• 1404 چهارشنبه 30 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6170 -
  • 1404 چهارشنبه 30 مهر

گفت‌وگوي« اعتماد» با مازيار سيدي، بازيگر فيلم «زن و بچه»

نقد پذيرفتني است اما توهين نه

حق هر فيلمسازي است كه فرم‌ها و محتواهاي مختلف راتجربه كند

تينا جلالي

مازيار سيدي از كارگردانان و بازيگران حرفه‌اي تئاتر است و يد طولايي در اجراي صحنه‌اي دارد، از تئاتر آشپزخانه و باغ آلبالو به كارگرداني حسن معجوني تا ولپن به كارگرداني مهدي كوشكي تا نمايش‌هايي كه خودش كارگرداني آن را بر عهده داشته نظير: مرسولات پترزبورگ،‌دار و دسته ونيزي، سيمبلين و... سيدي اين روزها در فيلم«زن و بچه» به كارگرداني سعيد روستايي خوش درخشيده است، او با توان تكنيكي بالا نقش ناظم مدرسه (سامخانيان) را بسيار جذاب و در عين حال باور‌پذير بازي كرده است.  گفت‌وگوي ما با مازيار سيدي پيش روي شماست: 

    شما در دو فيلم گذشته سعيد روستايي (متري شيش و نيم و برادران ليلا) با او همكاري داشتيد، حضور شما در فيلم« زن و بچه» چطور رقم خورد؟ رفاقتي بود يا به صورت حرفه‌اي و بر مبناي نياز قصه؟
من و سعيد از زمان دانشجويي همديگر را مي‌شناسيم، البته در يك دانشكاه نبوديم و اين موضوع به سال 86 مربوط مي‌شود، من هميشه در تئاتر فعاليت مي‌كردم، وقتي سعيد روستايي« ابد و يك روز» را ساخت، من در نمايشي به نام «آشپرخانه» به كارگرداني محمد حسن معجوني بازي مي‌كردم، سعيد آن نمايش را ديد، اين ديدار ما زماني بود كه او مي‌خواست «متري شيش و نيم» را بسازد، آنجا بود كه آشنايي جدي كاري با سعيد پيدا كرديم، سعيد در آن نمايش بازي مرا دوست داشت و بعد براي بازي در فيلم «متري شيش و نيم» از من دعوت كرد، نقش جالبي هم بود. اولين‌بار بود كه من در فيلم بلند سينمايي كار مي‌كردم. بماند كه از آنجا دوستي ما دوستي صميمي شد. اما در «برادران ليلا» هم نقش كوچكي داشتم، قرار نبود در آن فيلم بازي داشته باشم اما سعيد نقش بامزه‌اي برايم نوشت و گفت مي‌خواهم يادگاري با هم انجام دهيم. تا اينكه همكاري ما به «زن و بچه »رسيد. شش يا هفت ماه قبل از پيش توليد، با من تماس داشت كه نقشي را براي تو مي‌نويسم. مي‌خواهم بگويم كه از هفت يا هشت ماه قبل از پيش توليد روي اين نقش فكر مي‌كرديم.
    سعيد روستايي معمولا از تيم بازيگران كه با آنها تجربه همكاري دارد استفاده مي‌كند، البته بايد گفت كه فيلم‌هايش بازيگراني نظير فرهاد اصلاني، نيره فراهاني، ترانه عليدوستي، سعيد پورصميمي دارد، ولي نقش‌هاي كليدي را به بازيگراني كه از قبل با آنها تجربه همكاري داشته مي‌دهد و روي بازيگران جوان كم تجربه كمتر ريسك مي‌كند، موافقيد؟ 
موافق نيستم، وسيع‌تر به اين موضوع بايد نگاه كرد، كارگردان‌هاي بزرگ دنيا، همين روش را دارند، كارگردان‌هاي مثل اسكورسيزي، هانيكه، فون تريه و آقاي اصغر فرهادي يكسري بازيگر دارند كه شروع كارشان با آنهاست و بازيگران شناخته شده‌اي هستند اما به مرور و در فيلم‌هاي ديگرشان، آرام آرام در كنار بازيگران شناخته شده جوانان را وارد مي‌كنند و آن بازيگران جديد در كنار بازيگران بزرگ، شناخته مي‌شوند و داراي تجربه و مهارت مي‌شوند و بعد وارد نقش‌هاي اصلي و مهم‌تر مي‌شوند. به نظرم اين روش استفاده از بازيگران نه تنها هنرمندانه است بلكه روش پُرراندماني است براي معرفي بازيگران جوان و جديد و ايجاد فضايي براي كسب تجربه بازيگران جوان در كنار بازيگران قديمي . اتفاقا به نظرم سعيد روستايي از بازيگران جديد زياد استفاده مي‌كند. حضور من در فيلم«متري شيش و نيم » نمونه‌اي از اين مثال است يا در فيلم «زن و بچه » بازيگراني نظير رژين شمس. 
    البته خيلي از فيلمسازان و كارگردانان هم هستند كه فقط با بازيگران حرفه‌اي با‌تجربه كار مي‌كنند چون آنها از سينما شناخت درستي دارند و كار با آنها راحت‌تر است. نظر شما چيست؟ 
فارغ از بحث تجربه‌گرايي، اساسا كار كردن با آدم‌هايي با تجربه همكاري گذشته، اعم از فيلمبردار يا صدابردار تا طراح صحنه و بازيگر كار را براي كارگردان تسهيل مي‌كند، كارگردان وقتي بازيگر را مي‌شناسد، خيلي راحت‌تر با او ارتباط برقرار مي‌كند، از آن طرف بازيگر وقتي كارگردان را مي‌شناسد انرژي كمتر تلف مي‌شود و به آنچه مدنظر كارگردان است سريع مي‌رسد. شما به همكاري اسكورسيزي و رابرت دنيرو و دي كاپريو نگاه كنيد، يا آقاي فرهادي و ترانه عليدوستي و شهاب حسيني را ببينيد. چون روي سعيد روستايي ذره‌بين وجود دارد هر نكته‌اي درباره فيلم‌هاي او درشت‌نمايي مي‌شود و آدم‌ها زياد راجع به آن صحبت مي‌كنند. با رفاقتي كه با سعيد روستايي دارم مي‌دانم رفقاي بازيگر زيادي دارد كه اگر اينطور بود بايد آدم‌هاي زيادي در فيلم‌هايش حضور مي‌داشتند . سعيد روستايي بر مبناي شايسته‌سالاري در فيلم‌هايش رفتار مي‌كند و به رفاقت‌ها اهميتي نمي‌دهد. اين ويژگي سعيد روستايي است كه باعث مي‌شود بعضي رفقايش از او ناراحت مي‌شوند اما مساله اين است كه او زيبايي‌شناسي در مقوله انتخاب بازيگر دارد كه قاطعانه روي آن مي‌ايستد. 
    بپردازيم به فيلم «زن و بچه»، و نقش ناظم كه در اين فيلم چند‌وجهي است . ناظم يا همان آقاي سامخانيان در فيلم بسيار جدي است اما لحظات شيريني را براي مخاطب فراهم مي‌كند. راجع به پردازش اين نقش از جانب خودتان و سعيد روستايي و چالش‌هايي كه داشت برايمان صحبت مي‌كنيد.
همانطور كه اشاره كردم خيلي پيشتر از شروع فيلمبرداري زن و بچه، راجع به نقش سامخانيان با سعيد روستايي صحبت مي‌كردم و آمادگي ذهني بالايي نسبت به اين نقش داشتم. يك زماني هست نقشي نوشته مي‌شود و ما به عنوان بازيگر آن را بازي مي‌كنيم، يك زماني هست كارگردان به مثابه نويسنده نقشي را براي شما مي‌نويسد و شما را در جريان اتفاقي كه مي‌افتد از صفر تا صد قرار مي‌دهد.
    اين نقش براي شما نوشته شده بود؟
بله. انگار اين لباس را سعيد روستايي با متر و معيارهايي كه سال‌ها با هم آشنا بوديم و سال‌ها با هم صحبت مي‌كرديم و به من مي‌خورد براي من نوشته بود. اين را با مسرت مي‌گويم كه سعيد روستايي در اين مسير، حرف‌ها و پيشنهادات من را هم مي‌شنيد و بعضا به من اجازه مي‌داد كه دست به تغييراتي بزنم. البته كه نقش با دقت و مهارت نوشته شده بود اما اين رفتار سعيد انگيزه‌اي مي‌شد براي احساس تعلق خاطر بيشتر من به نقشم و فيلم و نتيجتا اجراي بهتر موقعيت و نقش.
    جناب سيدي، پرده اول فيلم«زن و بچه» كه با حضور دانش‌آموزان و ناظم است هم از فصل‌هاي جذاب فيلم است و هم روايت‌گر موضوعات مهمي است. مشكلات مربوط به محصل‌ها در مدرسه با درس و همكلاسي‌‌ها و ناظم‌ها...پرسش من اين است كه در اين زمينه تحقيق داشتيد كه دنياي بچه‌ها را بهتر بشناسيد؟ 
من 12‌سال دانش‌آموز بودم و 12‌سال دانشجو... خدمت شما بگويم كه خودم «عليار»ي بودم درزمان مدرسه و تمام آنچه در فيلم روايت مي‌شود خودم با گوشت و پوستم تجربه كردم. اتفاقا الان دوره بهتري شده و حداقل ناظم‌ها شلوار لي مي‌پوشند و منبسط‌تر برخورد مي‌كنند، اما در سال‌هاي دور ناظم‌ها واقعا مستبد بودند، ما در اين فيلم بسيارناظم‌ها را منعطف نشان مي‌دهيم، چون از ما پرسيده شده واقعا ناظم‌ها اينگونه‌اند كه شما نشان مي‌دهيد؟ ما هم در جواب گفتيم راجع به فضانوردها كه صحبت نمي‌كنيم. راجع به آدم‌هايي حرف مي‌زنيم كه با آنها دوراني را گذرانديم و با آنها زيست داشتيم. رد خون پيشاني من روي ديوار مدرسه بود و ما هر بار آن را مي‌ديديم مي‌خنديديم. فضاي مدرسه «زن و بچه» چيزي نبود كه از تخيل ما باشد . پيشنهاد مي‌كنم برنامه‌اي بگذاريد بچه‌هاي نسل قبل بنشينند و هر كدام دو خاطره بگويند، از دل اين خاطره‌ها، تراژدي ده جلدي در مي‌آيد. بنا براين نيازي به تجربه امروزي نبوده و تمام حافظه حسي و عاطفي من از زمان مدرسه كار مي‌كرده و اين متعلق به آن دوران است. 
    يكي از فصل‌هاي مهم زن و بچه، فصل چشم تو چشم شما و پريناز ايزديار است، يكي از فراز‌هاي مهم فيلم كه به خوبي روايت مي‌شود و گيرايي خاصي دارد، درباره چگونگي شكل‌گيري اين فصل براي ما توضيح مي‌دهيد؟ چند برداشت بود؟ 
اين از اتود من و پريناز ايزديار بيرون آمد. يك روز با هم دورخواني داشتيم و من و پريناز ايزديار داشتيم تمرين مي‌كرديم. اين فصل فيلم، ديالوگي هست كه همكلاسي عليار مي‌گويد: من و عليار دعواي چشم تو چشم داشتيم. من هم مادر عليار را نگاه مي‌كردم و مي‌گفتم چشم تو چشم يعني چه؟ كه سعيد از اين ايده استقبال كرد. اين از بخش‌هايي بود كه من و پريناز خيلي كار كرديم و بسيار دوستش داشتيم. اساسا اين فيلم تمرين زيادي داشت اما بخش چشم تو چشم تمرين زيادتري داشت؛  سرفيلمبرداري در برداشت‌هاي كمي ضبط شد.
    شوخي كه سعيد روستايي در فيلم با شما مي‌كند شما را آزار نمي‌دهد؟
 (مي‌خندد،) اين شيطنت بين من و سعيد است، ولي بگويم اين موضوع خيلي اغراق شده در فيلم اتفاق مي‌افتد . من براي اين فيلم هم وزنم را زياد كردم، و هم طراح لباس به ما كمك كرد كه فرم پايم شكل بگيرد. آنقدر اغراق شده پاهايم اينگونه نيست. 
خيلي‌ها اين سوال را از من پرسيدند. اما اينجا بگويم كه بازيگر از خيلي از اين مسائل گذر مي‌كند، ما در ارتباط با فيزيكمان بعضي نكات را گذر كرديم، آنقدر كه اين مسائل براي مردم و جامعه غير سينمايي مهم است آنچنان براي ما بازيگران اهميت پيدا نمي‌كند و اگر بخواهيم مدام به اين نكات توجه كنيم بازي نمي‌توانيم بكنيم، مدام بايد مراقب بدنم باشم. چنين نكاتي در ميان بازيگران بزرگ دنيا از آقاي پاچينو تا دنزل واشنگتن معمول است و اتفاقا اين نكاتي جزو رئاليسم بدن خود هنرپيشه است، ديگر گذشت آن زماني كه انسان خوش‌قيافه، آرماني چشم‌رنگي موبور، به عنوان بازيگر در سينماي ايران كارا بود در حال حاضر بازيگري و توان يك بازيگر اهميت دارد . اين موضوع براي من آزار‌دهنده نبود و اتفاقا براي كاركتر ارزش افزوده‌اي داشت.
    يعني خودتان چنين شيطنتي داشتيد؟ بين شما و سعيد روستايي؟ 
 (مي‌خندد) بسيار. اصلا بعضي ديالوگ‌هاي فيلم در رابطه با اين موضوع خاص بداهه خودم است، نكاتي كه طي فيلمبرداري به ذهنم رسيد. ديالوگ معروف كه در تمرين نداشتيم در فيلمبرداري بداهه گفتم: از كي مي‌پرسي‌؟ از من بپرس، از پرانتز بپرس (مي‌خندد) 
    سعيد روستايي دست بازيگران را هنگام فيلمبرداري باز مي‌گذارد؟ 
اصلا نكته پراهميت سعيد روستايي همين است كه سوال قبلي شما را هم پوشش مي‌دهد، سعيد روستايي در فيلم‌هايش از بازيگراني استفاده مي‌كند كه بتواند دستشان را باز بگذارد. سعيد روستايي نياز به اپراتور ندارد. او نياز به روحيه و خلاقيت دارد، او مي‌خواهد بازيگر با توانايي‌اش به نقش اضافه كند . به همين دليل در كستينگ از آدم‌هايي استفاده مي‌كند كه خيالش راحت باشد چون كارگرداني نيست كه با بازيگر به عنوان اپراتور صرف برخورد كند. 
    همكاري با پريناز و پيمان معادي براي شما چگونه بود؟ در طول كار با آنها اخت و راحت بوديد‌؟ 
با پيمان معادي اساسا در «متري شيش و نيم» همكار بوديم و او از دوستانم است اما راجع به پيمان معادي و پريناز ايزديار هر دوي آنها بايد بگويم بسيار آدم‌هاي حرفه‌اي در نوع رفتار و برخورد در هنگام فيلمبرداري هستند . روز دوم تمرين « زن و بچه » احساس كردم پريناز ايزديار را سال‌ها مي‌شناسم. پريناز ايزديار بسيار آدم حمايت‌كننده، دلسوز و مهربان است. حتي آنقدر منعطف و مسوول، كه در سكانس‌هايي كه نياز به حضور او در صحنه نبود او در صحنه حاضر مي‌شد، مقابل من، پشت دوربين مي‌ايستاد و با انرژي بالا نقشش را دوباره با حس و حال بازي مي‌كرد تا من هم بازي خوبي ارايه دهم. چنين چيزي در سينما رسم نيست چون نيروي بازيگر تحليل مي‌رود اما پريناز اين مهرباني و مسووليت را داشت و براي ما از خود گذشتگي مي‌كرد. اينجا ديگر بحث من و سعيد روستايي نيست، بحث پريناز ايزديار و پيمان معادي، اديب سبحاني (فيلمبردار)، ندا قائدي (منشي‌صحنه) و محمود دهقاني (گريمور و رشيد دانشمند (صدابردار) و بهرام دهقاني (تدوينگر) ... است كه در شكل گرفتن و ارايه كاركتر سامخانيان همگي به‌ نحوي نقش داشتند و كار موثر گروه است كه به خروجي يك بازيگر معنا مي‌دهد. 
اين نكته را هم بگويم استرس در طول كار، بيشتر براي كسي است كه تازه براي اولين‌بار در فيلم بازي مي‌كند و تجربه كار نداشته باشد، من نزديك به 20 سال است در تئاتر كار مي‌كنم و بيشتر از 35 تاتر كار كردم.با فضا و روحيه كار آشنا هستم.
    فيلم زن و بچه با واكنش‌هاي زيادي همراه بود، اگر از انتقادات بگذريم، به عنوان بازيگر فيلم، درباره اظهارنظرهاي مغرضانه فيلم «زن وبچه » چه نظري داريد؟ 
زماني كه فيلم ابد و يك روز و متري شيش و نيم اكران بود كامنت‌هاي مردم را بخوانيد، يا زماني كه جدايي نادر از سيمين اكران بود كامنت‌هاي مردم را نگاه كنيد، زماني كه آقاي گاسپار نوئه براي فيلم irreversible در اكران جشنواره فيلم كن، مردم از سالن‌ها بلند شدند و معترض بودند، اين مساله در تمام دنيا وجود دارد. فيلم‌هايي هستند كه در آن زمان اكران هجمه‌اي وارد مي‌كنند و بعد در طول زمان ديدگاه ديگري نسبت به فيلم دارند. اين به نظر من بايد بررسي آسيب‌شناسانه شود كه چرا مردم زمان اكران فيلم با اثر اين برخورد را دارند ولي در طول زمان، اثر اهميت خود را پيدا مي‌كند. نكته ديگر اينكه زن و بچه با ديگر فيلم‌هاي سعيد روستايي تفاوت فرمي و محتوايي دارد و اين تفاوت خودش عامل مهم انتقادات باشد كه آدم‌ها تا به حال سعيد روستايي ديگري راديده بودند و الان با سعيد ديگري مواجه هستند وخب اين را در نظر بگيريم كه اين حق فيلمساز است كه فرم‌هاي ديگر راتجربه كند و در آن تجربه كسب كند. اساسا نقد آنقدرها چيز اشتباهي نيست، تا جايي كه مي‌دانم سعيد روستايي نقدها را مي‌خواند و به آنها فكر مي‌كند . اتفاقا جامعه جالبي مي‌شود كه هنرمند اثر توليد كند و مردم و منتقدها بدون توهين و بدون غرض ورزي اثر را نقد كنند. مهم اين است كه در فضاي بدون توهين حرف زده شود مثل توهين بي‌شرمانه روزنامه كيهان به فيلم زن و بچه و سعيد روستايي داشت بايد از بين برود و در فضاي سالم به نقد فيلم پرداخته شود. سعيد روستايي با كسي قرار داد نبسته كه هميشه در يك ژانر فيلم بسازد، ممكن است فضاهاي مختلفي را تجربه كند، مثل فون تريه كه تصميم مي‌گيرد كمدي بامزه بسازد. اين مساله نقد‌پذير است اما نبايد به توهين آغشته شود. 
    و به عنوان سوال پاياني بفرماييد اين روزها چه مي‌كنيد؟ 
در پروژه تئاتر كار مي‌كنم به نام باران اسيدي به كارگرداني الهام شعباني و تهيه‌كنندگي صدف رضاپور و بسيار اشتياق داشتم و افتخار دارم كه با پروژه‌اي كار مي‌كنم كه تهيه‌كننده و كارگردان آن خانم هستند. از نيمه آبان در تماشاخانه ايرانشهر روي صحنه خواهيم رفت. 
ممنون كه به ما وقت داديد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون