• 1404 پنج‌شنبه 24 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6165 -
  • 1404 پنج‌شنبه 24 مهر

شهرهاي ديجيتال: بازتعريف آينده زيست شهري در عصر هوش مصنوعي

دانوش نوذري

در آستانه دهه سوم قرن بيست‌ويكم، شهرها ديگر صرفا كالبدهايي فيزيكي نيستند، بلكه به اكوسيستم‌هاي هوشمندي بدل شده‌اند كه با لايه‌هاي ديجيتال، شبكه‌هاي داده‌محور و زيرساخت‌هاي خودسازمان‌ده تكامل مي‌يابند. آنچه در ادبيات تخصصي به عنوان شهرهاي ديجيتال شناخته مي‌شود، اكنون مفهومي فراتر از شهر هوشمند (Smart City) است؛ مفهومي كه در آن مرز بين فضاهاي فيزيكي، مجازي و زيستي محو مي‌شود و بازتعريف جامع‌تري از زيست شهري، حكمراني و فناوري را پيش رو مي‌گذارد.

بازتعريف فضا: از كالبد سخت تا بستر پويا

در شهرهاي ديجيتال، شهر نه صرفا يك ظرف فيزيكي براي سكونت و فعاليت، بلكه بستري باز و منعطف براي توسعه پايدار و برخط است. در اين چشم‌انداز، ساختمان‌ها به عناصر زنده‌اي تبديل مي‌شوند كه با استفاده از فناوري‌هاي ساخت‌وساز ماژولار، رباتيك و مصالح هوشمند قابليت تغيير، سازگاري و بازآرايي مداوم را دارند. سطوح شهري به كمك فناوري‌هايي مانند رنگ‌هاي خورشيد (Solar Paint)، غشاهاي زيستي كربن‌گير، نماهاي واكنش‌گرا و زيست‌پوسته‌هاي توليدكننده انرژي نه‌تنها مصرف‌كننده انرژي نيستند، بلكه به توليدكننده، ذخيره‌ساز و تنظيم‌كننده محيط بدل مي‌شوند.

سيستم‌هاي درون‌زا: خودتغذيه، خوديادگير، خودترميم

يكي از ويژگي‌هاي كليدي شهرهاي آينده، درون‌زايي زيرساختي است كه مفهوم شهر به عنوان سيستم زنده در اينجا اهميت مي‌يابد. شهرهاي ديجيتال به كمك اينترنت اشيا (IoT)، شبكه‌هاي 5G، يادگيري ماشين و هوش مصنوعي، ظرفيت تطابق و بازآرايي در لحظه را خواهند داشت. شبكه‌هاي آب، انرژي، حمل‌ونقل و مديريت پسماند نه‌تنها به‌صورت هوشمند مديريت مي‌شوند، بلكه از طريق تحليل پيش‌بينانه قادر به پيشگيري از بحران‌ها و بهينه‌سازي مداوم عملكرد هستند.

زيست‌پذيري ديجيتال: از نيازهاي فيزيكي تا تجربه كاربر شهري

در آينده‌اي نه‌چندان دور، تجربه شهروندان از فضاهاي شهري به‌شدت متحول خواهد شد. تجربه زيست ديجيتال (Urban Digital Experience) مفهومي است كه در آن شهروندان، نه ‌فقط مصرف‌كنندگان خدمات، بلكه هم‌آفرينندگان محيط شهري هستند. ابزارهايي مانند رابط‌هاي واقعيت افزوده (AR)، داده‌هاي بلادرنگ شهري، پلتفرم‌هاي مشاركت شهروندي و مراكز هم‌زمان‌سازي ديجيتال امكان مشاركت فعال ساكنان در تصميم‌سازي شهري را فراهم مي‌آورد. شهر به محيطي تبديل مي‌شود كه در آن، خدمات به‌جاي انتظار براي مراجعه شهروند، به‌صورت خودكار و پيش‌نگر در محل حضور او ظاهر مي‌شود. سيستم‌هايي مانند حمل‌ونقل ماژولار خودران، هاب‌هاي زيرزميني يكپارچه، كشاورزي شهري عمودي و مديريت انرژي مبتني بر بلاك‌چين، ابعاد مختلف زندگي شهري را دگرگون خواهند كرد.

نوآوري‌هاي معماري-‌‌ شهري: پيوند بين طبيعت، فناوري و جامعه

در تصوير آينده، فرم و عملكرد شهرها به‌صورت هم‌زمان توسط الگوهاي بايوميمتيك، تحليل داده‌هاي كلان (Big Data) و الزامات اقليمي شكل مي‌گيرد. شهرهاي ديجيتال نه‌تنها به دنبال بازدهي بالاتر انرژي و كاهش آلايندگي هستند، بلكه به بسترهايي براي تقويت تاب‌آوري اقليمي، عدالت اجتماعي و فرهنگ مشاركتي تبديل مي‌شوند. استفاده از نماي جلبكي توليدكننده سوخت زيستي، سامانه‌هاي بازيافت خودكار و كشاورزي درون‌ساختماني نمونه‌هايي از بازطراحي اكولوژيكي شهر هستند.

شهر ديجيتال و حكمراني آينده‌نگر

حكمراني شهري در بستر ديجيتال نيازمند تغييرات بنيادين است. از مدل‌هاي متمركز سنتي به سوي مديريت چندلايه، داده‌محور و مشاركتي حركت خواهيم كرد. زيرساخت‌هاي داده‌اي شفاف، مبتني بر هوش مصنوعي و قراردادهاي هوشمند (Smart Contracts) اين امكان را مي‌دهند كه تصميمات شهري با بهره‌گيري از مدل‌هاي پيش‌بيني‌گر، تخصيص بهينه منابع و نظارت همگاني اتخاذ شوند.به‌اين‌ترتيب، شهرهاي ديجيتال در مسير گذار از «مديريت واكنشي» به سمت «برنامه‌ريزي پيش‌نگر» قرار مي‌گيرند؛ گذري كه به افزايش تاب‌آوري شهري، كاهش نابرابري و ارتقاي كيفيت زندگي خواهد انجاميد.

چالش‌ها و فرصت‌ها: از معماري داده تا اخلاق فناوري

با تمام ظرفيت‌هاي شگرف، تحقق شهرهاي ديجيتال بدون مواجهه با چالش‌هاي پيچيده ممكن نيست. مالكيت داده‌ها، حريم خصوصي، سواد داده‌اي شهروندان، امنيت سايبري و استانداردسازي زيرساخت‌ها ازجمله موانعي هستند كه نيازمند پاسخ‌هاي نهادي و بين‌رشته‌اي‌اند. آينده شهرها، در گرو ايجاد چارچوب‌هاي حكمراني داده، مقررات بين‌المللي فناوري و گفتمان‌هاي اجتماعي پيرامون استفاده اخلاقي از هوش مصنوعي خواهد بود.

نتيجه‌گيري: آينده‌اي زنده، باز و انعطاف‌پذير

شهرهاي ديجيتال آينده‌اي نيستند كه بايد منتظرشان باشيم؛ آنها در حال ساخته شدن هستند.

در اين آينده، شهرها به موجوداتي پيچيده، خودسازمان‌ده، قابل انطباق و به‌هم‌پيوسته تبديل مي‌شوند؛ جايي كه مرز ميان كالبد و كد، ميان انسان و الگوريتم و ميان سازه و سامانه محو خواهد شد. سرمايه‌گذاري در معماري داده، بازطراحي فرآيندهاي شهري و توانمندسازي شهروندان ديجيتال، نه‌فقط اولويت‌هاي تكنولوژيك بلكه ضرورت‌هاي برنامه‌ريزي شهري قرن بيست‌ويكم‌اند.

واژگان كليدي: شهر ديجيتال، هوش مصنوعي، شهر هوشمند، حكمراني داده، زيرساخت‌هاي هوشمند، شهر خودسازمان‌ده، فناوري معماري، تاب‌آوري اقليمي، مشاركت ديجيتال، اينترنت اشيا

شهرهاي ديجيتال در افق 2050؛ آينده‌اي كه اكنون در حال ساخت است

در عصر هم‌گرايي فناوري‌هاي تحول‌آفرين، مفاهيمي چون «شهر هوشمند» جاي خود را به تعابيري پيچيده‌تر و چندبُعدي‌تر مانند شهر ديجيتال داده‌اند. ديگر نمي‌توان شهر را صرفا تركيبي از كالبد و زيرساخت تصور كرد؛ شهرهاي آينده، سامانه‌هايي زنده، در حال يادگيري و داده‌محور هستند كه در بستر هوش مصنوعي، بلاك‌چين، محاسبات كوانتومي، اينترنت اشيا و تحليل پيش‌بينانه، نه‌فقط پاسخ‌گو بلكه آينده‌ساز مي‌شوند.

معماري ديجيتال‌شده شهرها: از طراحي فيزيكي تا طراحي الگوريتمي

شهر ديجيتال، ساختاري فراتر از معماري سنتي است كه فرم، عملكرد و تجربه زيستي در اين شهرها به‌صورت پويا و مبتني بر داده شكل مي‌گيرد. مدل‌هايي مانند NEOM و The Line در عربستان سعودي نشان مي‌دهند كه چگونه مي‌توان شهرهايي خطي، بدون خودرو و تماما الگوريتمي طراحي كرد كه انرژي صفر، دسترسي آني و برنامه‌ريزي غيرمتمركز را در دل خود دارند.

در Woven City در ژاپن، شهر به عنوان يك آزمايشگاه زنده براي فناوري‌هاي رباتيك، خودروهاي خودران، هوش مصنوعي و زيرساخت‌هاي تعاملي ساخته شده است. اين مدل‌ها نه‌تنها مكان‌محور، بلكه تجربه‌محورند؛ شهر به بستري تبديل مي‌شود كه در آن زندگي، كار، حركت و يادگيري به‌صورت يكپارچه و هوشمند طراحي مي‌شود.

بلاك‌چين: ستون اعتماد در حكمراني ديجيتال

با رشد روزافزون داده‌ها، نياز به شفافيت، امنيت و حاكميت داده‌ها بيش‌ازپيش احساس مي‌شود. در اين زمينه، فناوري بلاك‌چين به يكي از اركان شهرهاي ديجيتال تبديل شده است.بلاك‌چين به عنوان يك دفتر كل توزيع‌شده، امكان ثبت، پيگيري و اجراي خودكار قراردادهاي هوشمند شهري را فراهم مي‌آورد. اين فناوري در حوزه‌هايي مانند تخصيص زمين، رأي‌گيري شهري، مصرف انرژي، مديريت پسماند و اقتصاد اشتراكي نقشي بنيادين ايفا مي‌كند.

براي‌نمونه‌در(Sharjah Sustainable City ) امارات و (Sino-Singapore Tianjin Eco-City) چين، سامانه‌هاي بلاك‌چين‌محور براي رديابي مصرف انرژي، آب و جريان مواد بازيافتي به‌كار رفته‌اند كه پايه‌گذار اقتصاد چرخشي ديجيتال هستند.

محاسبات كوانتومي: آينده برنامه‌ريزي و تصميم‌سازي شهري

درحالي كه مدل‌هاي فعلي شهري به حجم بالايي از داده‌ها وابسته‌اند، ورود محاسبات كوانتومي اين افق را گسترش مي‌دهد. اين فناوري به شهرها اجازه مي‌دهد تا ميلياردها متغير و سناريو را به‌صورت‌ هم‌زمان تحليل كرده و بهينه‌ترين تصميم را در لحظه اتخاذ كنند.

در پروژه‌هايي مانند Masdar City در امارات يا Konza Technopolis در كنيا، از مدل‌سازي انرژي تا پيش‌بيني ترافيك و كنترل اقليم داخلي، استفاده از شبيه‌سازي‌هاي كوانتومي به افزايش بهره‌وري و تاب‌آوري سيستم‌ها كمك كرده است. درNew Administrative Capital مصر نيز، دولت با همكاري شركاي فناور از ابزارهاي داده‌محور پيشرفته براي ايجاد حكمراني يكپارچه شهري بهره گرفته است.

نوآوري‌هاي كالبدي- فضايي: تركيب زيست‌پذيري، فناوري و زيست‌بوم

ازBo01 در مالمو سوئد تا پروژهTelosa در ايالات‌متحده، الگوهاي نوين طراحي شهري بر سه اصل استوارند: 

1. طراحي مردم‌محور و انعطاف‌پذير

2. زيرساخت‌هاي سبز و ديجيتال‌محور

3. توسعه پايدار با مشاركت فعال شهروندان

در Belmont Smart City (آريزونا) كه توسط بيل‌گيتس توسعه يافته، زيرساخت‌هاي تمام‌هوشمند از ابتدا برنامه‌ريزي شده‌اند: فيبر نوري پرسرعت، حمل‌ونقل خودران، مديريت منابع مبتني بر هوش مصنوعي و اقتصاد داده‌محور. همچنين، New Murabba و Mukaab به عنوان پروژه‌هاي جديد عربستان سعودي، نمونه‌اي از بازآفريني شهري در مقياس فوق‌العاده‌اند كه فناوري، فرهنگ و سرمايه‌گذاري را در قالب فرم‌هاي معماري آينده‌نگر تركيب مي‌كنند.

افق‌هاي آينده: شهرهاي فراتر از زمين

مفهوم شهر ديجيتال ديگر به كره زمين محدود نيست و پروژه‌هايي مانند Starbase و Mars City (ايلان ماسك)، يا Seasteading (شهرهاي شناور در اقيانوس آرام) چشم‌اندازهايي از گسترش قلمروهاي زيستي انسان به خارج از سياره هستند.

اين شهرها نه‌تنها به فناوري‌هاي پيشرفته براي بقاء وابسته‌اند، بلكه به نظام‌هاي ديجيتالي خودكفا، خودسازمان‌ده و خودتعمير نياز دارند كه تنها در سايه فناوري‌هاي كوانتومي، بلاك‌چين و هوش مصنوعي قابل تحقق‌اند.

چالش‌هاي زيربنايي: از داده تا معنا

در عين تمام فرصت‌ها، شهرهاي ديجيتال با چالش‌هايي چندوجهي روبه‌رو هستند: 

٭  حاكميت داده و تضاد ميان مالكيت خصوصي و نفع عمومي

٭  عدم تقارن ديجيتال و نابرابري در دسترسي به فناوري

٭  موانع فرهنگي و اجتماعي در پذيرش شهرهاي تمام‌ديجيتال

٭  مسائل اخلاقي مرتبط با هوش مصنوعي و نظارت فراگير

در پاسخ به اين چالش‌ها، نيازمند چارچوب‌هاي جديد حكمراني شهري ديجيتال هستيم؛ ساختارهايي كه شفافيت، مسووليت‌پذيري، امنيت سايبري و عدالت اجتماعي را به‌طور هم‌زمان تأمين كنند.

نتيجه‌گيري: شهر ديجيتال به‌مثابه اكوسيستم نوين زيست انساني

شهرهاي ديجيتال، بازتابي از تغيير پارادايم در شهرسازي قرن ۲۱هستند؛ پارادايمي كه در آن، فضا ديگر ايستا نيست، بلكه زنده، در حال يادگيري و قابل گفت‌وگوست. ازLanai Island لري اليسون در هاوايي تا شهر آينده‌نگر Telosa، از آزمايشگاه رباتيك Woven City تا The Line در دل بيابان نئوم، مسير روشني براي شكل‌گيري شهرهايي ترسيم شده كه در آن‌ها: 

٭  طبيعت، فناوري و انسان هم‌زيست مي‌شوند.

٭  كالبد، داده و معنا به هم گره مي‌خورند.

٭  و شهر، ديگر محصول نهايي نيست، بلكه فرآيندي در حال تكامل دايمي است.

پژوهشگر حوزه تكنولوژي‌هاي شهري

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها