ماشاالله شمس‌الواعظين در گفت‌وگو با « اعتماد» درباره دستاوردهاي ايران از جنگ 12 روزه مي‌گويد
غني‌سازي اتحاد ايرانيان
مهدي بيك اوغلي
با پايان هر چالش جدي و هر تنازعي، ارزيابي دستاوردها و ضعف‌هاي احتمالي يكي از طبيعي‌ترين اقداماتي است كه هر ساختار قوام يافته‌اي به دنبال انجام آن است. در جنگ 12 روزه اخير هم، ايران توانست دستاوردهاي قابل‌توجهي را به نفع خود ثبت كند. ايران هم پاسخ حملات دشمن را در عرصه ميداني داد، هم اتحاد ملي و انسجام اجتماعي را در بالاترين سطح نمايان كرد و هم افكار عمومي بين‌المللي را با خود همراه ساخت.
برخلاف تصور دشمنان نه تنها آتش اعتراضات مردم شعله‌ور نشد بلكه نشانه‌هاي انسجام ملي و اتحاد عمومي در ميان اقشار مختلف شكل گرفت. ايرانيان از هر قشر و گروه و دسته‌اي از تماميت ارضي كشور دفاع كردند و پشت دولت و كشورشان ايستادند.
به اعتقاد ماشاالله شمس‌الواعظين، فعال رسانه‌اي و تحليلگر مسائل سياسي، دستاوردهاي ايران در نبرد 12 روزه به اندازه‌اي است كه اسراييل هنوز از شوك آن بيرون نيامده است. رژيمي كه روز و روزگاري در برابر مجموعه كشورهاي عربي شامل مصر و سوريه و اردن و عربستان و... ايستاد و ظرف 6 روز آنها را شكست داده بود، طي 12 روز چنان ضرباتي از موشك‌هاي ايران خورد كه هنوز از شوك آن بيرون نيامده است.
اين فعال رسانه‌اي معتقد است كه ايران پيروزي در صحنه ميداني را بايد بدل به پيروزي در جنگ روايت‌ها نيز كند. موضوعي كه به دليل ضعف‌هاي آشكار ايران در بخش رسانه‌اي هنوز تحقق پيدا نكرده است.
شمس‌الواعظين معتقد است مهم‌ترين غني‌سازي ايران نه در بخش هسته‌اي بلكه در حوزه اتحاد ايرانيان است كه بايد متبلور شود، به همين دليل است كه ترجيع غني‌سازي اتحاد را به كار مي‌برد تا به تصميم‌سازان اهميت توجه به مطالبات مردم را يادآور شود.
با اعمال آتش‌بس پس از جنگ 12روزه، هر تحليلگري از ظن خود نوري به ابعاد گوناگون اين رخداد مي‌تاباند. شما به عنوان يك روزنامه‌نگار و تحليلگر مسائل سياسي چه تحليلي از شرايط داريد؟
در پاسخ به بخش اول پرسش شما بايد بگويم كه بعيد مي‌دانم كه امريكا و اسراييل، آزمون قبلي را يك‌بار ديگر امتحان كنند. اطلاعاتي كه در حال حاضر در عرصه جهاني وجود دارد، نشان مي‌دهد اسراييل ضربه سختي از قدرت موشكي ايران خورده است. در واقع هيبت اسراييل و هيمنه آنها پس از حمله ايران شكسته است. با فكت و اطلاعات مستند با شما صحبت مي‌كنم، بر اساس اعلام شركت هواپيمايي اسراييل، تنها 2ساعت براي فروش الكترونيكي بليت هواپيما باز شد و طي تنها 2 ساعت 28هزار و 300 بليت هواپيما توسط اسراييلي‌هايي كه خواستار فرار از اسراييل هستند، رزرو شد. شركت هواپيمايي اسراييل اعلام كرد، چنين ظرفيتي ندارد و ساير شركت‌هاي هوايي هم امكان خروج از اسراييل را ندارند. فراموش نكنيد كه بخشي از فرودگاه بن‌گوريون اسراييل هم هدف موشك‌هاي ايران قرار گرفته است. من نظامي نيستم اما داده‌هايي كه در رسانه‌هاي جهاني وجود دارد مي‌گويد كه مقامات اسراييلي از قدرت موشك‌هاي ايراني بهت‌زده‌اند. به ويژه موشك‌هاي آخري ايران بسيار دهشتناك بوده است. به خصوص موشك خيبرشكن2 آسيب جدي به هيبت سيستم‌هاي دفاعي حاضر در اسراييل رسانده است. نخست سيستم دفاعي تاد امريكايي كه قبل از جنگ با سرعت به اسراييل منتقل شد. اين سيستم براي لايه‌هاي دوم دوربرد استفاده مي‌شود. سيستم دفاعي دوم كه آسيب ديد گنبد‌آهنين بود كه كاملا دچار فروپاشي شد . اين سيستم لايه‌هاي كوتاه‌تر آسمان اسراييل را حفاظت مي‌كرد و لايه سوم دفاعي اسراييل كه آسيب ديد، پدافند سائول بود كه عملكرد مناسبي از خود نشان نداد. اسراييلي‌ها البته ادعا مي‌كنند 76درصد موشك‌هاي ايراني را رهگيري و منهدم كرده‌اند! حتي با قبول اين ادعا، فرض كنيد اگر قرار بود كل موشك‌هاي ايران به زمين برخورد كنند، چه جهنمي در انتظار اسراييل بود. اسراييل تا زمان برطرف كردن اين عيوب بعيد است در كوتاه‌مدت به ايران
حمله كند.
اين ساختار معيوب كه شما درباره آن صحبت كرديد، ايرادات تاكتيكي است يا راهبردي ؟ پاسخ اين پرسش مشخص مي‌كند كه اسراييل در كوتاه‌مدت توان حمله به ايران را خواهد داشت يا نه؟
اين ايرادات تاكتيكي نيستند و كاملا راهبردي هستند و براي رفع آنها برنامه‌ريزي بلندمدت نياز است. البته ممكن است مدلي از حملات به لبنان را در ايران پياده‌سازي كنند كه اين حملات هم با پاسخ قاطع ايران مواجه مي‌شود. آقاي عراقچي با صراحت اعلام كرد ايران لبنان نيست كه سكوت كند. در لبنان دولت، سكوت مي‌كند در ايران اما دولت رسما اعلام مي‌كند كه سكوت نمي‌كند و بلافاصله پاسخ مي‌دهد. مدل لبناني كه اسراييل به دنبال آن است، اينگونه است كه اسراييل آتش را محترم مي‌شمارد، اما اگر به زعم خود تهديد جدي در ايران احساس كرد و مثلا در شمال غرب ايران وضعيتي شكل گرفت كه از نظر اسراييلي‌ها تهديد بود، آن را هدف قرار مي‌دهند! طبيعي است كه ايران اين نوع تهديدات را نمي‌پذيرد و پاسخ محكم به آن مي‌دهد.
فكر مي‌كنيد حملات موشكي ايران توازن را در منازعات ايران و اسراييل تغيير داده است؟
ايران امروز دست برتر و ابتكار عمل را در دست دارد. اسراييل زماني به ايران حمله كرد كه ايران همه پندارها و ممكنات را در خصوص راه‌هاي حمله اسراييل تصور مي‌كرد به جز پهپادهاي داخلي! يعني ريزپرنده‌هاي وابسته به نيروهاي زميني موصاد در ايران. خود اسراييلي‌ها اعلام مي‌كنند 10هزار ريزپرنده در ايران داشتند و صنعت اين ريزپرنده‌‌ها را در ايران راه‌اندازي كردند.امروز اين شبكه از ميان رفته. جاسوسان دستگير شده‌اند، شبكه‌هاي ارتباطي‌شان فروپاشيده‌اند و امكان ديگري برايشان نمانده است. بنابراين تنها راه پيش روي اسراييل مدل لبنان است كه آن هم با واكنش شديد ايران مواجه مي‌شود.
با يك چنين پيش‌فرض‌هايي فكر مي‌كنيد ايران چه راهبردي را بايد در پيش بگيرد. حسن روحاني اخيرا اعلام كرده، استراتژي ملي ايران بايد تغيير پيدا كند. نظر شما در اين خصوص چيست؟
اگر قرار باشد ايران متحد استراتژيك روسيه يا چين شود، به اين معني نيست كه اين كشورها در صورت حمله امريكا و اسراييل به ايران واكنش نشان مي‌دهند. اگر اينگونه بود تا به امروز بارها جنگ جهاني سوم به راه افتاده بود. ايران بايد بتواند در فاصله ميان آتش‌بس تا بحران احتمالي بعدي (كه اميدوارم هرگز رخ ندهد) بيشتر روي پاي خود بايستد. يك كبوتر را در نظر بگيريد كه دو بال براي پرواز نياز دارد. براي ايران اين 2بال استراتژيك يكي بنيه دفاعي و ديگري ظرفيت‌هاي ديپلماتيك است. بال ديپلماتيك از اين دكترين تبعيت مي‌كند كه هدف جنگ‌ها برقراري صلح است. اين گزاره در استراتژي‌هاي جهاني و دكترين‌هاي نظامي معروف است. كشورها بر اين باورند كه جنگ‌ها در نهايت به برقراري صلح مي‌انجامند. انواع و اقسام صلح وجود دارد. صلح مسلح مانند جنگ سرد يكي از نمونه‌هاي صلح است.
برخي صحبت‌هاي ضد و نقيض اين روزها مطرح مي‌شود كه باعث بروز انتقاداتي شده است. مثلا در شرايطي كه ترامپ اعلام كرده كه سيستم هسته‌اي ايران كاملا از بين رفته، آيا دليلي وجود دارد كه برخي افراد و گروه‌ها تلاش كنند اين موضوع را تكذيب كنند؟ فكر نمي‌كنيد بهتر باشد غرب را در بي‌خبري نگه داريم؟
شخصا خوشحالم كه آقاي عراقچي هوشمندانه ديپلماسي ايران را فرماندهي مي‌كند. اشاره اخير ايشان درباره اينكه برنامه اتمي ايران ضربه بسيار جدي خورده است در راستاي اين هوشمندي است. در شرايط فعلي آناني كه عكس اين صحبت‌ها را مي‌زنند بايد در صحبت‌هايشان تجديد‌نظر كرده و اين بحث‌ها را به دستگاه ديپلماسي واگذار كنند. امروز ديدم غربي‌ها از طريق عكس‌هاي ماهواره‌اي در حال ارزيابي و اندازه‌گيري ميزان انهدام فردو هستند و گمانه‌زني مي‌كنند. با توجه به اينكه همكاري ايران با گروسي هم تعليق شده، غرب تشنه داده‌هاي اطلاعاتي درباره ميزان ضربه‌اي است كه ايران در حوزه اتمي خورده . ضرورتي ندارد كه فعالان سياسي ايراني بي‌دليل اين داده‌ها را در اختيار طرف مقابل قرار دهند. بايد مجال پرواز به دستگاه ديپلماسي بدهيم كه ضربات نهايي را به دشمنان وارد كنند. شاه‌كليد اين ماجرا اين است كه افراد غير ديپلمات و مفسران سياسي به اين حوزه ورود نكنند. به قول آيت‌الله خامنه‌اي بايد صداي واحدي از درون ايران شنيده شود. بال دوم اين پيكره، بنيه دفاعي است كه بايد تقويت شوند. بايد نقاط آسيب‌پذير و كريدورهاي گشوده شده كه با توان نيروهاي داخلي بوده، كاملا بسته شوند.
اگر قرار باشد به يك نقطه ضعف جدي در ايران اشاره كنيد از نظر شما اين نقطه ضعف شامل چه مواردي است؟
براي به نتيجه رسيدن بال دوم يعني بنيه دفاعي بايد ضعف توليد محتوا و رسانه برطرف شود. اين ضعف براي يك دهه است كه در صحنه منطقه‌اي و جهاني آسيب‌هاي جدي به كشور وارد ساخته است. شما مي‌بينيد كه دولت نتانياهو در تمام طول روزهاي گذشته در عمق 40متري سرزمين‌هاي اشغالي و حتي ساير كشورها مانند قبرس پنهان شده‌اند. اساسا 18ماه است كه نتانياهو به خانه‌اش هم مراجعه نكرده است. اين مورد با كار رسانه‌اي يك مزيت امنيتي در توان دفاعي اسراييل محسوب مي‌شود و رسانه‌ها در مورد آن قلم‌‌فرسايي مي‌كنند. اما نگهداري آيت‌الله خامنه‌اي در يك محل امن عادي با وجود تهديدات آشكار دشمن تبديل به يك مساله حاشيه‌ساز رسانه‌اي مي‌شود. كدام عوامل هستند كه چنين تلقي‌هايي ايجاد مي‌كنند؟ رسانه‌هاي فارسي‌زبان هستند كه اينگونه القا مي‌كنند. رسانه‌ها سانسور شديد اسراييل بر رسانه‌ها را انظباط ملي تلقي مي‌كنند و همين مورد براي ايران را ناتواني در اداره اوضاع جنگي. ايران بايد بلافاصله اين نقطه ضعف را پوشش دهد.
اما قبول داريد كه مردم ايران گلايه‌هاي بسياري از رسانه‌هاي فارسي زبان ماهواره‌اي دارند. بسياري از شهروندان اقدام به بايكوت اين رسانه‌ها كرده‌اند؟
رسانه‌هاي ماهواره‌اي فارسي‌زبان به دليل اينكه بازوي تبليغاتي دشمن شدند، مورد نفرت جامعه ايران قرار گرفتند. مديريت اين رسانه‌ها به دليل ريزش‌هاي اخير بسيار نگرانند. اين موضوع براي مديران ارشد نظام كه اقدام به تصميم‌گيري در اين حوزه‌ها مي‌كنند خبر مثبتي است. بايد بلافاصله اقدامات لازم صورت گيرد تا مرجعيت از رسانه‌هاي بيروني به داخل باز‌گردد. اين روند بايد صورت گيرد تا متوازن و متناسب با موازنه‌هايي كه در ميدان جنگ به وجود آورده‌ايم در ميدان توليد محتوا هم موازنه مديريت افكار عمومي و حفظ تعادل رواني جامعه ايران صورت گيرد. ما آمادگي داريم با هر تواني كه داريم در اين زمينه كمك كنيم. ما به غني‌سازي اتحاد ايرانيان نياز داريم تا از طريق آن بتوانيم دشمن را به جاي خودش بنشانيم.