• 1404 شنبه 18 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6112 -
  • 1404 شنبه 18 مرداد

آسيب‌شناسي دروني اكوسيستم اقتصاد ديجيتال ايران

از كپي‌برداري تا نمايش‌زدگي

نويد ايران‌بهار

توسعه روزافزون اقتصاد ديجيتال در ايران، با وجود همه فراز و نشيب‌ها، نويدبخش آينده‌اي روشن است. اين اكوسيستم، از دل مشكلات اقتصادي و اجتماعي، جرياني پويا و پرانرژي را پديد آورد كه توانست اميد به نوآوري و ايجاد ارزش را زنده نگه دارد. با اين حال، در كنار چالش‌هاي بزرگ و پررنگي كه از سوي عوامل بيروني بر اين اكوسيستم تحميل مي‌شود، مانند تحريم‌ها، نوسانات نرخ ارز، انحصارهاي دولتي، زيرساخت‌هاي ضعيف، فيلترينگ و عدم شفافيت رگولاتوري، زخم‌هاي ديگري نيز در درون اين اكوسيستم سرباز كرده است. اين زخم‌ها كه بايد به شكل جدي به آنها پرداخته شود، ريشه در ناپختگي و كم‌تجربگي برخي دست‌اندركاران و مديران ارشد اكوسيستم اقتصاد ديجيتال دارد و اگر درمان نشود، مي‌تواند آينده اين حوزه را با خطرات جدي مواجه كند.
يكي از جدي‌ترين چالش‌هاي دروني، مهاجرت نيروهاي متخصص است كه هر روز بر دامنه آن افزوده مي‌شود. اين مهاجرت نه تنها به دليل مشكلات كلان اقتصادي و سياسي، بلكه به دليل كمبود مهارت‌هاي مديريتي و عدم وجود فرهنگ همكاري و همدلي در بخشي از اكوسيستم اقتصاد ديجيتال شدت يافته است.

بيماري‌هاي مزمن دروني 
يكي از آسيب‌هاي بزرگ در اكوسيستم ديجيتال ايران، كمبود مهارت‌هاي مديريتي و كارآفريني است. با وجود نيروهاي فني و نخبه فراوان، اكوسيستم با كمبود مديران ارشد توانمند و باتجربه روبه‌رو است. اين كمبود، منجر به تصميم‌گيري‌هاي شتاب‌زده، مديريت ضعيف منابع انساني و عدم توانايي در رهبري يك تيم براي رسيدن به اهداف بلندمدت مي‌شود. بسياري از كسب‌وكارها، به‌‌رغم ايده‌هاي جذاب، به دليل مديريت ناكارآمد، به سادگي از مسير خارج مي‌شوند. تيم‌هاي فني، اغلب بدون رهبري استراتژيك، مسير خود را گم مي‌كنند و اين فقدان استراتژي، به هرز رفتن منابع مالي و انساني منجر مي‌شود.
از سوي ديگر، نبود فرهنگ ريسك‌پذيري آگاهانه، مانع از رشد ايده‌هاي خلاقانه و جسورانه مي‌شود. اين عدم ريسك‌پذيري علاوه بر نااطميناني و بي‌ثباتي اقتصادي، نتيجه مستقيم بي‌تجربگي در اين حوزه است. بسياري از فعالان، به دليل نداشتن تجربه كافي، نمي‌توانند ريسك‌هاي يك پروژه را به درستي محاسبه كنند و به همين دليل، از ورود به حوزه‌هاي نوآورانه و پرخطر هراس دارند. آنها نمي‌توانند تفاوت بين ريسك‌هاي قابل مديريت و خطرهاي غيرقابل پيش‌بيني را تشخيص دهند. در نتيجه، به جاي نوآوري، بر كپي‌برداري مو به مو از مدل‌هاي موفق خارجي تمركز مي‌كنند و به اين ترتيب، فرصت‌هاي خلق ارزش جديد را از دست مي‌دهند.
از كپي‌برداري تا انحصار دروني
تمركز بر كپي‌برداري محض به جاي نوآوري، به يكي از شاخصه‌هاي اصلي اكوسيستم اقتصاد ديجيتال تبديل شده است. اين روند گاهي حتي محدود به مدل‌هاي خارجي نمي‌شود و در رقابت‌هاي داخلي نيز تكرار مي‌شود؛ به‌طوري كه بسياري از مديران، به جاي درك نيازهاي عميق جامعه، به راه‌اندازي كسب‌وكارهاي مشابه با رقباي داخلي بدون درك درستي از نيازهاي بازار روي مي‌آورند. اين رويكرد، در نهايت به رقابتي ناسالم و مخرب منجر مي‌شود و اكوسيستم را از توليد ارزش واقعي بازمي‌دارد. براي مثال، زماني كه يك مدل كسب‌وكاري موفق مي‌شود، بلافاصله ده‌ها كپي ديگر از آن به وجود مي‌آيند كه به جاي بزرگ كردن بازار، تنها به جنگ قيمتي و تخريب يكديگر مشغول مي‌شوند. اين وضعيت، به جاي اينكه رقابت را سازنده كند، آن را به يك نبرد تمام عيار براي بقا تبديل مي‌كند. در برخي موارد، شاهد آن هستيم كه كسب‌وكارهاي بزرگ‌تر، به جاي همكاري، با استفاده از توان مالي و نفوذ خود، به حذف رقباي كوچك‌تر مي‌پردازند و حتي به دنبال ايجاد انحصار دروني در بخش خصوصي هستند. اين رفتار، فرهنگ همكاري و شبكه‌سازي سالم را از بين برده و فضاي بي‌اعتمادي را در اكوسيستم گسترش مي‌دهد. در اين فضا، تبادل دانش و تجربه به حداقل مي‌رسد و هر كس به تنهايي در يك جزيره انحصاري تلاش مي‌كند، بدون اينكه از پتانسيل هم‌افزايي بهره ببرد.

آسيب‌هاي رفتاري و فكري 
يكي ديگر از مشكلات جدي، عجول بودن و عدم تمركز بر روش‌هاي ماندگار است. بسياري از كسب‌وكارها به دنبال موفقيت‌هاي آني و كوتاه‌مدت هستند و از سرمايه‌گذاري روي روش‌هاي پايدار و با تاثيرگذاري بيشتر غفلت مي‌كنند. آنها به جاي ساختن يك محصول يا خدمت پايدار و با كيفيت، به دنبال ارايه سريع يك نمونه اوليه و جذب سرمايه به هر قيمتي هستند. اين عجله، همراه با تصميم‌گيري‌هاي آني و با عمق بسيار كم، مي‌تواند آسيب‌هاي جبران‌ناپذيري به كسب‌وكار و كل اكوسيستم اقتصاد ديجيتال وارد كند. اين تصميمات، اغلب فاقد تحليل‌هاي علمي و آماري بوده و بر مبناي حدس و گمان و احساسات لحظه‌اي اتخاذ مي‌شوند. در كنار اينها، برخي فعالان اكوسيستم دچار دوگانگي در مواجهه با سياست‌هاي دولتي هستند. آنها گاهي به دنبال حمايت حداكثري دولتند، بدون آنكه پيامدهاي منفي آن مانند دخالت دولت در كسب‌وكارها را در نظر بگيرند و گاهي در مقابل سياست‌هاي دولتي، موضعي كاملا مخالف مي‌گيرند. اين نگاه صفر و يكي به بسياري از موضوعات، بخشي از اكوسيستم اقتصاد ديجيتال را از داشتن يك چارچوب فكري منسجم و پايدار محروم كرده است. اين دوگانگي باعث مي‌شود كه اكوسيستم نتواند صداي واحدي در مقابل سياستگذاران داشته باشد.

نمايش‌زدگي و آسيب‌هاي نيروي انساني: از رويدادهاي بي‌ثمر تا مهاجرت درون‌اكوسيستمي
شايد يكي از مخرب‌ترين آسيب‌هاي فرهنگي، نمايش‌زدگي باشد. بخشي از اكوسيستم، به جاي تمركز بر كار، نوآوري و توسعه كسب‌وكار، به حضور بيش از اندازه در رويدادها، پنل‌هاي سخنراني و استفاده از رسانه‌ها روي آورده است. اين رويكرد، منجر به ظهور مديراني شده كه مقابل دوربين نشستن را به كار در ميدان واقعي ترجيح مي‌دهند. اين ميل به ديده شدن، باعث رشد قارچ‌گونه ايونت‌ها و رويدادهايي شده كه بخش بزرگي از آنها به جاي ايجاد منفعت واقعي براي اكوسيستم اقتصاد ديجيتال، به بنگاه‌هاي پول‌ساز براي اداره‌كنندگان خود تبديل شده‌اند و هزينه‌هاي سرسام‌آور حمايت‌هاي مالي را به اكوسيستم اقتصاد ديجيتال تحميل مي‌كنند. اين پديده، اكوسيستم را از سمت عملگرايي به سوي يك نمايش كاذب سوق مي‌دهد و معيار موفقيت را از عملكرد به ميزان ديده شدن تغيير مي‌دهد. البته بايد توجه داشت كه تعداد اندكي از اين ايونت‌ها بسيار حرفه‌اي هستند و فرصت‌هاي ارزشمندي براي شبكه‌سازي، جذب سرمايه و تبادل دانش فراهم مي‌كنند و حضور آنها براي رشد اكوسيستم اقتصاد ديجيتال ضروري است. مشكل اصلي در بخش اعظمي از رويدادهايي است كه صرفا به تكرار مكررات و سخنراني‌هاي كليشه‌اي مي‌پردازند.
در نهايت، همه اين مشكلات، در حوزه منابع انساني خود را نشان مي‌دهد. عدم پختگي و عدم استفاده از تكنيك‌هاي علمي و انساني در مواجهه با نيروهاي متخصص، منجر به مهاجرت درون‌اكوسيستمي مي‌شود؛ به اين معني كه نيروها مجبور به جابه‌جايي دايمي بين شركت‌ها مي‌شوند. اين جابه‌جايي‌هاي مكرر، ثبات و رشد يكپارچه را از اكوسيستم اقتصاد سلب مي‌كند. مديران فاقد مهارت، به دليل عدم توانايي در ايجاد محيطي پويا و جذاب، نمي‌توانند نيروهاي متخصص را در شركت خود حفظ كنند و اين چرخه معيوب، در نهايت به جاي ايجاد يك جريان خلاق، به يك چرخه فرسايشي از نمايش، تصميمات لحظه‌اي و نيروي انساني بي‌ثبات تبديل مي‌شود. موارد غيرقابل پيش‌بيني‌ مانند جنگ 12 روزه اخير نيز نشان داد كه اكوسيستم اقتصاد ديجيتال ايران در مقابل بحران‌ها بسيار شكننده است و اضطراب ناشي از اين بحران‌ها مي‌تواند منجر به تصميماتي غيرمنطقي و فاقد پشتوانه علمي و مديريتي از سوي مديران كسب‌وكارها شود كه نشان‌دهنده عدم برنامه‌ريزي دقيق براي ادامه فعاليت در زمان بحران است. براي آينده‌اي روشن‌تر، اكوسيستم اقتصاد ديجيتال ايران بايد با خودآگاهي و شجاعت، به درمان اين بيماري‌هاي دروني بپردازد و براي اين كار، ابتدا بايد اين مشكلات را به رسميت بشناسد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون