• 1404 پنج‌شنبه 10 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6153 -
  • 1404 پنج‌شنبه 10 مهر

گردشگراني با خواسته‌هاي مختلف

حسن لطفي

گفته‌ها و نوشته‌هاي ديگران سرجاي خودش، براي آنكه بفهمي مردم بارسلونا شب‌زنده‌دارند و اهل پايكوبي، شادي و نشست‌ها و پارتي‌هاي شبانه، نيازي نيست ساكن آنجا باشي يا كل شهر را بگردي! شب كه باشد، همين كه از فرودگاه بيرون بيايي و از خيابان‌هاي شهر بگذري مي‌فهمي وارد شهري پر جنب و جوش و زنده شده‌اي. جوان‌هايي را مي‌بيني كه در حال حركت هستند اينكه مي‌گويم جوان‌ها به خاطر اين است كه بيشتر رهگذران شب زنده‌دار جوانند. نه اينكه افراد مسن قاطي‌شان نباشد كه هست اما بيشتر شب زنده‌داران جوانند. بيشترشان هم اهل اسپانيا نيستند. چند روزي را آمده‌اند تا حال و هوايي عوض كنند و بعد به كشورشان برگردند. اين را همان شب اول ورودم به بارسلونا متوجه مي‌شوم. راننده‌اي كه ما را از فرودگاه  به هتل مي‌رساند هم اسپانيايي نيست. پاكستاني است. اين را از قيافه‌اش مي‌فهمم و از توضيحاتي كه مي‌دهد.كنارش كه مي‌نشينم بوي بد دهانش كمي اذيتم مي‌كند. از من درباره وطنم مي‌پرسد همين باعث مي‌شود تا از او درباره وطنش بپرسم و بعد بپرسم كه مسلمان است يا نه؟با جديت و خوشحالي جواب مي‌دهد. براي آدرس دادن هتل متوجه حرف‌هاي يكديگر نمي‌شويم. زبان انگليسي هر دو نفرمان افتضاح است. نام هتل هم نمي‌تواند راهنماي خوبي براي راننده باشد. البته بنده خدا تلاش خودش را مي‌كند. تلفن هتل را پيدا مي‌كند و با هتل تماس مي‌گيرد. كسي گوشي را بر نمي‌دارد. بعدش طوري رفتار مي‌كند كه دارد توي ذهنش پي آدرس هتل مي‌گردد. اما تا راهي پيدا كند و چيزي بگويد، همسرم به مدد امكانات جديد سريع مسير هتل را پيدا مي‌كند و گوشي‌اش را به سمت راننده مي‌گيرد. از فرودگاه كه وارد خيابان‌هاي بارسلونا مي‌شويم هياهوي شهر و تردد آدم‌ها در پاسي از شب همه ‌چيزهايي كه گفتم را نشان مي‌دهد. البته روز بعدش متوجه مي‌شويم بارسلونا فقط شهر گردشگران خوش‌گذران و شب زنده‌داران نيست. خيلي‌ها براي مقاصد ديگري به اين شهر سفر مي‌كنند. قبل از سفر به اين شهر نمي‌دانستم آثار هنري يك هنرمند مي‌تواند در اقتصاد كشور تاثير زيادي بگذارد. در بارسلونا نام آنتوني گائودي را زياد مي‌شنويم. منظورم اين نيست كه در عالم هنر نامش كم شنيده مي‌شود. او يكي از مشهورترين هنرمندان معمار است. اما در بارسلونا از كنار بسياري از بناهاي جذاب كه رد مي‌شوي، عده زيادي كنارش ايستاده‌اند. افرادي كه بيشترشان توريست‌هايي از كشورهاي ديگر هستند. آن وقت به راحتي مي‌توان حدس زد كه طراح معمارش آنتوني گائودي است. نمونه‌اش پارك گوئل، ساگرادا فاميليا، كازار ميلا، كازا باتيو و..‌‌‌.. پارك گوئل جاي‌جايش حكايت از خلاقيت و نبوغ او دارد. ستون‌ها و سنگ‌هايي كه به زيبايي بالا رفته‌اند با رنگ‌هاي جذاب و نقش‌هاي گرمش بينندگان زيادي را دلبسته خود مي‌كند. در دومين روز حضور در بارسلونا به خانه‌اي مي‌رويم كه گائودي طي سال‌هاي هزار و هشتصدوهشتادوسه تا هزار و هشتصدوهشتادوهشت براي خانواده ثروتمندي كه كارخانه سراميك داشته‌اند ساخته است. مثل پارك گوئل شلوغ نيست و توريست‌هاي زيادي توش نيست. خانه جذابيت‌هاي زيادي براي تماشا دارد. چوب‌هاي به كار رفته در آنجا شكل خاصي دارند. درها و پنجره‌ها هم همينطور! پشت بامش شبيه خانه‌هاي شمال ايران است و با سراميك‌هاي خاصي شكل گرفته است. اما در ديواره‌هاي پشت بام جلوه‌هاي نبوغ اين معمار مكان را مال او كرده است. گائودي براي هر كدام از طبقات هم شكل خاصي در نظر گرفته است. شكلي كه انگار به هر طبقه هويت منحصر به فردي داده است در طبقه زيرين فروشگاهي است كه بي‌شباهت به فروشگاه موزه پيكاسو (مكان ديگري كه توريست‌هاي زيادي را جلب مي‌كند) نيست. اينجا هم اجناس گران است حداقل با درآمدي كه ما در ايران داريم. شايد براي مردم خود اسپانيا و براي اروپايي‌ها كتاب‌هاي حداقل ۱۵ يورويي و  حداكثر ۵۰ يورويي كه درباره گائودي و آثارش به زبان‌هاي مختلف موجود است، قيمت زيادي نداشته باشد. مگنت‌هاي تزييني هم قيمتشان بالاست. بالاي ۱۰ يورو همين‌طور بقيه چيزهايي كه نشاني از طراحي‌ها و مكان‌هايي دارند كه اين معمار برجسته خالق آنهاست. اينطور كه پيدا است گائودي و پيكاسو و.‌‌.. براي اسپانيايي‌ها حكم چاه نفت ما را دارند. علاقه‌مندان به هنر در موزه پيكاسو نيز روز خيلي خوبي خواهند داشت. تماشاي نقاشي‌هاي اصلي پيكاسو از نزديك آدم را وارد دنياي اين هنرمند خلاق مي‌كند. نقاشي مي‌كرده، دوره‌هاي مختلف زندگي‌اش حالا حالات روحي‌اش در آثارش منعكس شده بود يك جاهايي پيكاسو، پيكاسو كم حوصله و غمگين است و آثارش به سمت سياهي تركيب‌هاي عجيب و غريب تمايل پيدا كرده است. زن‌هاي آثارش طوري هستند كه نشان مي‌دهند انگار در پيرامونش زن حال خوب‌كني نداشته است يا اگر داشته است راه به نقاشي‌هايش پيدا نكرده است.يك جاهاي ديگري زن‌هاي آثارش همه حكايت از دلبستگي او به زنان دارد. در چنين زماني رنگ‌هاي گرم به شكل ملموسي در آثارش تجلي پيدا كرده است. نكته مهم در تمام نقاشي‌ها نگاه متفاوت و خلاقانه اوست.  برخي از نقاشي‌هایش مربوط به دوره‌اي است كه در پاريس زندگي مي‌كرده. گويا حالش وقت كشيدن اين نقاشي‌ها بهتر بوده. توي بارسلونا هم گاهي نقاشي‌هاي خاصي دارد. به نظر مي‌رسد، پيكاسو در اين دوره اجتماعي‌تر شده است. جالب است نقاشي‌هايي كه در ۱۹۱۷ كشيده هم حكايت از توجه او به انقلاب اكتبر روسيه دارد. بي‌ترديد آشنايي‌اش با گروه‌هاي هنري روسي در اين مساله موثر باشد. پس از ديدن آثارش نياز بيشتري به دانستن درباره او دارم و علاقه‌ام به آثار او بيشتر شده است. هنگام بازديد از مكان‌هایي كه گائودي ساخته و موزه پيكاسو دو نكته ذهنم را مشغول مي‌كند. اولي اينكه تمام سياستمداران، مديران و بقيه افرادي كه در زمانه آن‌دو زيست مي‌كردند نتوانستند ظرف زماني را طوري پس بزنند كه همچون اين دو هنرمند براي كشورشان تبديل به معادني ارزشمند شوند. معادني كه خلق پولشان تمامي ندارد. ديگر آنكه در شهرهاي مختلف ايران بناهاي بسياري است كه در نوع خودش بي‌نظير است. مي‌تواند توريست‌هاي زيادي را جذب كند. اما افسوس كه علاقه‌مندان چنين بناهايي در سراسر دنيا از ديدن اين بناها محرومند. دليلش تعطيلي صنعت توريست است كه آن هم دليلش.... بگذريم. عجالتا گائودي و پيكاسو شانس آورده‌اند كه آثارشان در ايران نيست. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون