• 1404 دوشنبه 5 آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6174 -
  • 1404 دوشنبه 5 آبان

جزييات درگذشت ناگهاني صبا چناري قهرمان مو‌ي‌تاي از‌ زبان پدرش

آمبولانس آمد اما برانكارد نداشت و با پتو صبا را برديم

هرچه به او گفتم با من بيا خارج از كشور قبول نكرد چون عاشق ايران بود

روزبه دلاور

متأسفانه خبري ناراحت‌‌كننده در دنياي ورزش كشور منتشر شد كه كام جامعه ورزش كشورمان را تلخ كرد. صبا چناري، قهرمان موي‌تاي و داور با‌سابقه مسابقات حين تمرينات روزانه خود دچار حمله قلبي ناگهاني شد و جان به جان آفرين تسليم كرد. اين ضايعه ناگوار جامعه ورزش كشورمان را در شوك و اندوه فرو برده است. چناري كه نه تنها به عنوان يك مبارز قدرتمند شناخته مي‌شد، بلكه يك جوان تحصيلكرده و خانواده‌دوست بود. مرگ زودهنگام او خلأ و اندوه بزرگي در خانواده ايجاد كرده است.به همين بهانه با حسين چناري پدر صبا گفت‌وگويي ترتيب داديم كه علت دقيق مرگ فرزندش را جويا شويم. در ادامه چكيده‌اي از اين گپ و گفت را مي‌خوانيد‌.

     از آن روز كه صبا جانش را از دست داد صحبت كنيد.

صبا نزديك به 10 تا 15‌سال هم فايتر بود و هم داور و هم مربي‌ و در دو، سه باشگاه فعاليت داشت‌. صبا ترم سه ارشد فيزيولوژي ورزشي بود‌،كلاس هم برگزار مي‌كرد. آن روز به من گفت كه مي‌روم سر كلاسم اما حسش نيست كه ماشين را از پاركينگ ببرم. دو تا كلاسم را تمام كنم و برمي‌گردم. حدود دو ساعت بعدش از باشگاه به ما زنگ زدند و گفتند كه صبا حالش بد شده و خودتان را برسانيد. زماني كه من و همسرم رسيديم؛ ديديم كه صبا در طبقه دوم باشگاه روي زمين دراز كشيده و اورژانس هم بالاي سرش است اما اورژانس، برانكارد نداشت تا اين بچه را پايين بياورد! خلاصه رفتند يك پتويي پيدا كردند و بچه را پايين آورديم. نبضش بسيار ضعيف مي‌زد و تا رسيديم به بيمارستان كه در آنجا هم يكي، دوبار احيايش كردند كه موفق نشدند.

     شما چه زماني رسيديد بالاي سر صبا؟

ما رسيديم ديديم كه بچه‌هاي اورژانس بالاي سرش هستند.

     رسيدگي بيمارستان چطور بود؟

عالي. تمام زحمات خودشان را كشيدند و نمي‌شود از حق گذشت. فقط گله‌اي هم باشد از آمبولانسي بود كه يك برانكارد برزنتي نداشتند تا صبا را از طبقه دوم باشگاه زودتر به بيمارستان ببرند.

     صبا تا زمان رسيدن به بيمارستان زنده بود؟

در آمبولانس همسرم نشسته بود كه به من گفت صبا يك بار رفت و با شوك برگشت و در بيمارستان هم دو بار با شوك برگشت اما ديگر به رحمت خدا رفت.

     علت فوت دقيقا چي اعلام شد؟

گفتند در حين تمرين ضربان قلبش خيلي بالا رفت و ايست قلبي كرده است.

     دخترتان سابقه بيماري داشت؟

نه. هيچ سابقه‌اي. روز قبلش هم سر كلاس بود و درسش را مي‌خواند.‌ ما دنبال چيزي نيستيم، بچه‌ام رفته و از وزارت ورزش و ارگان‌هاي ديگر هم كه زنگ زدند گفتم‌گله‌اي ندارم. مشيت الهي مي‌دانم.

     باشگاهي كه صبا فعاليت مي‌كرد پزشكي حضور نداشت تا احيا را زودتر انجام‌دهد؟

باشگاه‌هاي ما نه روانپزشك دارد و نه پزشك‌. 99درصد مربيان ما هم تجربي هستند و معدود مربياني مثل صباي من بود كه رشته تحصيلي‌اش هم فيزيولوژي ورزشي است. علم تمرين را داشت.

     شما خودتان هم سابقه ورزشي داريد؟

نه. من نوشته‌هاي آموزشي در ورزش داشتم و يك زماني هم فوتبال بازي مي‌كردم. بعدش هم تحصيل اجازه نداد. من يك دانشگاه در گرجستان دارم و دكتري مديريت آموزشي دارم.

     چيز بيشتري از زمان حادثه نشنيديد؟

در دو، سه روزي كه حرف بعضي‌ها را شنيدم مي‌گويند خيلي از ورزشكاران در زمان تمرين ضربان قلبشان بالا رفته و ايست قلبي كردند‌. در اينترنت هم سرچ كردم همين را خواندم. ناگفته نماند كه پزشكي قانوني، نمونه‌برداري‌هايي كردند تا آزمايش كنند‌ تا دو ماه ديگر جواب با جزيياتي مي‌دهيم كه خداي نكرده كسي در آبش دارويي نريخته باشد يا كسي شيطنت نكرده باشد! يا قبل از آن چيزي خورده كه در تمرين اثرش را گذاشته باشد!

     صبا با كسي دشمني نداشت؟

نه‌ . اصلا اهل دشمني نبود‌. تمام پيگيري‌هاي خبرگزاري هم خودجوش بود.

     براي نبود برانكار از اورژانس شكايت كرديد؟

نه. دنبال شكايت نيستم اما خودم يكي از منتقدان آموزش عالي ايران هستم و 90‌درصد مطالبم در نشريات انتقاد به همين موضوع است. جالب اينكه دوستاني  پيش ما از اتفاق مشابه مي‌گويند كه  در منازل رخ داده و اورژانس رفته اما برانكارد نداشتند! برانكارد يك چيز برزنتي است وگرنه چيز عجيب و غريبي نيست كه در زمان لزوم يكي، دو‌ طبقه بالا بياورند  نزد بيمار‌، بيمار را روي آن بگذارند و تا آمبولانس برسانند. اصلا قيمت خاصي ندارد.

     احتمالا ربطش ندادند به تحريم‌ها؟

اصلا ربطي به تحريم ندارد.پارچه برزنتي با دوتا ميله در كنارش. اصلا فضايي هم در آمبولانس نمي‌گيرد. هزينه‌اي هم ندارد.

     فرزند ديگري هم داريد؟

نه! صبا تنها فرزندم‌بود. ۲۵ سالش بود.

     ورزش‌هاي ديگري هم پيگيري مي‌كردند؟

چهار، پنج سال رزمي مثل موتاي و بوكس و ‌ام‌ام‌اي و‌.‌.. فعاليت مي‌كرد.‌ او مدام در زمين ورزش بود و آخر هفته‌ها هم يا داور بود يا مربي. او دوره‌هايش را يكي پس از ديگري پشت سرگذاشته بود. تا سني كه مي‌توانست مداركي بگيرد در حوزه تخصصي خودش گرفت  و مدرك‌ داوري داشت. بسكتبال هم كار مي‌كرد و مربي تمريني يكي از تيم‌هاي تهراني هم بود. فوتبالي نبود و فقط شايد گاهي مسابقاتي را با دوستانش مي‌ديد. مثل خود من بود، من مي‌گويم استقلالي‌ام روي اين تيم تعصبي نيستم و بيشتر ملي‌پرستم. يك بخشي از زندگي من در گرجستان است و يك زماني دو، سه تا پيشنهاد از كشورهاي مختلف داشت اما به من مي‌گفت بابا من تا وقتي بتوانم مي‌خواهم براي ايران كار كنم. حتي ما به خاطر صبا دايم در گرجستان نمانديم. گفتم بيا گرجستان تمام كارهايت را اينجا انجام مي‌دهند اما به من گفت مگر تو ايران را هميشه ول كردي تا من بروم؟ نه كه بچه‌ام باشد اما واقعا ايران را دوست داشت.

     از رفتار او چه چيزي در ذهنتان نقش بسته؟

تمام ناراحتي‌ام اين است كه در اين ۲۵ سال يك بار هم رو در روي من نبود كه بگويد دلم مي‌خواهد فلان كار را انجام دهم. يك بار به من نگفت كه بابا بايد فلان چيز را برايم بگيري. هميشه سعي كردم در توان خودم تا قبل از آن كه بگويد برايش فراهم كنم اما او هيچ‌وقت ازمن درخواست نمي‌كرد. چهارم آبان قرار بود دكتري ثبت‌نام كند. حتي به شوخي چند وقت پيش به او گفتم كه بابا نمي‌خواهي برايت ادمين بگيرم تا پيجت بالا برود؟ حدود دو ماه پيش بود. هميشه به من به شوخي مي‌گفت: چناري! تو هنوز من را نمي‌شناسي و نمي‌داني چه كارهاي تخصصي در رشته‌ام بلد هستم‌ نياز به ادمين و بالا رفتن پيجم نيست.

     براي خاكسپاري، مربيان و هم تيمي‌هايش حضور داشتند؟

بله، آقاي نصيري رييس موتاي با اينكه در بحرين براي مسابقات هستند از همانجا تماس گرفت و در مراسم به‌طور تصويري پيام فرستاد‌. كساني ديگر، چه افرادي كه من مي‌شناختم و چه افرادي كه صبا مي‌شناخت خيلي برايش پيگيري مي‌كردند. با پيگيري آنها، صبا در قطعه نام‌آوران خاك شد. وزارت ورزش كه مي‌گفت بايد شنبه در ساعت اداري باشد اما گفتم كه بچه‌ام را نمي‌توانم نگه دارم تا شنبه و يكشنبه شود‌! بعد سازمان بهشت‌زهرا، آقاي دكتر صالحي واقعا زحمت كشيدند و واقعا ممنون او هستيم و پا به پاي ما حضور داشتند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون