پاس گل واقعي را چه كساني ميدهند؟
ابوالفضل نجيب
بيان واقعيتهاي غيرقابل انكار و بحرانهاي همهجانبه از سوي پزشكيان كه بر اتفاقات قابل پيشبيني و تا تهديد موجوديت جمهوري اسلامي تاكيد دارد، واكنشهاي قابل پيشبيني به همراه داشت. واكنش كيهان اگرچه قابل انتظار اما در مقايسه با اظهارات حميد رسايي غيرقابل پيشبيني و غافلگيركننده بود. حميد رسايي كه با پايينترين راي ممكن به مجلس ورود كرده در يك اظهارنظر عجيب گفته؛ پزشكيان مدام به دشمنان پاس گل ميدهد و بايد تعويض شود. صرفنظر از نفس اين اظهارنظر كه نشان از خودبزرگبيني و توهمات ويژه ايشان دارد، آنچه بيشتر جلبتوجه ميكند دايره واژگاني است كه علاوه بر لحن تحكمي، از تعمد در تنزل دادن رياست قوه مجريه و دومين مقام رسمي به قطعهاي قابل تعويض از يك دستگاه مكانيكي حكايت دارد. اين نگاه بيش از هر چيز تداعيكننده و مويد نگاه ابزاري به بالاترين مقام اجرايي كشور است. نگاهي كه حتي نازلتر از تعبير تداركاتچي براي رياستجمهوري و توهيني آشكار نه تنها به شأن رياستجمهوري كه به آراي مردم است.
آنچه اين روزها حميد رسايي و همفكران او و در بحرانيترين شرايط سياسي و اجتماعي داخلي و محاصره و تهديدهاي بالفعل و بالقوه خارجي جمهوري اسلامي دنبال و اعمال ميكنند، در خوشبينانهترين حكم همان پاس گلي را دارد كه رسايي مدعي است پزشكيان به دشمنان ايران ميدهد.
هجمه رسايي و تندروها عليه پزشكيان در شرايطي است كه همين آقايان به بهانه تهديد دشمن خارجي و شرايط جنگي عليه جمهوري اسلامي دهان منتقدان وضع موجود و آمريت و عاملان آن را بسته و هر انتقاد و اعتراض و تحليل آينده معطوف به ادامه وضع موجود را چه در داخل و در سطح مناسبات خارجي همزمان هولناك و نابودكننده ارزيابي ميكنند. معلوم نيست رويكرد يك بام و دو هوايي كه از يكسو كوچكترين انتقاد به مسببان وضع موجود را بر نميتابد و به بهانه جامعه رسانهاي را دچار انسداد نموده و همزمان خط هجمه و حذف و تهديد جاني و... بالاترين مقام اجرايي كشور را در بحرانيترين شرايط دنبال ميكنند، جز پاس گل دادن كه هيچ همكاري و همسويي خزنده و آشكار با خط سرنگوني نظام به چه چيز ميتوان تعبير كرد. كيست نداند كساني كه امروز براي مردم دايه مهربانتر از مادر شده و بابت كمبودها و گراني و بحران برق و آب و.... اشك تمساح ميريزند، خود در صف مقدم متهمان وضع موجود هستند. اين رويكرد دست پيش گرفتن و.... سالهاست به عصاي دست اين جماعت تبديل شده، حتي در شرايطي كه عملكرد و شوري دولتهاي قبله حاجات اين جماعت فغان آشپز را نيز درآورده بود. آنچه امروز اين جماعت بر سر دولت ميآورند، بيگمان اگر معادله معكوس بود و با قبله حاجات آنها ميشد، گمان نكنم اين جماعت به كمتر از دادگاه صحرايي رضايت ميدادند.