تفكيك آب آشاميدني از سایر مصارف
غلامحیدر ابراهيمباي سلامي
آب، نان، برق، انرژي، اينترنت و دهها عنصر ديگر، از اركان اصلي زندگي انسان در جامعه مدرن هستند كه كميت و كيفيت آنها بر زندگي فردي و اجتماعي اثر ميگذارد. تأمين پايدار اين منابع حياتي نيازمند رويكردهاي تخصصي، آيندهنگري مبتني بر دانش عميق، و بهرهگيري از فناوريهاي نوين است. امروزه، نوآوري در شيوههاي مصرف آب و انرژي نهتنها يك انتخاب، بلكه ضرورتي انكارناپذير براي ادامه حيات شهري و زيستپذيري كشورهاست. آب، به عنوان يكي از مهمترين كالاهاي زندگي، با روند فزاينده مصرف مواجه است؛ درحالي كه توليد آن خارج از توان انسان است. در ايران، تمدن كهن ايرانشهري با شاهكارهاي صنعتي چون قنات، نشان داده است كه چگونه فرهنگ و فناوري بومي توانستهاند در شرايط سخت و خشكساليهاي طولاني، بقاي انسان را تضمين كنند. قنات، نماد سازگاري هوشمندانه با طبيعت و يكي از جلوههاي تمدن پايدار در تاريخ اين سرزمين است. با ورود به دوره مدرن و گسترش شهرنشيني، مساله كمآبي، خشكسالي، و مصرف بيرويه آب در كشورهاي مختلف، از جمله ايران، به بحران تبديل شده است. بسياري از دولتها با بهرهگيري از دانش تخصصي، راهكارهاي مديريتي كارآمد براي مصرف آب ارايه دادهاند. اين اقدامات به گونهاي بوده كه اهداف توسعه پايدار سازمان ملل نيز بر مساله آب تأكيد ويژهاي داشتهاند؛ بهويژه در ارتباط با فقرزدايي، مقابله با تغييرات اقليمي، رفع گرسنگي، و تحقق توسعه پايدار شهري و روستايي. با اين حال، طي چهار دهه گذشته، در ايران نگاههاي عاميانه بر فرآيندهاي برنامهريزي و مديريت سايه افكنده و منجر به تضعيف ساختارهاي زيستمحيطي، منابع طبيعي، منابع انساني و حتي انسجام اجتماعي شده است. اكنون، پس از پنج سال خشكسالي متوالي، ركورد بيسابقه كاهش بارندگي در ۶۰ سال گذشته، و كاهش ۳۸ درصدي باران در سال پيش، ۲۴ استان كشور درگير تنش آبي هستند. مخازن سدهاي مهم نظير كرج، لتيان، طالقان، ماملو و ساير منابع آبي بزرگ كشور با افت شديد مواجه شدهاند.
بحران كمآبي امروز، تمام ابعاد زندگي در ايران را تحت تأثير قرار داده است. با اين حال، مسوولان به جاي پذيرش مسووليت و اصلاح سياستها، همچنان با پنهانكاري و حذف نخبگان و متخصصان از مجلس و دولت، ناكارآمديها را توجيه ميكنند.اكنون از شهروندان درخواست صرفهجويي ميشود، صرفهجويي گرچه راهكاري موقتي و تا حدي موثر است، اما هرگز جايگزين برنامهريزي ساختاري و تخصصي نخواهد بود. نگاهي به تجارب جهاني در كلانشهرهاي پيشرفته دنيا از جمله پاريس، لندن، برلين، واشنگتن و مادريد در غرب، و شهرهايي چون پكن، سنگاپور، شانگهاي، دوبي، رياض، مسقط و كويت در آسيا، نشان ميدهد كه تفكيك آب آشاميدني از مصارف بهداشتي و صنعتي يك اصل بنيادين در مديريت ساختاري منابع آب است. حتي در شهرهايي كه كنار رودخانهها، درياها يا منابع آبي عظيم قرار دارند، از آب شيرين تنها براي آشاميدن و پختوپز استفاده ميشود. در اين شهرها، با استفاده از فناوريهايي مانند اوزوناسيون، پسابهاي بهداشتي و صنعتي پس از تصفيه، دوباره براي مصارفي چون شستوشو، آبياري، كولرها، صنايع، نيروگاهها و پروژههاي عمراني مورد استفاده قرار ميگيرند.
روشهاي مصرف آب در ايران، در تضاد با تجارب موفق جهان است- در حالي كه ايران جزو خشكترين مناطق جهان است، همچنان آب شرب سدهاي ارزشمند در شهرهايي چون تهران و مشهد، براي دوش حمام، شستوشوي خودرو، فضاي سبز و صنعت نيز استفاده ميشود؛ بدون هيچگونه تفكيكي. اين مساله نهتنها اتلاف و هدررفت عظيم منابع است، بلكه نشانهاي از نبود سياستگذاري تخصصي و دانشمحور در مديريت منابع حياتي بهشمار ميرود.
جامعهشناسي آب و تدوين راهبردهاي تخصصي براي مديريت پايدار يك ضرورت است- تحليل جامعهشناختي مصرف آب، طبقهبندي انواع آن و تعيين مصارف متناسب با نوع آب (آشاميدني، بهداشتي، صنعتي، كشاورزي) از ضروريترين رويكردهايي است كه ميتواند از منظر پژوهشي و كاربردي، در جهت اصلاح ساختارها و كاهش اتلاف منابع آبي راهگشا باشد. بسياري از بحرانهاي ساختاري همچون فرونشست زمين در كلانشهرها ناشي از همين بيبرنامگيها و سوء مصرف آب است. در اين مسير، علاوه بر اصلاح الگوي مصرف، بايد استراتژيهاي كلان همچون استفاده از شيوههاي نوين آبياري در كشاورزي (كه بيش از ۹۰درصد منابع آب سطحي را مصرف ميكند) و اجراي طرحهاي آمايش سرزمين مبتني بر اقليم و توان اكولوژيك مورد توجه قرار گيرد.
راهكارهاي ذيل ميتواند در كاهش مساله كمآبي و عبور از بحران موجود موثر باشد
1. تفكيك سيستم تأمين و توزيع آب شرب از آب بهداشتي و صنعتي؛
2. سرمايهگذاري در فناوريهاي تصفيه آب و بازيافت پساب؛
3. ممنوعيت احداث صنايع آببر در مناطق خشك و فلات مركزي؛
4. سرمايهگذاري براي صنايع معدني و آببر در سواحل جنوبي
5. توسعه صنايع كم آببر و كسبوكارهايي همچون گردشگري
6. اصلاح سياستهاي كشاورزي با تأكيد بر آبياري هوشمند، كمفشار و قطرهاي؛
7. تدوين و اجراي برنامه ملي جامعهشناسي آب براي تغيير نگرش و رفتار مصرفي جامعه در راستاي راهبردهاي تخصصي .
آينده ايران به مديريت هوشمندانه منابع آب گره خورده است. زمان آن رسيده كه بهجاي راهحلهاي موقتي و واكنشي، با نگاه تخصصي، واقعبينانه و علمي براي نجات اين ميراث حياتي ملي گامبرداريم.جامعهشناس