• 1404 شنبه 25 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6117 -
  • 1404 شنبه 25 مرداد

مذاكرات آلاسكا؛ سياست جهاني و صلح‌سازي منطقه‌اي

مذاكرات سه‌جانبه ترامپ، علي‌اف و پاشانيان در شرايطي به نتيجه مطلوب منجر شد كه روسيه شرايط ساختاري براي ورود امريكا به حوزه منطقه‌اي قفقاز را فراهم كرد. شكل‌گيري كريدور ترامپ كه توسط شركت‌هاي امريكايي ساماندهي مي‌شود را مي‌توان در زمره نتايج مطلوب انعطاف‌پذيري روسيه در برابر امريكا و ناتو دانست.  سومين موضوع مورد بحث در مذاكرات آلاسكا مربوط به تحولات آينده جنوب غرب آسيا است. نتانياهو از سياست كنش پر شدت عليه مردم غزه و تأسيسات راهبردي ايران بهره گرفته است. عطش نتانياهو براي تداوم نسل‌كشي در غزه، تخريب منابع و تأسيسات ايراني پايان‌ناپذير است. جنگ 12‌روزه امريكا و اسراييل عليه ايران بدون حمايت مستقيم دونالد ترامپ امكانپذير نبود. در شرايط موجود، ترامپ تلاش دارد تا «نقش پليس متعادل‌كننده» را در روند بحران غزه و جنگ با ايران ايفا نمايد.  در فرآيند مذاكرات آلاسكا، «استيو ويتكاف» نماينده ويژه ترامپ در خاورميانه و جنوب غرب آسيا نيز مشاركت دارد. حضور ويتكاف در مذاكرات آلاسكا بيانگر اين واقعيت است كه آينده سياسي و امنيتي خاورميانه براي تمامي قدرت‌هاي بزرگ به ويژه امريكا، روسيه و چين از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. ترامپ تاكنون از سياست «ديپلماسي تهديد» بهره گرفته است. چنين رويكردي در اوايل آگوست با واكنش شديد مدودوف روبه‌رو شد. رويكرد روسيه بيانگر انگاره‌اي مبتني بر اقدام متقابل تخريب‌كننده براي كشورهاي اروپايي و ايالات متحده بوده است.  هر يك از سه موضوع ياد شده را مي‌توان به عنوان بخشي از ضرورت‌هاي صلح‌سازي و مديريت بحران در مرحله دوم رياست‌جمهوري دونالد ترامپ دانست. در اين دوره ترامپ تمايلي به استفاده از سازوكارهاي بوروكراتيك نشان نمي‌دهد و تلاش دارد تا حلقه محدود سياست‌گذاري را فعال نموده و نقش خود را به عنوان بازيگر موازنه‌دهنده در روند مديريت بحران‌هاي منطقه‌اي ارتقاء دهد. در فضاي موجود ديپلماسي قدرت‌هاي بزرگ و مذاكرات آلاسكا، رهبران روسيه و امريكا نسبت به الگوي شخصيتي و ضرورت‌هاي راهبردي طرف مقابل وقوف داشته و هر يك تلاش دارند تا شكل خاصي از توزيع امتيازات را براي متقاعدسازي ديگري در دستور كار قرار دهند.
1. جنگ اوكراين و مذاكرات آلاسكا
جنگ‌هاي منطقه‌اي عموما در شرايطي شكل مي‌گيرد و گسترش پيدا مي‌كند كه قدرت‌هاي بزرگ، بازيگران درگير را مورد حمايت قرار داده يا اينكه براي آنان محدوديتي را به وجود مي‌آورند. روسيه براي ايفاي نقش در سياست جهاني نيازمند ارتقاي قابليت‌هاي ژئوپليتيكي خود بوده و اين امر در شرايطي حاصل مي‌شود كه دسترسي روسيه به درياي سياه فراهم شود. درياي سياه را مي‌توان حوزه ارتباطي روسيه از طريق آبراه‌هاي دريايي به اروپا دانست. 
با توجه به نقش شبه‌جزيره كريمه براي دسترسي آسان و مناسب روسيه به آبراه‌هاي بين‌المللي، طبيعي به نظر مي‌رسد كه پوتين هيچگونه انعطافي در ارتباط با جنگ اوكراين به انجام نرساند. اصلي‌ترين ضرورت روسيه آن است كه از طريق جغرافياي سرزميني به شبه‌جزيره كريمه دسترسي داشته و زمينه بهينه‌سازي كنش ارتباطي با اروپا را فراهم سازد. روسيه به عنوان يك قدرت بزرگ جهاني كه از قرن 18 در تحولات سياسي و امنيتي اروپا نقش موثري در موازنه بحران‌هاي بين‌المللي داشته، همواره تلاش دارد تا موقعيت راهبردي خود را ارتقاء داده و براي تثبيت آن از سازوكارهاي ژئوپليتيكي و جغرافياي سياسي بهره مي‌گيرد. 
اتحاد شوروي برخلاف توافق يالتا كه در سال 1945 شكل گرفت، روندهاي معطوف به انتخابات آزاد در لهستان را تحت كنترل و مديريت خود قرار داد. در چنين شرايطي، نشانه‌هايي از بحران امنيتي در روابط اتحاد شوروي، ايالات متحده و انگليس اجتناب‌ناپذير گرديد. در شرايطي كه بحران گسترش مي‌يافت، زمينه‌ براي مذاكراتي به وجود آمد كه نشانه‌هايي از «مبادله تاكتيكي» را در دستور كار قرار مي‌داد. ايالات متحده با درخواست مولوتوف در ارتباط با آينده لهستان موافقت كرد. به همان‌گونه‌اي كه مقامات اتحاد شوروي موافقت خود را براي خروج نيروهاي نظامي از حوزه‌هاي جغرافيايي ايران ابراز داشتند.
مشابه چنين وضعيتي هم‌اكنون در روابط روسيه و امريكا شكل گرفته است. دونالد ترامپ بيش از هر رييس‌جمهور ديگر به اين موضوع واقف است كه حل و فصل نهادها و فرآيندهاي بين‌المللي بدون نقش‌يابي و مشاركت روسيه امكانپذير نخواهد بود. ضرورت‌هاي مبادله تاكتيكي در نگرش ترامپ و پوتين در 15 آگوست 2025 به معناي آن است كه سياست‌هاي امنيتي روسيه به گونه تدريجي در حال تغيير بوده و تلاش دارد تا برخي از حوزه‌هاي ژئوپليتيكي كه داراي اهميت و ارزش تاريخي مي‌باشد را در كنترل خود قرار دهد. به همين دليل است كه مبادله ژئوپليتيكي حوزه‌هاي جغرافياي سرزميني اوكراين با نقش‌يابي ترامپ در مذاكرات صلح قفقاز پيوند يافته و به اين ترتيب زمينه براي حضور مرحله‌اي امريكا در قفقاز ايجاد مي‌شود. اگرچه چنين فرآيندي زيرساخت‌هاي محاصره ژئوپليتيكي روسيه از طريق حوزه‌هاي پيراموني را به وجود مي‌آورد، اما دسترسي سرزميني به شبه جزيره كريمه مطلوبيت بيشتري براي پوتين خواهد داشت.
2. مديريت بحران منازعات خشونت‌آميز جنوب غرب آسيا
دونالد ترامپ در روند جنگ اسراييل عليه ايران به گونه همه‌جانبه از نتانياهو و برنامه امنيتي او جهت تخريب تأسيسات راهبردي و ترور فرماندهان نظامي به همراه دانشمندان هسته‌اي و موشكي حمايت به عمل آورد. چنين رويكردي به گونه اجتناب‌ناپذير، سياست‌هاي مشترك امريكا و اسراييل عليه ايران را منعكس مي‌سازد. در شرايط موجود تاريخي، نتانياهو و ترامپ تلاش دارند تا مرحله جديدي از جنگ و عمليات نظامي عليه ايران را در دستور كار قرار دهند.  منطق كنش تاكتيكي ترامپ و نتانياهو در جنگ جديد عليه ايران معطوف به تحقق اهدافي از جمله بي‌اعتبارسازي ابزارهاي قدرت موشكي و هسته‌اي ايران است كه بتواند ضريب قدرت ملي ايران را ارتقاء داده و در فرآيند «دفاع مشروع» از آن استفاده كند. تحقق اين امر در شرايطي حاصل مي‌شود كه زمينه براي «اجراي سياست تغيير رژيم ايران» به وجودآيد. هرگونه سياست تغيير رژيم بيانگر شرايطي است كه امريكا و اسراييل بدون توجه به نقش قدرت‌هاي بزرگ بتوانند عمليات پر شدت جديدي را عليه ايران ايجاد كنند.  روسيه و چين به اين موضوع واقف هستند كه اسراييل و امريكا در مرحله اول از جنگ عليه ايران با نشانه‌هايي از مقاومت و ناكامي روبه‌رو شدند. تاكتيك‌هاي اسراييل براي ايجاد وحشت در بين گروه‌هاي شهروندي و مقامات سياسي ايران به نتيجه مطلوب منجر نشد. اسراييل نه تنها مقامات سياسي ايران را تهديد به كشتن خود و خانواده آنان نمود، بلكه در بسياري از موارد از كشتارهاي خشونت‌آميز بهره گرفته و تلاش داشت تا از طريق جابه‌جايي‌هاي اجتماعي فراگير، برخي از حوزه‌هاي جغرافيايي در وضعيت ازدحام قرار گيرد.  موضوع آينده سياسي و راهبردي ايران در مذاكرات آلاسكا اجتناب‌ناپذير خواهد بود. روسيه و چين با تغيير حكومت در ايران موافقت نداشته و چنين شرايطي را به منزله ظهور آينده‌اي مبهم و پرمخاطره در حوزه‌هاي سرزميني و ژئوپليتيكي خود مي‌دانند. بر اساس چنين انگاره‌اي است كه پوتين و روسيه در مذاكرات آلاسكا تلاش خواهند داشت تا شكل جديدي از مذاكره را براي گذار ايران از فضاي خشونت و جنگ احتمالي آينده در دستور كار قرار دهند. 
نتيجه 
مذاكرات آلاسكا كه در 15 آگوست بين روساي جمهور امريكا و روسيه يعني ترامپ و پوتين شكل مي‌گيرد را مي‌توان نقطه عطف جديدي در فضاي مديريت بحران‌هاي منطقه‌اي غرب آسيا، شرق مديترانه، قفقاز و جنگ اوكراين دانست. هر يك از اين حوزه‌هاي جغرافيايي داراي نشانه‌هايي از معماي امنيتي بوده كه طبيعي است چالش‌هايي را براي كشورهاي منطقه‌اي به وجود مي‌آورد. جنگ اوكراين اصلي‌ترين دغدغه روسيه و كشورهاي اروپايي محسوب مي‌شود.  دسترسي روسيه به جغرافياي سرزميني براي اتصال به شبه جزيره كريمه، براي رهبران روسيه به عنوان بخشي از حوزه منافع حياتي محسوب مي‌شود. تجربه سال‌هاي گذشته بيانگر اين واقعيت است كه روسيه هيچگونه انعطافي در ارتباط با كنترل جغرافياي سرزميني متصل‌كننده به شبه جزيره كريمه نخواهد داشت. در چنين شرايطي، ترامپ از قابليت لازم براي متقاعدسازي كشورهاي اروپايي برخوردار بوده كه شكل جديدي از ديپلماسي صلح در اوكراين مورد حمايت قرار گيرد.  دونالد ترامپ از انگيزه‌هاي كنش ارتباطي با رويكرد مبادله برخوردار است. كتاب «هنر معامله» دونالد ترامپ بيانگر اين واقعيت است كه مي‌توان حوزه سياست و رقابت‌هاي ژئوپليتيكي را به عنوان بخشي از ضرورت‌هاي امنيتي دانست و به اين ترتيب زمينه براي مبادله سرزميني به وجود آيد. پوتين و بسياري ديگر از مقام‌هاي روسيه در سال‌هاي گذشته انگيزه خود براي حمايت از ارمنستان را كاهش داده و اين امر منجر به تغيير در موازنه قدرت منطقه‌اي به ويژه در جنگ 2022 آذربايجان عليه ارمنستان شد.  تسخير حوزه‌هاي سرزميني قره‌باغ از اين جهت اهميت دارد كه شرايط جغرافيايي براي ارتباط سرزمين اصلي آذربايجان با قره‌باغ را از طريق كريدورهاي ارتباطي امكان‌پذير مي‌سازد كه ايران و روسيه در كنترل آن نقش موثري مي‌توانند ايفا كنند. تغيير در موازنه قدرت منطقه‌اي ايران در جنوب غرب آسيا، قابليت جمهوري اسلامي براي اثرگذاري بر مذاكرات صلح آذربايجان و ارمنستان را كاهش داد. در چنين شرايطي پوتين از آمادگي لازم براي اعطاي حوزه‌هاي سرزميني قفقاز به آذربايجان به عنوان خط‌ مقدم ناتو در محيط منطقه‌اي برخوردار بوده و در نتيجه فضاي موجود، نشانه‌هايي از مبادله ژئوپليتيكي و راهبردي در روابط كشورها را به وجود مي‌آورد.  روسيه همچنين تمايلي به آغاز جنگ جديد امريكا و اسراييل عليه ايران ندارد. تحقق اين امر از طريق موازنه قدرت امكانپذير نبوده و صرفا نيازمند بهره‌گيري از سازوكارهايي است كه بر اساس ميانجيگري و ديپلماسي اهميت پيدا مي‌كند. نتايج كنفرانس آلاسكا نقش بسيار تعيين‌كننده‌اي در ارتباط با آينده سياسي منطقه قفقاز و جنوب غرب آسيا خواهد داشت. شواهد نشان مي‌دهد كه قدرت‌هاي بزرگ در ارتباط با مبادله ديپلماتيك قفقاز و اوكراين به توافق رسيده‌اند. در شرايطي كه هنوز مشخص نيست چه انگاره‌اي در تفكر راهبردي ترامپ و پوتين درباره جنگ جديد عليه ايران وجود خواهد داشت. 
استاد دانشگاه تهران

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون