بزنگاه
ستارهها به آدمها چشمك نميزنند، ميخندند! اين ستارهها به تمام مردها و زنهايي كه يك وقتي عاشق بودهاند ميخندند و تمام زنها و مردها هر شب به آسمان نگاه ميكنند، ستارههاي خودشان را پيدا ميكنند و يواشكي بهش لبخند ميزنند. عشقهاي دوران جواني همين ستارهها هستند و تو هر وقت به ستارهها نگاه ميكني، ميفهمي كه يك جايي از دنيا كسي هست كه وقتي به تو فكر ميكند، ته قلبش گرم ميشود. اما آخرين عشق ستارهاي است كه به گردنت ميآويزي؛ ستارهاي كه تا به آينه نگاه نكني آن را نميبيني، درست مثل چشمانت!
چهل سالگي- ناهيد طباطبايي
فلاشبك
سيد رسول: نمرديمو گلوله هم خورديم. هميشه دوس داشتم يه جور خــوب كلكـم كنده بشه. با گلوله مـــردن از تو كوچه زير پـل مردن كــه بهتره.
گوزنها- مسعود كيميايي