• 1404 پنج‌شنبه 3 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6147 -
  • 1404 پنج‌شنبه 3 مهر

«اعتماد» در گفت‌وگوي اختصاصي با غلامرضا كريمي بررسي مي‌كند

پيام ايران از زبان پزشكيان

نوشين   محجوب

همزمان با سفر مسعود پزشكيان، رييس‌جمهوري كشورمان به نيويورك براي شركت در هشتادمين نشست سالانه مجمع عمومي سازمان ملل، عباس عراقچي، وزير خارجه ايران به همراه تيم همراهشان روز سه‌شنبه با نمايندگان اروپايي ديدار داشتند، آن‌هم در شرايطي كه تنها چند روز تا بازگشت تحريم‌هاي سازمان ملل عليه ايران باقي مانده است. به نوشته رسانه‌ها، در جريان رايزني‌ها تهران بسان گذشته بار ديگر بر پايبندي به ديپلماسي و ابتكار عمل‌هاي سازنده تاكيد داشت اما خبرگزاري‌ها و ناظران غربي به نقل از منابع آگاه مدعي شدند كه مذاكرات نمايندگان كشورمان با قدرت‌هاي اروپايي نتايج ملموسي نداشته است. يوهان وادفول، نماينده آلمان پيش از آغاز نشست تيم ايراني با همتايان اروپايي‌اش مدعي شد كه «شانس دستيابي به راه‌حل ديپلماتيك پيش از اجرايي‌شدن تحريم‌ها اندك است.» همزمان وزارت خارجه آلمان نيز در بيانيه‌اي ادعا كرد كه «سه كشور اروپايي از ايران خواستند كه ظرف چند روز آينده، اگر نگوييم چند ساعت آينده، گام‌هاي عملي براي رفع نگراني‌هاي ديرينه پيرامون برنامه هسته‌اي خود بردارد.» همزمان خبرگزاري فرانسه نيز با انتشار گزارشي به نقل از يكي از نمايندگان آلمان ادعا كرده ايران اقدام خاصي انجام نداده است. اين اظهارنظرهاي ادعايي در حالي رسانه‌اي شد كه ايران پيش‌تر پيشنهاد داده بود در ازاي لغو كامل تحريم‌ها و رعايت تمامي خطوط قرمز تهران، غني‌سازي 60 درصدي را كاهش داده و به 20‌درصد برساند. در اين ميان گروهي مدعي‌اند كه عدم دسترسي به نتايجي ملموس در روزهاي باقي‌مانده تا فعال شدن ماشه مي‌تواند همكاري احتمالي ايران با نهاد پادماني را تحت‌تاثير قرار دهد. رافائل گروسي، مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي همزمان با ديدار ديپلماتيك روز سه‌شنبه مدعي شد كه زمان براي دستيابي به توافق بر سر مسائل پادماني محدود است و ايران همچنان قابليت گسترش برنامه هسته‌اي خود را دارد. حال باتوجه به خطوط قرمز تهران و خواسته‌هاي حداكثري اروپا، كه شامل تقاضاي گام‌هاي فوري ايران براي محدودسازي برنامه هسته‌اي و رايزني مستقيم با امريكا بدون لحاظ كردن خطوط قرمز ايران است، معادلات پيچيده و تلاش براي ترسيم چشم‌اندازي روشن براي آينده دشوارتر شده است، از همين رو روزنامه «اعتماد» در گفت‌وگويي اختصاصي با غلام‌رضا كريمي،  استاد روابط بين‌الملل دانشگاه خوارزمي تلاش كرده تا سناريوهاي احتمالي پيش رو  را بررسي كند. مشروح گفت‌وگو در ادامه آمده است: 

    مسعود پزشكيان، رييس‌جمهوري كشورمان در شرايط حساس و در آستانه بازگشت تحريم‌ها براي حضور در نشست سالانه مجمع عمومي وارد نيويورك شد، به عنوان سوال نخست، با لحاظ كردن عدم قطعيت‌هاي حاكم بر عرصه سياست بين‌الملل، حضور ايشان در اين رويداد سالانه و سخنراني‌شان در مجمع عمومي را به لحاظ تاثيرگذاري بر افكار عمومي جهان چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

در شرايطي كه هر ساله در ماه سپتامبر، مجمع عمومي سازمان ملل متحد در نيويورك به عنوان بهار ديپلماسي برگزار مي‌شود، رييس‌جمهور كشورمان در برهه‌اي حساس از منظر بين‌المللي و با توجه به اهميت موضوعات مرتبط با ايران، به نيويورك سفر كرده تا ضمن رايزني با برخي رهبران جهان، در مجمع عمومي سازمان ملل سخنراني‌اش را ايراد كند. اين سفر از دو جهت حائز اهميت است: نخست، به دليل فرصت تشريح مواضع و اصول بنيادين جمهوري اسلامي ايران در مجمع عمومي سازمان ملل و دوم، به دليل شرايط حساس كنوني كشور. در جنگ دوازده روز‌ه تحميلي كه ‌عليه ايران رخ داد و حملات نظامي اسراييل و ايالات‌متحده به كشورمان، تبعاتي به دنبال داشته كه همچنان ادامه دارد. همچنين، اقدامات اوليه براي فعال‌سازي مكانيسم ماشه آغاز شده و قرار است ظرف چند روز آينده، اين مكانيسم اجرايي شود. درنتيجه، تمامي تحريم‌هاي اعمال‌شده ذيل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد پيش از سال ۱۳۹۰ كه با توافق برجام در سال ۱۳۹۴ لغو شده بود، بار ديگر عليه ايران احيا خواهد شد. در سطح بين‌المللي نيز با پيچيدگي‌ها و عدم قطعيت‌هاي متعددي مواجه هستيم. جنايات رژيم صهيونيستي در غزه توجه جهاني را به خود جلب كرده است. از سوي ديگر، مواضع غيرمنطقي و غيرواقع‌بينانه رييس‌جمهور پيشين ايالات متحده، دونالد ترامپ، جهان را با چالش‌هاي پيچيده‌اي مواجه كرده است. مجموعه اين عوامل، اهميت سفر رييس‌جمهور ايران را دوچندان كرده و اين سفر مي‌تواند تاثير بسزايي بر افكار عمومي جهاني داشته باشد، به‌ويژه در شرايطي كه با «جنگ روايت‌ها» مواجه هستيم، تلاش برخي كشورهاي غربي بر آن است تا تصويري از ايران به عنوان كشوري ضعيف‌شده پس از تحولات يك سال اخير ارايه دهند و بر اين اساس با آن تعامل كنند. از اين‌رو، مواضع رييس‌جمهور ايران در مجمع عمومي سازمان ملل از اهميتي ويژه برخوردار بوده و مي‌تواند تاثير عميقي بر شكل‌گيري ديدگاه‌هاي جهاني داشته باشد.

    گروهي از تحليلگران بر اين باورند كه تهران اين توان را دارد تا با توسل به ابتكار عمل‌هاي ديپلماتيك زمينه را براي كاهش تنش و مديريت بحران كنوني هموار سازد، آيا اين فرضيه در شرايطي كه جهان مدعي ائتلاف غرب در برابر تهران است، قابل اعتنا است؟

باتوجه به محدوديت زماني موجود، به نظر مي‌رسد در حال حاضر راه‌حل ديپلماتيك مشخصي براي كاهش تنش و مديريت بحران وجود نداشته باشد. اين امر به چند دليل است:  امكان جلوگيري از اجراي مكانيسم ماشه عملا منتفي است، زيرا شروط اتحاديه اروپا براي عملياتي شدن اين مكانيسم قابل اجرا نيست. درنتيجه، ايران بار ديگر ذيل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد قرار خواهد گرفت و مديريت شرايط بايد پس از اعمال اين مكانيسم پيگيري شود.علاوه بر اين، باتوجه به پيچيدگي‌هاي موجود، مواضع تند دونالد ترامپ عليه ايران و همچنين مواضع قاطع مقامات جمهوري اسلامي ايران، چشم‌اندازي براي دستيابي به راه‌حل صلح‌آميز يا فرصت‌هاي ديپلماتيك در كوتاه‌مدت وجود ندارد. به احتمال قريب به يقين، مكانيسم ماشه اجرايي خواهد شد و تبعات آن بر وضعيت كنوني تاثير خواهد گذاشت. همزمان بايد گفت، در ماه‌هاي گذشته، ابتكارها و اهرم‌هاي متعددي براي تقويت ديپلماسي و جلوگيري از تشديد بحران وجود داشت، اما اين ابزارها به‌موقع به كار گرفته نشد و فرصت‌هاي ديپلماتيك از دست رفت. ايران با وجود اعلام آمادگي براي مذاكره و تاكيد بر حل‌وفصل بحران هسته‌اي از طريق ديپلماسي، با فشارهاي كشورهاي اروپايي مواجه شد كه عملا مسير ديپلماسي را ناكام گذاشت. كشورهاي اروپايي در اين فرآيند نشان دادند كه از اراده و اعتمادبه‌نفس لازم برخوردار نيستند و كاملا در راستاي جلب رضايت ايالات‌متحده عمل مي‌كنند. در نتيجه، اجراي مكانيسم ماشه به امري قابل پيش‌بيني تبديل شد. اگرچه ديپلماسي تاكنون نتوانسته اقدام موثري در اين زمينه انجام دهد، اما اين به معناي پايان كامل فرصت‌هاي ديپلماتيك نيست.انتظار مي‌رود در ماه‌هاي آينده شاهد دوره‌اي از تشديد تنش در روابط ايران و غرب باشيم. تلاش‌هاي آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، كشورهاي غربي و به‌ويژه نقش منفي رژيم صهيونيستي براي تبديل موضوع ايران به يك تهديد امنيتي، احتمالا افزايش خواهد يافت و اين امر به تشديد تنش‌ها منجر خواهد شد. با اين حال، حل‌وفصل بحران هسته‌اي ايران تنها از طريق راهكارهاي مسالمت‌آميز و ديپلماتيك امكان‌پذير است. همان‌گونه كه مقام معظم رهبري تاكيد كرده‌اند، ايران به دنبال دستيابي به سلاح هسته‌اي نيست و غني‌سازي ۶۰درصدي نيز صرفا براي تامين نيازهاي داخلي انجام شده است. اين موضع، ايران را از ساير كشورهايي كه به دنبال تسليحات هسته‌اي هستند متمايز مي‌كند. بنابراين، هرچند حل اين بحران پرهزينه و پيچيده است، اما از طريق ديپلماسي قابل تحقق است. احتمالا در ماه‌هاي آينده، شرايطي مشابه آنچه در سال ۱۳۹۴ منجر به توافق برجام شد، بار ديگر ايجاد شود كه بتواند فرصتي دوباره به ديپلماسي اعطا كند و روابط ايران با كشورهاي غربي از طريق گفت‌وگو و مذاكره بهبود يابد.

    ذيل سوال بالا، گروهي مدعي‌اند بازيگران غربي اراده سياسي براي حل بحران كنوني با توسل به اهرم‌هاي ديپلماتيك را ندارند، حال با توجه به نتايج نشست‌هاي متعدد ميان دستگاه ديپلماسي كشورمان با سه كشور اروپايي اين فرضيه قابل اعتنا است؟

در ماه‌هاي اخير، تلاش‌هاي گسترده‌اي ازسوي ايران و كشورهاي غربي براي حل‌وفصل ديپلماتيك بحران كنوني صورت گرفته است. هر دو طرف اراده داشتند كه اين مساله از طريق مسالمت‌آميز حل شود. با اين حال، كشورهاي غربي با اين برداشت كه ايران در موقعيت ضعف قرار گرفته، معتقدند كه هرگونه توافقي بايد با ايرانِ ضعيف‌شده انجام شود تا بتوانند تمامي خواسته‌هاي خود را به كشورمان تحميل كنند. اين برداشت غربي‌ها مبتني بر چند عامل بود: نخست، تضعيف محور مقاومت از منظر آنها، ازجمله ترور رهبر حزب‌الله لبنان و تضعيف اين گروه، سقوط دولت وقت سوريه به عنوان يكي از حاميان محور مقاومت و همچنين حمله نظامي ۱۲‌روزه كه از نظر غربي‌ها ظرفيت‌هاي ايران را كاهش داده است. در مقابل، ايران برداشت غربي‌ها را به‌كلي رد كرده و بر اين باور است كه به عنوان كشوري قدرتمند، موثر و تاثيرگذار در محيط منطقه‌اي و بين‌المللي، هرگونه مذاكره و توافق ديپلماتيك بايد بر مبناي اصل برد- برد باشد. اين توافق بايد شامل لغو تحريم‌هاي ايران، بازگشت ايران به همكاري‌هاي پيشين با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي، و شفافيت درخصوص حجم و ميزان غني‌سازي اورانيوم باشد. با اين حال، اين فرآيند با پيچيدگي‌هاي فراواني مواجه شد. سه كشور اروپايي و به‌ويژه ايالات‌متحده، تحت‌تاثير ديدگاه‌هاي بنيامين نتانياهو، به سمتي حركت كردند كه عملا فرصت‌هاي ديپلماسي براي تقويت و پيشرفت از بين رفت. با اجراي قريب‌الوقوع مكانيسم ماشه، انتظار مي‌رود تنش‌ها در روابط ايران و غرب تشديد شود. اگرچه اين وضعيت مطلوب رژيم صهيونيستي است كه همواره به دنبال افزايش تنش بين ايران و غرب و جلوگيري از هرگونه توافق بوده، اما شرايط كنوني به‌گونه‌اي است كه دستيابي به توافقي مشخص در اين موقعيت بحراني و پيچيده عملا ممكن نيست. بنابراين، بررسي زمينه‌هاي توسل به ديپلماسي نيازمند شرايطي متفاوت از وضعيت موجود خواهد بود.

    رويكرد منفي امريكا و اروپا در ارتباط با ايران مي‌تواند توافق قاهره و همكاري‌هاي احتمالي تهران با نهاد پادماني را به شكل منفي تحت‌تاثير قرار دهد؛ حال در شرايط پر‌تنش كنوني ادامه همكاري ايران با آژانس بين‌المللي محتمل است يا خير؟

ايران تمام تلاش خود را به كار بست تا با وجود نقش منفي آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در پرونده هسته‌اي ايران و حتي گمانه‌زني‌هايي مبني بر زمينه‌سازي اين نهاد براي حمله نظامي ۱۲ روزه به ايران، به توافقي سازنده با آژانس دست يابد. اين توافق در قاهره و تحت نظارت مصر حاصل شد و به احياي برخي همكاري‌هاي ايران با نهاد پادماني منجر گرديد كه مورد تاييد مديركل آژانس نيز قرار گرفت. بسياري از تحليلگران بر اين باور بودند كه اين توافق مي‌توانست زمينه‌ساز به تعويق افتادن اجراي مكانيسم ماشه شود. با اين حال، با توجه به پيچيدگي معادلات بين‌المللي و سطح بالاي تنش‌هاي موجود، به نظر مي‌رسد اين توافق به‌تنهايي قادر به ايجاد بستر لازم براي جلوگيري از اجراي مكانيسم ماشه نباشد. با اجراي قريب‌الوقوع مكانيسم ماشه طي چند روز آينده، نهادهاي تصميم‌گير ايراني به‌احتمال زياد واكنش‌هاي لازم را نشان خواهند داد. گزينه‌هاي متعددي در اين راستا مطرح شده است، از‌جمله خروج از ان‌پي‌تي كه برخي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي نيز پيشنهاد آن را مطرح كرده‌اند. با اين حال، برخي كارشناسان معتقدند كه براي جلوگيري از اجماع بين‌المللي عليه ايران و صدور قطعنامه‌هاي جديد در شوراي امنيت، خروج از ان‌پي‌تي گزينه مناسبي نيست. در اين راستا   پيشنهاد شده كه ايران به جاي خروج از NPT، توافقنامه پادمان را معلق و بازرسي‌هاي آژانس در ايران را به‌شدت محدود نمايد. اين اقدام به معناي خروج از NPT نخواهد بود، زيرا در نگاه جهاني، خروج از NPT به منزله حركت به سمت ساخت تسليحات هسته‌اي تلقي مي‌شود. با توجه به اينكه ايران به دنبال ساخت تسليحات هسته‌اي نيست، خروج از NPT مي‌تواند از دستور كار خارج شود .  بنابراين، تعليق توافقنامه پادمان با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي مي‌تواند به عنوان گزينه‌اي محتمل در دستور كار قرار گيرد. انتظار مي‌رود اين موضوع در هفته‌ها و ماه‌هاي آينده به‌صورت گسترده‌تري در عرصه سياست داخلي و بين‌المللي ايران مورد پيگيري قرار گيرد.

    در شرايط كنوني مقام‌هاي رسمي و چين و روسيه تا چه اندازه مي‌توانند زمينه را براي جلوگيري از تصاعد بحران هموار سازند ؟

در حاشيه نشست مجمع عمومي رايزني‌ها و ملاقات‌هاي متعددي در سطوح مختلف انجام مي‌شود كه مي‌تواند تاثير قابل‌توجهي داشته باشد. مواضع رسمي چين و روسيه در جلوگيري از بازگشت ماشه، به‌ويژه در جلسه شوراي امنيت، كاملا مشهود بوده است. به احتمال زياد، در سخنراني‌هاي رسمي روساي جمهور يا نمايندگان دو كشور فوق، اين موضوع مورد توجه قرار خواهد گرفت. با اين حال، بعيد است كه در صورت عدم دستيابي ايران و اروپا به توافقي مشخص، نقش‌آفريني اين دو كشور بتواند به‌طور موثري از تشديد بحران جلوگيري كند.نكته‌اي كه بايد مدنظر قرار گيرد اين است كه اگرچه روسيه تحت تحريم‌هاي شديد بين‌المللي قرار دارد، اما هر دو كشور چين و روسيه از بزرگ‌ترين بهره‌مندان نظام سازمان ملل متحد هستند. تجربه چين نشان داده كه اين كشور هرگز به‌صورت آشكار و علني با ساختارهاي سازمان ملل متحد مقابله نكرده است. بنابراين، بايد توجه داشت كه چين به دليل مساله ايران وارد تقابل تمام‌عيار با اركان سازمان ملل نخواهد شد. بر همين اساس، استفاده حداكثري از ظرفيت‌هاي چين و روسيه توسط تصميم‌گيران سياست خارجي ايران ممكن است نتايج نامطلوبي به دنبال داشته باشد. از اين‌رو، لازم است اين واقعيت در‌نظر گرفته شود كه چين و حتي روسيه از تقابل آشكار با نظام سازمان ملل متحد اجتناب خواهند كرد.

    در صورت بازگشت تحريم‌ها، واكنش احتمالي تهران را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ 

در صورت اجراي مكانيسم ماشه، ايران احتمالا دو واكنش مشخص را در پيش خواهد گرفت: نخست، خروج از معاهده منع گسترش تسليحات هسته‌اي (NPT) و دوم، فسخ توافقنامه جامع پادمان با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي. از آنجا كه ايران به عنوان عضو آژانس بين‌المللي انرژي اتمي متعهد به اجراي مقررات و قطعنامه‌هاي اين نهاد است و باتوجه به اينكه آژانس به عنوان ابزاري در دست اروپا و غرب مورد استفاده قرار مي‌گيرد، طبيعي است كه اين نهاد به عنوان اهرمي براي اعمال فشار بر ايران به كار گرفته شود.چنانچه ايران تصميم به خروج از NPT بگيرد، اين فرآيند براساس ماده ۱۰ اين معاهده چندان پيچيده نيست و ايران مي‌تواند با ارايه درخواست رسمي، پس از سه ماه از NPT خارج شود. با اين حال، تنها كشوري كه تاكنون موفق به خروج از NPT شده، كره‌شمالي است كه اين اقدام با تحريم‌هاي گسترده بين‌المللي مواجه شد. شرايط خاص كره‌شمالي، از‌جمله درگيري‌هاي همزمان ايالات‌متحده در افغانستان و عراق، به اين كشور فرصت داد تا غني‌سازي را تكميل كرده و به سلاح هسته‌اي دست يابد، اما شرايط كنوني براي ايران بسيار متفاوت است. خروج احتمالي ايران از NPT مي‌تواند به انزواي ديپلماتيك بي‌سابقه‌اي منجر شود، زيرا اين اقدام نظام منع اشاعه تسليحات هسته‌اي را تهديد مي‌كند و حتي براي كشورهايي مانند روسيه و چين نيز هزينه‌بر خواهد بود. اين امر ممكن است به يك شوك سياسي-امنيتي يا به‌اصطلاح زلزله ژئوپليتيك عليه ايران منجر شود كه مي‌تواند با خطر اقدام نظامي، تصويب قطعنامه‌هاي سختگيرانه نظير تحريم تسليحاتي دايمي يا حتي مجوز استفاده از زور ذيل فصل هفتم منشور سازمان ملل همراه باشد. همچنين، تحريم‌هاي اقتصادي فلج‌كننده‌اي عليه ايران اعمال خواهد شد. با اين حال، خروج از NPT در صورت تمايل ايران به ساخت سلاح هسته‌اي، مي‌تواند فرصتي براي پيشبرد اين هدف فراهم كند، هرچند اين اقدام با توجه به مواضع رسمي ايران مبني بر عدم پيگيري سلاح هسته‌اي، بعيد به نظر مي‌رسد. خروج از NPT شفافيت فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران در برابر آژانس را به‌طور كامل حذف كرده و اهرم فشار جديدي عليه غرب ايجاد مي‌كند. اين امر مي‌تواند به ايران امكان دهد تا در مذاكرات احتمالي آينده، از موضع قوي‌تري براي دستيابي به توافقي عادلانه برخوردار شود و از حركت به سمت سلاح هسته‌اي به عنوان عاملي بازدارنده در برابر تهديدات نظامي استفاده كند. با اين حال، اين سناريو مي‌تواند به تشديد بحران، درگيري‌هاي نيابتي يا حتي اقدام نظامي منجر شود. سناريوي ديگر، مذاكره تحت فشار جديد است كه در آن غرب ممكن است به دليل استراتژي خروج ايران از NPT، ناچار به دستيابي به توافق جديدي با ايران شود. همچنين، سناريوي انزواي طولاني‌مدت مشابه تجربه كره‌شمالي نيز محتمل است كه ايران را به سمت خودكفايي اجباري سوق دهد. سناريوي دوم، فسخ توافقنامه جامع پادمان با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي است كه به عنوان جايگزيني براي خروج از NPT مطرح مي‌شود. اين توافقنامه كه در سال ۱۳۵۳ بين ايران و آژانس منعقد شد، چارچوبي براي نظارت بر فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران فراهم مي‌كند و پروتكل الحاقي، كه ايران به‌صورت داوطلبانه به آن پيوسته نيز ذيل اين توافقنامه قرار دارد و دسترسي گسترده‌اي به بازرسان آژانس براي بررسي مكان‌ها و اطلاعات هسته‌اي فراهم مي‌كند. فسخ توافقنامه جامع پادمان به‌طور خودكار پروتكل الحاقي را نيز لغو مي‌كند. اين اقدام با ارايه يك اظهارنامه رسمي ديپلماتيك به مديركل آژانس و پس از ۱۰ روز قابل اجرا است و تبعات آن به‌مراتب كمتر از خروج از NPT خواهد بود. با اين حال، اين اقدام نيز چالش‌هايي به همراه دارد، از‌جمله ايجاد بحران فوري در آژانس، گزارش عدم اطمينان از صلح‌آميز بودن فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران به شوراي امنيت و افزايش فشارهاي ديپلماتيك بر ايران.ازسوي ديگر، فسخ توافقنامه پادمان اهرم قوي و فوري براي مذاكره ايجاد مي‌كند و نظارت آژانس بر فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران را به‌طور كامل مختل مي‌كند. در عين حال، ايران همچنان در چارچوب NPT باقي مي‌ماند و اين امكان را حفظ مي‌كند كه از طريق رايزني‌هاي حقوقي در مجامع بين‌المللي مانع از شكل‌گيري اجماع جهاني عليه خود به عنوان تهديدي براي صلح و امنيت بين‌المللي شود. اين رويكرد پيامي قاطع به جامعه جهاني ارسال مي‌كند كه بازگشت ايران به چارچوب پادمان مستلزم لغو تحريم‌ها و دستيابي به توافقي عادلانه و برد-برد است. اين استراتژي مي‌تواند با ايجاد يك بحران كنترل‌شده، غرب را به بازگشت به توافق برجام وادارد، بدون اينكه ايران از NPT خارج شود. اين گزينه، گرچه پيچيدگي‌هاي خاص خود را دارد، احتمالا در دستور كار ايران قرار خواهد گرفت و به عنوان راهكاري براي مديريت بحران مورد توجه خواهد بود.

    ذيل سوال بالا، گروهي مدعي‌اند تا سر‌رسيد قطعنامه 2231 كه 18 اكتبر مختومه خواهد شد شايد كشورهاي غربي بالاخص تروييكاي اروپايي براي جلوگيري از تنش‌هاي پرهزينه احتمالي گام‌هاي جدي‌تري بردارند، اين سناريو تا چه اندازه قابل اعتنا است؟ 

با توجه به تحولات داخلي و بين‌المللي، احتمال دستيابي به فرصت‌هاي ويژه براي ديپلماسي بسيار اندك است. مقام معظم رهبري در پيام تلويزيوني اخير خود تاكيد كردند كه مذاكره مستقيم با ايالات متحده نه‌تنها به منافع ملي ايران كمكي نمي‌كند، بلكه از دفع تهديدات عليه كشور ناتوان است و حتي مي‌تواند به زيان‌هاي بزرگ و جبران‌ناپذيري منجر شود. بر اين اساس، مذاكره مستقيم با امريكا منتفي است. از آنجا كه يكي از شروط كشورهاي اروپايي براي به‌تعويق انداختن اجراي ماشه، آغاز مذاكرات با امريكا بوده، اين گزينه نيز عملا كنار گذاشته شده و مكانيسم ماشه در تاريخ  28 سپتامبر اجرايي خواهد شد. اين امر ايران را در برابر شرايط جديدي قرار خواهد داد.علي لاريجاني، در اظهارات اخير خود در اتاق بازرگاني، اشاره كرد كه ايران براي مذاكره آماده است، اما خواسته‌هاي غيرمنطقي امريكا، نظير محدود كردن برد موشك‌هاي ايران به ۵۰۰ كيلومتر، به هيچ عنوان قابل پذيرش نيست. چنين شرايطي براي هيچ ايراني غيرتمندي قابل قبول نخواهد بود. در نتيجه، پس از نشست مجمع عمومي سازمان ملل و اجراي ماشه، سطح تنش‌ها بين ايران و غرب، به‌ويژه با رژيم صهيونيستي، به‌طور قابل‌توجهي افزايش خواهد يافت. تلاش‌هاي ايران و كشورهاي اروپايي براي يافتن راه‌حلي ديپلماتيك احتمالا ناكام خواهد ماند و ايران با وضعيت جديدي مواجه خواهد شد.در شرايط بحراني كنوني، ايران نبايد به انزوا كشيده شود، بلكه بايد براي فعاليت‌هاي ديپلماتيك جدي‌تر آماده شود. جنگ كنوني، جنگ روايت‌هاست و تصميم‌گيري‌ها براساس روايت‌هاي ساخته‌شده انجام مي‌شود. غرب با ترويج اين روايت كه ايران در ضعيف‌ترين موقعيت خود در دو دهه گذشته قرار دارد، تلاش مي‌كند تعاملات يا برخوردها با ايران را از اين منظر پيش ببرد. بنابراين، ايران بايد اين برداشت نادرست را در محيط بين‌المللي تغيير دهد و ادراكي متفاوت از جايگاه قدرتمند خود ارايه كند. اين امر نيازمند تلاش‌هاي ويژه ديپلماتيك و رسانه‌اي است.با اجراي مكانيسم ماشه، حجم فشارها و تهديدات عليه ايران افزايش خواهد يافت. ايران بايد تحرك بيشتري از خود نشان دهد تا بستر را براي مذاكرات بعدي آماده كند. در صورتي كه حمله نظامي جديدي رخ ندهد، حل‌وفصل مسائل از طريق ديپلماسي همچنان ضروري است. ايران بايد اهرم‌هاي قوي مذاكراتي براي خود ايجاد كند تا در مذاكرات احتمالي آينده، كه ممكن است به چارچوب برجام ارجاع داشته باشد، از موضع قدرت وارد شود. با توجه به اختلافات شديد ميان قدرت‌هاي داراي حق وتو در شوراي امنيت، دستيابي به سازوكاري جديد مشابه برجام در شرايط كنوني بعيد به نظر مي‌رسد. با اين حال، مي‌توان بر محور توافق برجام با تغييراتي متناسب با شرايط جديد كار كرد و مذاكرات را بر اين اساس پيش برد. ديپلمات‌هاي ايراني بايد براي فراهم كردن اين بستر در محيط بين‌المللي آماده شوند. اجراي مكانيسم ماشه به معناي پايان ديپلماسي يا انزواي ايران و حركت به سمت خودكفايي مطلق نيست، بلكه برعكس، ايران بايد تعاملات بين‌المللي خود را گسترش دهد تا از فرصت‌هاي ديپلماتيك بهره‌مند شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون