مساله حجاب و خطاهاي ما
نمايشهاي خانگي و رعايت نكردن پوشش اسلامي حتي در برخي برنامههاي رسمي دولتي و مانند اينها كشور را تهديد ميكند و اين موضوع مهمي است، زيرا روابط آزاد و برهنگي و بيبند و باري از يك در وارد ميشود و روحيه جهاد و مبارزه و مقاومت و جوانمردي و عدالتخواهي از در ديگر خارج ميشود. اين وضعيت هم ريشههايي دارد كه به آن اشاره ميكنم.
۱- بعد از حوادث سال ۱۴۰۱ -كه عوامل مختلفي ازجمله بيتدبيري ستاد امر به معروف و نهي از منكر و كمتدبيري نيروي انتظامي و مخصوصا شيطنتهاي رسانههاي بيگانه در آن نقش داشت- حكومت به اصطلاح جا زد و از هرگونه نظارتي عقبنشيني كرد، در حالي كه نظارتهاي درستي كه وجود داشت نبايد تعطيل ميشد.
۲- دولت چهاردهم به گونهاي با موضوع عفاف و حجاب برخورد كرد و برخي مقامات دولتي به گونهاي در اين باره سخن گفتند كه موجب ترويج بيحجابي ميشد. مخالفت با قانون عفاف و حجاب كه ميتوانست درست باشد، به شكل بيتفاوتي نسبت به پوشش اسلامي و كماهميت جلوه دادن آن تجلي ميكرد. از آن جمله است سخنان رييسجمهور. به عنوان مثال، ايشان در پاسخ به يك خبرنگار در موضوع بيحجابي گفتند اين به دولت مربوط نيست، كار مساجد و حوزههاي علميه است؛ در حالي كه كار فرهنگي و اعتقادي هر مقدار هم انجام شود، به تنهايي كارساز نيست و امر به معروف و نهي از منكر آنجا كه مستلزم اعمال قانون است وظيفه دولت اسلامي است. اساسا فرق دولت اسلامي با دولت سكولار همين است كه دولت سكولار وظيفه خود را صرفا تامين معيشت و رفاه مردم ميداند ولي دولت اسلامي علاوه بر معيشت و رفاه مردم، وظيفه حراست از اخلاق و رفتار و عقايد مردم را نيز دارد.
۳- برخي اصلاحطلبان نيز به گونهاي با اين موضوع برخورد كردند كه گويي نميتوانند خوشحالي خود را از رواج بيحجابي و اباحهگري كتمان كنند و به گونهاي سخن گفتند كه گويي جامعه ايدهآل آنها از نظر فرهنگي و آزاديهاي فردي همان جامعه غربي است و هرگاه عدهاي خواستند اقدامي در جهت اصلاح اين پديده انجام دهند مورد حمله و گاهي تمسخر اين افراد قرار گرفتند.
اما راهحل اين است كه دولت از اظهارنظرهايي كه منجر به ترويج بدپوششي ميشود، خودداري كرده و به وظيفه نظارت خود عمل كند، به طوري كه مردم احساس كنند نظارتي بدون سختگيري وجود دارد و اين موضوع رها شده نيست. در ادارات و دانشگاهها و مانند اينها پوشش كامل اسلامي به مثابه لباس فرم رعايت شود و در خيابان صرفا با موارد ناهنجار برخورد شود. ستاد امر به معروف و نهي از منكر ميتواند با به كارگيري ضابطان آموزشديده خود در همه اموري كه مشمول امر به معروف و نهي از منكر ميشوند مثل كمفروشيها و گرانفروشيها و ازجمله پوشش، بدون سختگيري كمك كار دولت باشد.
دوراهي بزرگ!شايد براي مردم ما راحت بود كه در گوشهاي از جهان
قرار داشتيم و سالي يكبار هم تيتر يك روزنامهها و خبرگزاريهاي دنيا نميشديم و احتمالا كسي هم مزاحممان نميشد ولي بخواهيم يا نخواهيم ما ناچار به بزرگي و اقتداريم و توسعه كشور نيازمند امنيت همهجانبه است. اگر بتوانيم از پيچ سخت و كمرشكن كنوني عبور كنيم كه عبور خواهيم كرد، آيندهاي درخشان در انتظار كشور خواهد بود. اگر ظرفيتهاي ايران با هر زحمتي شكوفا شوند، زرق و برقهاي وارداتي كشورهاي حاشيه خليجفارس در برابر آن به چشم نخواهند آمد. براي عبور از ناهمواري و بحرانهاي طبيعي و غيرطبيعي كنوني آگاهي و احساس مسووليت همه مردم خصوصا دارندگان علم و دانش و ثروت و مكنت و موقعيت ضرورت حياتي دارد.مسوولاني كه به ميزهاي رياست چنگ انداخته و حتي هنگام شكست در مسووليتهايشان حاضر به كنارگيري نيستند و در اوج مسكنت محرومان حقوق و تسهيلات نجوميشان افزايش پيدا ميكند، ثروتمنداني كه با رانت به داراييهاي افسانهاي رسيدهاند و هنوز كاخ به كاخها و كشتي به كشتيهاي خود اضافه ميكنند، افراطيوني كه از هر سو در انشقاق جامعه شب از روز نميشناسند و در جناحهاي مختلف مشغول خشك كردن ريشههاي اعتماد و بر باد دادن سرمايههاي اجتماعي هستند تهديدهاي اساسي كشورند و اگر خداي ناكرده روزي در دوراهي پيش رو خود را در سراشيبي از دست رفتن همه چيز ديديم، مقصران اصلي اضمحلالند.در گناه تاراندن مردم از ارزشهاي نيكو و هنجارهاي ديرپا تندروهاي متعصب و لجوج همانقدر مسوولند كه سياهنمايان اوضاع كشور اميد مردم را نشانه رفتهاند و كوچكترين عيبها و نقصها را براي خالي كردن دل خلق خدا فرو نميگذارند. بگذار نوشته باشيم كه همه ما بيش از پيشينيان در عظمت يا ضعف و حتي بر باد رفتن يك تاريخ افتخار سهيم هستيم و هيچ كس با ادعاهاي پرطمطراق نميتواند پز عقل كل بگيرد و خود را از دخالت در تمهيد آينده مبرا كند.كاش هيچگاه اوضاع حساس نبود يا ما حساسش نميكرديم، كاش ما با قلم و بيان و عمل خود تا اين اندازه در خير و شر يك كشور عزيز مختار نبوديم. كاش روزي فرا رسد كه خيلي معمولي زندگي كنيم و عالمي متاثر از رفتار به ظاهر ساده ما نباشد. گاهي همه ما در موقعيت آن چوپان بيخبر در راهگشايي براي دشمني به اندازه اسكندر قرار ميگيريم .
توصيه بنيانگذار به ارتباط جوانان با علماي متعهد و نقد مدعيان دروغين روحانيت
هماكنون نيز در هر سنگري از خطوط مقدم جبهه گرفته تا مواضع ديگر، در كنار مردماند و در هر حادثه غمبار و مصيبتآفريني شهداي بزرگواري را تقديم نمودهاند. در هيچ كشور و انقلابي جز انقلاب بعثت و رسالت و زندگي ائمه هدي -عليهمالسلام- و انقلاب اسلامي ايران سراغ نداريم كه رهبران انقلاب آنقدر آماج حملات و كينهها گردند و اين به خاطر صداقت و امانتداري است كه در وجود علماي متعهد اسلام متبلور است. مسووليتپذيري در كشوري كه با محاصرهها و مشكلات اقتصادي و سياسي و نظامي مواجه است كار مشكلي است. البته روحانيون متعهد كشور ما بايد خودشان را براي فداكاريهاي بيشتر آماده كنند و در مواقع لزوم و ضرورت از آبرو و اعتبار خود براي حفظ آبروي اسلام و خدمت به محرومان و پابرهنگان استفاده كنند و جاي بسي سپاس و امتنان است كه ملت رشيد و دلاور ايران قدر خادمان واقعي خود را ميشناسد و فلسفه عشق و ارادت خود را به اين نهاد مقدس در يك كلمه خلاصه ميكند. علما و روحانيون متعهد اسلام هرگز به آرمان و اصالت و عقيده و هدف اسلامي ملت خيانت نكرده و نميكنند «و در عين حال نسبت به مدعيان دروغين در لباس دين نيز هشدار ميدهند» البته تذكر اين نكته لازم است كه در تمام نوشتهها و صحبتها هر وقت نام «روحانيت» را به ميان آوردهام و از آنان قدرداني نمودهام، مقصودم علماي پاك و متعهد و مبارز است كه در هر قشري ناپاك و غيرمتعهد وجود دارد و روحانيون وابسته ضررشان از هر فرد ناپاك ديگر بيشتر است و هميشه اين دسته از روحانيون مورد لعن و نفرين خدا و رسول و مردم بودهاند و ضربات اصلي را به اين انقلاب، روحانيون وابسته و مقدسمآب و دينفروش زدهاند و ميزنند و روحانيون متعهد ما همواره از اين بيفرهنگها متنفر و گريزان بودهاند.»
و نيز خطر مدعيان مليگرايي دروغين را نيز يادآوري ميكنند؛ «من به صراحت ميگويم مليگراها اگر بودند، به راحتي در مشكلات و سختيها و تنگناها دست ذلت و سازش به طرف دشمنان دراز ميكردند و براي اينكه خود را از فشارهاي روزمره سياسي برهانند، همه كاسههاي صبر و مقاومت را يكجا ميشكستند و به همه ميثاقها و تعهدات ملي و ميهني ادعايي خود پشت پا ميزدند. كسي تصور نكند كه ما راه سازش با جهانخواران را نميدانيم. ولي هيهات كه خادمان اسلام به ملت خود خيانت كنند!»
ادامه دارد