، روبهرو خواهد شد و اين مهم در اذهان افكار عمومي نهادينه ميشود كه هر نوع رفتار غيرمتعارف بايد زير نظر گرفته شود.
لذا از آنجا كه زندگي امروزه با رسانههاي نوين عجين شده، هر نوع آموزشي اعم از مثبت و منفي در اين بستر قابليت نشري انكارناپذير دارد؛ اما از آنجا كه رسالت رسانه برقراري صلح اجتماعي و توافق عمومي و امنسازي فضاي اجتماعي است، اين مهم بيش از گذشته از رسانه اعم از جريان اصلي و نوين، انتظار ميرود كه فضاي آموزشي خود را براي محكوميت دروني و بيروني مجرمين يا افراد در معرض مجرميت فراهم كند.
رسانه با نگاهي وسيع با بهرهگيري از ظرفيتهاي متعدد و روشهاي گوناگون در تثبت امنيت اجتماعي بر بستر آگاهيبخشي و اطلاعرساني توانايي بسياري براي پيشگيري از وقوع جرم دارد؛ اين نقش بستري است كه ميتواند نهادهاي رسمي را در برابر وقوع اين حوادث ياري کند.