وقتي از پلههاي پرواز پايين ميآييم و وارد ماهشهر ميشويم، هنوز صبح زود است و هُرم گرما اذيتمان نميكند. فكر ميكنيم در نيمه شهريور، گرما از ماهشهر خداحافظي كرده است. اما هرچه ساعت از شش صبح ميگذرد، هُرم گرما رفتهرفته شديدتر ميشود و ميفهميم كه هنوز تابستان در ماهشهر برخلاف تهران جا خوش كرده است. حوالي ساعت 10 گرما بسيار آزادهدهنده شده؛ ولي كارگران پتروشيميها مثل روزهاي قبل براي سركشي در اطراف محوطه در حال انجام كار هستند. از ديد آنها شرايط نسبت به ماه مرداد بسيار بهتر است. ولي درجه هوا در آن ساعات نزديك 50 سانتي گراد است. براي همين زياد نميتوانيم در فضاي باز پتروشيمي در كنار تاسيسات فني قدم بزنيم و با مهندسان و كارگران گفتوگو كنيم. آنها نيز ترجيح ميدهند؛ زياد در گرما نگهمان ندارند تا گرما زده نشويم. بعد از بازديد تاسيسات يكي از پتروشيميهاي زيرمجموعه شستا در فاصلهاي كه به سمت ساختمان اصلي ميرويم با صدايي بلند با يكي از كارگران درباره اثرات آلودگي صوتي صحبت ميكنم. او كه ميخواست اسمش محفوظ بماند به «اعتماد» ميگويد: يكي از اثرات كار در اينجا كم شنوايي است كه همه كارگران و سركارگراني كه براي بازديد به محوطه ميآيند، بعد از چند سالي ميگيرند. اما غير از آن آلودگيهايي شيميايي هست كه ما را آزار ميدهد. وقتي هوا شرجي ميشود، بوي اوره، آمونيات و ازت از سمت مجتمع شيميايي رازي و ساير مجتمعهاي شيميايي به سمت محوطه ما ميآيد و شرايط كار را طاقتفرسا ميكند. او ميگويد: اين بوها معمولا از ظهر شدت ميگيرند و باعث آزار شديد كارگران ميشود. به گفته او بيماريهاي شايع ميان كارگران بعد از انسداد گوش، بيماريهاي كليوي است . اين موضوع را يكي از مديران ناظر پتروشيميها نيز در گفتوگو با «اعتماد» تاييد كرد. باتوجه به سختي كار در پتروشيمي در مورد ميزان حقوق كار كارگران نيز پرسيدم. كارگر محوطه ميگويد: حقوق كارگران رسمي حدود هفتاد ميليون تومان است. اما نيرويهاي قراردادي حدود بيست ميليون تومان كمتر ميگيرند. مبالغي كه در برابر سختي كار و تحمل گرماي ۵۰ تا ۶۰ درجه ماهشهر هيچ ارزشي ندارد.
از يكي از مديران ناظر حقوق آنها را هم پرسيدم او نيز ميگويد: حقوق ما 80 ميليون تومان است . البته دريافتي نيروهاي من نيز همين عدد است. تفاوت حقوق من با آنها در پاداش و ساير پرداختيهاي جانبي است.
اكنون نگاهي گذرا كنيم به برخي پتروشيميها و واحدهاي توليدي ماهشهر از زبان مديران آنها كه چه بر سر آنها آمده در اين سالهاي اخير.
فنآوران خاموش نشد
در حالي كه كشور در بهار و تابستان با خاموشيهاي گسترده مواجه بود، پتروشيميهاي مستقر در ماهشهر، از جمله پتروشيمي فنآوران، عملا با قطعي برق مواجه نشدند. برق اين مجتمعها عمدتا از پتروشيمي فجر تامين ميشود و در مواقع ضروري ژنراتورها فعال ميشد. اين پايداري انرژي باعث شد توليد بدون وقفه ادامه يابد و سهم شركت در صادرات و ارزآوري حفظ شود. طبق آمارهاي رسمي درحال حاضر پتروشيميها سالانه بين ۱۴ تا ۱۵ ميليارد دلار ارزآوري براي كشور ايجاد ميكنند و استمرار توليد در ماهشهر، از جمله فنآوران، بخشي از اين جريان را تضمين ميكند. سهمي كه فنآوران و پتروشيميهاي ديگر در اين سالها به سختي تامين كردند. در تمام سالهاي اخير نرخ گاز پتروشيمي و نرخ خوراك آنها با رشد قابل توجهي مواجه بوده است. حسين رفيقدوست، مديرعامل پتروشيمي فنآوران با اشاره به سهم 9درصدي پتروشيميها از ميزان مصرف گاز ميگويد: اين عادلانه نيست كه دولتها به دليل كسري بودجه پيوسته نرخ گاز را براي صنايع تغيير بدهند. پيامد اين تغيير نرخ و افزايش آن باعث زيان شركتهاي متانولساز شده و در واقع اين سياست به نوعي دست در جيب سهامدار بردن است. او در جمع خبرنگاراني كه به ماهشهر آمده بودند؛ تعيين نرخ خوراك پتروشيميها را نيز نقد ميكند و ميافزايد: از چند سال پيش دولتهاي مختلف سياست تعيين نرخ خوراك پتروشيميها را بر مبناي متوسط جهاني در دستور كار قرار دادند. برهمين اساس هماكنون نرخي كه مبناي خوراك پتروشيميها شده متوسط هاب اروپا، كانادا و روتردام هلند است. اين نرخها هم تحولات منطقهاي روي آنها اثر ميگذارد، در حالي كه قاعدتا نبايد اتفاق بيفتد. پس با اين شيوه نرخگذاري، پتروشيميهاي داخلي در رقابت با همتايان خود در كشورهايي مثل كويت، عمان و عربستان كه دولتهايشان گاز را بين ۳ تا ۵ سنت به پتروشيميهاي خود ميفروشند، عقب ميمانند. فنآوران يكي از زيرمجموعههاي شستاست با ظرفيت توليد يك ميليون تن متانول و 150 هزار تن اسيد استيك در سال. متانول فنآوران در سالهاي اخير به چين و هند و اسيد استيك به بازارهاي آذربايجان، عراق، ازبكستان، تركيه و سوريه ارسال ميشد. اين شركت سال گذشته ۲۳درصد حاشيه سود داشته و براي امسال هم رفيقدوست اميدوار است كه افت توليد ۱۸درصدي تيرماه ناشي از اورهال انجام و تا پايان سال جبران شود. به گفته محمدرضا سعيدي، مديرعامل شستا، زيرمجموعههاي تحت مديريتش، علاوه بر توليد و سودآوري خود را متعهد به توسعه آموزش و مهارتآموزي ميدانند و بخش قابلتوجهي از سرمايهگذاريهاي مسووليت اجتماعي را در اين حوزه متمركز كردهاند. مديرعامل فنآوران با تاييد اين موضوع به يك نكته مهم ديگر اشاره ميكند و ميگويد: نبايد پولهاي استان و شهرستان خارج از آن خرج شود؛ بلكه بايد در درون آن هزينه شود تا رشد اتفاق بيفتد.
چرا غدير بازيگر جهاني نشد؟
محدوديتهاي صادراتي و عوارض ۱۰درصدي، بسياري از توليدكنندگان پتروشيمي مانند غدير را مجبور كرد؛ بازار صادراتي خود را كنار بگذارند و تمركز را به تامين نياز صنايع داخلي معطوف كنند. اين تصميم، به معناي از دست رفتن درآمد بالقوه است. طبق دادههاي رسمي، غدير با ظرفيت سالانه ۱۲۰ هزار تن، حدود ۱۶ درصد از توليد PVC كشور را تامين ميكند و پس از پتروشيمي بندر امام در رتبه سوم بازار قرار دارد. اين جايگاه باعث شده، اين مجتمع به يك ستون اصلي در تامين محصولات پاييندستي تبديل شود. ماهانه بين ۱۰ تا ۱۱ هزار تن محصول اين شركت در بورس كالا عرضه ميشود و عمده خريداران آن، شركتهاي فعال در توليد پنجره، لولههاي پليكا، صنايع پزشكي و بستهبندي هستند. غدير در سال ۱۳۸۱ پايهگذاري و از سال ۱۳۸۸ وارد فاز توليد شد. اين پتروشيمي براي توليد pvc، سالانه حدود ۹۰ هزار تن كلر از پتروشيمي اروند و نزديك به ۷۰ هزار تن اتيلن از خط اتيلن غرب ميخرد. اين پتروشيمي آب صنعتياش را هم از پتروشيمي فجر تامين ميكند.
طبق دادههاي موجود، غدير سه گريد مختلف PVC توليد ميكند؛ گريدي براي پنجرهها و لولههاي پليكا، گريدي ديگر براي مصارف پزشكي و بستهبندي دارويي و گريد سوم براي روكش كابلهاي برق. اين تنوع باعث شده شركت بتواند بخشهاي مختلف بازار داخلي را پوشش دهد و نقش استراتژيك خود را تثبيت كند. غدير بخشي از هلدينگ تاپيكو است و درحال حاضر ماموريت اصلي آن تامين مواد اوليه با كيفيت براي بازار داخلي، پايداري زنجيره توليد و ارزشآفريني براي صنايع پاييندستي است؛ ماموريتي كه غدير را به يكي از اركان مهم توليد PVC در ايران تبديل كرده است. هرچند مديران آن از وضع موجود چندان راضي نيستند و نگران از دست دادن بازارهاي صادراتي هستند كه مدتها براي به دست آوردن آن تلاش كرده بودند. البته فقط از دست دادن بازار صادراتي تنها نگراني آنها نيست؛ نگراني ديگر آنها تامين مواد اوليه در صورت اعمال مكانيزم ماشه است .مهدي گودرزي، مدير مجتمع پتروشيمي غدير در حاشيه بازديد خبرنگاران از اين مجتمع درباره اثرات اسنپ بك به «اعتماد» ميگويد: اثر ماشه براي غدير با توجه به اينكه در بخش صادرات از قبل با محدوديتهاي شديد مواجه بوديم؛ تغيير محسوسي ايجاد نميكند. اما در بخش تامين تجهيزات، تاثير اين موضوع به مراتب جدي است. بسياري از قطعات و تجهيزات موردنياز با ارز خريداري ميشود و با فعال شدن مكانيزم ماشه، دسترسي به اين اقلام دشوار و پرهزينه خواهد بود. اين مساله ميتواند روند فعاليت واحدهاي پتروشيمي از جمله پتروشيمي غدير را با چالشهايي مواجه كند. به گفته اين فعال صنعت پتروشيمي، يكي از اصليترين نگرانيها افزايش مشكلات در واردات تجهيزات كليدي است كه مستقيم بر بهرهبرداري و استمرار توليد اثرگذار خواهد بود.
خواب طولاني ماشينسازي پارس
دوازده سال ماشينسازي پارس محكوم به خواب بود. خواب اجباري كه خروج كارگران زيادي را از آنجا رقم زد. امروز ماشينسازي پارس از خواب بيدار شده است. وقتي دليل اين خواب طولاني را متوجه ميشويد؛ غم بزرگتري شما را فرا ميگيرد كه اخراج كارگران را فراموش ميكنيد. پارس فقط به خاطر مديريت غلط خاموش شده بود. در بيش از يك دهه گذشته سالانه فقط با 10 درصد ظرفيت فعاليت كرده است. اين موضوع را مديرعامل جديد آن ميگويد. حميدرضا نوري اما ميخواهد ديگر چراغهاي پارس خاموش نشود به همين دليل به دنبال گسترش بازارهاي داخلي است؛ چه بازارهايي كه در دل شستا و چه بازارهايي كه خارج از آن است. مديرعامل جديد ماشينسازي پارس به خبرنگاراني كه درحال بازديد از اين مجموعه در دل ماهشهر هستند، ميگويد: ظرفيت توليد اسمي اينجا سالانه بالغ بر ۱۰ تا ۱۵ هزار تن است. در حال حاضر حدود ۶۰ نفر در مجموعه مشغول به كار هستند، اما اين ظرفيت وجود دارد كه با افزايش پروژهها، شمار نيروها به چند صد نفر برسد. در مقاطعي اين كارخانه تا ۵۰۰ نفر نيرو داشته است. او از قراردادهاي جديد نيز خبر ميدهد و ميافزايد: در ماههاي اخير با هدايت تاپيكو توانستيم، قراردادهايي بالغ بر دو ميليون يورو با فنآوران و همچنين پروژههايي با شركت مارون منعقد كنيم. تنها در دو ماه اخير حدود ۱۳۰۰ ميليارد تومان پتانسيل كاري ايجاد شده است. درضمن ما توانستهايم با شركتهايي مانند پتروپارس قراردادهاي ۲۴۰ ميليارد توماني منعقد كنيم و همزمان با مشتريان بيروني و دروني همكاري داشته باشيم. مديرعامل ماشينسازي پارس معتقد است، براي روشن ماندن هر روزه چراغ ماشينسازي فقط نياز به اين است كه كمي هنرمندي در حوزه تبليغات، بازاريابي و مطالعات بازار رخ دهد تا بتوان به اهداف كلان دست پيدا كرد. به گفته او اين مجموعه صد درصد سهام واقعي دارد و عملا تمام سود آن به صندوق بازنشستگي و شستا و در نهايت سازمان تامين اجتماعي بازميگردد.
صادرات با كارت اجارهاي
اگرچه مجتمعهاي پتروشيمي در ماهشهر به دليل تامين برق از نيروگاه فجر از خاموشيها در امان ماندهاند، اما واحدهاي تكميلكننده زنجيره كه از برق شهري استفاده ميكنند، همچنان بهطور مداوم با قطعي برق روبهرو هستند. اين وضعيت باعث شده فعاليت توليدي اين واحدها با چالش جدي مواجه شود و بخش بزرگي از ظرفيت عملياتي آنها بلااستفاده بماند.
يكي از مديران شركت شيميايي فرآورده قشم ميگويد: از ابتداي سال جاري تاكنون حدود ۱۸۰۰ ساعت خاموشي ثبت كردهايم؛ عددي كه نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۷۵ درصد افزايش داشته است. به گفته او شركت براي جبران خسارت خاموشي شيفتهاي كاري را تغيير داده است . اما خاموشي تنها چالش زنجيرههاي توليد در ماهشهر نيست؛ آنها در حوزه صادرات نيز با موانع متعددي مواجه هستند. يكي از اين مشكلات، صدور ديرهنگام كارتهاي بازرگاني براي مديران است؛ موضوعي كه البته صرفا به ماهشهر محدود نميشود و فعالان اقتصادي سراسر كشور با آن روبهرو هستند. با اين حال، همين چالش باعث شده در ماهشهر و بهويژه در شركت شيمي فرآورده قشم، مديران آن براي صادرات محصولات خود ناچار به استفاده از كارتهاي بازرگاني اجارهاي شوند. يكي از مديران اين شركت در گفتوگو با «اعتماد» توضيح ميدهد كه سال گذشته به دليل اينكه كارت بازرگاني براي مديرعامل شركت صادر نشد، مجبور شديم از كارت بازرگاني اجارهاي استفاده كنيم. از نگاه فعالان اقتصادي روند طولاني و پيچيده صدور كارت بازرگاني يكي از موانع توسعه صادرات است. به باور آنها وقتي فرآيند صدور يك مجوز حياتي در مسير طولاني بروكراسي گرفتار ميشود، فرصتهاي تجاري از دست ميرود و واحدهاي توليدي توان رقابت خود را در بازارهاي بينالمللي از دست ميدهند. در ميان چالشهاي مختلف، نقطه اميدواري اينكه به گفته مديران شيمي فرآورده قشم، ظرفيت بالاي تقاضا براي محصولات بستهبندي پتروشيمي وجود دارد و آنها توليدات خود را در بازار پر كشش داخلي عرضه ميكنند.
مهارت كنترل نشتي
در تمام فضاهاي صنعتي از جمله پتروشيميها يكي از نگرانيهاي عمده موضوع چالشهاي زيستمحيطي است. نگراني كه در ماهشهر هم صدق ميكند. يكي از نگرانيها در ماهشهر نگراني از نشت« كلر» است. در اين مورد «اعتماد» با يكي از مديران پتروشيميهاي ماهشهر صحبت ميكند و او ميگويد: كوچكترين نشتي كلر در واحدهاي توليدي ميتواند شرايطي ايجاد كند كه كل ماهشهر نياز به تخليه پيدا كند. به گفته او در منطقه تاكنون حدود ۱۰ درصد موارد نشتي در سطح جزيي رخ داده و هيچگاه به مرحله تخليه كامل منطقه نرسيده، چون اين موارد با تمهيدات ايمني در همان سطح پتروشيمي كنترل شدهاند.
البته طبق اظهارات او توليد كلر در اين واحدها به گونهاي طراحي شده كه هيچگونه ذخيرهسازي وسيع انجام نميشود تا توليدات بلافاصله به مصرف برسد تا از ايجاد خطرات احتمالي جلوگيري شود. او ميگويد: ما اقدامات زيستمحيطي را نيز بهطور جدي دنبال ميكنيم. درضمن فناوريهاي بهكاررفته در اين مجتمعها با هدف كاهش اثرات منفي بر محيط زيست رشد كرده است. او تاكيد ميكند: شركتها در كنار رعايت استانداردهاي زيستمحيطي موظف به اجراي برنامههاي جبراني هستند. براي نمونه برخي صنايع سالانه هزاران اصله نهال در مناطق مختلف ميكارند تا اثرات فعاليتهاي صنعتي بر محيط زيست كاهش يابد.