مهر و مدرسه: راهنماي والدين براي انتخابي آگاهانه و عادلانه
وريا نوروزي
آغاز سال تحصيلي، با خود دغدغه انتخاب براي والدين را به همراه دارد. ورود به مقاطع جديد، مواجهه با معلمان و همكلاسيهاي تازهنفس و محتواي آموزشي نو، همگي تركيبي از هيجان و اضطراب را در دل كودكان و خانوادهها مياندازند. انتخاب مدرسه، معلم و حتي لوازمالتحرير، كيف، كفش و لباس، با وجود تنوع فراوان، نيازمند در نظر گرفتن اولويتهايي چون توان مالي، كيفيت، علاقه دانشآموز و تشخيص درست والدين است. در اين ميان، گاه فضاي تبليغاتي و تجاريسازي آموزش، ما را از انتخاب بهينه دور ميسازد. مدارس با پسوندها، معلمان پرمخاطب در شبكههاي اجتماعي و لوازمالتحرير فانتزي، در كنار افزايش قدرت انتخاب، ممكن است خانوادهها را به سمت تصميمات احساسي و سطحي سوق بدهند. براي انتخاب آگاهانه و عادلانه براساس مباني علمي و اصول آموزشي و فارغ از تجاريسازي آموزشي توسط كاسبان آموزشي، پيشنهادهایی مطرح ميشود:
اصولي براي انتخابي بهتر:
1- انتخاب مدرسه: نزديكي به خانه و ايجاد همدلي- بورديو در كتاب سرمايه فرهنگي نزديكترين مدرسه به محل زندگي را بهترين گزينه ميداند. مزايايي چون كاهش هزينههاي رفتوآمد، قرابت فرهنگي بيشتر دانشآموزان محله، انسگيري سريعتر كودك با همكلاسيهاي آشنا و تقويت حس تعلق به جامعه محلي، از اين انتخاب پشتيباني ميكنند. البته شرايط خاصي مانند شاغل بودن مادران، چندقلويي ناهمجنس، چندفرزندي محصل يا دلايل روانشناختي قوي (مانند گريزان بودن كودك از مدرسه همجوار) استثنائاتي منطقي هستند كه ميتواند اولويت انتخاب مدرسه را تغيير بدهد. مدارس با پسوند (مانند غيردولتي) لزوما كيفيت بالاتري ندارند. برخي گزارشها (مانند گزارش يونسكو در سال 2022) نشان ميدهد اين مدارس گاه با جداسازي اجتماعي، به بازتوليد نابرابريها دامن ميزنند. مدرسه بايد نهادي براي كاهش نابرابري و ايجاد فرصتهاي برابر باشد؛ بنابراين تمركز بر رسالت واقعي مدرسه، امري حياتي است. همچنين ضروري است كه پس از انتخاب مدرسه، در صورتي كه قصد شركت فرزندمان در كلاسهاي فوقبرنامه را داريم، صرفا تحت تاثير تبليغات پرزرقوبرق آموزشگاههاي خصوصي قرار نگيريم. بسياري از اين مراكز با عناوين فريبندهاي مانند «استعداديابي تضميني»، «پرورش نابغههاي آينده» يا «آموزش مهارتهاي كليدي در ۱۰ جلسه» صرفا به جذب تجاري خانوادهها ميپردازند. براي جلوگيري از افتادن دانشآموز در دام چنين برنامههاي كممحتوايي، لازم است پيش از ثبتنام، كيفيت آموزشي موسسه را از طريق بررسي سوابق علمي مدرسان، استناد به مدارك معتبر (مانند گواهينامههاي بينالمللي يا رتبههاي رسمي) و مشورت با فارغالتحصيلان واقعي ارزيابي كنيم.
۲- انتخاب معلم: وراي شهرت مجازي- گاهي اوقات اولين گام در انتخاب، پيدا كردن معلم مناسب است. در اين گزينش، ويژگيهاي شخصيتي (صبر، مهرباني)، حرفهاي (تسلط بر روشهاي نوين تدريس) و تخصصي (دانش عميق محتوايي) از اهميت بالايي برخوردارند. اگرچه فضاي مجازي ميتواند ابزاري براي معرفي معلمان و روشهاي تدريس آنها باشد، اما انتخاب معلم صرفا بر اساس تبليغات اينترنتي يا محبوبيت در شبكههاي اجتماعي (معلم بلاگرها) ممكن است گمراهكننده بوده و ريسك بالايي را داشته باشد. اين به معناي اشتباه بودن انتخاب معلم بلاگر نيست، اما والدين بايد توجه داشته باشند كه فضاي مجازي و دنياي پرزرقوبرق آن با دنياي واقعي كلاسهاي درس با محدوديتها، تعداد دانشآموزان و چالشهاي خاص خود متفاوت است. هاوارد گاردنر واضع هوشهاي چندگانه هشدار ميدهد: «نمايشيسازي آموزش، توجه را از عمق يادگيري به سطح جذابيت معطوف ميكند.» رزومه كاري معلم، ميزان رضايتمندي دانشآموزان در ساليان گذشته، نظر مدير، كادر اجرايي و همكاران، و همچنين توانايي برقراري ارتباط با كودكان و نگرش علمي- اجتماعي معلم كه علاوه بر دانش تخصصي، بايد از هوش هيجاني بالايي برخوردار باشد و بتواند با دانشآموزان ارتباط همدلانه برقرار كند، از عوامل مهم در انتخاب معلم ميتواند باشد.
۳- انتخاب لوازمالتحرير، كيف، كفش و لباس: مسووليتپذيري در خريد
فارغ از علاقه كودكان و لزوم احترام به انتخاب آنها از سوي بزرگسالان، اما اين خريد فرصت مناسبي براي آموزش سواد مالي و مصرف آگاهانه است و بهترين زمان براي يادگيري نكات ضروري مانند: در نظر گرفتن بودجه خانواده، كيفيت دوام و كاربري، تناسب با فصل و شرايط آبوهوايي و پرهيز از چشموهمچشمي است. به عبارتي ديگر اين زمان فرصتي مناسب براي آموزش مسووليتپذيري و مديريت منابع به كودكان است.
۴- انتخاب نوشتافزار: سادگي و خلاقيت، نه تجملات - در انتخاب نوشتافزار ضرورت در نظر گرفتن پايه تحصيلي و علاقه دانشآموز، اعلام نياز بر اساس نظر معلم كلاسي و همچنين برابري كيفيت و هزينه مهم خواهد بود. بسيار مشاهده شده كه پس از خريد نوشتافزار، به دليل عدم نياز يا عدم داشتن كيفيت لازم، بدون استفاده در گوشهاي رها شدهاند. وسايل لوكس قطعا به معناي انتخابي بهتر نيستند. نكته كليدي در اينجا تفاوت كيفيت (استاندارد، دوام، ايمني) با لوكس بودن (اضافههاي تجملي غيرضروري) را بايد درك كرد و بر همين اساس بیشتر معلمان از آوردن وسايل گرانقيمت به كلاس جلوگيري ميكنند. به عنوان نمونه، انواع مداد فشاري لوكس با قيمتهاي بالا، نه تنها كمكي به بهبود دستخط دانشآموز در پايههاي اوليه نميكند، بلكه معمولا موجب بدخطي دانشآموز ميشود؛ آموزگاران پايههاي اول تا سوم، مدادهاي نرم را پيشنهاد ميكنند. مطابق با جديدترين ديدگاههاي آموزشي (مانند رويكرد «ساختگرايي») پرورش تفكر خلاق نيازمند محيطي غني با مواد اوليه ساده و قابل دستكاري است. به جاي خريد هميشگي وسايل آماده و پيچيده (مثل جعبه مدادرنگي ۷۲ رنگ)، تشويق كودكان به ساخت وسايل با مواد اوليه (كاغذ، مقوا، مواد بازيافتي) يا استفاده از بستههاي سادهتر (مثلا ۱۲ رنگ پايه) و تركيب رنگ با ديگر ابزارهاي رنگي، نهتنها خلاقيت، حل مساله و تفكر انتقادي را تقويت ميكند، بلكه وابستگي به مصرف كالاهاي تجملي را كاهش ميدهد، چون تفكر خلاقانه زماني رخ ميدهد كه فرد با چالشي دستساز درگير شود، نه با مصرف كالايي آماده. به قول ژان پياژه، روانشناس شهير كودك: «كودكان با ساختن، دانش خود را ميسازند.»
عدالت آموزشي: گامي فراتر از ظواهر- مدرسه سازماني اجتماعي است كه اولويت اصلي آن، كودكان هستند. عدالت آموزشي، دغدغه محوري علوم تربيتي است. آيا با روشهاي صرفا ظاهري، عدالت آموزشي برقرار خواهد شد؟ قطعا خير؛ اما هر گام در اين مسير، ارزشمند است. مدرسه در جلوگيري از بازتوليد نابرابري و ايجاد احساس حقارت در كودكان، نقش اساسي ايفا ميكند. نوشتافزار فانتزي، لباس برند، كيف لوكس و ساعت هوشمند ميتوانند ابزاري براي بازتوليد نابرابريهاي اجتماعي در محيط مدرسه باشند. هنگامي كه ارزش دانشآموز با ظاهر يا وسايلش سنجيده ميشود، اين روند به آموزش آسيب ميزند و بذر حسادت و بيارزشي را در دل كودكان ميكارد. به جاي اولويت دادن به امتيازات و امكانات فردي، بايد دغدغه استانداردسازي و ارتقاي كليه فضاهاي آموزشي براي همه كودكان را مطالبه كرد. اين شامل بهبود فضاهاي فيزيكي (كلاسهاي مجهز، آزمايشگاه، حياط، كتابخانه) و تجهيز مدارس به تكنولوژي آموزشي مدرن (اينترنت، تبلت، نرمافزار، واقعيت مجازي) است. هنگامي كه خود مدرسه فضايي جذاب، ايمن و غني فراهم كند، نياز به خودنمايي با وسايل شخصي كاهش يافته و ارزش ذاتي يادگيري و شكوفايي استعدادها، محور اصلي فعاليتها ميشود. به قول پائولو فريره مدرسه نبايد آينه جامعه ناعادلانه باشد، بلكه كارگاهي براي ساختن جامعهاي عادلانهتر است. انتخابهاي آگاهانه در آستانه سال تحصيلي، قدمي مهم در مسير تحقق عدالت آموزشي و تمركز بر ماهيت يادگيري است. با اولويتدهي به نيازهاي واقعي كودكان، كيفيت فرآيند آموزش و كاهش شكافهاي اجتماعي در محيط مدرسه، فضايي بسازيم كه در آن هر كودك، صرفنظر از وسايلش، فرصت شكوفايي داشته باشد. تحقق عدالت آموزشي، هر چند فرآيندي بيپايان و دشوار است، اما هر گام آگاهانه در اين مسير، ارزشمند و تاثيرگذار خواهد بود. دكتراي مطالعات برنامه درسي