خروج روسيه و چين از برجام؟!
پاسخ اين است كه خروج ايران براي جلوگيري از اعمال مكانيسم ماشه كم يا بيتاثير است. اما خروج روسيه يا چين يا هر دو يك روزنه حقوقي- سياسي براي جلوگيري از مكانيسم ماشه ايجاد ميكند. ولي اين امر مستلزم اين است كه اين دو در شوراي امنيت اعلام و استدلال حقوقي كنند كه چون از برجام خارج شدهاند امكان اعمال حق وتو در زمينه بازگشت تحريمهاي قبلي ايران را دارند و چون اين موضع به تقابل ميرسد بايد با قطعنامهاي اين موضع را موثر كنند.
از اين رو كار با چين و روسيه و آماده كردن آنها براي ورود به اين روند و نيز اعضاي غيردايم شوراي امنيت براي ايران بسيار مهم است و نبايد فرصت را از دست داد. البته روشهاي تاخيري و استفاده زيركانه از سازوكار جلسات شوراي امنيت هم در اين فرآيند حايز اهميت است. روسيه در ماه اكتبر رياست شوراي امنيت را برعهده دارد و با تسلطي كه ديپلماتهاي روسي بر شيوه و سياق كار شورا دارند، امكان مديريت اين موضوع برايشان فراهم است. حتي اگر اين روش هم شكلي يا محتوايي موفق نشود، روسيه و چين ميتوانند ادعا و اعلام كنند كه بازگشت قطعنامهها بياعتبار است و شوراي امنيت اين حق را نداشته حق راي دو عضو شوراي امنيت را بر اساس برجامي كه از آن خارج شدهاند، سلب و بياثر كند.
اينكه آيا چين و روسيه حاضرند وارد اين تقابل با غرب شوند و بتوانند حمايت اكثريت اعضاي غير دايم را جلب كنند به اراده و تصميم سياسي اين دو و ميزان تلاش و جديت ايران در كار با آنها بستگي دارد. لذا نكات زير در اين باب بايد مورد نظر قرار گيرند:
٭ موضوع فوق به فوريت و در سطح مناسب با مقامات روسي مورد مشورت قرار گرفته و همراهي در تصميم و اجراي اين طرح كه با خروج روسيه از برجام آعاز ميشود مُصِرّاً خواسته شود.
٭ متعاقبا مقامات چين در جريان اين طرح قرارگرفته و از ايشان خواسته شود كه بهطور كامل به اين فرآيند بپيوندند.
٭ اعضاي غيردايم شورا از جمله پاكستان، الجزاير، سومالي، كره جنوبي، سيرالئون و گويان در جريان اين موضوع قرارگرفته و حمايت آنها جلب شود.
٭ ايران نبايد از ظرفيت ساير مجموعهها از جمله بريكس، غيرمتعهدها و سازمان همكاريهاي اسلامي و كشورهاي ديگر براي رايزني غفلت كند و با ملاقات يا مكاتبه و ارسال پيام توسط نمايندگيهاي ايران در خارج و ملاقات حضوري با سفراي آنها در ايران آنها را متقاعد كند كه از موضع روسيه و چين حمايت كنند و بازگشت قطعنامهها بر مبناي مكانيسم ماشه را ناموجه خوانده و اعلام كنند كه از موضع اين دو كشور حمايت ميكنند.
٭ پس از اقدامات فوق و براي ايجاد ترديد در اروپا در مذاكره بعدي با سه كشور اروپايي اعلام شود كه اقدام به پسگشت با معضلات فوق مواجه خواهد شد و مخالفت رسمي دو عضو دايم و اكثريت اعضاي غيردايم عملا باز گشت قطعنامهها را كم اثر خواهد كرد. لذا بهتر است راهي جستوجو شود كه موضوع منتفي شود يا حداقل براي مدتي معقول تا مشخص شدن نتيجه پيگيري حقوقي ايران براي شكايت از امريكا و اسراييل در حمله به تاسيسات هستهاي ايران به تعويق بيفتد.
البته بايد در نظر داشت كه پسگشت پس از درگيريهاي نظامي و آتشبس شكننده، نقش اصلي را در روند جاري برنامه هستهاي ايران ندارد و به يك عامل نسبتا فرعي تبديل شده است. مذاكرات و تصميمات در اين برهه بيش از هر چيز متكي و منتهي به مذاكرات جاري ايران و امريكا از يك طرف و تثبيت وضعيت نظامي از طرف ديگر است و اتاقهاي جنگ و فعاليتهاي ديپلماتيك نقش اصلي را در تعيين فرجام اين فرآيند برعهده دارند. در عين حال نبايد از مساله بازگشت قطعنامهها فارغ شد و در كنار و به موازات جريان اصلي بايد از تلاش موثر براي رفع يا كاهش تاثير پسگشت نيز غفلت نكرد. در شماره بعدي به ظرفيتهاي حقوقي و سناريوهاي ديگر ميپردازيم. انشاءالله!
٭ سفير پيشين ايران در اردن
٭٭ ديپلمات پيشين