• 1404 يکشنبه 22 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6090 -
  • 1404 يکشنبه 22 تير

ادعاي تكان‌دهنده درباره اينگمار برگمان

بازيگر سرشناس سوئدي ادعا ‌كرده اينگمار برگمان نازي بود و وقتي هيتلر مرد، گريه كرد. استلان اسكارشگورد بازيگر سوئدي، در جشنواره بين‌المللي فيلم كارلووي واري امسال، درباره رابطه پيچيده خود با برگمان حرف زد و ادعاي تكان‌دهنده‌اي درباره ديدگاه‌هاي سياسي برگمان در طول جنگ جهاني دوم مطرح كرد.
مهر نوشت: اينگمار برگمان يك كارگردان فراموش نشدني بود و فيلم‌هايي از خود به جاي گذاشته كه گوياي همه ‌چيز هستند؛ «پرسونا»، «فاني و الكساندر»، «فريادها و نجواها»، «توت‌فرنگي‌هاي وحشي»، «مهر هفتم»، «از ميان آينه تا تاريكي». حالا اين بازيگر سوئدي و هموطن وي مي‌گويد: برگمان كارگردان خوبي بود، اما آدم خوبي نبود. او اهل فريبكاري بود. او در طول جنگ يك نازي بود و تنها كسي بود كه من مي‌شناسم وقتي هيتلر مرد، گريه كرد. كاراواجو هم احتمالا يك عوضي بود، اما نقاشي‌هاي فوق‌العاده‌اي كشيد. برگمان به عنوان يكي از بزرگ‌ترين فيلمسازان تاريخ است و براي كاوش‌هاي عميقش در مسائل انساني و اخلاق مشهور است و شنيدن چنين اتهامي از كسي كه از نزديك با او كار كرده، عميقا نگران‌كننده است. باتوجه به جايگاه والاي برگمان در هنر سينما، اين سخنان در جشنواره كارلووي واري طنين خاصي يافت و بسياري را شگفت‌زده كرد.
اسكارشگورد در توضيح بيشتر ادعاي خود افزود: ما مدام او را توجيه مي‌كرديم، اما احساس مي‌كنم او ديدگاه بسيار عجيبي نسبت به ديگران داشت. باور او اين بود كه بعضي از آدم‌ها ارزشش را ندارند و او با آنها مهربان نبود.
با اين اظهارات بي‌شك بحث‌هاي تازه‌اي درباره زندگي شخصي برگمان ايجاد مي‌شود. تاكنون هيچ سند و حرفي درباره همدردي برگمان با نازي‌ها مطرح نشده بود و سوئد در طول جنگ بي‌طرفي خود را حفظ كرده بود. اكنون سخنان اين بازيگر نشان مي‌دهد شايد به لايه‌هايي از شخصيت اين فيلمساز تاكنون توجه نشده باشد.
وي با اشاره به اينكه هنرمندان آدم‌هاي پيچيده‌اي هستند، افزود: شما مي‌توانيد يك هنرمند بزرگ باشيد و در عين حال يك احمق هم باشيد، اما اين بدان معنا نيست كه نمي‌توانيد كارهاي عالي خلق كنيد.
برگمان در مصاحبه‌اي با نويسنده ماريا-پيا بوئتيوس گفته بود وقتي ۱۶ ساله بود هيتلر را در يك سفر خانوادگي به وايمار آلمان در سال ۱۹۳۴، از نزديك ديده بود.
برگمان گفته بود: هيتلر به طرز باور نكردني كاريزماتيك بود. او جمعيت را به وجد مي‌آورد. نازيسمي كه ديده بودم، سرگرم‌كننده و جوان‌پسند به نظر مي‌رسيد. وي در خاطرات خود در سال ۱۹۸۷ با عنوان «فانوس جادويي» همچنين اعتراف كرد: سال‌هاي زيادي در جبهه هيتلر بودم، از موفقيت‌هايش خوشحال و از شكست‌هايش غمگين مي‌شدم. اما وي همچنين افزوده بود: وقتي درهاي اردوگاه‌هاي كار اجباري باز شد، ناگهان معصوميتم از من گرفته شد. اسكارشگورد همچنين گفت: من اين حرفه را مي‌شناسم؛ مي‌دانم كه اين شهرت لعنتي چقدر كوتاه‌مدت است. اما شگفت‌زده شدن از خودت سرگرم‌كننده است. من از خودم شگفت‌زده مي‌شوم و اين سرگرم‌كننده است. من به زودي خواهم مرد، بنابراين بايد حواسم به لحظات باقيمانده باشد. اين بازيگر كه در يك مستركلاس شركت كرده بود، برخي از بزرگ‌ترين فيلم‌هاي دوران حرفه‌اي خود را مرور كرد و از شخصيت ژوليت بينوش در فيلم «سبكي تحمل‌ناپذير هستي» ياد كرد.
وي همچنين درباره «شكستن امواج» لارس فون تريه گفت: من فيلم‌هاي اول لارس را ديده بودم، آنها بسيار سرد بودند و تاثيري بر من نگذاشتند. خودش متوجه اين موضوع شد و وقتي من فيلمنامه اين فيلم را خواندم، گفتم؛ لعنتي، بالاخره يك داستان عاشقانه كه مي‌توانم با آن ارتباط برقرار كنم. اين فيلم درباره جوهره عشق است. خلوص عشق. بعدها او دوباره با تريه در فيلم «رقصنده در تاريكي» همكاري كرد كه بيورك در آن نقش يك كارگر كارخانه را بازي مي‌كرد كه از بيماري دژنراتيو چشم رنج مي‌برد. وي همچنين از فيلم «ماليخوليا» تريه ياد كرد كه تحت تاثير كنفرانس مطبوعاتي كن قرار گرفت و موجب شد همه از سخنان فون تريه برداشت نادرستي كردند.
اين بازيگر توضيح داد: همه در آن اتاق مي‌دانستند كه او نازي نيست، بلكه برعكس است، اما همه از آن به عنوان تيتر استفاده كردند و بعدش آنهايي كه فقط تيترها را مي‌خوانند، فكر ‌كردند او نازي است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون