• 1404 يکشنبه 29 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6096 -
  • 1404 يکشنبه 29 تير

ايران و تنهاييش

هركه را سر بزرگ، درد بزرگ

 محمدعلي اسلامي ندوشن (۱4۰1 - ۱303خورشيدي)، شاعر، نويسنده، مترجم، حقوقدان و پژوهشگر نامدار و برجسته تاريخ و فرهنگ ايران است. وي در برگ نخست كتاب «ايران و تنهاييش»، درحالي كه اين كتاب را تقديم به جوانان ايران كرده كه امانتدار امروز و فرداي اين سرزمينند، با بيتي از حافظ شيرازي خطاب به جوانان ايراني گفته است: «دلم كه گوهر اسرار و عشق در اوست / توان به دست تو دادن گرش نكوداري».
سپس، وي در بخش «ديباچه» كتاب «ايران و تنهاييش» نوشته است: «چهارده مقاله‌اي كه در اين مجموعه گرد آمده‌اند، تا اندازه‌اي مي‌توان گفت كه جلد دومي بر «سخنها را بشنويم» قرار مي‌گيرد. تعدادي از آنها پيش از اين در «هستي» انتشار يافته بودند. در اين مقاله‌ها خواستم لزوم شناخت بهتري از تاريخ ايران را يادآوري كنم. ما براي آنكه با چشم بازتري به امروز و فردا نگاه كنيم، احتياج داريم كه ديروز كشور خود را با تفاهم بيشتر و به نحوي دقيق‌تر بشناسيم. 
هر گذشته‌اي درسي براي امروز در بر دارد، به شرط آنكه درست به آن نگاه شود. ما تاريخ خود را بيشتر در ضميرناآگاه خود حمل مي‌كنيم، درحالي كه نگرش آگاهانه‌تري از آن مورد نياز است. هر روبرويي، محتاج شناخت است و ما در هر حال با ايران روبروييم. 
ايران كه در يكي از حساس‌ترين نقطه‌هاي جهان قرار داشته، برخوردگاه تمدن‌ها و ماجراهاي بزرگ بوده است. تاريخ او در آسيا با تاريخ چين و شبه قاره هند و ميانرودان (بابل و آشور) و آسياي صغير (تركيه) و عربستان و ساير كشورهاي خاورميانه و به طريق‌اولي، افغانستان و آسياي مركزي و در غرب با يونان و روم و بخشي از اروپا و نيز مصر و شمال آفريقا آميخته است.
شايد نباشد كشور ديگري چون ايران كه در طي يك دوران سه‌هزارساله با اين همه سرزمين و قوم و تمدن سروكار يافته باشد كه تعدادي از آنها از صفحه روزگار محو شده و برخي دگرگوني عميق يافته‌اند. نتيجه آنكه ما گذشته از تاريخ سرزمين خود، يك تاريخ مشترك با دنيا داريم، مثلا ايران و هند، ايران و يونان، ايران و عرب و غيره... كه بايد به آن بپردازيم. از زماني‌كه مادها پا بر صحنه سياسي جهان نهادند تا به امروز، ايران همواره در گذرگاه زمانه حضور داشته است، زماني بيشتر، زماني كمتر؛ زماني فرمانروا، زماني زيردست، ولي هرگز از صف اول تاريخ عقب رانده نشده است. دركنار اين شاخصيت، اين را هم بايد گفت كه كمتر قومي در جهان -كه هنوز بر سر پا باشد - به اندازه ايراني رنج كشيده و در معرض ماجرا بوده و اين گويا بهره ملت‌هايي است كه در نقطه خاصي از كره خاك جاي داشته‌اند و اوضاع و احوال خاصي سرشت و سير آنها را تنظيم كرده است و از قديم گفته‌اند: «هركه را سر بزرگ، درد بزرگ». 
اگر تاريخ جامع ايران چنانكه بايد نوشته شود، همراه با بررسي همه‌جانبه، شامل وقايع، فرهنگ، ادبيات و انديشه، گمان مي‌كنم كه دنيا با يكي از شگفت‌ترين خواندني‌ها روبرو خواهد شد. با همه تحقيق‌هاي پراكنده‌اي كه صورت گرفته، باز كنه تاريخ اين كشور شكافته نشده است. 
تاكنون حرف بر سر آن لايه روئين بوده است و آن عبارت است از ادب فارسي و به خصوص شعر، قصه‌ها و مثل‌ها و ادب عاميانه؛ هنر و نقش و بررسي آيين‌ها و رسوم. پيش‌از آنكه راديو و تلويزيون و آميزش‌هاي شهري، اين آثار را نابود يا كمرنگ كنند، بايد فكري به حالشان كرد. 
از اينها كه بگذريم، نگارش تاريخ ايران شهامت، بي‌طرفي و وجدان علمي مي‌خواهد كه با بينش و شكيبايي، حقايق را از لابلاي مويرگ‌هاي منابع بيرون آورند. 
بايد در انتظار روزي بود كه گروهي با صلاحيت، دلسوز و رازگشا، با بلندنظري و ژرف‌بيني، تاريخ كشور خود را رقم بزنند، تا به دنيا گوشزد گردد كه اين سرزمين تنها، در گوشه‌اي از كره خاك، هرچه توانسته است كرده و آنچه كرده عظيم است و بيش از اين از دستش برنيامده. (ارديبهشت ۱۳۷۶).»
در همين راستا، زنده‌ياد اسلامي ندوشن در بخش‌هايي از كتاب خود نوشته است: «... ايراني يك‌ بار سنگين فرهنگ بر پشت دارد كه به آساني نمي‌تواند خود را از آن جدا كند. اين فرهنگ تنها كتاب‌ها و بناها و ظرف‌هايي كه از زير خاك بيرون مي‌آيند و قالي‌ها و الحان موسيقي نيست، بلكه فرهنگ بسيار غني عامه نيز هست كه عبارت است از: قصه‌ها و ترانه‌ها و آداب و رسوم و مثل‌ها تا برسد به نوع تفكر و شيوه زندگي و... بازهم خيال مي‌كنم همين شاخصيت فرهنگي كمك كرد تا ايران دوران پرتلاطم قرن نوزدهم را كه «قرن گسترش استعمار» است، پشت سر بگذارد و يك سرزمين مستعمره نشود، در‌حالي كه كشورهاي همسايه او و كشورهاي مشابه او به استعمار درآمدند، ايران يك استقلال ظاهري نگه داشت هر چند به حكم «ضعف شرقي» خود از استثمار در امان نماند. اگر روزي مطالعه عميق براي كشف علل صورت گيرد، خواهند ديد كه فرهنگ و تمدن ايران در اين ميان خالي از نقش نبوده است. «ايران» كه با كشورهاي ديگر اسلامي به كلي متفاوت است، مي‌تواند با آنان همدردي، همراهي و دوستي داشته باشد، ولي نمي‌تواند شبيه آنها شود. با آنان دين مشترك و ميراث آييني مشترك دارد اما در كنار آن يك تمدن ايراني هم دارد كه هويت خاص و سيماي خاص به او مي‌بخشد...»
و در پايان، مي‌توان به معروف‌ترين شعر وي به نام «ايران» اشاره كرد كه بدين شرح است: 
«آن دُخت پري وار كه ايران من است
پيدا و پنهان بر سر پيمان من است 
هم نيست ولي نهفته در جان من است
هم هست ولي دور زدامان من است» 
منبع: كتابخانه‌هاي شماره يك
 و ايرانشناسي مجلس

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون