در آستانه مجمع سالانه پرسپوليس
رضا درويش استعفا ميدهد؟
با نزديك شدن به زمان برگزاري مجمع سالانه باشگاه پرسپوليس كه قرار است چهارشنبه هفته آينده برگزار شود، فضاي پيرامون مديريت اين باشگاه بيش از پيش ملتهب شده است. شواهد موجود، به ويژه در يكي، دو سال اخير، حكايت از نارضايتي گستردهاي دارد كه حالا به سطوح مديريتي بالاتر نيز سرايت كرده است. به نظر ميرسد كه اينبار، احتمال كنارهگيري رضا درويش از سمت مديرعاملي پرسپوليس بسيار بيشتر از هر زمان ديگري باشد و اين كنارهگيري ممكن است از طريق استعفا صورت پذيرد تا حكم بركناري. گرچه در نامه آگهي مجمع عمومي عادي سالانه شركت فرهنگي ورزشي پرسپوليس كه نسخهاي از آن در اختيار روزنامه اعتماد قرار گرفته در بخش دستور جلسه خبري از تغييرات مديريتي نيست و مسائلي نظير بررسي عملكردهاي مالي و تعيين پاداش هياتمديره آمده است.
بيش از چهار سال از دوران مديريت درويش در پرسپوليس ميگذرد؛ دوراني كه با فراز و نشيبهاي فراواني همراه بوده است. با اين حال، در يك تا دو سال اخير، عملكرد مديريتي در بخشهاي كليدي با انتقادات جدي هواداران و برخي كارشناسان مواجه شده است. يكي از مهمترين نقاط ضعف، ناكامي در فرآيند انتخاب سرمربي و آوردن نفرات متعدد روي نيمكت تيم بوده است. تغييرات مكرر روي نيمكت مربيگري، نشاندهنده عدم ثبات در تصميمگيريهاي كلان فني است كه مستقيما بر نتايج اين تيم تاثير منفي گذاشته است. علاوه بر اين، در نقل و انتقالات، عملكرد مديريتي با چالشهاي اساسي روبهرو بوده است. در حالي كه باشگاه در حفظ ستارههاي كليدي مانند عليرضا بيرانوند، مهدي ترابي و دانيال اسماعيليفر با مشكلات جدي مواجه شد و نتوانست آنها را حفظ كند و به رقيب مستقيمش (تراكتور) بخشيد! در سوي ديگر شاهد جذب بازيكنان متعددي بوديم كه كيفيت فني آنها جاي ابهام فراوان داشت. اين نقل و انتقالات مشكوك، نه تنها كمكي به تقويت تيم نكرد، بلكه بار مالي مضاعفي را بر دوش باشگاه تحميل كرده و اعتماد هواداران را خدشهدار ساخت. ناكاميها در حفظ ستارهها و جذب بازيكنان كارآمد، خشم هواداران را به اوج رسانده است. در روزها و هفتههاي گذشته شعارها و مطالبات هواداران در استاديومها و فضاي مجازي بهطور مداوم بر لزوم اخراج مدير فعلي متمركز شده است؛ درخواستي كه تاكنون با مقاومت نسبي از سوي مقامات بالادستي مواجه شده بود! اما شواهد جديد نشان ميدهد كه اينبار، وضعيت متفاوت است. ظاهرا مقامات ارشد و مالكان باشگاه هم تمايل دارند كه همكاري با مديران فعلي را به پايان برسانند. اين فشار مضاعف از سوي هواداران و همچنين تمايل مقامات بالاتر، شرايط را براي درويش دشوار كرده است. از طرفي شنيده ميشود كه نارضايتيهاي داخلي و فشارهاي وارده باعث خستگي مديرعامل شده است. در چنين فضايي، استعفاي خودخواسته ميتواند راهي براي حفظ آبرو و مديريت بهتر خروج باشد، به ويژه با توجه به موفقيتهايي كه او در سالهاي ابتدايي مديريتش (مانند كسب چند قهرماني) با پرسپوليس به دست آورده است. افزايش تنشها در آستانه مجمع، با اضافه شدن يك عضو جديد به هياتمديره در روزهاي اخير ميتواند به عنوان يك سيگنال تلقي شود؛ نشانهاي از تغييرات قريبالوقوع در ساختار مديريتي. حالا همه منتظرند تا ببينند آيا رضا درويش ترجيح ميدهد با ارايه استعفا، پرونده مديريتي خود را ببندد و از زير بار سنگين انتظارات و فشارها خارج شود يا اينكه مجمع و مقامات بالادستي مستقيما حكم به قطع همكاري خواهند داد. با توجه به شرايط فعلي و نارضايتيهاي مكرر، استعفاي او به عنوان محتملترين سناريو به نظر قطعي ميرسد.
البته نبايد فراموش كرد تمام اين موارد اطلاعاتي غيررسمي است كه به گوش ما رسيده و ممكن است همانند بار قبل كه درويش استعفا داد و همه تصور ميكردند كار او در پرسپوليس تمام است، بار ديگر ورق برگردد و او بتواند به كار خودش ادامه دهد.
گرچه نبايد فراموش كرد همانطور كه گفته شد سيگنالهاي آمده از باشگاه پرسپوليس حاكي از آن است كه اتفاقاتي رخ خواهد داد. مخصوصا اگر يادمان بيايد كه مديرعامل بانك شهر در يكي از آخرين مصاحبههاي خود با صراحت در مورد استعفاي درويش حرف زد و گفت: «خود آقاي درويش آنقدر دلسوز پرسپوليس هست كه اگر ببيند بودنش كمكي نميكند، استعفا بدهد.» همچنين علي پروين كه از او به عنوان بزرگترين حامي درويش نام برده ميشود در مصاحبهاي عنوان كرد: «اگر جاي درويش بودم كنارهگيري ميكردم.»