زندگي سياسي مهدي كروبي را ميتوان در شش دوره اصلي بررسي كرد؛ هر دوره بازتاب دهنده تحول شخصيتي، سياسي و اجتماعي اوست و نشان ميدهد كه چگونه يك روحاني و سياستورز ميتواند با پايبندي به اصول، اصلاحات و عدالت، نقشي محوري در تاريخ سياسي ايران ايفا كند.
دوره اول: ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ - روحاني مبارز عليه استبداد
كروبي از ابتداي دهه چهل به عنوان يك طلبه جوان وارد حلقه شاگردان حاج آقا روحالله در قم ميشود و از سال ۴۲ و بعد از ماجراي حمله به فيضيه و علني شدن مخالفت آيتالله خميني با شاه در زمره شاگردان انقلابي ايشان قرار ميگيرد و وارد مبارزه عليه رژيم پهلوي ميشود. تحصيل در حوزه علميه قم و ارتباط نزديك با شاگردان امام خميني، زمينهاي فراهم آورد تا او در نهضت انقلابي نقش فعال داشته باشد. بارها دستگير و زنداني شد و اين تجربه، پايه شخصيت سياسي و تعهدش به اصول را شكل داد. پايان اين دوره با آزادي وي از زندان و اوجگيري و پيروزي انقلاب ۱۳۵۷ همراه شد و كروبي از يك روحاني مبارز، به سياستورزي فعال و مجرب در نظام نوپا تبديل شد.
دوره دوم: ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷ - مدير انقلابي و حمايتگر از خانواده شهدا
پس از انقلاب، كروبي در نهادهاي نوپاي نظام حضور يافت، از جمله مسووليت در بنياد شهيد و عضويت در دورههاي اول، دوم و سوم مجلس شوراي اسلامي كه در سومين دوره به نايبرييسي مجلس رسيده و از رهبران موسوم به چپ در عرصه سياسي شد. رسيدگي به خانوادههاي شهدا و ايثارگران و نمايندگي آيتالله خميني در حج سرمايه اجتماعي بزرگي براي او فراهم كرد و در اين دوران، به ويژه پس از رحلت بنيانگذار انقلاب و كوچ هاشمي به پاستور در جايگاه رييس انقلابي مجلس چپگراي سوم بيش از هر چيز، مديري اجرايي و نزديك به امام و بيت وي نشان داد. اين دوره با تأسيس مجمع روحانيون مبارز در سال ۱۳۶۷ خاتمه يافت و او را به يك چهره سياسي مستقل تبديل كرد.
دوره سوم: ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۳ - تشكيلاتساز و اصلاحطلب ميانهرو
كروبي در اين دوره، به عنوان دبيركل مجمع روحانيون مبارز، نقش كليدي در شكلگيري جريان اصلاحات داشت. حمايت او و مجمع از انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ و فرستادن خاتمي به پاستور را بايد اوج اين دوره دانست، که حضور او را در مركز سياست تثبيت كرد. رياست مجلس ششم، دفاع از آزادي مطبوعات و تلاش براي ايجاد توازن ميان جريان اصلاحات و ساختار قدرت و حمايت از زندانيان سياسي و گروههاي مهجور اقليت در كشور از شاخصترين فعاليتهاي او در اين دوره بود.
دوره چهارم: ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ - رهبر مستقل اصلاحات و مدافع عدالت
كروبي در انتخابات رياستجمهوري ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ شركت كرد و با تأكيد بر عدالت اجتماعي، حمايت از حقوق اقليتها و مبارزه با فساد، خود را به عنوان رهبر مستقل اصلاحات معرفي كرد. در همين دوران، او مجمع روحانيون مبارز را ترك و با كمك جمعي از ياران نزديكش حزب اعتماد ملي را تأسيس كرد؛ حزبي حرفهاي و اصلاحطلب با سازماندهي مدرن و فراگير. همچنين انتشار روزنامه حرفهاي اين حزب، در بيش از هزار شماره و دفاع از گروههاي اقليت و زندانيان سياسي، از شاخصترين فعاليتهاي او بود. اعتراضات پس از انتخابات ۱۳۸۸ و مواضع شجاعانه او در دفاع از حقوق مردم، جايگاه او را به نماد اخلاق و اصلاحات تبديل كرد.
دوره پنجم: ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۴ - نماد وجدان سياسي و مدافع حقوق مردم
در طول سالهاي حصر، كروبي دسترسي به فعاليت مستقيم سياسي نداشت، اما همچنان صداي دفاع از حقوق مردم و اصلاحات اخلاقي بود. حمايت از مظلومان و گروههاي محروم، استمرار حضور در حافظه جامعه سياسي و تثبيت جايگاه اخلاقي و اجتماعي و ايستادگي بر آرمانهاي بنيانگذار و رهبر انقلاب از ويژگيهاي بارز اين دوره است. او با ايستادگي بر اصول، الگويي از وجدان سياسي براي نسلهاي آينده شد.
دوره ششم: ۱۴۰۴ تا امروز- «براي ايران» و ادامه نقشآفريني
در دوره كنوني، كروبي با محوريت «براي ايران» نقشآفريني ميكند. اگرچه قدرت اجرايي ندارد، اما همچنان به عنوان مشاور اخلاقي و سياسي فعال است. حمايت از اصول اخلاقي، عدالت اجتماعي، نسلهاي جوان و اصلاحات ميانهرو و تلاش براي كسب رضايت حداكثري جامعه، از شاخصترين رويكردهاي اوست. اين دوره نشان ميدهد كه نقشآفريني سياسي ميتواند فراتر از صحنه رسمي و قدرت اجرايي ادامه يابد.
جمعبندي و پيام تحليلي
مهدي كروبي به عنوان يك ذخيره سياسي و اجتماعي، نمونهاي از شخصيتي است كه با ايستادن در جاي درست تاريخ ميتواند تكيهگاهي براي فعالان سياسي و مردمي باشد كه خواهان اصلاحات تدريجي، كسب رضايت حداكثري، حفظ آزادي و استقلال و بازگشت به جمهوري هستند.
مسير او از مبارزه انقلابي تا اصلاحات ميانهرو و ايستادگي اخلاقي، الهامبخش نسلهاي آينده است و نشان ميدهد كه شخصيتهاي پايبند به اصول، حتي بدون قدرت اجرايي، ميتوانند نقش محوري در آينده ايران و براي ماندگاري اين سرزمين كهن ايفا كنند.