محمدعليشاه قاجار پس از تاجگذاري به مخالفت با مجلس پرداخت و آن را به توپ بست. بختياريها پس از انعقاد يك تفاهمنامه درون ايلي براي آزادي اصفهان وارد عمل شدند. ابراهيمخان ضرغامالسلطنه با صد و ده نفر سوار و پياده در روز شنبه دوازدهم ديماه 1287 خورشيدي اصفهان را فتح كرد و سه روز بعد در روز سهشنبه پانزدهم ديماه، صمصامالسلطنه با پانصد نفر سوار وارد اصفهان شد. وحيد دستگردي شاعر مشروطهخواه به دليل ورود فرخنده صمصامالسلطنه به اصفهان اشعاري را سرود:
اصفهان را طالع مقبل قرين شد بخت يار
از ورود موكب ايل جليل بختيار
از قدوم ايلخاني يعني صمصام حق
اصفهان را سود بر افلاك تاج افتخار
ايلخاني را اشارت رفت كاي صمصام حق
صارم برندهات نايب مناب ذوالفقار
هين بچم زي اصفهان كز عون يزدان ميچمد
فتح و فيروزي ترا اندر يمين و در يسار
سردار اسعد پس از فتح اصفهان به مجاهدين بختياري پيوست. بختياريها بهتدريج آماده رفتن به تهران شدند. سردار اسعد و صمصامالسلطنه زمانيكه خيالشان از نظم حاكم بر اصفهان راحت شد انجمن ولايتي را برپا كردند و به ساير شهرهاي ايران تلگراف زدند و مردم را به برقراري مشروطيت دعوت كردند. در اين ميان، با تلگرافي محمدوليخان تنكابني را همراه خود كردند. اردوي مجاهدين بختياري به رهبري سردار اسعد بختياري و با همراهي صمصامالسلطنه، اميرمجاهد، سالار اعظم، امير جنگ، سردار حشمت، سردار صولت، مرتضيقليخان صمصام، سهرابخان ضيغم، عزيزاللهخان و هاديخان ايلبيگي، جعفرقليخان سردار بهادر، سردار فاتح، سردار اشجع، شهابالسلطنه، سردار اقبال، بهادرالسلطنه، سردار محتشم، حبيباللهخان و اسماعيلخان اسفندياري، سالار امجد، منظمالملك، اعتضادالسلطان، دكتر نوراللهخان، سيد عليآقا جهاد اكبر، حاج سيد احمد نوربخش، اسكندرخان عكاشه و فتحاللهخان ضيغمالسلطنه به سمت تهران حركت كردند.
بختياريها پس از چند روز به قم رسيدند. اميرمفخم با عدهاي از سواران بختياري كه از محمدعليشاه حمايت ميكرد از تهران به سمت حسنآباد قم حركت كرد. سردار اسعد كه متوجه حركت اميرمفخم شده بود پس از ملاقات با كنسول انگليس و روس كه از اصفهان آمده بودند به اردوي خود دستور حركت داد. در اين هنگام، اردوي دولتي به حسنآباد قم رسيد و اردوي كاشان به رهبري سردار جنگ قصد حمله از پشت سر را داشت. سردار اسعد كه تمايل نداشت سپاهش در ميان دو اردوي دشمن قرار بگيرد با تلگرافي به محمدوليخان تنكابني كه با اردويش از قزوين در حال حركت بود، هماهنگ ميكند و اردوي بختياري شبانه از عليآباد وارد رباطكريم ميشود. سردار اسعد افرادي را در حسنآباد به نزد اميرمفخم فرستاد و وي را نصيحت كرد كه به مجاهدين بختياري بپيوندد. اميرمفخم پاسخ خود را تا رسيدن اردوي سردار جنگ به تأخير انداخت. سردار جنگ در نامهاي به سردار اسعد خواهان جنگ با وي شد. سردار اسعد افراد خود را براي نبرد با حاميان استبداد محمدعليشاهي آماده كرد. محمدوليخان تنكابني با سپاهش به بادامك و مويزك رسيد و يپرمخان ارمني با سواران جنگي خود در اردوي سپهسالار بود. اردوي دشمن نيز به نيم فرسخي رباطكريم رسيد. چرچيل و همراهش براي گفتوگو با سردار اسعد به رباطكريم رفت. احمد كسروي در اين باره مينويسد: «مستر چرچيل و همراهش نيز در رباطكريم سردار اسعد را ديدند و حال اينان همانست كه حال آندو تن ديگر و چون از سردار اسعد جدا ميشدند و بدرود ميگفتند سردار اسعد به فرانسه چنين گفت: ديدار دوباره در تهران».
اردوي سردار اسعد پس از گفتوگو با چرچيل به سمت تهران حركت كرد. نيروهاي دولتي كه از تهران تا كاروانسراي سنگي پيش آمده بودند در طي سه روز جنگ با مجاهدين مشروطهخواه شكست خوردند. مجاهدين وارد پايتخت شدند و براي گرفتن نقاط حساس و مهم شهر سه روز به نبرد پرداختند تا اينكه محمدعليشاه در روز آدينه بيست وپنجم تيرماه 1288 خورشيدي، تاج و تخت خود را رها كرد و به سفارت روسيه در زرگنده پناهنده شد. در اين ميان، مردم به جشن و شادماني پرداختند و خبر پناهنده شدن شاه قاجار به سفارت روسيه و امان خواستن لياخوف روس نيز دهانبهدهان ميگشت. محمدتقي بهار مشهور به ملكالشعراء به دليل پيروزي مشروطهخواهان اشعاري را سرود:
يكسو سپهدار شد فتنه را سد
يكسو يورش برد سردار اسعد
ضرغام پر دل، آمد ز يك حد
بر كف گرفتند تيغ مهند
بستند بر خصم از هر طرف راه
الحمدلله، الحمدلله
بخت سپهدار فرخنده بادا
سردار اسعد پاينده بادا
صمصام ايران برنده بادا
ضرغام دين را دل زنده بادا
كافتاد از ايشان بدخواه در چاه
الحمدلله، الحمدلله
چرچيل نماينده انگليس و بارونفسكي نماينده روس در بهارستان با سردار اسعد و سپهدار اعظم ديدار كردند و به دو فاتح گفتند: «چون شما فاتح ايران هستيد، هر كدام خواهيد پاي به اريكه سلطنتگذاريد». اين دو سردار به نمايندگان روس و انگليس پاسخ دادند: «ما اين همه خدمت را براي برقراري مشروطيت و برطرف نمودن استبداد به عهده گرفتيم نه براي مرتقي شدن [بالا رفتن] به تخت جهانباني و شهرياري».
خسروخان سردار ظفر بختياري در اين مورد مينويسد: «خداي گواه است كه سردار اسعد در خيال سلطنت نبود و تمام ملت اگر او را به سلطنت قبول ميكردند، نميپذيرفت. تنها آرزويي كه داشت، گذاردن نام نيك بود در عالم، كه نام نيك را بر هرچه هست، ترجيح ميداد».
جانفشانيها و دلاوريهاي ايل بختياري در زنده كردن نظام مشروطه و همچنين سركوب كردن سركشان و ياغيان و ايجاد امنيت در كشور بر شخصيت بختياريها نزد مردم ايران و خارجيها افزود. مجلس شوراي ملي در روز چهارشنبه سوم آذرماه 1288 خورشيدي به دليل كوششهاي مجاهدين مشروطهخواه بختياري، لوح تقديري را براي حاج عليقليخان سردار اسعد صادر كرد: «از فداكاريها و مجاهدات غيرتمندانه حضرت حاج عليقليخان سردار اسعد و امراء و افراد ايل جليل بختياري كه ممد آزادي ايران از قيد اسارت و رقيت ارباب ظلم و عدوان گرديده و از مشاق و متاعبي كه براي تأمين سعادت استقلال ايران تحمل فرمودند، تشكرات صميمي عموم ملت ايران را تقديم مينمايد و تأييدات الهي را در تكميل اقداماتي كه در راه آزادي و آسايش ملت ايران كردهاند براي آن وجود محترم از خداوند متعال مسالت مينمايد. رييس مجلس شوراي ملي: محمدصادق مستشارالدوله».
عبدالله مستوفي از دولتمردان قاجار در مورد جانفشانيهاي ايل بختياري در انقلاب مشروطه مينويسد: «اين ايل را بايد متمدنترين ايلات ايران دانست؛ زيرا اكثر در محلهاي كوهستاني خود، دهات آباد دارند و به زراعت هم مشغول ميباشند، چنانكه در تبديل حكومت استبدادي به مشروطه، خانواده اسعد كه همان خانواده ايلخانيهاي سابق است، كمك ذيقيمتي به طرز جديد كرده و در حقيقت ايل مشروطهخواه منحصر به فرد به شمار ميآيد».
كارشناس ارشد تاريخ و دبير آموزش و پرورش