نگاهي به «كودك سياه» اثر كامارا لي
زبان استعماري عليه استعمار
فاطيما احمدي
كامارا لي، نويسنده و شاعر اهل گينه، يكي از چهرههاي برجسته ادبيات آفريقاي سياه به زبان فرانسه است. او در سال ۱۹۲۸ در روستايي كوچك در گينه به دنيا آمد و با انتشار رمان «كودك سياه» در سال ۱۹۵۳ به سرعت به يكي از مهمترين نويسندگان موج ادبيات پسااستعماري تبديل شد. اين كتاب كه به زبان فرانسه نوشته شده، نخستين اثر اتوبيوگرافيك از يك نويسنده آفريقايي است كه تجربه زندگي سنتي آفريقايي را با زبان و فرم ادبي غربي تلفيق ميكند. اين رمان با ترجمه زندهياد فرهاد غبرايي ازسوي نشر ديدآور پس از سالها بازنشر شده است.
اهميت اين رمان نه تنها در زمينه ادبيات، بلكه در حوزه جامعهشناسي و تاريخ استعماري نيز برجسته است. «كودك سياه» تصويري زنده و دقيق از زندگي روزمره، سنتها و گذار فرهنگي در آفريقا در دورهاي كه هنوز تحت تسلط استعمار فرانسه بود، ارايه ميدهد. اين اثر به عنوان يكي از اولين روايتهاي خودزندگينامهاي كه به زبان فرانسه منتشر شده، پلي ميان فرهنگ آفريقايي و جهان غرب ايجاد ميكند و صداي مردماني است كه تا آن زمان كمتر شنيده شده بود.
«كودك سياه» زندگي كامارا لي از كودكي تا جواني را در روستاي سنتياش در گينه روايت ميكند. داستان با شرح زندگي ساده و پرمعناي خانواده او، نقش پدر كه يك استاد زرگري ماهر است -و مادر- كه آموزگار خوبي براي فرزندانش است، آغاز ميشود. رمان تمركز ويژهاي بر ارزشهاي سنتي، مناسك قبيلهاي، آموزش مذهبي و چالشهاي مواجهه با تغييرات مدرن و آموزشي غربي دارد. كامارا در اين كتاب تصوير روشني از دوران كودكي، شيوههاي تعليم و تربيت، مناسك مذهبي، جشنها و مشكلات زندگي در جامعه روستايي ارايه ميدهد. در عين حال، او روند گذار از سنت به مدرنيته را تجربه ميكند؛ جايي كه رفتن به مدرسه، يادگيري زبان فرانسه و مواجهه با فرهنگ شهري آغاز ميشود.
ريچارد دانتلي، منتقد ادبي برجسته، در نقد خود بر «كودك سياه» مينويسد: «اين كتاب نه فقط يك زندگينامه، بلكه يك سند تاريخي است كه از دل يك فرهنگ زنده و پرجنبوجوش بيرون آمده است. زبان ساده اما پر از استعارههاي بومي، زيبايي و خشونت زندگي سنتي آفريقايي را به تصوير ميكشد.» يكي از ويژگيهاي برجسته رمان، تركيب زبان ساده و روان با مفاهيم عميق است. كامارا لي به دور از شعارزدگي و سياستزدگي، به بيان واقعيات زندگي روزمره ميپردازد. او از يكسو با نگاه عاشقانه به فرهنگ قبيلهاي مينگرد و ازسوي ديگر، در برابر محدوديتها و مشكلات آن بيتفاوت نيست. نويسنده فرانسوي ژان رنو در مقالهاي در لوموند، «كودك سياه» را نمونهاي عالي از ادبيات پسااستعماري ميداند كه خواننده را به سفري معنوي و فرهنگي ميبرد: «كتابي كه به ما يادآوري ميكند چقدر جهان آفريقا، فراتر از كليشهها و تصاوير رسانهاي، پيچيده و چندبعدي است.»
همچنين، از ديدگاه مطالعات فرهنگي، اين رمان نمادي از تلاش براي حفظ هويت و فرهنگ در برابر فشارهاي استعمار و مدرنيته است. كامارا با توجه به سنتهاي خانوادگي، آيينهاي مذهبي -و زبان مادري- تصويري اصيل از تجربه آفريقايي ارايه ميكند. «كودك سياه» همواره به عنوان يك اثر كليدي در جريان ادبيات پسااستعماري شناخته ميشود. اين كتاب، نخستينبار در زماني منتشر شد كه كشورهاي آفريقايي هنوز تحت استعمار بودند و مبارزات استقلال آغاز نشده بود؛ بنابراين، روايت كامارا لي يكي از نخستين صداهاي بومي بود كه به زبان استعمارگر فرانسه منتشر شد و به جهان غرب اجازه داد نگاهي متفاوت به فرهنگ و زندگي آفريقا داشته باشد. اين كتاب همچنين الهامبخش نسلي از نويسندگان آفريقايي شد كه بعدها به دنبال بازنمايي خود و تاريخشان به زبان خود يا زبان استعمارگر رفتند، ازجمله چينوا آچهبه و آما دو فوئه. در نشريه نيويوركر نقدي نوشته شده كه بر «قابليت همهفهم بودن» و «گرماي انساني» اين كتاب تاكيد ميكند. منتقد اشاره ميكند كه «كودك سياه» نهتنها براي مخاطبان فرانسويزبان، بلكه براي خوانندگان سراسر جهان با پيشزمينههاي فرهنگي متفاوت، قابل درك و جذاب است. از سوي ديگر، برخي منتقدان معاصر مانند ماري دو لاپلس، معتقدند كه رمان تا حدي سادهسازي شده است و تصوير آن از سنتها و فرهنگ ممكن است ايدهآليزه باشد. اما اكثر منتقدان اتفاقنظر دارند كه ارزش تاريخي و فرهنگي اين اثر بسيار بالاتر از اين نقدها است. رمان «كودك سياه» اثر برجسته كامارا لي يك اثر درخشان در ادبيات جهان و بهويژه ادبيات آفريقايي است. اين كتاب با بياني ساده و در عين حال شاعرانه، تصويري صادقانه و انساني از زندگي در آفريقا در دوره استعمار ارايه ميدهد. روايت خودزندگينامهاي كامارا لي، پلي است ميان سنت و مدرنيته، ميان فرهنگ آفريقايي و غربي و صداي نسلي كه ميخواست خود را به جهان بشناساند. خواندن اين كتاب، نه تنها براي علاقهمندان ادبيات و تاريخ آفريقا، بلكه براي هر كسي كه به درك بهتر تفاوتها و اشتراكات انساني علاقهمند است، توصيه ميشود. «كودك سياه» نمونهاي از توانايي ادبيات براي ثبت تجربههاي انساني در دل تغييرات بزرگ تاريخي است. «كودك سياه» را انتشارات ديدآور با ترجمه فرهاد غبرايي منتشر كرده است.