محسن آزموده
اوضاع جامعه از چه قرار است؟ چه اتفاقي قرار است بيفتد؟ آيا آيندهاي تيره و تار پيش رويمان است يا كورسوي اميدي در افق به چشم ميخورد؟ اينها سوالهايي است كه هر روز در هر گفتوگويي ميان دو ايراني طرح ميشود. همه در يك وضعيت تعليق و سردرگمي به سر ميبرند. چند سالي است كه جامعه به اين وضعيت دچار شده و جنگ دوازده روزه و رخدادهاي پس از آن تا همين امروزي كه اين سطور را مينويسم، آن را صد چندان تشديد كرده. نظر جامعهشناسان و اهالي اجتماعي به عنوان كساني كه مدعياند با ابزارهاي نظري و مفهومي و با دقتي دانشورانه تحولات جامعه را رصد ميكنند، درباره اين سوالها چيست؟ ششمين همايش كنكاشهاي مفهومي و نظري درباره جامعه ايران در ابتدا قرار بود 27 تا 29 خردادماه سال جاري برگزار شود، اما حملات اسراييل به ايران در 23 خرداد و جنگ و وضعيت نامشخص بعد از آن همه چيز را به تعويق انداخت. اكنون با گذشت بيش از سه ماه، البته اندكي از تب و تاب روزهاي جنگ كاسته شده، اما جامعه به ويژه در پي فعال شدن مكانيسم ماشه سخت ملتهب و نگران است و پرسشهاي مذكور بيش از هر زمان ديگري ذهنها را به خود مشغول كرده است. جامعهشناسان ايراني نيز بعد از گذر از روزهاي بهت و حيرت جنگ، اكنون دوباره تصميم گرفتهاند همايش كنكاشهاي مفهومي را برگزار كنند، اينبار روزهاي 14 الي 17 مهرماه در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران و البته با اين عنوان اساسي: «آيندهها و امكانهاي جامعه ايران: فراسوي افول و بازسازي». اما به راستي فراسوي افول و بازسازي چيست؟ براي يافتن پاسخ اين سوال و احيانا سوالهاي قبلي و ضرورت و اهميت برگزاري اين همايش نزد دكتر عباس كاظمي، دبير علمي اين همايش رفتيم و با او در اين باره گفتوگو كرديم.
آقاي دكتر با تشكر از فرصتي كه در اختيار ما گذاشتيد، نخست به اختصار بفرماييد كه اصلا ماجراي اين همايش چيست و چرا انجمن جامعهشناسي چنين همايشي برگزار ميكند و هدف و مخاطب آن كيست؟
همايش «كنكاشهاي مفهومي و نظري درباره جامعه ايران» در واقع يك رويداد علمي دوسالانه است كه به ابتكار انجمن جامعهشناسي ايران برگزار ميشود. هدف اصلي اين همايش ايجاد فضايي براي گفتوگو، تعامل و همانديشي ميان پژوهشگران، استادان و دانشجويان علوم اجتماعي در كشور است. انجمن جامعهشناسي تلاش ميكند از رهگذر اين همايشها بستري فراهم كند تا جامعه علمي بتواند ضمن بازانديشي در مفاهيم و چارچوبهاي نظري رايج، به بازخواني دستاوردهاي نظري جامعهشناسي ايران بپردازد و پرسشهاي تازهاي در باب جامعه ايران طرح كند. اين همايش در دو سطح استاني و ملي برگزار ميشود؛ بهگونهاي كه در خردادماه امسال بخش استاني آن در بيش از ده شهر كشور برپا شد و اكنون شاهد برگزاري بخش ملي آن هستيم. در اين همايش فرصت مناسبي فراهم ميشود تا انديشمندان و فعالان حوزه علوم اجتماعي بتوانند در مقياس گستردهتر به تبادل ايدهها و نقد و بررسي ديدگاهها بپردازند.به بيان ديگر، مخاطبان اين همايش طيف متنوعي از اعضاي جامعه علمي ايران هستند؛ از استادان و پژوهشگران گرفته تا دانشجويان و علاقهمندان علوم اجتماعي. همايش ميكوشد هم فضايي علمي براي طرح مباحث تخصصي باشد و هم پلي براي پيوند ميان حوزههاي دانشگاهي و دغدغههاي عمومي در خصوص جامعه ايران.
البته در مقدمهاي اشارهاي شد. اما ميخواستم خواهش كنم شما هم به عنوان دبير علمي همايش در اين باره توضيح دهيد كه قضيه تغيير زمان برگزاري همايش چيست و چرا الان همايش برگزار ميشود؟
در خردادماه امسال درست بعد از اتمام بخش شهرستانها قرار بود در تهران در تاريخ 26 خردادماه همايش برگزار شود، اما به دليل تهاجم رژيم صهيونيستي اسراييل به كشورمان امكان برگزاري همايش نبود و براي اطمينان بيشتر ما همايش را تا اين تاريخ عقب انداختيم. در عين حال، برگزاري همايش در مهرماه همراه است با بازگشايي دانشگاهها و فعاليت دانشجويان و استادان در دانشگاهها كه اين ميتواند فرصت خوبي براي تعامل بيشتر اصحاب علوم اجتماعي باشد.
ما قبلا در گفتوگوهاي چندگانهاي با شما و برخي اساتيدي كه در اين همايش حضور دارند، درباره جنبههاي مختلف اين همايش صحبت كرده بوديم. آيا جنگ دوازده روزه و وقايع پس از آن تغييري در نگاه و رويكرد همايش ايجاد كرده است؟
همانطور كه ميدانيد بخش بزرگ پنلها از پيش آماده بودند و مقالات در خردادماه دريافت شده بود. تغييري در محتواي مقالات انجام نشده، اما در سخنرانيها حتما ما اين تغييرات و تاثيرات را شاهد خواهيم بود. همين طور ما پنلي مستقل در مورد پيامدهاي جنگ دوازده روزه در صبح پنجشنبه اضافه كرديم تا واكنشي به اين رويداد نشان داده باشيم.
همانطور كه در مقدمه ذكر شد، وضعيت جامعه بسيار مبهم و نامشخص است و همه از يكديگر ميپرسند چه اتفاقي قرار است بيفتد. پاسخ جامعهشناسان به اين سوالها چيست و كنكاشهاي مفهومي ايشان چه كمكي به پاسخ اين پرسشها ميكند؟
همه برنامههاي همايش به نحوي بخشي از اين پرسش را پاسخ ميدهند و از ابعاد متفاوت تحولات جامعه را ميكاوند. درستتر اين است كه بگوييم كه سايه اين ابهام بر تحليل جامعهشناسان نيز افكنده شده است و ما جامعهشناسان نيز مانند ديگر اقشار جامعه در همين وضعيت مبهم تحليل خود را ارايه ميدهيم. به يقين پاسخهاي يكساني نخواهيم شنيد و روشن است كه چرا تحليل وضعيت موجود مسيري يكسان را نميپيمايد. براي اينكه جامعه به عنوان موجودي پويا و تجربهمند خود مسير تعيين شدهاي را طي نميكند و مستمرا به تغيير مسير ميانديشد. اما آنچه روشن است جامعه ايران در حال پوستاندازي و تغييرات بزرگي در راه است و به يقين حتي پيش از تحليلهاي عالمان اجتماعي، جامعه خود را آماده اين تغييرات كرده است.
در عنوان همايش از آيندهها و امكانهاي جامعه ايران سخن به ميان آمده. اين آيندهها و امكانها چيست و جامعهشناسان چطور ميتوانند آنها را براي مردم ترسيم كنند؟
در بدو امر بايد بدانيم كه جامعه هميشه با امكان سروكار دارد و مسيري كه جامعه طي ميكند با احتمالات جلو ميرود. مفهوم contingency ايدهاي ساده، اما پرقدرتي است. بدين معناست كه پيامدهاي اجتماعي لازم و حتمي نيستند؛ تاريخ ميتوانست طور ديگري پيش برود، نهادها ميتوانستند شكلهاي ديگري بيابند و كنشگران ميتوانند ميان چند مسير انتخاب كنند. براي جامعهشناسان، احتمالي بودن رخدادهاي اجتماعي هم يك موضع تحليلي و هم يك مفهوم نظري است. اين مفهوم تعيين تقديرگرايانه را نفي و توجه را به محدوديتهاي ساختاري و گشايشهاي نامشخص درون آنها جلب ميكند. مطالعه احتماليت طرح اين پرسش نيست كه «چه چيزي حتما بايد رخ دهد؟» بلكه تامل پيرامون اين پرسش است كه «با توجه به اين شرايط چه چيزهايي ميتواند رخ دهد؟» و مستلزم توجه همزمان به ساختار (الگوهاي پايا، نهادها، توزيع منابع) و كنشورزي (ظرفيتهاي هدفمند و موقعيتي كنشگران براي بهرهگيري، مقاومت يا دگرگونسازي محدوديتها) است. اگر با اين دقت به جامعه نگاه كنيم در آن صورت صحبت از امكانها، در واقع راهي را براي اميد درون جامعه باز ميگذارد. اميدي كه با كنشورزي شكلي بالفعل مييابد و محتاج مشاركت عموم مردم در بهسازي و تغيير وضع موجود است. با ذكر اين توضيح مختصر، به نظرم بايد پاي صحبت همكارانم نشست و شنيد كه آنان براي وضعيت موجود و آينده پيش رو چه مسيري را طي ميكنند.
عنوان فرعي همايش هم نگرانكننده است: زوال يا بازسازي. منظور از زوال جامعه چيست؟ آيا يك جامعه دچار زوال ميشود؟ چطور؟
ماجراي زوال بحثي قابل مناقشه است. ممكن است تعدادي از جامعهشناسان با اشاره به فرسايش سرمايه اجتماعي در جامعه از ايده زوال استقبال كنند. به نظر آنان جامعه اينك در ضعيفترين و نحيفترين شكل خودش قرار دارد و مردم به جاي اينكه در يك شبكه به هم پيوستهاي در تعامل با هم قرار بگيرند در انزواي خود صرفا درگير منافع شخصي يا منافع بقا ميشوند. اما رويكرد دومي هم وجود دارد كه معتقد است جامعه در لايههاي زيرين خود همواره در حال بازسازي است. جامعه خودش را پيدا ميكند و زندگي جرياني زاياست. در هر صورت هر دو جريان در اين همايش حضور دارند و سخنان خود را ميگويند، اما ما پيشنهاد كرديم كه به موضوعي فراتر از اين دوگانه بينديشند و با رفتن وراي اين دوگانگي راههاي جديدي را براي فهم جامعه جستوجو كنند.
برخي معتقدند كه جامعه ايران مدتهاست دچار زوال شده، اما در عنوان همايش به نظر ميرسد كه اين يكي از امكانهايي است كه حداقل به صورت كامل محقق نشده. نظر شما در اين مورد چيست؟
البته كه جامعه ايران فرسوده شده، اما من با ايده زوال موافق نيستم. من تحت تاثير جريان زيملي جامعهشناس كلاسيك هميشه به زايندگي جامعه اعتقاد دارم و اينكه زندگي خود با ويران كردن شكلهاي پيشين خود درصدد فرمهاي جديدي بر ميآيد. از اين رو مبارزه و تنش دايمي درون جامعه و ميان فرمهاي زندگي اجتنابناپذير است. اما آيا با طرح ايده زايايي حق داريم خستگي و فرسودگي جامعه را نبينيم. بايد گفت در دل اين ايده زيملي فهم فرسودگي و دلزدگي نيز نهفته است. از همين رو جامعه همين كه به سمت ويراني گام برميدارد درصدد طرح جديدي براي ساختن خويش هم هست.
نتيجه مطلوب اين همايش براي شما و برگزاركنندگان آن و به نحو كليتر جامعهشناسان چه خواهد بود؟ فرضا در اين همايش مثل ساير همايشها مجموعهاي از سخنرانيها و مقالات ارايه شود كه بعضا در علتيابي مشكلات جامعه ايران و حتي ارايه راهحل براي آن راهگشا باشد. اين نتايج در چه صورت ميتواند به صورت عملي موثر واقع شود؟ آيا در اين زمينه اميد داريد؟
از يك همايش نميشود همه گونه انتظار داشت. اين همايش قرار نيست مشكل جامعه را حل كند. در درجه اول اصحاب علوم اجتماعي قرار است حرفهاي يكديگر را بشنوند و بر تاملاتشان بيفزايند. خود اين همايش بخشي از تامل در باب جامعه است. دوم اينكه هر سخنران قرار است داستان خود را از وضعيت جامعه بيان كند. مخاطبان ما كه در اين همايش شركت ميكنند با ديدگاههاي متفاوت و شيوه فكر كردن جامعهشناسانه آشنا ميشوند و آخر اينكه طبيعي است كه همواره بخشي از تحليلهاي جامعهشناسانه درگير و سرگرم مسائل اجتماعي و تامل در باب ريشهيابي اين مسائل شود. جامعهشناسي توضيح ميدهد كه فلان مساله تحت چه شرايطي ايجاد شده است و اين موضوع به سياستگذاران ميتواند كمك كند تا تصميمات بهتر بگيرند. جامعهشناسي بدين معنا به تعبير دكتر جلاييپور دانشي راهگشاست. اما نميتوان انتظار داشت كه مسائل به سادگي حل شوند براي اينكه دنياي سياست اغلب نقشي بالادست نسبت به دنياي جامعه دارد و جامعهشناسان نيز دستشان اغلب براي ايجاد تغييرات مطلوب در زندگي مردم كوتاه است و هنگامي هم كه وارد عرصه سياست ميشوند متاسفانه بيشتر در نقش كارگزار قدرت عمل كردند تا مصلح اجتماعي.
در پايان اگر ممكن است به اختصار درباره شكل و شرايط برگزاري همايش و محورهاي جزييتر آن و مباحثي كه قرار است طرح شود، توضيح دهيد.
در افتتاحيه همايش غير از افرادي كه در همايش مسووليت دارند از جامعهشناسان برجسته جفري الگزندر با «عنوان جامعهشناسي از نگاه من به چه معناست؟» سخنراني ميكند و همين طور سخنراني پرويز پيران را با عنوان «جامعه لحظهاي» خواهيم داشت كه به شرح وضعيتي اينجا و اكنون جامعه ما ميپردازد. در برنامه اختتاميه نيز به سخنراني آصف بيات با عنوان «كنشگري و كاوشگري علمي: رابطه بين دانشگاه و عرصه عمومي» و علي ميرسپاسي با عنوان «جامعه جامعهشناسان و مراقبت از ايران معاصر» گوش خواهيم داد. در مجموع طي 4 روز همايش 42 پنل خواهيم داشت كه از ميان آنها 4 پنل گفتوگويي خواهد بود يعني مبناي آن نه بر ارايه سخنراني، بلكه گفتوگو و ۳ پنل دانشجويي خواهد بود . در اين ميان ۳۶ پنل هم از ميان موضوعات عمومي و محور ويژه ارايه خواهند داشت. در مجموع 170 نفر از اصحاب علوم اجتماعي سخنراني خواهند داشت. موضوعات پنلها نيز متنوع خواهد بود از جنبشهاي اجتماعي، همبستگي اجتماعي، تحولات دينداري تا موضوعاتي ذيل جامعهشناسي اقتصادي و همچنين هوش مصنوعي، تحولات خانواده در ايران برخي موضوعات تخصصيتر خواهند بود به نظريهسازي و مفهومپردازي در جامعه ايران اختصاص خواهند داشت و برخي ديگر قلمروهايي چون جامعهشناسي درماني، جامعهشناسي تفسيري، جامعهشناسي ادبيات خواهد بود و آخر اينكه آينده جامعه ايران در چند پنل ويژه به بحث گذاشته خواهد شد. من بدين بهانه از همه علاقهمندان به مباحث اجتماعي دعوت ميكنم كه در اين همايش شركت كرده يا آن را به شيوه برخط گوش كنند.