• 1404 سه‌شنبه 7 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6103 -
  • 1404 سه‌شنبه 7 مرداد

گفت‌وگو با مريم شريف‌زاده، آهنگساز، نويسنده و كارگردان نمايش موزيكال «سيمرغ‌نامه»

هفت سفر موسيقايي همراه با كودكان

سيمين سليماني

نمايش «سيمرغ‌نامه» با نگاهي به دستگاه‌هاي موسيقي ايراني از اواخر تير در تالار وحدت روي صحنه رفت. اين نمايش موزيكال با آهنگسازي، نويسندگي و كارگرداني مريم شريف‌زاده، اثري اركسترال و چندرسانه‌اي است كه با الهام از «منطق‌الطير»‌عطار در قالبي موزيكال خلق شده است. مريم شريف‌زاده كه در حوزه موسيقي كودك فعاليت دارد، آشنايي نسل جديد را با ادبيات و فرهنگ غني ايران يكي از دغدغه‌هاي مهم خود برمي‌شمارد. يكي از ويژگي‌هاي نمايش موزيكال سيمرغ‌نامه اين است كه ساختار هفت‌گانه‌ عرفاني سفر پرندگان در منطق‌الطير را با هفت دستگاه موسيقي ايراني تلفيق كرده است. كاري كه در واقع نگاهي ديگر به پيوند عميق ميان موسيقي و ادبيات ايران دارد و اين دو را كنار هم قرار مي‌دهد. اين نمايش كه مورد استقبال قرار گرفته، در روزهاي 10 و 11 مرداد هم ساعت30 : 20 اجرا خواهد شد. در ادامه گفت‌وگوي «اعتماد» را با خالق اثر، درباره شكل‌گيري، پروسه ساخت و اجراي نمايش سيمرغ‌نامه بخوانيد.

 آن‌طور كه درباره «سيمرغ‌نامه» گفته شده، موسيقي در اين اثر نه فقط پس‌زمينه، بلكه يكي از ستون‌هاي اصلي روايت است. اين روايت‌گري موسيقايي در عمل چگونه شكل گرفت؟
موسيقي اين كار اركسترال و كرال است و در بعضي قسمت‌ها براي پرندگان سولو نوشته شده كه به همراهي اركستر خوانده مي‌شود. بافت قالب كار پلي‌فونيك است، از فواصل ايراني و دستگاه‌هاي ايراني با قوانين موسيقي كلاسيك غرب و قوانين اركستراسيون موسيقي كلاسيك در اين كار استفاده شده است‌. در خصوص روايت‌گري موسيقايي آن بايد بگويم كه لايت موتيف اصلي وجود دارد كه در اين خصوص هرگاه پرندگان با هم جمع مي‌شوند، لايت موتيف با فواصل ديگر و اركستراسيوني متفاوت به وفور شنيده مي‌شود كه تكرار آن در طول اجرا به كل اثر وحدت مي‌بخشد، اين ايده براي نشان دادن اتحاد و جمع شدن پرندگان است. در قطعات هم سعي شده كه پيوستگي سولو به گونه‌اي با ريتم، رنگ، هارموني، اركستراسيون حفظ شود. شخصيت‌پردازي مخصوص هر پرنده به گونه‌اي كه هر كدام از آنها لايت موتيف مخصوص به خود را دارد، انجام شده كه به آن، با توجه به خصوصياتي كه در منطق‌الطير به آن پرنده داده شده، شخصيت و كاراكتر مي‌بخشد.
 و اين ويژگي‌هاي موسيقايي چگونه معرف آن پرنده مي‌شوند؟
اين پرسش را با يك مثال پاسخ مي‌دهم تا مخاطبان هم درك بهتري داشته باشند، ببينيد در منطق‌الطير طاووس در چين بوده و از آن‌جا گذشته بنابراين سولويي كه مي‌خواند در مد پنتاتونيك است كه در موسيقي چيني به عنوان يكي از كهن‌ترين عناصر موسيقي اين كشور به شمار مي‌رود. بقيه پرندگان هم مشابه طاووس در منطق‌الطير هستند. مثلا بلبل با توجه به شخصيتي كه دارد عاشق است و اركستراسيون آن قسمت هم حس حزن و هجر دارد؛ در آن قسمت بلبل عشق خود را به گل نشان مي‌دهد يا مثلا پرنده‌اي مثل باز با استفاده از اركستر و فواصلي كه برايش نوشته شده در كاراكترش قدرت مشهود است.
 به كرال بودن اثر هم اشاره داشتيد؛ در «سيمرغ‌نامه» بازيگران كودك و نوجوان اجراي زنده دارند. تجربه كار با كودكان در كنار شيريني‌هايش، پيچيدگي‌هاي خاص خود را دارد. درباره اين تجربه براي مخاطبان ما بگوييد؛ از دشواري‌ها و اهميت دارا بودن دانش لازم براي اين كار.
بايد بگويم بله واقعا پيچيدگي كار در زماني مشاهده مي‌شد كه برخي از بچه‌ها در ابتداي كار اطلاعاتي درباره نت نداشتند و خواندن با اركستر برايشان دشوار بود و به اين ترتيب كار كردن با بچه‌هايي كه سلفژ را در سطوح ابتدايي مي‌دانستند يا مي‌نواختند، بسيار راحت‌تر بود با اين اوصاف ابتدا قطعات را با پيانو تمرين مي‌كردند و قبل از اينكه با پيانو تمرين كنند؛ من هم اشعاري را براي آنها آماده مي‌كردم و مفاهيم را توضيح مي‌دادم.
تا محتواي كار را درك كنند و بهتر آن را اجرا كنند.
دقيقا. در مرحله اوليه بچه‌ها بايد درباره آن چه مي‌خوانند آگاه باشند چرا كه اشعار براي آنها سخت بود و من بايد مفاهيم را براي آنها به شكلي توضيح مي‌دادم كه خسته نشوند و علاوه ‌بر اين برايشان قابل درك هم باشد. سابقه معلمي به من در انجام اين امور كمك كرد و راهگشا بود. در قسمت بعدي كه تمرين با اركستر بود براي بچه‌ها بسيار سخت است. من ابتدا شكل ساده شده پيانويي براي بچه‌ها نوشتم و چندين ماه قطعات را با پيانو با آنها تمرين مي‌كردم؛ حتي ما اجرايي آموزشي با شش ساز داشتيم به شكلي كه هنرجويان با اين شش‌ساز به صورت لايو روي موزيك آماده شده، خواندند با توجه به سختي كار به خصوص سولوها و از سويي اضافه شدن حركت، هرچه پيش مي‌رفتيم كار ما سخت‌تر مي‌شد. مثلا در ابتداي كار وقتي بچه‌ها همراه اجراي كر، حركت مي‌كردند، متن شعر را فراموش مي‌كردند يا ريتم را گم مي‌كردند يا در زماني كه مي‌خواندند، حركاتشان را فراموش مي‌كردند به همين دليل اين قسمت كار بسيار مشكل بود.
پروسه دشواري بوده، چگونه اين مشكلات مديريت شد؟
همين‌طور است، دشوار و شيرين. با بردباري خانواده‌ها و شور و اشتياقي كه بچه‌ها نسبت به كار داشتند انجام گرفت و اين مساله براي من بسيار جالب است، بچه‌ها به منزله لوح سفيدي هستند و اگر با چنين مفاهيمي آشنا شوند آنها را عاشقانه دوست خواهند داشت. نسل آگاهي هستند و من اين موضوع را در يكايك آنها مي‌بينم. به جرات بگويم كه اين بچه‌ها با عطار زندگي كردند.
 و كار با كودكان، عميقا نيازمند دانش است.
بله. در خصوص اهميت داشتن دانش لازم براي اين كار بايد بگويم كه من سال‌ها موسيقي كودك كار كرده‌ام و حدود ۲۴ سال تجربه تدريس در مدرسه بين‌الملل را دارم؛ هم موسيقي و هم هنرهاي بصري. روش‌هاي آموزشي و وركشاپ‌هايي را گذرانده‌ام و الان مدتي است كه روي كارگرداني و نويسندگي تمركز كرده‌ام و همه اين موارد باعث شده كه در بخش آموزش تا حد امكان خلاقيت خودم را بالا ببرم به‌طوري كه بچه‌ها كمتر خسته شوند و با لذت بيشتري كار كنند.
در معرفي اين اثر عنوان شده كه ساختار هفت‌گانه‌ عرفاني سفر پرندگان در منطق‌الطير، با هفت دستگاه موسيقي ايراني تلفيق شده است. اين تلفيق بر چه مبنايي شكل گرفت، با توجه به انتزاعي بودن موسيقي آيا بر اساس پژوهش و نگاه خاصي بود يا بيشتر جنبه حسي و رنگ‌آميزي مدنظر بود؟
در واقع هر دوي اينها. من در ساختار هفتگانه عرفاني سفر پرندگان سعي كردم كه چنين اتفاقي بيفتد و به گونه‌اي از هفت دستگاه استفاده كردم كه دستگاه‌ها بتوانند معرف ساختار هفت‌گانه سفر عرفاني پرنده‌ها هم بشوند كه اين موضوع هم بر اساس پژوهش بوده و راجع به هر كدام از وادي‌ها تحقيق شده و خواستم بدانم كه چگونه از طريق موسيقي آن را القا كنم و هم اينكه رنگ‌آميزي اركسترال آن كاملا بنا بر نگاه خاصي بوده و اين مسائل در آن لحاظ شده است. به عنوان مثال در وادي طلب در دستگاه ماهور هستيم كه با شكوه و وقار است و تهي بودگي را نشان مي‌دهد يا مثلا من در وادي فقر و فنا از دستگاه نوا و سازهاي سولو استفاده كردم كه در پي هم مي‌آمدند و مقصودم اين بوده كه حس عارفانه و تعالي روح را دهد يا شور كه آغاز و اشتياق را مي‌رساند. مثلا در وادي عشق از دستگاه همايون استفاده كردم. در استغنا از چهارگاه كه نشانه قدرت، رهايي و بي‌نيازي است و همچنين اركستراسيون و موتيفي كه استفاده شده به اين جهت بوده كه بتواند حس آن وادي را القا كند. ولي در اين خصوص كه تا چه حدي موفق هستم بايد شنوندگان و كساني كه اين اثر را مي‌شنوند يا مي‌بينند قضاوت كنند چون همانطور كه مطرح هم شد، موسيقي به خودي خود كاملا انتزاعي است ولي به هر شكل روي اين موضوعات بسيار فكر و مطالعه شد.
آن‌طور كه مي‌دانم، اين اثر همزمان با آيين جهاني نكوداشت عطار توليد شده؛ در اين باره توضيحي داشته باشيد و در ادامه اينكه گفته شده نسخه كنوني تكامل يافته است؛ چه تغييراتي روي آن انجام شده؟
بله، اين اثر اولين‌بار همزمان با آيين جهاني نكوداشت عطار توليد شده بود. در واقع ما در سال 1399 اين پروژه را آغاز كرده بوديم كه مصادف شد با همه‌گيري كرونا و ما با بچه‌ها در آن زمان به صورت مجازي تمرين مي‌كرديم. واقعا دوران سختي بود. جالب اينكه بگويم به صورت خيلي اتفاقي ساخت اين كار به گونه‌اي همزمان شد با سال 2020 و 2021 كه كميسيون ملي يونسكو آن دو سال را دو سالانه عطار نيشابوري اعلام كرد. يعني برنامه از پيش تعيين شده نبود. ما تمرينات خود را شروع كرده بوديم و من آهنگسازي قطعات را آغاز كرده بودم و چون دنبال اين بودم كه روي يكي از آثار غني ادبيات ايراني كار بكنم و كودكان و نوجوانان را علاوه‌بر موسيقي، با ادبيات خودمان بيشتر آشنا كنم. در واقع هميشه اين دغدغه را داشته‌‎ام.
و چرا منطق‌الطير عطار؟
عطار را به خاطر اين انتخاب كرده بودم چون خود داستان پرندگان براي كودكان و نوجوانان جذابيت دارد و در واقع پرندگان و شخصيت‌سازي آنها براي بچه‌ها جذاب است اما به هر حال از ميان چندين انتخاب بايد يكي انتخاب مي‌شد.
مقارن شدن اين كار با اعلام يونسكو هم بسيار جالب است.
همين‌طور است. بخش زيادي از تمرينات ما همزمان با همه‌گيري كرونا بود و تمرينات ما مجازي صورت مي‌گرفت و فقط در سال 1401 يك ماه توانستيم كه خيلي فشرده تمرين حضوري كنيم و قبل آن صداي تمام بچه‌ها را به صورت تك‌تك در استوديو ضبط كرده بودم. توانستيم در سال 1401 در تالار وحدت يك اجرا بگذاريم ولي آن اجرا هم به علت اينكه همه‌گيري كرونا بود و وقت تمرين با بچه‌ها نبود و براي محافظت از سلامت بچه‌ها نمي‌شد كه تمرينات گروهي داشته باشيم آن اجرا استثنائا به صورت پلي‌بك اجرا شد اگرچه با توجه به شرايط آن‌طور كه بايد و شايد مطابق ميل من نشد ولي در زمان خودش و با توجه به شرايط به نظرم كار بزرگي بود كه بچه‌ها انجامش دادند. بعد از آن من حدود دو سال و اندي هست كه سعادت اين را دارم كه شاگرد نمايشنامه‌نويسي آقاي چرمشير باشم، و براي اينكه بتوانم اين متن را به صورت يك نمايش موزيكال در بياورم، تصميم گرفتم دوره‌هاي نويسندگي و نمايشنامه‌نويسي را هم شركت كنم. در نويسندگي هم شاگرد آقاي علي مسعودي‌نيا هستم و اين كلاس‌ها و اساتيد به من كمك كردند، تا بتوانم متني را نزديك‌تر به حالات و روحيات كودكان و نوجوانان بنويسم كه براي آنها قابل درك باشد. در واقع براي بهبود بخشيدن به اثر اين تلاش‌ها را داشتم و در واقع اصلاحات و تغييراتي كه دادم در راستاي نويسندگي و كارگرداني كار بود و اينكه گفته شده تكامل يافته به خاطر اين است كه قبلا به خاطر همه‌گيري اجراي زنده نبود اما در حال حاضر بچه‌ها كرال و همچنين سولو را به‌طور كامل به صورت زنده اجرا مي‌كنند و در كل از نظر من اين نسخه تكامل يافته‌تر است.
به‌طور طبيعي هر اثر پس از ارايه، در بوته نقد و نظر قرار مي‌گيرد كه خودتان به آنها اشاره داشتيد. حالا نسخه ديگري هم از آن ارايه شده، به عنوان صاحب اثر بفرماييد كه اين كار چه نكات مثبت و منفي‌اي دارد و آيا در حال حاضر اين نسخه كنوني را كامل مي‌دانيد، يا همچنان چيزي همچون امكانات و مسائل ديگر هست كه مي‌تواند اين اثر را به نسخه ايده‌آل شما بدل كند؟
قطعا من همچنان اين كار را كامل نمي‌دانم و زماني اين كار را كامل مي‌دانم كه زحمات بچه‌ها ديده شود و بشود كه در كنار اركستر بزرگي قرار بگيرند و هم‌زمان با اجراي زنده بچه‌ها، اركستر هم به صورت زنده اجرا داشته باشد؛ البته در حال حاضر به خاطر صرفه‌جويي هزينه‌ها و مشكلات مختلف اين مساله باب شده كه اجراهاي اركسترها در چنين برنامه‌هايي پلي‌بك است اما در پاسخ به سوال شما گفتم كه آرزوي من و بچه‌ها اين است كه بتوانند اين كار را با اجراي زنده اركستر روي صحنه ببريم. البته اين را هم بگويم من كلمه «منفي» را دوست ندارم به كار ببرم؛ هر كاري هم نقطه مثبت و هم ضعف دارد و يكي از نقاط ضعف از نظر خودم همين اجراي زنده اركستر است. علاوه‌بر اين دوست دارم كه جلوه‌هاي ويژه و دكوري كه در نظرم هست و در نمايشنامه ذكر شده، اجرا داشته باشم و البته در جايي بزرگ و همه اينها به‌طور طبيعي با حمايت‌هاي مالي بيشتر امكان‌پذير است اينكه دكور و جلوه‌هاي ويژه داشته باشيم و اجراي اركستر زنده حتما كار بسيار كامل‌تر خواهد شد. راستش را بخواهيد اين كار براي ما آنقدر از لحاظ معنوي ارزش دارد كه اين كمبودها كه گفتم آن‌چنان به نظرم به چشم نمي‌آيند و به نوعي خودم معتقدم كاري نو و جديد انجام شده و بسيار خوشحالم كه اين اثر گامي به سوي آشنايي كودكان و نوجوانان سرزمين ما با ادبيات غني ايران است كه بسيار اهميت دارد كه با فرهنگ و هنر سرزمين‌مان عجين شوند و من از اين منظر به آن نگاه مي‌كنم. شايد من نتوانم با توجه به اين نگاهم آن نقدي كه بايد را به اثر داشته باشم اما اميدوارم كه روزي برسد تا بتوانم با مهيا شدن شرايط و امكانات آنچه را در نظرم هست، به‌طور كامل روي صحنه ببرم و با اطمينان بگويم كه اين همان چيزي شد كه در ذهنم بود و از نگاه من كامل شده است. به هر حال كمبود امكانات باعث شد كه نتوانيم اركستر را به صورت زنده روي صحنه ببريم و دكور و نور هنوز ايده‌آل من نيست و به لحاظ مالي هم براي ما مقرون به صرفه نبود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون