گزارش «اعتماد» از پرونده شهيدان خاموش جنگ با طبيعتستيزان
قاتل «هدايت» همچنان متواري است
در طول ۴۵ سال گذشته، بهطور ميانگين سالانه ۳ تا ۴ محيطبان در راه حفاظت از طبيعت به شهادت رسيدهاند
نيره خادمي
نزدیک به دو ماه از قتل هدايتالله ديدهبان، محيطبان منطقه حفاظت شده خاييز ميگذرد، اما هنوز مظنون اصلي قتل او متواري است و دستگير نشده و در اين شرايط حتي شنيدههايي هم وجود دارد كه پرونده همچنان بدون وكيل باقي مانده است، اگرچه ديانتينسب، مديركل محيط زيست استان كهگيلويه و بويراحمد به «اعتماد» ميگويد كه از همان ابتدا معاون حقوقي سازمان محيط زيست اين پرونده را در دستور كار قرار داده است.
سيزده خرداد امسال در روزهايي كه هيچ كس تصور يك جنگ 12 روزه را در ايران نداشت، هدايتالله ديدهبان به قتل رسيد. قاتلان با يك ترفند او را به محل قتل كشاندند و پس از شليك مستقيم گلوله به ناحيه سمت چپ سر او را به شهادت رساندند. شرح واقعه اما دردناك است؛ ساعت ۱۷ و۵۰ دقيقه همان روز ديدهبان از سوي شكارچيان گزارشي درباره حضور شكارچيان غيرمجاز در منطقه حفاظت شده خاييز استان كهگيلويه و بويراحمد به منطقه دريافت كرد و به محل اعزام شد. وقتي در مسير حركت به جاده آسفالت بهبهان به سد مارون در محل تنگ بستانك، رسيد، داخل خودرو سازماني هدف قرار گرفت و بعد هم شكارچيان از پيكر او عكس گرفتند، آن را منتشر كردند و حتي در صفحات مجازي خود هم از آن نوشتند.
مسوولان دولتي حالا معتقدند كه تمام توان خود را براي دستگيري قاتلان او به كار گرفتهاند، اگرچه نسترن منصورينژاد، همسر ديدهبان گلايههايي در اين باره دارد. او طي گفتوگويي كه همزمان با مراسم چهلم همسرش با روزنامه پيام ما داشته به اين موضوع اشاره كرده است: «مظنون اصلي از اشرار است، وكلاي ساكن بهبهان ميترسند پرونده را قبول كنند. از محيطزيست ميخواهيم وكيلي براي ما بگيرد.» عبدال ديانتينسب، مديركل محيط زيست استان كهگيلويه و بويراحمد اما در حال حاضر از حضور معاون حقوقي سازمان محيط زيست به عنوان وكيل پرونده در منطقه خبر داده و به «اعتماد» ميگويد: «پرونده بهطور جدي پيگيري ميشود و تاكنون دو تن از متهمان و همچنين فردي كه با اين افراد ارتباط داشته است، دستگير شدهاند، اما نفر سوم همچنان متواري است.» او تعلل در اين زمينه را قبول ندارد و معتقد است كه همه اقدامات بر اساس روال قانوني در حال انجام است.«پرونده در حال حاضر در بازپرسي دادگستري بهبهان و نزد بازپرس ويژه قتل است. زماني كه نفر دوم دستگير نشده بود، نفر اول در اعترافات خود اعلام كرد كه نفر دوم قاتل است. نفر دوم هم كه دستگير شد، ادعا كرد كه نفر سوم قاتل است. حالا اينكه قاتل اصلي كدام است بايد در دادگاه و توسط قاضي مشخص شود. بهطور كلي تا نفر سوم دستگير نشود راي براي پرونده صادر نميشود و رويه قضايي آن بايد تكميل شود. پرونده به صورت ويژه پيگيري ميشود، اما شهادت هدايتالله ديدهبان با جنگ 12 روزه همزمان شد و فراجا بيشتر به سمت جنگ رفت ولي در حال حاضر يك تيم در حال پيگيري ماجراست.»
آنچه گذشت؟
درست يك روز پس از قتل ديدهبان سيد وحيد موسويان، دادستان مركز استان كهگيلويه و بويراحمد از هماهنگيهاي لازم با دادستانهاي اهواز، گچساران، دهدشت و بهبهان براي شناسايي عاملان قاتل هدايتالله ديدهبان محيطبان خبر داد. سردار رستگار، فرمانده يگان حفاظت سازمان محيطزيست هم با بيان اينكه متخلفان متواري شدهاند، گفت كه عوامل انتظامي با جديت تمام پيگير حادثه هستند. 15 خرداد، سرهنگ منصور سيلاوي، فرمانده انتظامي شهرستان بهبهان از شناسايي و دستگيري يكي از متهمان به قتل محيطبان منطقه حفاظت شده خاييز خبر داد و گفت: «ماموران پليس با انجام روشهاي نوين كشف جرم موفق به شناسايي قاتل محيطبان شدند كه پس از هماهنگي با مرجع قضايي در يك عمليات ضربتي و كاملا غافلگيرانه او را در استان همجوار دستگير كردند.» اسلحه و تجهيزات شهيد ديدهبان كه توسط متخلفان برده شده بود، در محل اختفاي قاتل كشف شد و تلاش براي دستگيري ساير متهمان پرونده ادامه پيدا كرد. عبدال ديانتينسب، مديركل حفاظت محيط زيست استان همان زمان اعلام كرد كه با دستور قاطع مراجع قضايي، تاكيد شوراي تامين دو استان كهگيلويه و بويراحمد و خوزستان، يكي از مظنونين اصلي در مخفيگاهش شناسايي و دستگير شده است: «مردم مطمئن باشند تا دستگيري كامل افراد مظنون متواري شده و روشن شدن تمام ابعاد و زواياي قضيه و به مجازات رسيدن عامل و عاملان اين جنايات از طريق مراجع قضايي پيگير موضوع خواهيم بود.»
سيد محمدرضا مواليزاده، استاندار خوزستان هم شهادت محيطبان هدايتالله ديدهبان را كه در حين انجام وظيفه مقدس حفاظت از طبيعت بكر منطقه حفاظت شده خاييز توسط شكارچيان غيرمجاز هدف قرار گرفته بود، تسليت گفت. او همچنين گفت كه اين حادثه تلخ قلب همه دوستداران محيطزيست و مردم غيور خوزستان را به درد آورده است. مواليزاده روز شنبه ۱۷ خرداد ماه در نشست با جمعي از محيطبانان استان كه به مناسبت گراميداشت هفته محيطزيست برگزار شد، براي همدلي و همراهي با محيطبانان استان، لباس محيطباني پوشيد و بعد هم به عنوان رييس شوراي تامين استان دستور داد قاتلان اين شهيد فورا دستگير شوند. او حالا به «اعتماد» ميگويد كه در اين پرونده هم ضابط و هم قوه قضاييه درگير است: «حتي حادثه تروريستي هم رخ ميدهد ممكن است فرد بعد از مثلا يكسال و طي فرآيندي دستگير شود، اما مامور قانون اگر قاتل را پيدا كند از او گذشت كه نميكند، چون پرونده دستور قضايي دارد. فرآيند قضايي البته بيشتر براي محاكمه است، اما چون قاتل، جرم علني مرتكب و موضوع ثابت هم شده است، بنابراين بازداشت طبيعي است. هر جا او را ببينند بازداشت ميشود.» مواليزاده درباره اينكه چرا رسيدگي به اين پرونده و دستگيري قاتل زمانبر شده است به عوامل مختلفي اشاره كرد از جمله اينكه احتمالا مخفيگاه فرد دور از دسترس بوده است. «اطلاعي نداريم در اين مدت پرونده وكيل داشته يا نه، اما جرم مشهود و ضد امنيتي است، قاتل امنيت منطقه را بهخطر انداخته و مامور دولت را به قتل رسانده است، بنابراين تمام دستگاهها مكلف هستند او را دستگير كنند. وكيل در زمان دفاع و بازجويي تاثيرگذار است، اما در حوزه تحقيق ابتدا بايد اين فرد بازداشت شود.» استاندار خوزستان تا به حال دستكم دو بار درباره پرونده هدايتالله ديدهبان دستوراتي داشته است از جمله همان دستوري كه در جلسه با محيطبانان داشت. او مدتي بعد هم دنبال ارسال نامه از سوي همسر مقتول، دستور ديگري را ابلاغ كرده است تا موضوع از طريق تمام كانالها پيگيري شود و قاتلان دستگير شوند.
شينا انصاري، معاون رييسجمهور و رييس سازمان حفاظت محيطزيست هم پس از اين ماجراي تلخ پيگيريهايي در اين زمينه داشت. او در مراسم خاكسپاري شهيد ديدهبان او را همكاري دلسوز، متعهد و نيرويي شايسته دانست كه با چشماني بيدار، سالها از منطقه حفاظت شده خاييز پاسداري ميكرد و گفت: «امروز منطقه خاييز با فقدان او يتيم شده است.» انصاري همچنين از تشكيل فوري يك كميته مشورتي براي حمايت از محيطبانان خبر داد تا ارتقاي امنيت محيطبانان، اصلاح قوانين حمل سلاح، تامين تجهيزات ايمني و حمايت قضايي و معيشتي آنان پرداخته شود. ۲۱ خرداد با درخواست مقام قضايي، تصوير يكي از عاملان اصلي شهادت شهيد هدايتالله ديدهبان منتشر شد و پليس از شهروندان براي شناسايي و اطلاعرساني درباره محل اختفاي فردين سياسي درخواست همكاري فوري كرد. جنگ ۱۲ روزه اما شايد تا مدتي به نتيجه رسيدن اين پرونده را به تاخير انداخت، چراكه در آن روزها تمام حواس سيستم قضايي و امنيتي كشور با اين حمله اسراييل به خاك كشور بود ولي حدود سه هفته پس از جنگ و در حالي كه مراسم چهلم هدايتالله ديدهبان هم برگزار شده است، خبرها و انتقادات در اين باره باعث شد تا دستورات ديگري در اين باره صادر شود. سردار رادان، فرمانده نيروي انتظامي كشور در روزهاي پاياني تير ماه طي دستوري به فرماندهان انتظامي دو استان كهگيلويه و بويراحمد و خوزستان خواستار پيگيري ويژه در اين مورد را خواستار شد. در روز جمعه ۲۷ تير ۱۴۰۴، جلسهاي با حضور مقامات امنيتي و انتظامي مرتبط، در شهرستان بهبهان برگزار شد كه در آن، ضمن بررسي اقدامات انجام شده، افزايش تلاشها براي دستگيري نفر سوم متواري مورد تاكيد قرار گرفت. با وجود اين پيگيريها همچنان انتقادات نسبت به تعلل درباره دستگيري قاتل اصلي هدايتالله ديدهبان پابرجاست، آن هم در شرايطي كه بسياري فعالان محيط زيست منطقه و همچنين وكلا نسبت به اين موضوع نگرانيهايي دارند. آنطور كه يكي از همين افراد به «اعتماد» ميگويد: متهم جزو اشرار بهبهان است، بنابراين وكلاي شهر قدم جلو نميگذارند، آن هم در شرايطي كه حقوق محيطباني كفاف هزينه وكيل را هم نميدهد. نسترن منصورينژاد، همسر مقتول هم از سازمان محيط زيست انتظار دارد كه براي خانواده وكيل بگيرد، اگرچه ميداند اداره محيطزيست بهبهان وكيل خودش را براي اين پرونده گرفته است، اما ميگويد؛ خانواده هم نياز به وكيل دارند.
قصد قبلي متهم براي قتل ديدهبان
قاتل متواري هدايتالله ديدهبان پيش از اين هم سابقه درگيري و حتي قصد قتل او را داشته و اين موضوع در نامه رييس اداره حفاظت محيطزيست كهگيلويه و بويراحمد خطاب به دادستان عمومي و انقلاب بهبهان آمده است: «قاتل متواري شده محيطبان شهيد هدايتالله ديدهبان در مورخه ۱1/۱۱/۱403 در منطقه حفاظت شده خاييز حوزه دامنه تنگه بيستم ساعت 16:45 آقاي … به همراه فرد متخلف ديگر به نام … فرزند ولي قصد ترور و شهيد كردن محيطبان هدايتالله ديدهبان را داشته بهطوري كه از فاصله پنج متري سه گلوله به سمت شهيد هدايتالله و بيش از ۱۱ بار به سمت ديگر محيطبانان تيراندازي كرده كه اين گزارش جرم در دادسراي عمومي و انقلاب به شماره پرونده … ثبت گرديده و مشخص نميباشد سرنوشت اين پرونده به كجا رسيده و چرا … بابت اين شروع به قتل مسلحانه با قرار تامين بازداشت موقت زندان نرفته و آزاد بوده است؟» در بخش ديگري از اين نامه به ساير اتهامات اين متهم از جمله آنها شروع به آدمربايي، مشاركت در آدمربايي به عنف و تعدي و تجاوز نسبت به ناموس مردم و ضرب و جرح عمدي و آدمربايي، قدرتنمايي با چاقو و سرقت اشاره شده است. متهم به قتل در سال ۱۴۰۱ به واسطه اين موارد اعلام شده، زنداني و سپس آزاد شده است. پيش از اين و البته جز آن چند باري كه قصد به شهادت رساندنش را داشتند متخلفان در غياب ديدهبان به منزلش دستبرد زده و اسلحه سازماني او را نيز ربوده بودند.
ديدهبان به روايت ديدهبان
هدايتالله ديدهبان نيروي قراردادي اداره حفاظت محيط زيست كهگيلويه و بويراحمد تنها ۵۸ سال داشت و در 20 سال گذشته دو بار از سوي شكارچيان غيرمجاز مورد سوءقصد قرار گرفته بود. مانند بسياري از محيطبانان ميدانست كه خطرناكترين چيزي كه جان محيطبانان را تهديد ميكند، شكارچي مسلح و سابقهداري است كه در بكرترين مناطق حفاظت شده بارها و بارها اقدام به شكار ميكند؛ تفنگ حمل ميكند و اصلا از قانون حرفشنوي ندارد، اما باز هم عقب نمينشست. او يكي از خاطرات خود درباره مواجهه با شكارچيان را اينطور بازگو كرده بود: «يكبار يك شكارچي را در دل كوه گرفتم و بعد از صحبت با او متوجه شدم تمامي ۹ روز گذشته را براي شكار، در كوهستان خوابيده تا بتواند ۶ كل و بز شكار كند. طي آن ۹ روز، از طريق تماس تلفني با فرزندانش، آنها را به محل شكار ميكشاند تا شكارها را براي فروش از منطقه خارج كنند. او تمام اين مدت را به صورت مخفيانه گذرانده و تنها براي استحمام، خود را به چشمه ميرسانده است.در نهايت شكارچي را به پاسگاه فرستادم و ۱ تا ۸ سال حكم زندان به او داده شد. اما اين دست شكارچيان معمولا يا تبرئه ميشوند يا دوران حبس كوتاهي را ميگذرانند و پس از آزادي، دوباره به شكار روي ميآورند. يعني شكارچياني هستند كه ۱۰ بار آنها را دستگير كردهام يا كسي را به خاطر ميآورم كه ۱۲ قبضه اسلحه از او گرفتم ولي هنوز هم ممكن است در اين اطراف پيدايش كنم.» از تجهيزات محيطباني اسلحه و شوكر داشت، اما كم پيش ميآمد از آنها استفاده كند، اگرچه به گفته خودش اجازه استفاده از اسلحهاش در شعاع ۲۰۰ كيلومتري خارج از منطقه را داشت. يكبار، شكارچي شبانه كانكس محل سكونتش را آتش زد و هنگام بيرون آمدن از آتش، به او شليك كرد. هيچ وقت آن عملياتي كه در آن يك نفر زخمي و ديگري كشته شد را از ياد نبرد، چون بهرغم اينكه مسلح نبود، به همراه ديگر همكارانش ۱۷ روز را در بازداشت گذراند. يكي از همكاران در آن زمان پنج سال و هشت ماه زنداني شد و پس از آن منع تعقيب خورد آن هم در شرايطي كه هدايتالله ديدهبان تمام آن اتفاقات را فيلم گرفته بود. لذتبخشترين لحظههاي اين شغل براي او، ديدن حيوانات و رويش بذرهايي بود كه در مناطق تحت حفاظت خود كاشته است و همانقدر كه ديدن پلنگ در منطقه و به ثمر رسيدن ۲۰ سال خدمت برايش لذت داشت؛ شكارچي متخلف خطرناك بود. گلايه داشت از قانوني كه دست شكارچي متواري را باز گذاشته، اما حرف او و همقطارانش به عنوان ماموران دولت در مورد شكارچي مورد قبول واقع نميشد. معتقد بود كه تخريب زيستگاه، چراي بيرويه دام، شكار غيرمجاز و اجراي طرحهاي توسعهاي مانند فنسكشي بزرگترين تهديدات منطقه خاييز است. ديدهبان، محيطبان نمونه استاني و كشوري و مسوول منطقه حفاظت شده خاييز، سال ۹۴ برنده جايزه يحيي شد. اين جايزه براي يادبود محيطبان يحيي شاهكوهمحلي، همه ساله از طرف سازمان حفاظت محيطزيست به محيطبانان برجسته اهدا ميشود. يحيي شاهكوهمحلي، محيطبان استانهاي گلستان، مازندران و خراسان شمالي بود كه در سال 85 در درگيري با شكارچيان غيرمجاز در خراسان شمالي به شهادت رسيد.
به روايت نزديكان
هوشنگ ضيايي، يكي از فعالان كهنهكار عرصه محيطزيست او را آريوبرزن زمان ناميده است كه در رويارويي با دشمنان طبيعت كشور در محل «دربند پارس» كه محل نبرد و كشته شدن آريوبرزن، سردار رشيد هخامنشي، با لشكريان مهاجم اسكندر مقدوني بود، به قتل رسيد. رفاقت و همكاري آنها سابقهاي ديرينه داشت، اما آخرين فيلمهايي كه هدايتالله ديدهبان براي هوشنگ ضيايي ارسال كرد، مربوط به زايمان اولين بز در ۲۵ فروردين ۱۴۰۴، عبور يك كل از پرتگاهها و فيلمي از يك گله بز و بزغاله در تاريخ ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۴ بود كه در آن با خوشحالي گفته بود: «امسال سال خوبي بود، بزغالههاي زيادي داشتيم، بزغالهها بزرگ شدهاند و به همراه مادرشان براي خوردن آب ميآيند.» ديدهبان با هزينه شخصي خود يك دوربين عكاسي كه زوم بسيار قوي داشت، خريداري كرده بود و آن را از خود جدا نميكرد و از آنجايي كه اعتقاد داشت عملكرد دوربين عكاسي بيشتر از تفنگ است، چندين عكس هم از متخلفان گرفته و با ارايه آن به دادگاه موجب دستگيري آنها شده بود. بهمن ايزدي، ديگر فعال محيطزيست هم او را اينچنين توصيف كرده است: «هدايتالله واقعا يك معلم بود؛ بيحاشيه، بيادعا، بينياز از ستايش ديگران. خودش مينشست فكر ميكرد كه چه كند، با چه تجهيزاتي و چگونه ضعفهاي قانوني را جبران كند. يادم است حدود ۱۴ سال پيش، با هم در منطقه خاييز بوديم، «تنگه تكاب». چند روزي در ارتفاعات بوديم. ميفهميد مثلا چه ساعتي جلاب كل (پازن) و بزها در فلان ديواره ظاهر ميشوند يا كبكها كي آواز ميخوانند. انگار با آنها زندگي ميكرد، قدم ميزد، رفاقت ميكرد. حفاظت برايش رفاقت بود، عشق بود.ما فقط يك محيطبان را از دست نداديم، يك سرمايه اجتماعي بيبديل را از دست داديم، يك معلم را؛ آن هم در زماني كه قوانين ناكارآمد، همه چيز را به نابودي كشانده و ما بيش از هميشه نيازمند تعادلبخشي انسانهايي چون هدايت هستيم.»
پس از شهادت ديدهبان نه تنها خاييز يك محيطبان ارزشمند و دلسوز را از دست داد كه نسترن منصورينژاد هم براي هميشه در سوگ يار خود نشست. هدايتالله ديدهبان و همسرش در كوه عاشق هم شده بودند و پس از چهار سال و با وجود مخالفت خانواده توانسته بودند سرانجام بدون اذن پدر عقد كنند.«در كوه هم را ديديم، عاشق شديم، براي خواستگاري آمد، خانوادهام مخالفت كردند، ميگفتند شغلش پرخطر است.» ديدهبان اما از اين ماجرا بسيار خوشحال بود و به دوستانش هم گفته بود؛ نبايد نگران باشيد؛ چون با يك خانم كوهنورد كه بيشتر از من عاشق طبيعت و حياتوحش است، ازدواج كردهام. نسترن منصورينژاد البته از همان ساعتي كه شكارچي متخلف، با همسرش تماس گرفته بود، دلشوره داشت. انگار به دلش افتاد بود كه اتفاق شومي در انتظار يارش است، اگرچه هدايتالله در پاسخ به نگرانيهايش گفته بود كه نگران نباش، مثل هميشه است، ميروم و بازميگردم. هدايت رفت كه رفت و وقتي نسترن منصورينژاد از پشت خط تلفن فهميد كه همسرش به شهادت رسيده است، گوشي موبايل را انداخت و به داخل كوچه دويد.او با گذشت حدود دو ماه از ماجرا سرانجام يك روز سر گلايه را با يكي از رسانهها باز كرد و گفت كه محيطزيست براي ما وكيلي نگرفته و نيروي انتظامي ماجرا را بهطور جدي پيگيري نميكند.
سالانه بهطور ميانگين ۳ تا ۴ محيطبان به شهادت رسيدهاند
از آمار محيطباناني كه پيش از انقلاب توسط شكارچيان كشته شدهاند هيچ اطلاعي در دست نيست، اما آنطور كه در خبرهاي رسمي آمده كه از سال ۱۳۵۹ تاكنون حدود ۱۵۳ محيطبان در راه محيط زيست به شهادت رسيده و دستكم ۲۷۳ نفر جانباز شدهاند. بررسي چنين آماري نشان ميدهد كه در طول ۴۵ سال بهطور سالانه شاهد كشته شدن ۳ تا ۴ محيطبان بودهايم. هدايتالله ديدهبان آخرين محيطباني است كه به اين ليست بلندبالا اضافه شده است آن هم در شرايطي كه از ابتداي سال شاهد به شهادت رسيدن محيطبانان ديگري چون ياسر مصدق، محيطبان پارك ملي گلستان هم بوديم. ماجراي محيطبانان اما خيلي دردناك است، حتي اگر قاتلان آنها دستگير هم شوند خيلي راحت ممكن است از چنگال قانون فرار كنند. تاجمحمد باشقره، محيطبان پارك ملي گلستان كه 25 تير ماه سال 1397 در درگيري با گروهي از شكارچيان غيرمجاز در پارك ملي گلستان به شهادت رسيد، اما زماني كه مظنون به قتل او دستگير شد از خانوادهاش خواستند تا براي قصاص قاتل، بايد مراسم قسامه برگزار كنند. نوشا ميرجعفري، وكيل پرونده شهيد اين محيطبان گفته بود كه با وجود اعتراف يكي از متهمان در يكي از بازجوييها و البته انكار آن در بازپرسي و حتي اين موضوع كه رييس دادگاه همين شخص را به عنوان قاتل معرفي كرده بود، اما در راي صادره، قاضي نظر خود را به اجراي قسامه تغيير ميدهد. برومند نجفي، محيطبان ديگري بود كه در اين راه سرگذشت تلخي برايش رقم خورد. اينبار او بود كه در درگيري با شكارچيان غيرمجاز تيرش به خطا رفت و به جاي لاستيك ماشين، شكارچي كشته شد. نجفي ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ در پي اعلام گزارش حضور يك گروه شكارچي در منطقه بيستون، با همكاران خود راهي منطقه شد و طي يك درگيري «يوسف فلاحيداروندي» كشته شد. محيطبان كرمانشاهي پس از فرمان ايست و شليك تير هوايي، لاستيك ماشين را هدف قرار داد و چون سطح ماشين پايين بود، بنابراين تير به جاي لاستيك به شيشه عقب خورد و به فرد اصابت كرد. در كمتر از يكسال حكم اعدام محيطبان برومند نجفي تاييد شد و ارديبهشت ماه سال ۱۴۰۱ در همان روزهايي كه بر اساس ماده ۴۷۷ قانون آيين دادرسي كيفري، درخواست اعاده دادرسي در پرونده محيطبان كرمانشاهي پذيرفته و حكم اعدام متوقف شد پدر فرد مقتول (يوسف فلاحي) او را در مقابل دادگاه به قتل رساند. ساعت 11:44 روز ۲۲ مرداد پس از برگزاري جلسه اول رسيدگي مجدد به پرونده برومند نجفي، به محض خروج او از مجتمع قضايي كرمانشاه ابتدا يكي از نزديكان مقتول با تبر به سمت سرباز زندان كه محيطبان را همراهي ميكرد، حملهور شد و او را از ناحيه دست مجروح كرد. پدر مقتول هم كه از قبل در بيرون از محوطه دادگاه كمين كرده بود، بيرون آمد و هشت گلوله از اسلحه كلاشينكف به سمت محيطبان شليك كرد كه سه گلوله آن به «برومند نجفي» اصابت كرد و كشته شد. با گذشت شش ماه از اين اتفاق دستگاه قضايي نتوانست قاتل محيطبان برومند نجفي را پيدا كند و سرانجام در شرايطي كه خانواده اين محيطبان به شدت تحت فشار خانواده قاتل قرار گرفته بودند، مجبور شدند كه از حق خود بگذرند و رضايت دهند.
محيطبانان در ايران و جهان
سازمانهايي مانند اتحاديه جهاني حفاظت از طبيعت (IUCN) و برنامه محيطزيست سازمان ملل (UNEP) اما بارها بر لزوم تقويت پشتوانه حقوقي براي نيروهاي محيطبان تاكيد كردهاند. در برخي كشورها مانند هند، كنيا يا ايالات متحده، محيطبانان از جايگاه قانوني معادل ماموران امنيتي برخوردارند و در برابر حملات مسلحانه حمايت كامل قانوني دارند. در كنيا، حمله به يك محيطبان به مثابه حمله به نيروي پليس تلقي ميشود و مجازات سنگيني در پي دارد. اين در حالي است كه در ايران، محيطباناني كه حتي در دفاع از خود يا منابع طبيعي سلاح به كار ببرند، ممكن است با اتهامهاي قضايي مواجه شوند و سالها درگير فرآيندهاي پيچيده حقوقي باقي بمانند.در سطح بينالمللي هم وضعيت محيطبانان حساس و خطرناك است و طبق مقاله نشريه parksjournal در فاصله سالهاي ۲۰21–۲۰06، بيش از ۵۳۵/1 محيطبان كشته شدهاند كه عدد حدود ۹۶ نفر در سال را نشان ميدهد، اين آمار جهاني روشن ميكند كه محيطبانان به عنوان اولين خط دفاعي حياتوحش در بسياري كشورها با تهديدهاي جدي از سوي شكارچيان مسلح مواجه هستند. در برخي كشورها، قوانين حمايتي قويتري وجود دارد، از جمله ايالات متحده كه تا سال ۲۰۲۵، ۴۱ مورد مرگ يا قتل محيطبانان در هنگام انجام وظيفه در اين كشور اتفاق افتاده است؛ محيطبانان امريكايي مشمول حمايت قانوني معادل ماموران پليس قرار ميگيرند و مجازات قاتلان آنان نيز به شدت اعمال ميشود.
محيطبانان در ايران يكي از اصليترين حافظان طبيعت و تنوع زيستياند، اما نه تنها جانشان در ميدان حفاظت از منابع طبيعي به خطر ميافتد، بلكه در بسياري موارد نيز پشتوانه قانوني و حمايتي كافي ندارند. آمارهاي رسمي درباره شهادت محيطبانان هم ايران را به يكي از كشورهاي پرخطر براي اين افراد تبديل كرده است و در اين شرايط روند رسيدگي به پروندههاي تعرض يا قتل محيطبانان اغلب با تاخير، ابهام يا حتي تبرئه متهمان همراه بوده است.
در بسياري از مناطق حفاظت شده ايران محيطبانان علاوه بر تهديدهاي طبيعي در برابر متخلفان مسلح تقريبا بدون سلاح هستند يعني حتي اگرسلاح داشته باشند اجازه به كارگيري آن را ندارند. اگر استفاده نكنند، كشته يا زخمي ميشوند و اگر مجبور به استفاده شوند هم ممكن است به سرنوشت برومند نجفي يا ديگر محيطباناني كه حكم اعدام گرفتند، دچار شوند. آنها به علت ضعف قانون درباره نحوه به كارگيري اسلحه اولويتشان خلع سلاح متخلف است در حالي كه شكارچي شليك ميكند و ميكشد. محيطبان ضابط قضايي است، اما آموزشهاي لازم درباره نحوه به كارگيري سلاح به او داده نميشود و تجهيزات لازم مانند دوربين روي لباس را هم در اختيار ندارد. زماني كه شكارچي متخلف توسط محيطبان در حال انجام وظيفه در كوهستان يا كوير كشته ميشود به دليل نداشتن شاهد مستقيم به دردسر قضايي دچار ميشود در حالي كه انتظار ميرود قانون در برابر اعمال قانون بايد از سمت قانون حمايت شود. قانون فعلي درباره بهكارگيري سلاح تنها زماني به ماموران يگانهاي حفاظت محيط زيست اجازه استفاده از سلاح را ميدهد كه به سوي آنها شليك شود؛ شليكي كه احتمالا اجازه شليك بعدي را نخواهد داد و به قيمت جان محيطبانان تمام ميشود. سالهاست كه فعالان محيط زيست نسبت به نبود چنين امكان و حمايتهايي براي محيطبانان سخن گفتهاند و انتقاد كردهاند، نتيجه اما براي محيطبانان هيچ است و قانون درباره آن همچنان اصلاح نشده است.