• 1404 شنبه 26 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6166 -
  • 1404 شنبه 26 مهر

مرغ يك پاي سياست

عباس عبدي

ديدار اخير و به ظاهر صميمانه پوتين و احمدالشرع، رهبران سوريه و روسيه را چگونه مي‌توان فهميد؟ شايد اين ديدار براي جامعه ايران عجيب باشد ولي براي ناظران سياسي جهان، رويدادي عادي و متعارف است. از نظر روسيه اينكه چه كسي در سوريه يا هر كشور ديگري حكومت مي‌كند، موضوعي حيثيتي نيست. در نهايت او دنبال تأمين منافع كشور خودش است. حتي اگر لازم بداند اسد را هم تحويل مي‌دهد و چندان در بند پرستيژ و اين جور چيزها نيست، ‌اگر چه بسيار بعيد است چنين اتفاقي رخ بدهد، ولي قصدم اين است كه بگويم حيثيتي كردن سياست خارجي و موضوعات آن موجب مي‌شود كه دست سياستگذار بسته شود. اين اصل نه فقط براي روسيه كه براي سوريه و براي امريكا و غرب و اسراييل هم صادق است. كشوري جز ايران نيست كه چنين تصلبي را در عرصه خارجي داشته باشد. امريكايي‌ها و غربي‌ها نيز احمدالشرع را تروريست مي‌ناميدند و براي سرش جايزه تعيين كرده بودند، ولي اكنون به راحتي با او رابطه برقرار و حتي حمايت هم مي‌كنند. امريكا تا چندي پيش خواهان نابودي حماس بود، ولي اكنون با آنها توافق كرده. شايد بگوييم اين بي‌شخصيتي سياسي است؛ اين گونه ارزيابي‌ها و داوري‌ها بر اساس ارزش‌ها و اخلاق فردي است، در حالي كه ارزش‌هاي ملي چنين گزاره‌اي را تأييد نمي‌كند. در مسابقه بوكس طرفين ضربات سنگيني به هم مي‌زنند، كسي هم آن را غيراخلاقي نمي‌داند. در حالي كه خارج از رينگ بوكس زدن چنين ضرباتي به يكديگر ناپسند و محكوم تلقي مي‌شود. يك رفتار در دو‌ موقعيت و دو ساختار معناي متفاوتي دارد. 

اگر قرار باشد موضوع سياست خارجي ناموسي و به قول معروف مرغ سياست كشورها يك پا داشته باشد، جز جنگ بي‌پايان و گسترده چشم‌انداز ديگري پيش روي جهان نخواهد بود. جهان براي عبور از اين بحران پذيرفته كه دشمنان قديمي به راحتي با يكديگر دست بدهند و يكديگر را در آغوش بكشند و بر گذشته‌ها صلوات بفرستند. كوتاه آمده، سازش و عقب‌نشيني كنند، حقوق خود را اهم و مهم كنند، خلاصه هيچ محدوديتي كه منافع ملي كشور را خدشه‌دار كند، نپذيرند.
جالب است كه اگر در برابر خارجي‌ها هم بتوان از تصلب صحبت كرد، در برابر مردم كه قطعا نمي‌توان چنين كرد. نه به لحاظ اخلاقي و نه حقوقي و نه سياسي و نه از منظر نتيجه‌بخشي. متأسفانه در داخل هم امور را ناموسي و حيثيتي كرده‌اند. در مورد حجاب، درباره فضاي مجازي، درباره مشاركت عمومي سياسي و به رسميت شناختن ديگران، درباره فرزندآوري و... خلاصه هر عرصه ديگري را كه مي‌بينيم، بيش از اينكه عقلانيتي در آنها ديده شود، طبق گزاره «همين است و جز اين نيست»، رفتار مي‌كنند. جالب است كه بگويم اتفاقا اين سياست نتيجه عكس مي‌دهد. با ارجاع به موضوع حجاب، نظرم را توضيح مي‌دهم.
اصولگرايان حتي نيروهاي ميانه آنان هم از ديدن وضع پوشش زنان ـ به ويژه در مجامع غيررسمي كه فيلم‌هاي آن ديده مي‌شود، شوكه شده‌اند. برخي از آنان باور ندارند كه اين روندي طبيعي است، در نتيجه معتقدند كه رواج اين فرهنگ، سازماندهي شده عليه حكومت است. اين وضعيت را مي‌توان از منظر ديگري ديد. پيش‌تر مي‌گفتند كه ما به داخل خانه‌ها كار نداريم ولي در خيابان بايد حجاب رعايت شود. من همان زمان متذكر شدم كه اين سياست نتيجه‌بخش نيست، زيرا شكاف فرهنگ پوشش و سبك زندگي ميان خانه و خيابان تا حدي مقدور است و بيش از آن ممكن نيست. هنگامي كه شما به خانه و محيط‌هاي خصوصي كار نداريد، (البته حكومت در عمل نمي‌تواند دخالت كند) مردم در آنجا با آزادي كامل و با سرعت به سوي يك فرهنگ و رفتار مي‌روند، ولي هنگام حضور در خيابان با اين سبك پوشش، با سدي محكم مواجه مي‌شوند. اين عدم توازن خطرناك است و اگر اين سد تخليه نشود، دير يا زود سرريز و كل سد تخريب مي‌شود كه شد. در حالي كه اگر اين شكاف بزرگ و عدم توازن نباشد، جامعه متعادل‌تر رفتار مي‌كند و ساز و كار دروني آن سعي در مهار رفتارهاي نامتعارف مي‌كند.
وضعيت امروز - چه عادي و چه سازماندهي شده باشد - در صورت مساله تغييري نمي‌دهد. حكومت با مقررات سفت و سخت خود تعداد زيادي را به داخل اماكن خصوصي و خانه فرستاد و آنان در آنجا به دور از نظارت اجتماعي آزاد بودند و حتي بيگانه با حكومت و اغلب و به ناچار دشمن و مخالف آن شدند، چون حكومت آنان را دشمن و مخالف تلقي كرد. در جمع محدود و محيط‌هاي خصوصي هر گونه كه خواستند بار آمدند و از لج حكومت با سرعت بيشتري به سوي فرهنگ مخالف نظر حكومت رفتند. اين وضعيت نشان داد هر گاه مرغ سياست يك پا داشته باشد، چگونه از هدف دور مي‌شود. حالا دنبال پيدا كردن تشكيلات پشت اين رفتار و تشكيل اتاق وضعيت حجاب هستند، در حالي كه همين‌ها ماجرا را بدتر مي‌كند. حتي اگر چنين سازماني هم باشد مساله اصلي قابليت قابل در جامعه است و نه فاعليت سازمان‌دهنده.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون