• 1404 شنبه 3 آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6172 -
  • 1404 شنبه 3 آبان

روايت هشتادودوم: خاطرات سياسي امين‌الدوله (8)

تاجرنماي روس

مرتضي ميرحسيني

شاه لجاجت مي‌كرد. نمي‌پذيرفت. نمي‌پذيرفت كه حكومت تا گردن در بدهي فرو رفته است، اقساط وام‌هاي قبلي هنوز پرداخت نشده‌اند و وام تازه جز به مشكلات بيشتر منتهي نمي‌شود. فهم اين حرف‌ها برايش دشوار بود. ذهن ساده‌اي داشت و نمي‌توانست پيامدهاي بعدي ماجرا را درست ببيند. صحبت‌هاي امين‌الدوله را مي‌شنيد، اما باز حرف‌هاي خودش را تكرار مي‌كرد. امين‌الدوله گفت :«يك سال و نيم قبل از قتل ناصرالدين‌شاه يك نفر روس كه خود را نماينده يك دسته سرمايه‌دار روسيه قلمداد مي‌كرد و باطنا از طرف دولت روس ماموريت داشت، به تهران آمده و اظهارش اين بود كه دو الي سه كرور تومان به شرايط خيلي سهل، دولت از سرمايه‌داران روسي قرض كند كه كسر خزانه و طلب‌هاي متفرقه ارباب حقوق را بدهد كه خاطر شاه ناراحت نباشد؛ اين استقراض مختصر و اين شرايط سهل و ساده وسيله ازدياد تجارت با ممالك امپراتوري روسي و تحكيم روابط في‌مابين خواهد شد. 
ناصرالدين‌شاه شخص باهوش و بافراستي بود. فهميد روس‌ها مي‌خواهند همانطور كه رقيب جنوبي يعني انگليس چند كرور جريمه (براي لغو يك‌طرف قرارداد) رژي را طالب است و مقداري هم دولت از بانك شاهي براي مخارج ضروري قرض كرده است، همسايه شمالي هم از اين نمد كلاهي داشته باشد، دولت مقروض و اسيرش باشد.» آن روس آنقدر در اين كار مصمم بود كه هر روز، به سراغ شماري از دولتي‌ها و درباريان مي‌رفت و مي‌كوشيد آنان را به پذيرش پيشنهادش متقاعد كند. راهش را بلد بود. اما كارش پيش نمي‌رفت. چون متأثر از اتفاقات آن دوره -امضاي قرارداد رژي و ناآرامي‌هاي پس از آن و عقب‌نشيني دربار و تعهد به پرداخت غرامت- دست و دل كسي به نقش‌آفريني در ماجرايي تازه نمي‌رفت. «تاجرنماي روسي با هركسي در آن وقت جزو موافقين سياست روس بود مراوده داشت. امين‌السلطان براي دسته‌گل جريمه رژي از عرض مطلب به شاه خودداري مي‌كرد. كامران ميرزا براي اينكه ذهن پدرش از او مشوب نشود ظاهرا دخالت نمي‌كرد. تاجر روسي وسيله اظهاراتش محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه مترجم را حضور شاه قرار داده بود. ناصرالدين‌شاه زرنگ مجرب با اينكه بر اثر جنگ روس و ايران در زمان فتحعلي‌شاه كاملا از دولت روس مرعوب بود و وحشت داشت نمي‌خواست علنا تقاضاي تاجرنماي روس را رد كند مبادا باعث رنجش سفارت و دولت روس بشود. به لطايف‌الحيل و امرار وقت و مطالعه در مطالب آنقدر اعتمادالسلطنه و شخص روسي را معطل و سرگردان كرد تا موقعي كه ميرزا رضاي كرماني او را مقتول ساخت و نقشه روس‌ها عقيم ماند.» امين‌الدوله بعد از مرور اين تجربه، به شاه گفت: «حالا شما كه مظفرالدين‌شاه هستيد خوب است سياست پدر خودتان را تعقيب و زير بار استقراض خارجي نرويد كه معايب اين كار براي ايران بي‌حساب است.» اگر فكر مي‌كرد اين حرف‌ها تاثيري دارد و تفاوتي ايجاد مي‌كند، اشتباه مي‌كرد. مظفرالدين‌شاه باز حرف خودش را مي‌زد. «شاه مصر شد كه براي مسافرت من وجهي لازم است و اگر بخواهم منتظر بمانم از عايدات دولت وجهي فراهم شود موقع معالجه مي‌گذرد.» خلاصه كه حرفش را به صدراعظم تحميل كرد. صحبت از سلامت شاه كه مي‌شد، مخالفت نه ممكن بود و نه فايده‌اي داشت. امين‌الدوله گفت: «حالا كه مصمم به معالجه هستيد ممكن است مقداري كه كفايت معالجه را بكند از يك دسته سرمايه‌داران كه اتباع دولت بي‌طرفي باشند و اسباب مشكلات سياسي نشود، به مقدار پنج الي چهار ميليون فرانك استقراض شود كه بعد از وضع خرج مسافرت شما، بقيه هم به درد مخارج ضروري دولت بخورد.» اما دريافت وام از بلژيكي‌ها شدني نبود. نه اينكه بلژيكي‌ها وام نمي‌دادند يا شرايط سختي پيشنهاد مي‌كردند، نه؛ روس‌ها راه را بسته بودند. «براي اينكه مايل بودند از خودشان، دولت قرض كند. امين‌الدوله نمي‌خواست از همسايگان استقراضي كرده باشد. قضيه مختصر استقراض از بلژها در جريان و روس‌ها به هر وسيله بود سنگ‌اندازي مي‌كردند.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون