نه فقط كساني كه جام فلزي بالاي سر ميبرند
10 مربي برتر حال حاضر جهان
گروه ورزش
در حال حاضر، بهترين مربيان جهان اغلب همانهايي هستند كه هر فصل جامهاي بزرگ و فلزي را بالاي سر ميبرند. اما اين تنها بخشي از واقعيت است. بنابراين تصميم گرفتيم تا با نگاهي دقيقتر، فهرستي از بهترين مربيان حال حاضر فوتبال جهان تهيه كنيم؛ فهرستي جامع كه در كنار ليست بهترين بازيكنان دنيا، نگاهي عميق به نيمكت تيمها داشته باشد. بنابراين، اين شما و اين بهترين 10 مربي دنيا از لحاظ آماري و ديدگاه كارشناسان.
10- كارلو آنچلوتي
مردي با بيشترين افتخارات در رقابتهاي اروپايي. تنها مربياي كه در هر پنج ليگ برتر اروپا قهرمان شده است. واقعا كسي شايستهتر از او براي هدايت تيم ملي برزيل وجود ندارد. از همه مهمتر، شهرت آنچلوتي به عنوان مربياي كه فلسفه خود را با انعطاف اجرا ميكند و به مديريت انساني افسانهاياش تكيه دارد، او را به گزينهاي عالي براي فوتبال ملي تبديل كرده است. «دون كارلو» بيش از دو دهه در اوج فوتبال بوده و همچنان فقط با حضور و كاريزمايش، موفقيت كسب ميكند. با اين حال، او همچنان از نبوغ تاكتيكي برخوردار است. وينيسيوس و رودريگو را به يك زوج هجومي تبديل كرد و جود بلينگهام را پشت سر آنها به يك قوچ نفوذي بدل نمود. او بارها با دفاعهاي درخشان، گوارديولا را متوقف كرد. شايد سبك رها و آزاد او با مربيان كلاسيك ايتاليايي متفاوت باشد، اما هنوز از بسياري از مربيان جوانتر از خودش باهوشتر است. كارلو آنچلوتي قطعا در ليست بهترين مربيان تاريخ فوتبال قرار خواهد گرفت. اگر او بتواند ششمين قهرماني جهان را براي برزيل به ارمغان بياورد، شايد به عنوان بهترين مربي تاريخ شناخته شود. چه كسي ميتواند بگويد اين اتفاق نميافتد؟
9- اوناي امري
مدتي بود كه از امري به عنوان «متخصص ليگ اروپا» ياد ميشد؛ مربياي محافظهكار كه در سطحي پايينتر از نخبگان موفق ميشود. اما حالا او كاملا وارد جمع بزرگان شده است. پس از ناكاميهاي متوالي در لندن و پاريس، امري در ويارئال دوباره متولد شد و سپس در ميدلندز به يك اسطوره تبديل شد. او توانايي ساخت تيمهايي شكستناپذير از بازيكناني دارد كه ديگران آنها را ناديده گرفتهاند: او با بازيكناني چون مورگان راجرز، بوباكار كامارا، يوري تيلمانس، راس باركلي و البته ماركوس راشفورد تيمي ساخت كه به يكچهارم نهايي ليگ قهرمانان رسيد.و حالا او تنها يك مربي جام بگير نيست. امري استون ويلا را به جمع چهار تيم برتر ليگ برتر رساند و فقط يك اشتباه از اميليانو مارتينس باعث شد از ليگ قهرمانان دور بماند. هيچ مربياي در فصل گذشته با اين بودجه كم، امتيازات بيشتري در ليگ برتر كسب نكرد. شهرت امري هرگز اين قدر بالا نبوده است. اين موفقيت نتيجه پشتكار او پس از ماجراي آرسنال است: بازآفريني او واقعا تحسينبرانگيز است.
8- آنتونيو كونته
شور و هيجاني كه كونته در چلسي و اينتر ايجاد كرد، نام او را در تاريخ ثبت كرد. اما شايد حالا شاهد بهترين دوران كاري او باشيم. در ماجراجويياش با ناپولي، كونته ابعاد جديدي به ميراث خود افزوده است. عاشق سيستم 2-4-4 كه دفاع سه نفره را به مد روز ليگ برتر آورد و حتي گوارديولا و ونگر نيز از او تقليد كردند و حالا آن سيستم كليشهاي را در ناپل دوباره اختراع كرده است. نه قرض دادن ويكتور اوسيمهن و نه از دست دادن خويچا كواراتسخليا در ميانه فصل نتوانست او را متوقف كند. كونته به سيستم چهار دفاعه روي آورد و كاري كرد كه اسكات مكتاميني با مارادونا مقايسه شود و شايد چشمگيرترين قهرمانياش را به دست آورد. او همچنان به لوكاكو جان ميبخشد و حالا كوين ديبروينه نيز به تيم او پيوسته است. كونته بهترين مربي سريآ در دوران خود است. قهرماني با يوونتوس يك چيز بود، تكرار آن با اينتر چيز ديگر. حالا با انتقال موفقيت به ناپولي، جايگاهش را تثبيت كرده است.
7- ميكل آرتتا
تصور غلط رايجي وجود دارد كه آرتتا براي يادگيري تاكتيك نزد گوارديولا رفت. اما واقعيت اين است كه خود پپ از او مشورت ميگرفت. آرتتا به تنهايي آرسنال را از دوران قبل به موفقيت در برنابئو رساند. آنچه او از منچستر سيتي آموخت، فرهنگسازي بود. او در شمال لندن فرهنگي ايجاد كرده كه موفقيتآفرين است و راه و سبك آرسنال را براي نسل جديد بازتعريف كرده: تركيبي از صلابت دفاعي دوران جورج گراهام با تكنيك بالا و بازيكناني كه ونگر دوست ميداشت. و به همين دليل است كه هواداران تند و منتقد آرسنال هنوز هم با او صبورند: همه حس ميكنند موفقيت نزديك است. اين مربي با ميكل مرينو در خط حمله نيز نتيجه گرفت. ركورد آرسنال در بازيهاي بزرگ را متحول كرد. با وجود چهار مصدوم از شش مهاجم اصلي، تيم را به رتبه دوم ليگ رساند. بدون شك، آرتتا اكنون در زمره مربيان درجه يك جهان است و هنوز كارش تمام نشده است.
6- ژابي آلونسو
آيا تا به حال مربياي تا اين حد شايسته حضور بين بزرگان بوده؟ كسي كه براي گوارديولا، مورينيو، آنچلوتي و بنيتز بازي كرده؟ پدرش هم مربي بوده است. آلونسو همان طور كه در زمين باهوش، سرسخت و آرام بود، در مربيگري نيز چنين است. از دوران بازياش كاريزماي خاصي دارد؛ گويي ذاتا متعلق به بالاترين سطح فوتبال است. اما اينكه در ۴۳ سالگي و تنها با يك تجربه مربيگري، روي نيمكت رئال مادريد مينشيند، گواهي بر دانش و تجربهاش است. او تيمي را كه در آستانه سقوط بود، به قهرمان بدون شكست بدل كرد. حالا سيستمش را براي رئال تغيير داده و شاهد عملكرد او در مديريت ستارهها خواهيم بود. آلونسو تجسم مربيگري سطح بالا در دهه حاضر است. بهنظر ميرسد او براي تغيير فوتبال آمده است.
5- هانسي فليك
بارسلونا پيش از فليك، درگير ايدهآلهاي كرويفي بود. مربياني چون ستين، كومان و ژاوي همگي از دل همان فلسفه آمده بودند. اما فليك ديدگاهي بيروني را به كاتالونيا آورد. سبك بازياش بيشتر مبتني بر سرعت است تا صبر و با اين حال، بارسا دوباره خودش شده است. او با اعتماد به رافينيا، بار ديگر از اين بازيكن بهره گرفت. پدري را به اركستر رهبر تيم بدل كرد و دييونگ را به فرم فوقالعادهاي رساند. آنها با بدشانسي از فينال ليگ قهرمانان دور ماندند. فليك با الگوي بايرن مونيخ كار كرده: مدافع چپ آزاد، وينگرهايي با آزادي كامل و لواندوفسكي در اوج. اين تيم هنوز كامل نشده، اما آيندهاي درخشان دارد. ترديدها درباره فليك، به طرز درخشاني برطرف شدهاند.
4- پپ گوارديولا
اصول سختگيرانه پپ او را به اوج رساند. اين ايده كه كناره زمين بهترين مدافع است. اينكه داشتن توپ در نزديكي دروازه حريف بهترين راه دفاع است. يا اينكه حريف در ۶ ثانيه اول پس از مالكيت، بيشترين آسيبپذيري را دارد. او فوتبال را با كتابچهاش متحول كرد. اما آنچه او را در اوج نگه داشته، توانايي بازسازي مداوم است. او تنها يكبار فوتبال را بازتعريف نكرد؛ بلكه بارها اين كار را كرده است. از تغيير جاي فولبكها گرفته تا بازتعريف نقش وينگرها. او استانداردهايي را تعريف كرد كه همه مربيان ديگر با آن سنجيده ميشوند. قطعا پس از بازنشستگي، حتي بالاتر از يوهان كرويف قرار خواهد گرفت. پپ با تداوم موفقيتهايش، همچنان همه را پشت سر گذاشته است.
3- سيمونه اينزاگي
صعود اينتر به فينال ليگ قهرمانان ۲۰۲۳ خوششانس خوانده شد. اما دو سال بعد، آنها كاملا شايسته بودند. از زمان ورود به اينتر در ۲۰۲۱، او يك اسكودتو، دو كوپا ايتاليا و سه سوپرجام برده است. تيم را به يك قدرت جدي در اروپا تبديل كرد كاري كه هيچ مربي ايتاليايي پس از يوونتوس دوران آلگري انجام نداده بود. سيستم 2-۵-3 او در دفاع خفهكننده بود و در حمله هماهنگ. بازيكناني چون چالهاناوغلو و مخيتاريان را دوباره تعريف كرد، مارتينس را به قهرمان بدل كرد و جانشينهايي عالي براي حكيمي واونان يافت. او شايد اينتر را تا حد نهايي برده باشد اما نبودش براي فوتبال اروپا، ضايعهاي بزرگ است.
2- آرنه اسلات
در تابستان ۲۰۲۳، مجله FourFourTwo او را در دسته شاگردان گوارديولا معرفي كرد. اما اسلات، مربياي مستقل است. با الهام از توتال فوتبال، او توانست پروژه پاياني يورگن كلوپ را تغيير ندهد، بلكه تكميل كند. اسلات كنترل را اضافه كرد و بازيكناني چون صلاح، دياز و گروبنبرخ را تكامل بخشيد. او استاد تغييرات در جريان بازي بود. ليورپول حتي با يك بازيكن كمتر نيز برتري پيدا ميكرد. در حالي كه بلاتكليفي درباره سه ستاره تيمش وجود داشت، او از ضعفها پوششي استادانه ساخت. اسلات مانند يك شعبدهباز با حركاتي دقيق، تماشاگران را فريب ميدهد و عملكردش در اين مدت كوتاه، تماشايي بوده است.
1- لوئيس انريكه
پيش از نيمهنهايي پرسيده شد كه آيا براي تبديل شدن به مربي بزرگ بايد ليگ قهرمانان را برد؟ او شانه بالا انداخت و گفت: «نه.» براي او راحت است كه اين را بگويد؛ چون خودش در ۲۰۱۵ با بارسا سهگانه برده. در باشگاهي كه مربيان بزرگي شكست خورده بودند، از آنجلوتي تا توخل و پوچتينو انريكه كاري كرد كه حتي مسي، نيمار و امباپه هم موفق به انجامش نشده بودند. او با بازي روان، حملهاي و پلتفرمي براي جوانان فرانسوي، ميراثي ساخت كه به آينده مينگرد. ژوائو نوس و ويتينيا درخشان بودند. دوناروما اوج گرفن، مندس پيشرفت كرد، حكيمي شكوفا شد. دمبله دوباره متولد شد و دزيره دوئه نوستالژي نيمار را زنده كرد.
موفقيت انريكه در ۲۰۲۵، به ظاهر ساده بود اما واقعا فوقالعاده بود.