• 1404 سه‌شنبه 28 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6120 -
  • 1404 سه‌شنبه 28 مرداد

« اعتماد» در گفت‌وگوي اختصاصي با نادر انتصار بررسي می‌کند

موازنه قوا در قاره سبز؟

سياست امريكا در قبال اوكراين موجب بازتعريف اولويت‌هاي امنيتي شده هر چند توان بازدارندگي اروپا منهاي واشنگتن اندك است

حديث  روشني

پس از نشست محرمانه تقريبا سه ‌ساعته دونالد ترامپ و ولاديمير پوتين در آلاسكا كه جزييات كامل آن هنوز رسانه‌اي نشده، اوكراين و متحدان اروپايي‌اش با نگاه محتاطانه‌اي نتايج اين گفت‌وگوها را دنبال مي‌كنند. پوتين از روند رايزني‌ها به شكلي عريان رضايت دارد، اما ترامپ با احتياط درباره توافق صحبت مي‌كند و بر دستيابي به صلح بدون آتش‌بس مقدماتي تاكيد دارد؛ رويكردي كه باعث نگراني رهبران اروپايي و اوكراين شده است. در ادامه اين تحولات، روز دوشنبه نشست مهمي در كاخ سفيد برگزار شد كه در جريانش ولوديمير زلنسكي، رييس‌جمهور اوكراين، با همراهي رهبران اروپايي ازجمله فردريش‌مرتس، امانوئل مكرون و كي‌ير استارمر با ترامپ ملاقات كردند تا درباره تضمين‌هاي امنيتي ادعايي واشنگتن و آينده صلح در شرق اروپا تصميم‌گيري كنند. براساس گزارش رسانه‌هاي امريكايي، اين ديدار پيش‌درآمد نشست سه‌جانبه روساي جمهور امريكا، روسيه و اوكراين در جمعه آينده است، نشستي كه ترامپ به رهبران اروپايي گفته برگزاري‌اش به موفقيت نشست روز دوشنبه مشروط خواهد بود. اين ملاقات همچنين در‌حالي برگزار شد كه مذاكرات پيشين امريكا و روسيه شامل پيشنهادهاي ترامپ براي اعطاي تضمين‌هاي امنيتي قوي به اوكراين بود؛ گزاره‌اي كه مي‌تواند پس از پايان جنگ از بروز درگيري مجدد ميان روسيه و اوكراين جلوگيري كند و با مشاركت نيروهاي غربي همراه شود. با اين حال، اوكراين هشدار داده كه اين تضمين‌ها بايد عملي و الزام‌آور باشند تا تجربه تلخ تفاهم‌نامه بوداپست در سال ۱۹۹۴ تكرار نشود؛ توافقي كه قرار بود پس از استقلال اوكراين امنيت كشور را تضمين كند اما عملا نتوانست مانع حملات روسيه شود. در همين راستا يك مقام امريكايي گفته رهبران غربي درباره تضمين‌هاي امنيتي مشابه ماده پنجم ناتو، يعني «دفاع دسته‌جمعي»، در حال گفت‌وگو هستند، سازوكاري كه انتظار مي‌رود روسيه با آن به‌شدت مخالفت كند. با اين همه، ناظران پيامدهاي احتمالي هرگونه توافق يا عدم توافق در آلاسكا را طيف وسيعي از موضوعات توصيف مي‌كنند. گروهي از تحليلگران بر اين باورند كه ترامپ احتمالا در ملاقاتش با همتاي روسي پذيرفته است كه برخي مناطق كليدي تحت كنترل روسيه، به ويژه مناطقي با اهميت راهبردي در دونباس، در ازاي ارايه تضمين‌هايي مهم به كي‌يف، همچنان دراختيار مسكو باقي بماند؛ اقدامي كه به پوتين اجازه مي‌دهد موفقيت خود را برجسته كند و اهداف جنگ را محدود به ايجاد مناطق حائل نشان دهد. در اين زمينه استيو ويتكاف فرستاده ويژه ترامپ در خاورميانه تاكيد كرده كه در آلاسكا هم ميانجي بوده و همزمان از ديدگاه اوكراين حمايت كرده‌اند و روسيه نيز در مورد مناطقي كه تحت كنترلش است، امتيازاتي ارايه كرده است. اين درحالي است كه به ادعاي گروهي از تحليلگران تضمين‌هاي امنيتي امريكا به اوكراين هنوز فاقد اهرم‌هاي عملي و الزام‌آور هستند و همچنان نمي‌توان درباره اثربخشي واقعي آنها چشم‌انداز روشني را متصور بود. همزمان نيز ولاديمير زلنسكي، رييس‌جمهور اوكراين بر اين باور است كه مسائل سرزميني تنها مي‌توانند توسط رهبران اوكراين و روسيه در يك نشست سه‌جانبه با امريكا مورد بحث قرار گيرند و تا زماني كه چنين نشستي برگزار نشود، هيچ تصميم قطعي در اين زمينه اتخاذ نخواهد شد. با اين همه اما هستند گروه‌هايي كه معتقدند در مقطع كنوني اروپا هم از نظر اقتصادي و هم نظامي در موضع ضعف به‌سر مي‌برد و پذيرش واگذاري بخشي از قلمرو اوكراين به روسيه براي رهبران اروپايي بسيار گران تمام خواهد شد، از اين رو احتمال دارد آنها به افزايش پشتيباني تسليحاتي و راهبردي از كي‌يف تحت هر شرايطي روي آورند. از طرفي زلنسكي نيز همچنان بر لزوم توقف فوري درگيري‌ها و پيشرفت سريع روي توافق نهايي تاكيد كرده و اعلام كرده كه قانون اساسي اوكراين واگذاري يا معاوضه سرزمين‌ها را ممنوع كرده است و ضمن اشاره به موفق نبودن روسيه در منطقه دونتسك طي ۱۲ سال گذشته، تاكيد كرد كه مسائل سرزميني بايد در نشست سه‌جانبه با امريكا و روسيه بررسي شوند. به اين بهانه، روزنامه اعتماد با هدف ارزيابي پيامدهاي نشست آلاسكا در عرصه‌هاي مختلف، از اروپا و امريكا و بازيگري ناتو تا متاثر شدن معادلات غرب آسيا و نيز جنوب قفقاز، با نادر انتصار، استاد بازنشسته و برجسته دانشگاه آلاباماي جنوبي و مقيم اين ايالت، گفت‌وگو كرده است.انتصار در گفت‌وگو با «اعتماد» ضمن اشاره به اينكه ترامپ احتمالا در ديدارش با پوتين پذيرفته بخش‌هايي از سرزمين‌هاي اوكراين كه تحت كنترل روسيه هستند، دراختيار مسكو باقي بماند تا پوتين بتواند اهداف جنگ را محدود به ايجاد مناطق حائل نشان دهد، همزمان بر اين باور است كه اوكراين همچنان حاضر نيست هيچ بخشي از قلمرو خود را واگذار كند، زيرا اساسا تضمين‌هاي ادعايي امريكا براي امنيت كي‌يف هنوز چارچوب مشخصي ندارند و شخص ترامپ نيز شخصيتي قابل اعتماد نيست كه بتوان به تضمين‌هايش چندان مطمئن بود.

مشروح اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد: 

 باتوجه به استراتژي‌ روسيه و توان دفاعي اوكراين، نتايج احتمالي نشست آلاسكا كه جزييات آن هنوز به روشني منتشر نشده، چه تغييرات احتمالي در استقرار نيروها، سامانه‌هاي دفاع هوايي و تهديدات نيابتي در شرق اوكراين ايجاد خواهد كرد و چگونه اين تغييرات توازن قدرت منطقه‌اي روسيه را تحت‌تاثير قرار خواهد داد؟
واقعيت اين است كه ما در مورد جزييات نشست آلاسكا هيچ اطلاعات ويژه‌اي دراختيار نداريم و تاكنون جزييات آن به‌ طور كامل و شفاف منتشر نشده است. البته نكته مهم و غيرمعمول اين نشست آن است كه هيچ جزيياتي از اين ديدار درز نكرده و هر دو رهبر (پوتين و ترامپ) عملا خبر يا اخباري را رسانه‌اي نكرده‌اند. همين مساله به‌ طور كلي نشان مي‌دهد كه احتمالا روساي جمهوري دو كشور حداقل به توافقي نسبي يا سطحي دست يافته‌اند. اگر اين روند ادامه پيدا كند، طبيعتا ترامپ و پوتين بايد بار ديگر ديدار كرده و درباره جزييات توافق گفت‌وگو كنند. اما اگر بخواهم براساس گمانه‌زني محتواي اين نشست را ارزيابي كنيم، به نظر مي‌رسد ترامپ تا حدودي رضايت داده كه بخش‌هايي از سرزمين‌هاي اوكراين كه اكنون در كنترل روسيه است، همچنان دراختيار پوتين باقي بماند. در مقابل، رييس‌جمهوري امريكا تضمين‌هايي دراختيار اوكراين قرار خواهد داد؛ هر چند كه تضمين‌هاي ترامپ چندان قابل اتكا نيست. منظور از سرزمين‌هاي تحت تسلط مسكو بيشتر همان مناطقي است كه براي پوتين اهميت راهبردي دارد و باقي ماندن آنها دراختيار روسيه به پوتين اين امكان را مي‌دهد كه اعلام كند ما در اين جنگ به اهداف خود رسيديم؛ هدف‌مان تسلط بر كل اوكراين نبود، بلكه ايجاد يك منطقه حائل بود. از سوي ديگر، ترامپ نيز مي‌تواند مدعي شود به وعده انتخاباتي خود مبني بر پايان دادن به جنگ اوكراين عمل كرده است. در مورد توازن قدرت روسيه در منطقه نيز بايد تاكيد كنم كه تصور نمي‌كنم اين نشست تغيير چشمگيري در توازن قدرت ايجاد كرده باشد. آنچه درباره شرم‌آور بودن اين نشست براي ترامپ بايد مورد توجه قرار بگيرد، ادعاي مخالفان اوست. ما واقعا نمي‌دانيم در اين ديدار چه گذشته كه بتوانيم به‌ طور قطعي قضاوت مثبت يا منفي داشته باشيم و بگوييم كدام طرف برنده يا بازنده بوده است. به ‌طور كلي، آنچه در روزنامه‌هاي امريكايي مطرح مي‌شود، بازتاب جنگ سياسي ميان احزاب و موافقان و مخالفان ترامپ است و اين جدال‌ها همچنان ادامه خواهد داشت، بنابراين نمي‌توان با قطعيت گفت پوتين برنده قاطع اين نشست بوده يا دونالد ترامپ بازنده بوده است.
    نتايج احتمالي اين نشست توازن قدرت اروپا را چگونه متاثر خواهد كرد؟
مساله اروپا كمي متفاوت است. به باور من اروپا همچنان با امريكا و شخص ترامپ در ارتباط با جنگ روسيه و اوكراين اختلافات جدي دارد. براي اروپا ساده نيست كه بپذيرد بخشي از سرزمين‌هاي اوكراين دراختيار روسيه باقي بماند. از همين رو اگر چنين فرضي درست هم باشد، بعيد مي‌دانم اروپا موافقت كند و احتمالا اقدامات ديگري انجام خواهد داد؛ ازجمله تجهيز تسليحاتي بيشتر اوكراين براي جلوگيري از پايان جنگ. هرچند اوكراين موفقيت‌هايي در ميدان نبرد داشته، اما اين موفقيت‌ها بيشتر ناشي از استفاده كي‌يف از تسليحات بومي مانند پهپادها و موشك‌هاي ميان‌برد خود اوكراين است و نه تسليحاتي كه اروپا دراختيارش قرار داده است، بنابراين تا حدي مي‌توان گفت حتي خود اوكراين هم در شرايط فعلي حاضر نيست هيچ بخشي از قلمرو خود را به روسيه واگذار كند. به اعتقاد من، اوكراين هنوز در موقعيتي قرار ندارد كه تسليم شود و اگر چنين شرايطي به وجود نيايد، بدون موافقت اوكراين اين سناريو عملي نخواهد شد؛ مگر آنكه امريكا امتيازهاي بسيار چشم‌گيري در حوزه‌هاي ديگر به اوكراين بدهد كه هنوز مشخص نيست چنين تصميمي از سوي رييس‌جمهور امريكا اتخاذ خواهد شد يا خير.
ذيل سوال بالا، تاثير نتايج نشست آلاسكا بر اتحاد فراآتلانتيكي با لحاظ كردن شكاف‌هاي حاكم را چگونه ارزيابي مي‌كنيد، آيا مي‌توان گفت درنهايت توافق پنهان واشنگتن و مسكو و اهرم‌هاي فشار ترامپ استقلال ديپلماتيك اوكراين، روابط اين بازيگر با كشورهاي همسايه و نقش ناتو در شرق اروپا را بازتعريف خواهد كرد؟
اگر نتايج اين مذاكرات افشا شود و نشان دهد كه روسيه نتوانسته به تمامي خواسته‌هايش دست يابد كه به نظر من تاكنون هم چنين بوده است و فرضا ترامپ نيز پذيرفته باشد بخشي از قلمرو اوكراين كه در تصرف روسيه است به مسكو واگذار شود، اين امر بدون شك ضربه مهمي به برنامه‌هاي ناتو در شرق اروپا و استراتژي درازمدت اين نهاد در قبال روسيه وارد خواهد كرد. البته بايد توجه داشت كه ناتو اگرچه از كشورهاي مختلف تشكيل شده، اما ستون اصلي آن از ابتداي شكل‌گيري تاكنون امريكا بوده است، نه اروپا. كشورهاي اروپايي حضور و نقش دارند، اما تعيين‌كننده نيستند، بنابراين اگر امريكا و شخص ترامپ اهداف موردنظر پوتين را محقق كند و توافقي نيز امضا شود، به اعتقاد من اين مساله تا حدي براي اروپا چالش‌برانگيز خواهد بود، چراكه اروپا اكنون نيز در موقعيتي متزلزل قرار دارد؛ هم از نظر اقتصادي و هم از نظر نظامي تضعيف شده و در مقايسه با امريكا عملا به يك بازيگر درجه‌دو در صحنه جهاني تبديل شده است. همين سردرگمي رهبران اروپايي را به‌شدت تحت فشار قرار داده است و به باور من جايگاه اروپا را به عنوان يك بازيگر اصلي جهاني، هر روز ضعيف‌تر مي‌كند. از اين منظر، من چندان روي اروپا حساب نمي‌كنم. ارزيابي نقش اروپا در عرصه‌هاي مختلف نيز اگر بر‌مبناي چنين تحليلي باشد، تحليل غلطي خواهد بود.
توافق يا عدم توافق ميان ترامپ و پوتين چه تاثيري بر جريان صادرات انرژي روسيه، تحريم‌هاي اقتصادي، قيمت‌هاي جهاني نفت و گاز و سرمايه‌گذاري‌هاي دفاعي و زيرساختي غرب در اوكراين دارد و اين تحولات چه پيامدي براي سياست اقتصادي اروپا ايجاد مي‌كند؟
واقعيت اين است كه نقش روسيه به عنوان يكي از صادركنندگان مهم انرژي، به‌ ويژه نفت و گاز، در سطح جهاني و به‌خصوص براي اروپا بسيار اهميت دارد. اگر روزي روسيه نتواند هيچ صادراتي به اروپا در حوزه انرژي داشته باشد يا حتي ميزان صادراتش به ‌طور چشم‌گيري كمتر از سطح كنوني شود اقتصاد اين كشور صدمه خواهد ديد. اما بايد به اين نكته نيز توجه داشت كه از زمان آغاز جنگ روسيه و اوكراين و اعمال تحريم‌هاي شديد اتحاديه اروپا و كشورهاي ديگر اروپايي عليه منابع انرژي روسيه، مسكو همچنان توانسته راه‌هايي پيدا كند تا صادرات انرژي خود را ادامه دهد. روسيه نه‌تنها از نظر صادرات انرژي دچار مشكل اساسي نشده، بلكه با راهكارهاي مختلف و بعضا پيچيده توانسته تحريم‌ها را دور بزند، صادرات خود را حفظ و درآمدهايش را نيز افزايش دهد، بنابراين اگر اين روند ادامه پيدا كند، حتي در صورت اعمال تحريم‌هاي بيشتر ازسوي اروپا، اقتصاد روسيه چندان متاثر نمي‌شود و مسكو مسير كنوني خود را ادامه خواهد داد. البته شرط اساسي آن است كه توافقي ميان پوتين و ترامپ حاصل شود. ما هنوز نمي‌دانيم اين تفاهم‌نامه دقيقا چه محتوايي خواهد داشت، اما اگر واقعا محقق شود، مي‌تواند به‌مثابه يك چتر نجات براي روسيه عمل كند، به همين دليل نمي‌توان در حال حاضر آينده اين وضعيت را ترسيم كرد. در مورد اروپا نيز بايد گفت كه اين قاره در حال افول است. اروپا زماني قدرت بزرگي در عرصه جهاني به شمار مي‌رفت، اما در بيست سال اخير اين روند به‌شدت نزول كرد. اين قاره كه زماني اهداف و نفوذ جهاني داشت، اكنون از نظر اقتصادي و سياسي با چالش‌هاي جدي مواجه است و قدرت پيشين خود را از دست داده است. اروپا امروز مانند كسي است كه در گوشه رينگ گير افتاده و براي رهايي از اين موقعيت به هر ابزاري متوسل مي‌شود، به همين دليل رفتار آينده اروپا قابل پيش‌بيني دقيق نيست؛ ممكن است تصميم‌هايي منطقي بگيرد و ممكن است در شرايط فشار، به اقدامات غيرمنطقي روي آورد.
 با درنظر گرفتن پيامدهاي نظامي، اقتصادي و ديپلماتيك نشست آلاسكا، سناريوهاي احتمالي بلندمدت و ميان‌مدت براي بحران اوكراين، توازن قدرت منطقه‌اي و نفوذ روسيه و امريكا در شرق اروپا را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
تا زماني كه ترامپ رييس‌جمهور است بايد درنظر داشت كه او همواره ترجيح داده سياست خارجي خود را بر پايه توافق‌هاي دوجانبه بنا كند؛ مثلا امريكا با روسيه يا امريكا با يك كشور ديگر. او علاقه‌اي به چارچوب‌هاي چندجانبه و نهادهايي كه سال‌هاست تعيين‌كننده سياست غرب درقبال ساير كشورها بوده‌اند، ندارد. به‌ طور مشخص، ترامپ، ناتو را نه به عنوان يك سازمان محوري براي شكل‌دهي سياست خارجي امريكا مي‌بيند و نه تمايلي به استفاده از آن دارد. ترجيح او اين است كه شخصا با پوتين وارد مذاكره شود و توافق مستقيم ميان دو رهبر محقق شود يا با رييس‌جمهور چين به تفاهم دوجانبه برسد، بدون آنكه ديگر بازيگران يا حتي اروپا را وارد ماجرا شوند. در همين راستا، ترامپ درقبال اروپا نيز چنين رويكردي دارد. او ترجيح مي‌دهد با هر كدام از كشورهاي اروپايي به‌صورت جداگانه مذاكره كند، نه اينكه در قالب نهادهايي همچون ناتو يا اتحاديه اروپا وارد عمل شود؛ الگويي كه پيش‌تر مرسوم بود و براساس آن امريكا، اروپا و ديگر كشورهاي غربي در چارچوبي واحد همكاري مي‌كردند. بنابراين، پاسخ به اين پرسش بايد در همين چارچوب ارزيابي شود. اينكه تا چه اندازه ترامپ حاضر خواهد بود در سياست خارجي دوجانبه خود در برابر پوتين انعطاف نشان دهد. اگر چنين انعطافي رخ دهد و قراردادي مهم ميان دو طرف منعقد و به ‌طور واقعي اجرا شود، به نظر من توازن قوا تغيير خواهد كرد و روسيه به عنوان برنده اين توافق يا دست‌كم طرفي كه در يك توافق «برد-برد» نقش محوري ايفا كرده موقعيت خود را در شرق اروپا و به‌طور كلي در سطح منطقه، در درازمدت تقويت خواهد كرد. اگر توافقي حاصل نشود طبيعتا نمي‌توان انتظار داشت در كوتاه‌مدت جنگ در اوكراين متوقف شود.
 در شرايط كنوني گروهي از ناظران سناريوهاي بدبينانه‌اي را طرح كرده و با استناد به شخصيت پيچيده و معامله‌گر ترامپ براين باورند كه رهبران روسيه و امريكا پيش از نشست آلاسكا درباره برخي موضوعات به توافق نسبي دست يافتند. از منظر آنها اجاره 99 ساله كريدور زنگزور در حياط خلوت روسيه ذيل اين سناريوي بدبينانه قابل تبيين است؟ به باور شما چنين فرضيه ادعايي قابل اعتنا است؟
اين مساله را نمي‌توان به ‌طور مطلق تاييد يا رد كرد؛ بستگي دارد از چه زاويه‌اي به موضوع نگاه كنيم، چه ايده يا ايدئولوژي داشته باشيم و نسبت به نقش روسيه چه باوري داشته باشيم. در عين حال بايد در‌نظر داشت كه قفقاز جنوبي به ‌طور سنتي حياط خلوت روسيه محسوب مي‌شد. اما در سال‌هاي اخير مسكو تا حد زيادي نفوذ خود را در اين منطقه از دست داده است؛ حتي پيش از بحث ادعايي زنگزور هم اين روند كاهش نفوذ آغاز شده بود. فارغ از آن جمهوري ارمنستان عملا روسيه را به عنوان حامي اصلي خود كنار گذاشته و به دنبال جايگزين بوده است. تاحدود زيادي الهام علي‌اف نيز چنين مسيري را پيش گرفته است. قراردادي كه امروز به نام «زنگزور» شناخته مي‌شود كه هرچند به باور من نام دقيقي نيست و عنواني است كه الهام علي‌اف چند سال پيش بر آن گذاشت و همچنان تكرار مي‌شود نمونه‌اي از همين تحولات است. فرض كنيم توافق صلحي كه ميان آذربايجان و ارمنستان با ميانجيگري ترامپ شكل گرفته، واقعا اجرايي شود؛ توافقي كه جنوب ارمنستان تحت مالكيت رسمي اين كشور باقي بماند اما براي مدت ۹۹ سال در اجاره امريكا باشد تا شركت‌هاي امريكايي در آن سرمايه‌گذاري كنند. هنوز براي قضاوت زود است كه چنين اتفاقي عملي خواهد شد يا نه. با اين حال اگر فرض كنيم واگذاري اين كريدور اجرايي شود، مي‌توان از دو منظر چنين تحولي را تبيين كرد: نخست اينكه روسيه با آگاهي از كاهش نفوذش در قفقاز جنوبي، به توافقي با ترامپ رسيده تا در ازاي عقب‌نشيني از اين منطقه، امتيازاتي در اوكراين به دست آورد. دوم اينكه پوتين اساسا حرف‌هاي ترامپ را جدي نگرفته و آن را همچون ديگر اظهارات او غيرعملي مي‌داند. در اين صورت، مسكو ممكن است براساس محاسباتش به اين نتيجه رسيده باشد كه در ازاي ورود واشنگتن به جنوب قفقاز، زياني متحمل نخواهد شد. به عبارتي بخش‌هايي از اوكراين تحت تسلط روسيه خواهد بود، ترامپ نيز تا سه سال ديگر كاخ سفيد را ترك مي‌كند و در ادامه فرصت احياي نفوذ در قفقاز دوباره فراهم مي‌شود، بنابراين هر سناريويي را مي‌توان مطرح كرد، اما نبايد در حال حاضر روي يكي از آنها متمركز شد و آن را قطعي دانست. اينكه ترامپ قراردادي امضا كرده باشد كه براساس آن پوتين پذيرفته در قفقاز جنوبي هيچ نقشي نداشته باشد و در مقابل اوكراين را دراختيار بگيرد، چندان واقع‌بينانه نيست. روسيه به اين راحتي از منطقه‌اي كه داراي اهميت ژئوپليتيك و سوق‌الجيشي است، دست نخواهد كشيد. به‌طور كلي، لازم است اين مسائل از زاويه‌اي غيرايدئولوژيك بررسي شود. اگر عده‌اي به روسيه بدبين‌اند و هيچ اعتمادي به اين بازيگر ندارند، ممكن است گمانه‌زني‌هايي را طرح كنند كه با واقعيت فاصله دارد.
 به باور شما در صورتي كه ترامپ فارغ از خواسته‌هاي اصلي اوكراين و اروپا بستر را براي صلحي اجباري هموار سازد، معادلات غرب آسيا (خاورميانه) به چه شكلي تحت تاثير كنشگري واشنگتن و مسكو قرار خواهد گرفت، از منظري ديگر عدم توافق ميان دو بازيگر و بي‌توجهي پوتين به خواسته‌هاي ادعايي ترامپ چه نتايجي را براي اين منطقه به دنبال خواهد داشت، آيا مي‌توان گفت تنش‌ها به واسطه رويارويي دو قدرت افزايش خواهد يافت؟
هر زمان كه تنش ميان يك ابرقدرت مثل امريكا و يك قدرت منطقه‌اي مانند روسيه بالا گرفته، تاثير آن فقط محدود به روابط دوجانبه نبوده است. اين تنش‌ها به ‌ويژه در خاورميانه هم بازتاب داشته‌اند، چرا‌كه روسيه همسايه ايران است و در معادلات منطقه‌اي نقش دارد.اگر توافقي ميان دو طرف حاصل نشود، احتمال تشديد تنش‌ها در غرب آسيا بيشتر خواهد شد. برعكس، اگر توافقي پايدار و دايمي شكل بگيرد، مي‌تواند به برقراري صلح در منطقه كمك كند، زيرا در چنين شرايطي دو قدرت بزرگ تصميم مي‌گيرند به هر نحوي خواه از مسير مصالحه يا حتي با توسل به زور اهداف توسعه‌طلبانه خود را دنبال كرده و نوعي صلح، چه صلح مطلوب همگان و چه صلح تحميلي، برقرار كنند. براي امريكا نيز دستيابي به تفاهم با روسيه مسير را براي اجراي برنامه‌هاي بلندمدت و سرمايه‌گذاري‌هاي كلان هموارتر خواهد كرد. در مقابل، روسيه نيز مي‌تواند تا حدي موقعيت از دست‌رفته خود در خاورميانه را بازيابي كند و تلاش كند بار ديگر به بازيگري مهم‌تر در منطقه بدل شود. با اين حال همه اين موارد در حد گمانه‌زني و سناريو باقي مانده است. حتي نشستي كه روز گذشته ميان رهبر اروپايي و دونالد ترامپ برگزار شد، از نظر من چندان دستاوردي نخواهد داشت. درواقع، ترامپ بيشتر تلاش داشت فشار اروپا را خنثي كند، چرا‌كه اروپايي‌ها از عدم دعوت رييس‌جمهور اوكراين به نشست آلاسكا با پوتين گلايه دارند. رييس‌جمهوري مي‌خواست به آنان نشان دهد كه زلنسكي و اوكراين را فراموش نكرده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون