«اعتماد» در گفتوگو با كارشناسان بررسي ميكند
مانور ايران در«شانگهاي»
وفايي: حمايت چين و روسيه از ايران در صورت بازگشت تحريمها در سطح ديپلماتيك باقي ميماند و تهران بايد با تعريف راهبردي نوين از اين حمايتهاي محدود استفاده كند
بهشتيپور: فعالسازي ماشه همكاريهاي ايران و چين را متوقف نميكند اما چين احتمالا با احتياط و تكيه بر امتيازهاي اقتصادي تعاملش با ايران را ادامه خواهد داد
حديث روشني
سفر مسعود پزشكيان، رييسجمهور كشورمان به «تيانجين» براي حضور در اجلاس سران سازمان همكاري شانگهاي، در مقطعي حساس و پرچالش براي سياست خارجي جمهوري اسلامي رقم خورده است؛ جايي كه همزمان با فعال شدن مكانيسم ماشه ازسوي اروپا و احتمال بازگشت تحريمهاي سازمان ملل در ميانه اكتبر ۲۰۲۵، پرسشهاي جدي درباره ظرفيت اين سازمان براي كاستن از فشارهاي غرب و تقويت جايگاه ايران در معادلات بينالمللي مطرح است. اجلاس اخير شانگهاي كه ناظران از آن به عنوان بزرگترين گردهمايي تاريخ اين سازمان ياد ميكنند، نه تنها صحنه رونمايي شي جينپينگ، رهبر چين، از چشمانداز نظم نوين جهاني بود، بلكه به گونهاي صفبندي تازهاي از قدرتهاي شرق در برابر ايالاتمتحده و متحدان غربياش را نيز آشكار كرد. در همين راستا، چين و روسيه همراه با ايران بر مقابله با رفتارهاي زورگويانه تاكيد كردند، اما در عين حال ترديدها درباره اولويت دادن اين كشورها به منافع ملي خود در بزنگاههاي حساس همچنان پابرجاست. درحالي كه چين و هند پس از اعمال تعرفههاي سنگين تجاري ازسوي دولت ترامپ به يكديگر نزديكتر شدهاند و مسكو نيز باتوجه به حاشيهسازيهاي اخير در مناسباتش با واشنگتن به واسطه حل مناقشه اوكراين، به طور ويژه زير ذرهبين تحليلگران قرار گرفته، جايگاه ايران اما در اين معادله همچنان پيچيده به نظر ميرسد. تهران از يكسو توافق راهبردي بيست و پنج ساله با چين را به عنوان يكي از ستونهاي اصلي سياست نگاه به شرق خود تعريف كرده، توافقي كه سخنگوي دستگاه ديپلماسي همچنان بر اجراي آن تاكيد دارد، اما از سوي ديگر، سايه بازگشت تحريمهاي شوراي امنيت بعد از پايان ضربالاجل سيروزه اروپا، اين همكاريها را در هالهاي از ابهام فرو برده است. در همين راستا، گروهي از تحليلگران بر اين ترديد صحه گذاشتهاند كه آيا اساسا پكن در چارچوب دكترين محافظهكارانه خود حاضر خواهد بود بهرغم فشارهاي بينالمللي، سطح روابط اقتصادي و راهبردي با تهران را حفظ كند يا ترجيح خواهد داد تعاملاتش را در سطحي محدودتر ادامه دهد. در همين حال، آقاي پزشكيان به اهميت بندر چابهار و امكان تعريف كريدور ريلي جديد با مشاركت هند، در خلال انجام سخنرانيشان در اين اجلاس، بار ديگر نگاهها را به يكي از پروژههاي مهم و نيمهتمام ايران جلب كرده؛ پروژهاي كه اگرچه ميتواند گرهگشاي مسيرهاي ترانزيتي منطقه باشد، اما تجربههاي گذشته نشان داده كه زير تيغ تحريمها، اجراي چنين طرحهايي اغلب به بنبست ميرسند. از اين رو، اين پرسش برجسته ميشود كه آيا دهلينو در شرايط احتمالي بازگشت تحريمها حاضر خواهد بود هزينه همكاري با ايران را بپردازد يا نه. با اين همه، هستند گروهي كه بر اين باورند بهطور كلي، عضويت ايران در سازمان همكاري شانگهاي و بالاخص حضور رييسجمهور كشورمان در اجلاس اخير، بيش از آنكه تضمينكننده رفع فشارهاي غرب باشد، آزموني براي سنجش واقعي ظرفيت اين سازمان در شكلدهي به معادلات جهاني و تعيين نسبتش با نظم تحت رهبري امريكا به شمار ميرود. به اين بهانه، روزنامه اعتماد با هدف بررسي ظرفيتهاي مهم و تاثيرگذار سازمان همكاري شانگهاي و تحليل اين موضوع مهم كه ايران چگونه ميتواند از اين ظرفيت در جهت تقويت رويكرد خود در نظام بينالملل، بالاخص در قبال غرب، بهرهبرداري كند، با حسن بهشتيپور، پژوهشگر مسائل بينالملل و حامد وفايي، كارشناس مسائل چين گفتوگو كرده است. وفايي در گفتوگويش با «اعتماد» ضمن تاكيد بر اهميت ابتكارات راهبردي چين در عرصه جهاني، به نقش كليدي ايران در حمايت و همكاري با اين طرحها اشاره كرده و همزمان نگاه راهبردي و بهرهبرداري از ظرفيتهاي همكاريهاي كوچك و متوسط در شرايط تحريم ميان تهران و پكن را ضروري دانسته است. بهشتيپور اما در اين گفتوگو با اشاره به توافق راهبردي ميان تهران و پكن متذكر شد اين سند بيشتر چارچوبي كلي است و پيشرفت عملي آن هنوز مشخص نيست و فعال شدن مكانيسم «اسنپبك» تاثير جدي بر همكاري ايران و چين نخواهد داشت، چراكه چين رويكرد محافظهكارانه اما پيگيرانهاي دارد.
مشروح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد:
حامد وفايي:
ابتكار «حاكميت جهاني» چين تلاشي براي مقابله با يكجانبهگرايي امريكا و بسترسازي براي همكاريهاي چندجانبه است كه ميتواند براي ايران فرصتساز باشد. حامد وفايي، كارشناس مسائل چين در پاسخ به پرسش «اعتماد» در راستاي رونمايي از ابتكار اخير شي جينپينگ، رهبر چين، در اجلاس اخير شانگهاي تشريح كرد: شي جينپينگ از چشمانداز نوين و ابتكار جديدي تحت عنوان «ابتكار حاكميت جهاني» رونمايي كردند. اين ابتكار عمل در ادامه سه ابتكار پيشين رهبر چين طرح شده كه عبارتند از: «ابتكار امنيت جهاني»، «ابتكار تمدن جهاني» و «ابتكار توسعه جهاني». موضوعي كه حائزاهميت است، حمايت كشورهاي مختلف از اين پروژهها است، بهويژه ايران و روسيه كه به عنوان شركاي مهم، از اين پروژهها حمايت كردند. به باور وفايي ابتكارات مطرح شده توسط چين عمدتا با استقبال كشورهاي ديگر روبهرو شدهاند. دليل اين حمايت، نگاه مدبرانه و غيرجانبدارانهاي است كه در تدوين اين طرحها ديده ميشود.
از اين رو، كشورهايي مانند ايران و روسيه كه تضادي با منافع سياسي و بينالمللي چين ندارند حامي اين ابتكار عمل بودهاند. وفايي در ادامه گفتوگويش با «اعتماد» از باب ارزيابي كنش اخير رهبر چين تاكيد كرد: اين موضوع را بايد در قالب يك هماوردي كلان در نظام قدرت جهاني تحليل و تعريف شود؛ جايي كه در مقابل يكجانبهگرايي و هژمونيطلبي ايالاتمتحده، چين دست به ارايه ابتكاراتي نوين زده و اميدوار است كه ساير كشورها نيز در ارتباط با اين طرحها رويكردي مثبت اتخاذ كنند. در مورد ايران، از آنجا كه اين ابتكارات از سوي عاليترين مقام حاكميتي چين مطرح شده تا جايي كه تقاطعي بين اين طرحها و منافع ملي ايران وجود نداشته باشد، حمايت و همكاري با پكن ميتواند مفيد و راهگشا باشد. در واقع، اين موضوع ميتواند بستري براي توسعه گفتمانهاي مشترك ميان دو كشور به منظور ايفاي نقش فعالتر در عرصه بينالمللي فراهم آورد. لذا ابتكار «حاكميت جهاني» كه توسط چين مطرح شده، در حقيقت مقابله با يكجانبهگرايي و ترويج چندجانبهگرايي را دنبال ميكند؛ موضوعي كه جمهوري اسلامي ايران نيز از ابتداي انقلاب تاكنون بر آن تاكيد داشته است.
به گفته اين كارشناس مسائل چين، با اين حال، نبايد فرصت را از دست داد. هماكنون كه رييسجمهور ايران در چين حضور دارد، لازم است مشاوران و تيم كارشناسي به سرعت در طراحي طرحهاي مكمل و ابتكاراتي كه بتوانند ابتكار چين را تكميل كنند، اقدام نمايند و در كوتاهترين زمان ممكن اين پيشنهادات را در بالاترين سطوح به طرف چيني ارايه دهند. لازم به ذكر است كه سه ابتكار پيشين يعني «ابتكار امنيت جهاني»، «ابتكار توسعه جهاني» و «ابتكار تمدن جهاني» همگي از لحاظ ژئوپليتيكي با منافع ملي جمهوري اسلامي ايران همپوشاني دارند و در آنها فرصتهاي قابلتوجهي براي ايفاي نقش ايران وجود دارد كه تاكنون به طور كامل از آن بهرهبرداري نشده است، بنابراين ورود فعالانه ايران به اين حوزهها و همكاري مستمر با چين، ميتواند افقهاي جديدي را پيش روي كشورمان بگشايد. اين كارشناس مسائل چين درخصوص توافق راهبردي ۲۵ ساله ميان ايران و چين و بحث تداوم اين همكاري در صورت فعال شدن «اسنپبك» به اعتماد گفت: در اين زمينه نكاتي اساسي وجود دارد كه بايد موردتوجه قرار گيرد. نخست اينكه، چين فارغ از شرايط تحريمي يا عدم تحريم، همواره سهمي مشخص براي تعامل با جمهوري اسلامي ايران تعريف كرده است. اين رويكرد پيشتر نيز در دوره فشار حداكثري دولت اول ترامپ ديده شد؛ زماني كه عليرغم تحريمهاي گسترده، مبادلات نفتي و تجاري ميان ايران و چين ادامه يافت.
به باور وفايي يكي از اظهارات برجسته رهبر چين در ديدار با مقامات ايراني اين است كه محتواي روابط تهران و پكن را ميتوان به سه بخش كوچك، متوسط و بزرگ تقسيم كرد. ايشان تاكيد دارند كه در برخي شرايط، پروژهها و همكاريهاي بزرگ ممكن است نيازمند توقف موقت باشند، اما همكاريهاي متوسط و كوچك همواره در اكثر مواقع قابليت اجرا هستند. پروژههاي كوچك اما تقريبا در همه شرايط قابل عملياتي شدن دارند.
اين كارشناس مسائل چين در ادامه گفتوگويش با «اعتماد» تصريح كرد: نكته مهم اين است كه با توجه به مقايسه ابعاد اقتصادي ايران و چين، حتي حوزههاي متوسط و كوچك نيز ميتوانند پاسخگوي بسياري از نيازهاي توسعهاي كشور ما باشند و نقش موثري در پيشبرد اهداف اقتصادي ايفا كنند. ممكن است «ماشه» و محدوديتهاي مرتبط با قوانين بينالمللي، برخي از همكاريهاي كلان و بزرگ را تحت تاثير قرار دهد و محدوديتها و فشارهاي غربي را تشديد كند، اما در حوزه همكاريهاي متوسط و كوچك، تعامل و همكاري ايران و چين همچنان ادامه خواهد داشت. اما شرط اصلي بهرهمندي از اين ظرفيتها، اتخاذ رويكردي راهبردي در تعامل با چين است؛ بهگونهاي كه با برقراري گفتوگوهاي راهبردي و تعريف فضايي مناسب براي همكاريهاي متقابل، بتوان محيطي رقابتي و برد-برد براي هر دو طرف ايجاد كرد. اين كارشناس مسائل چين در ادامه و با اشاره به همكاريهاي مبهم تهران و دهلينو در بندرچابهار گفت: اختصاص سواحل و محدوده دريايي چابهار به كشور هند، سوالات قابل تأملي را ايجاد ميكند؛ بهويژه با درنظر گرفتن مواضع هند در جنگ ۱۲ روزه، نزديكي سياسي و راهبردي اين كشور به رژيم اسراييل و همچنين روابط عميق آن با ايالاتمتحده امريكا. به باور وفايي ايران با اختصاص اين نقطه استراتژيك به هند، عملا حضور اين كشور را در نزديكي يكي از گلوگاههاي مهم راهبردي چين، يعني بندر گوآدر در پاكستان، تقويت كرده است. اين اقدام، در پازل رقابتهاي راهبردي كريدوري و رقابتهاي بينالمللي تناقضهايي را به همراه دارد؛ بهويژه باتوجه به رقابت شديد هند و چين در عرصههاي مختلف سياسي و اقتصادي. با اين حال، نبايد اين موضوع به معناي نفي همكاري با هيچيك از طرفين باشد. جمهوري اسلامي ايران ميتواند و بايد به طور همزمان با هر دو كشور تعامل داشته باشد، اما اختصاص دادن يك منطقه مهم استراتژيك در مجاورت يكي از نقاط حساس راهبردي چين به هند، محل تأمل و نيازمند بازنگري است. اين كارشناس مسائل چين در ادامه گفتوگويش با «اعتماد» خاطرنشان كرد: اگر ايران قصد دارد روابط خود را با چين در قالب پروژههاي عميق و بلندمدت توسعه دهد، لازم است نقش مشخص و معناداري در زنجيره ارزش و پروژههاي چيني تعريف كند. اختصاص اين منطقه مهم به هند ميتواند در تعارض با اين هدف راهبردي قرار گيرد؛ مگر اينكه ملاحظات و سياستهاي ديگري در دستور كار باشد كه فعلا از آنها بياطلاع هستيم.
اين تحليلگر مسائل چين در پاسخ به ديگر پرسش «اعتماد» در باب ارزيابي رويكرد چين و روسيه در قبال بازگشت تحريمهاي شوراي امنيت عليه كشورمان گفت: در شرايطي كه آقاي عراقچي و آقاي پزشكيان در چين حضور دارند، جمهوري اسلامي ايران نامهاي مشترك با چين و روسيه به شوراي امنيت سازمان ملل ارسال كرد كه البته اقدامي مثبت و سازنده بود. با اين همه طبيعي است كه هر كشور منافع خود را در اولويت قرار ميدهد، اما بايد توجه داشت كه چين و روسيه عضو برجام هستند و چارچوبهاي بينالمللي بهويژه براي چين خطوط قرمز سياست خارجي محسوب ميشود. بنابراين، ضروري است كه ايران تمام تلاش خود را به كار گيرد تا از عبور از اين خطوط قرمز پرهيز كند و هر برنامهاي كه در اين زمينه وجود دارد، با هماهنگي كامل و مشورت با كشورهايي كه مواضع نزديكتري با ايران دارند، انجام شود.
به باور وفايي واقعيت اين است كه در موضوع هستهاي، چين مواضع كشورهاي اروپايي را مورد انتقاد قرار داده و خواستار بازنگري در سياستهاي آنها شده است. پكن معتقد است اقدامات يكجانبه اروپا ممكن است مذاكرات سياسي و ديپلماتيك را از مسير خود خارج كند.
از اين رو، همكاري گستردهتر با چين ميتواند به ايران امكان ايجاد بازدارندگي در حوزههاي ژئواكونوميك و به تبع آن تقويت موضع ژئواستراتژيك كشور را بدهد. البته تحقق اين هدف مستلزم هماهنگي بيشتر و گفتوگوهاي عميقتر و راهبرديتر با پكن و برنامهريزي دقيق است. درنهايت، به نظر من، بهتر است كه ايران گام به گام و با اولويتبندي همكاري با كشورهايي كه حوزههاي منافع همسو و نزديكي با ما دارند، پيش برود تا بتواند به بهترين شكل از ظرفيتهاي موجود بهرهمند شود. اين كارشناس مسائل چين در ادامه گفتوگويش با «اعتماد» خاطرنشان كرد: با اين همه درباره احتمال حمايت چين و روسيه از ايران در صورت فعالسازي مكانيسم ماشه (اسنپبك) و بازگشت تحريمهاي بينالمللي عليه ايران، نيازمند درنظر گرفتن منافع ملي، محدوديتهاي ژئوپليتيكي و الزامات ديپلماتيك اين دو كشور هستيم: اول بحث منافع چين و محدوديتهاي آن و دوم، حمايت چين از ايران در برابر اسنپبك احتمالا به دلايل زير محدود خواهد بود: محدوديت اول اولويتهاي اقتصادي و جهاني چين است؛ با اين توضيح كه چين به شدت به ثبات بازارهاي انرژي وابسته است و هرگونه تشديد تنش در خليجفارس، مانند بستن تنگه هرمز، ميتواند عرضه نفت از كل منطقه (نه فقط ايران) را مختل كند. اين موضوع براي چين كه به كشورهاي خليجفارس مانند عربستانسعودي وابستگي زيادي دارد، يك خطر جدي است. دوم رابطه با غرب است؛ چين در روابط خود با امريكا و اروپا محتاط است و تمايل ندارد به دليل حمايت آشكار از ايران، روابط تجاري و اقتصادي خود با غرب را به خطر بيندازد. تجربه نشان داده كه چين در گذشته، حتي با وجود حق وتو در شوراي امنيت، از اعمال تحريمهاي بينالمللي عليه ايران جلوگيري نكرده است. سوم موضع بيطرفي ديپلماتيك؛ چين معمولا در مناقشات بينالمللي، به ويژه مواردي كه ارتباط مستقيم با امنيت ملي اين كشور نداشته باشد ازجمله تجاوز نظامي اسراييل به ايران يا پرونده هستهاي كشورمان، موضعي بيطرفانه اتخاذ كرده و بر راهحلهاي ديپلماتيك تاكيد دارد.
به گفته وفايي، اين رويكرد در واكنشهاي محتاطانه چين به حملات اخير اسراييل به ايران نيز مشهود بود. مساله اينجاست كه هر كشور با لحاظ كردن امنيت ملي چين ميتواند انتظار ورود پكن و نقش آفريني چين در خصوص پروندههاي امنيتي را داشته باشد، در اين خصوص توجه به مناسبات چين و پاكستان و نقشآفريني ايجابي پكن در درگيري اسلامآباد با كشور هند راهگشا خواهد بود.
اين كارشناس مسائل چين در ادامه به «اعتماد» گفت: ايران در سالهاي گذشته با توجه به ظرفيت قابلتوجه ژئوپليتيك امكان تعامل راهبردي با چين در حوزههاي مختلف را داشته كه متاسفانه هنوز محقق نشده و عدم اعتماد راهبردي دو كشور به يكديگر در اين خصوص عملا از شكلگيري چنين فرآيندي جلوگيري كرده است، بر اين اساس حمايت چين از ايران در صورت بازگشت اسنپبك احتمالا به حمايتهاي لفظي و ديپلماتيك در شوراي امنيت محدود خواهد شد، هر چند در صورت توفيق تهران در نمايش تضاد منافع پكن با واشنگتن در اين حوزه، انتظار تحركاتي چون وتوي قطعنامههاي تند عليه ايران نيز چندان دور از ذهن نباشد، اما بعيد است كه پكن درگير حمايت عملياتي يا نظامي از تهران شود، زيرا چنين امري درخصوص پروندهاي كه ارتباط مستقيم با امنيت ملي چين ندارد و ميتواند منافع اقتصادي و سياسي گستردهتر چين را به خطر بيندازد از نظر پكن قاعدتا توجيحي نخواهد داشت. وفايي در ادامه و درخصوص رويكرد روسيه نيز توضيح داد: اين كشور طبعا به دليل روابط راهبردي با ايران، به ويژه پس از جنگ اوكراين و همكاريهاي نظامي مانند تامين پهپادهاي ايراني، به عنوان متحد بالقوه ايران ديده ميشود. با اين حال، حمايت روسيه از ايران در برابر اسنپبك با محدوديتهايي مواجه است؛ محدوديتهاي ناشي از جنگ اوكراين با اين توضيح كه روسيه به دليل تحريمهاي گسترده غرب و تمركز بر جنگ اوكراين، منابع نظامي و اقتصادي محدودي براي حمايت از ايران دارد. اين كشور نميخواهد وارد تقابل مستقيم با امريكا يا اسراييل شود، زيرا اين امر ميتواند فشارهاي بيشتري بر اقتصاد و موقعيت ژئوپليتيكي آن وارد كند. دوم منافع دوگانه با اسراييل كه در اين زمينه بايد گفت روسيه روابط حساسي با اسراييل حفظ كرده و تمايل ندارد اين روابط را به دليل حمايت از ايران به خطر بيندازد. براي مثال، مسكو در درگيريهاي اخير ايران و اسراييل واكنشهاي ملايمي نشان داده و از حمايت نظامي مستقيم خودداري كرده است.
وفايي اما در پايان و درخصوص سناريوهاي محتمل خاطرنشان كرد: ميتوان چنين گفت كه دو كشور به احتمال زياد در شوراي امنيت از ايران حمايت ديپلماتيك خواهند كرد و ميزان توفيق تهران در گسترش دامنه اين حمايتها از فضاي سياسي به حوزههاي حقوقي بستگي به هماهنگي دقيق تهران و تعامل و نگاه راهبردي كشورمان به همكاري با اين بازيگران خواهد داشت. البته نكته قابلتوجه همان تقسيمبندي سهگانهاي است كه طرف چيني براي همكاري با ايران مطرح كرده و در صورت توانايي ايران در ايجاد رابطه راهبردي حقيقي با چين ميتوان بخشي از نيازهاي كشور حتي در دوران تحريمهاي سخت را در تعامل نزديك با چين برطرف نمود.
حسن بهشتيپور:
توسعه چابهار و توافق ۲۵ ساله ايران و چين تا زماني كه تحريمها و محدوديتهاي زيرساختي برطرف نشود در حد شعار باقي ميماند حسن بهشتيپور، پژوهشگر مسائل بينالملل به بهانه سفر آقاي پزشكيان به چين و در پاسخ به پرسش «اعتماد» درباره شكل جديد همكاريهاي احتمالي تهران و دهلينو در بندر چابهار متاثر از بازگشت تحريمها تشريح كرد: واقعيت آن است كه بندر چابهار با چالشهاي جدي مواجه است. مهمترين مانع نيز استمرار تحريمهاي بينالمللي عليه ايران است. تا زماني كه اين تحريمها پابرجا باشد، سرمايهگذاري خارجي به ويژه ازسوي هند با ريسك بالايي همراه خواهد بود. به باور بهشتيپور درست است كه در مقطعي دولت امريكا با اعطاي معافيتهايي اجازه ادامه فعاليتهاي هند در چابهار را صادر كرد، اما همكاري پايدار بدون رفع تحريمها عملا غيرممكن است؛ چراكه هر شركت خارجي كه قصد سرمايهگذاري در اين پروژه را داشته باشد، در معرض تحريمهاي امريكا قرار ميگيرد. اين امر به يك مانع اساسي براي توسعه چابهار بدل شده است.
اين كارشناس مسائل بينالملل در ادامه به «اعتماد» گفت: افزون بر اين، رقابت منطقهاي نيز بُعد ديگري از اين چالش است. چين با سرمايهگذاري در بندر گوادر پاكستان تلاش دارد جايگاه خود را تثبيت كند و بهطور طبيعي، اين امر جذابيت سرمايهگذاري در چابهار را براي هند كاهش ميدهد. ازسوي ديگر، پروژه اتصال ريلي چابهار به روسيه از مسير آستارا هنوز به مرحله عملياتي نرسيده و تكميل راهآهن رشت-آستارا همچنان در حد وعده باقي مانده است. به گفته بهشتيپور اين مسير قرار بود حلقهاي كليدي در كريدور شمال-جنوب باشد و امكان انتقال كالا از هند به بازارهاي منطقه را فراهم كند، بنابراين سخنان اميدبخش در اجلاسها و همايشها مشابه آنچه روساي جمهور پيشين نيز مطرح كرده بودند تا زماني كه زيرساختهاي لازم فراهم نشود و محدوديتهاي تحريمي برطرف نگردد، بيش از آنكه واقعيت عيني بيابند، در سطح شعار باقي خواهند ماند.
بهشتيپور در ادامه و در پاسخ به ديگر پرسش «اعتماد» در باب تشريح شرايط توافق راهبردي بيست و پنج ساله ميان ايران و چين گفت: درباره اين توافق يا تفاهم بايد يادآور شد كه طرف چيني اساسا تمايل داشت جزييات آن محرمانه بماند تا مشمول تحريمهاي امريكا نشود و با واشنگتن درگير نگردد. آنچه تاكنون منتشر شده نشان ميدهد سند ۲۵ ساله بيشتر يك تفاهمنامه كلي است كه چارچوب همكاريهاي راهبردي را ترسيم ميكند. اجراي واقعي اين همكاريها منوط به امضاي قراردادهاي جداگانه در حوزههايي چون انرژي، زيرساختهاي حمل و نقل، راهآهن يا انرژي خورشيدي است.
به باور اين كارشناس مسائل سياست خارجي تا امروز خبر رسمي و معتبري درباره اين قراردادهاي جزيي منتشر نشده و حتي اگر امضا شده باشد، محرمانه باقي مانده است، بنابراين نميتوان درباره ميزان پيشرفت يا تحقق عملي آن قضاوت قطعي داشت؛ سنجش واقعي تنها زماني ممكن خواهد بود كه آثار اين همكاريها در ميدان عمل و پروژههاي مشخص ديده شود.
بهشتيپور در ادامه گفتوگويش با «اعتماد» تاكيد كرد: در ارتباط با مكانيسم ماشه نيز انتظار نميرود فعالسازي آن توسط اروپاييها به طور جدي مانع همكاري ايران و چين شود. تجربه نشان داده است كه پكن در مواجهه با فشارهاي غربي، رويكرد محافظهكارانه اما پيگيرانهاي درقبال ايران اتخاذ ميكند. محتمل است در زمينههايي مانند خريد نفت، چين از ايران تخفيفهاي بيشتري طلب كند يا محدوديتهايي در مبادلات غيرنفتي اعمال گردد، اما در مجموع مسير همكاريهاي راهبردي ادامه خواهد يافت.
اين پژوهشگر مسائل بينالملل همچنين درباره اهميت اجلاسهاي مهم و هدفمند سازمان همكاري شانگهاي و رونمايي از يارگيري جديد كشورهاي جنوب جهان در مقابل ايالاتمتحده گفت: درباره صفبنديهاي شكل گرفته در اجلاس اخير شانگهاي با هدف تقابل با ايالاتمتحده نكته مهم ديگر، جايگاه اجلاس شانگهاي است. نشست اخير اين سازمان با حضور گستردهترين جمع از سران كشورهاي عضو، ناظر و شريك همكاري برگزار شد و از حيث نمادين، بزرگترين گردهمايي تاريخ اين نهاد بود.
به باور بهشتيپور اما اين اجلاس بيش از آنكه نشانه انسجام سازماني شانگهاي باشد، بيانگر گرايشهاي دوجانبه كشورها در برابر فشارهاي غرب است. نزديكي چين و هند در برابر تعرفههاي امريكا و همراهي روسيه با اين دو كشور پس از بحران اوكراين، بيشتر بازتاب تعاملات مستقل است تا تصميمات جمعي سازمان. حتي حضور كرهشمالي در اجلاس، تغييري در اين واقعيت ايجاد نميكند كه شانگهاي تاكنون اقدام موثر و هماهنگ چندجانبهاي نداشته است.
اين كارشناس مسائل بينالملل در ادامه به «اعتماد» گفت: با اين حال، اهميت اجلاس شانگهاي را نبايد ناديده گرفت. اين نشست فرصتي براي مانور سياسي كشورها فراهم ميكند و پيام نماديني از شكلگيري صفآرايي در شرق در برابر غرب به نمايش ميگذارد. حضور تركيه كشوري كه همزمان روابط نزديكي با امريكا و تعامل فعال با روسيه، چين و ايران دارد، نشان ميدهد تركيب اين سازمان متنوعتر از آن است كه بتوان آن را يكپارچه ضدغربي دانست، بنابراين هر چند شانگهاي نميتواند به طور مستقيم رويكرد غرب در قبال ايران را تغيير دهد، اما ظرفيت آن را دارد كه به عنوان يك بستر نمادين و ديپلماتيك، موقعيت ايران را در تعاملات منطقهاي و بينالمللي تقويت كند.