اخيرا رسانهها به پرونده قضايي يك بازيگر معروف با اتهام تجاوز به عنف پرداختهاند. اين در حالي است كه اثبات تجاوز به عنف طبق قوانين كيفري روندي پيچيده و سنگين دارد، چون اين جرم از نظر قانوني مجازاتش اعدام است. به همين دليل قانون براي اثبات آن شرايط و مدارك خاصي تعيين كرده است. يكي از قضات سابق ديوان عالي كشور در همين راستا به «اعتماد» ميگويد: «شاكي بايد شكايت خود را در دادگاه كيفري يك مطرح كند. صرف شكايت نيز دليل بر حقانيت شاكي نيست. با اين حال پزشكي قانوني با نمونهبرداري و انجام معاينات لازم تشخيص ميدهد كه فرد مورد تجاوز واقع شده يا نشده، اما تشخيص اثبات تجاوز به عنف با قاضي است نه با پزشكي قانوني.» اين قاضي سابق ديوان عالي كشور همچنين در مورد رسانهاي شدن برخي پروندههاي تجاوز به عنف ميگويد: «اگر در پروندههاي تجاوز به عنف رسانهها فقط با يك طرف پرونده مصاحبه كنند و اظهارات طرف دوم نباشد باعث ايجاد مشكلاتي ميشود؛ امكان دارد جو رسانه ماجرا را به نفع يكي از طرفين پرونده تمام كند؛ در اين مواقع هم متهم و هم شاكي حق به جانب صحبت ميكنند.» «محمدباقر قربانزاده»، قاضي سابق ديوان عالي كشور به سوالات ديگر «اعتماد» در مورد پروندههاي قضايي با عنوان تجاوز به عنف پاسخ ميدهد.
اگر شخصي مورد آزار و اذيت جنسي قرار بگيرد چه مراحل قانوني را بايد طي كند؟
شاكي بايد به چند نكته توجه داشته باشد؛ طبق قانون، شكايت در دادگاه كيفري يك قابل طرح است و در دادسرا و كلانتري قابل طرح نيست. صرف شكايت نيز دليل بر حقانيت شاكي نيست و بايد دلايلي وجود داشته باشد. بنابراين شخصي كه قصد شكايت دارد بايد ادله جمعآوري كرده باشد. يكي از مهمترين ادله نظريه پزشكي قانوني است. پزشكي قانوني معمولا شاكي را بدون نامه قضايي نميپذيرد و معمولا از آثاري كه وجود دارد، نمونهبرداري انجام ميدهد. همچنين معايناتي صورت ميگيرد و در صورتي كه جواب مثبت باشد و متهم منكر شود، آزمايش ديگري صورت ميگيرد؛ DNA دو طرف را با نمونهبرداريهايي كه قبلا انجام شده، تطبيق ميدهند. نكته ديگر كه به دادگاه كمك ميكند آدرس دقيقي است كه شاكي به آن محل برده شده است. شاكي بايد دقت كند ساختماني كه به آنجا رفته چند طبقه و هر طبقه چند واحد است. او همچنين ميتواند نماي داخلي خانه و چيدمان خانه را به ياد داشته باشد يا اگر متهم خالكوبي يا نشانه خاصي روي بدنش وجود دارد در ذهنش ثبت كند تا در صورت نياز اعلام كند. همچنين بررسي دوربينهاي مداربسته اطراف نيز نشان ميدهد كه آيا شاكي با ميل خود به محل رفته يا به اجبار و زور به محل كشانده شده است.
پزشكي قانوني معمولا چگونه تجاوز به عنف را تشخيص ميدهد؟
هر نوع آثار و جراحات بدني كه نشاندهنده مقاومت شاكي باشد در كنار نمونهبرداريها و معاينات ميتواند مشخص كند كه فرد مورد تجاوز قرار گرفته يا نه؛ چون اين موارد نشاندهنده تجاوز به عنف است و نشان ميدهد كه شاكي رضايت و ميل نداشته است. وقتي آثار جراحت روي دست، پا، صورت و ساير اعضاي بدن شاكي وجود داشته باشد، نشان ميدهد كه شاكي مقاومت كرده است. در برخي موارد از زير ناخن شاكي نيز نمونهبرداري ميشود. تاييد اين موارد از سوي پزشكي قانوني ميتواند مشخص كند كه شاكي مورد تجاوز واقع شده، اما تشخيص اثبات تجاوز به عنف با قاضي است نه با پزشكي قانوني.
در برخي پروندههاي مهم اخير كه بحث تجاوز به عنف مطرح بوده شاكي عنوان كرده كه به خانه فرد رفته و آنجا مورد تجاوز قرار گرفته است. آيا اينكه فردي بدون اجبار به خانه شخصي كه از قبل با او آشنايي خاصي ندارد، برود باز هم بحث تجاوز به عنف مطرح است؟
جواب اين سوال هم بله است و هم خير. از اين جهت بله است، چون امكان دارد طرف كمي سادهلوح، خوشباور يا زودباور باشد و جذب شهرت، قدرت و موفقيت تحصيلي يك نفر شود و بعد به خانه آن فرد برود، اما در فكرش برقراري رابطه جنسي نباشد؛ معمولا چنين دختراني وقتي به خانه فردي ميروند، اتفاقاتي رخ ميدهد. با اين حال بايد به اين نكته دقت شود كه معمولا فرد با اولين آشنايي به خانه شخص ديگري نميرود؛ رفت و آمد وقتي صورت ميگيرد كه آشنايي و دوستي استمرار داشته باشد؛ يعني چندين بار دو طرف با هم در جاهاي مختلف از جمله مكانهاي عمومي قرار گرفتهاند و حالا بعد از مدتي فرد دعوت به خانه طرف مقابل را پذيرفته و وقتي رفت و آمد صورت ميگيرد، مشخص ميكند كه فرد با ميل و رضايت خودش به خانه آن شخص رفته است. با تمام اين تفاسير وقتي خانمي به خانه فردي ميرود به معناي ميل و رضايت به رابطه جنسي نيست، اما در تبصره ۲ ماده ۲۲۴ قانون مجازات اسلامي آمده؛ يكي از مواردي كه تجاوز به عنف محسوب ميشود؛ اغفال و فريب دادن دختر نابالغ است. قانونگذار در اينجا عمدا از واژه دختر نابالغ استفاده كرده؛ يعني اگر دختري بالغ است قابل اغفال و فريب دادن نيست؛ بنابراين اگر خانمي با اولين آشنايي به خانه شخصي ميرود، معلوم ميشود خودش مايل به برقراري رابطه بوده است، چون وقتي خانمي به خانه فردي ميرود كه هيچ كس ديگر در آن نيست بايد اين احتمال را بدهد كه هر اتفاقي ممكن است رخ دهد. حتي خانمهايي كه سطح آگاهي پايينتري دارند الان با وجود فضاي مجازي و خواندن برخي حوادث از اين اتفاقات باخبر هستند. پس اگر با اين آگاهي، باز ريسك ميكنند و اين را ميپذيرند كه براي اولينبار به خانه فردي كه از قبل او را نميشناسند، بروند معلوم ميشود خودشان مايل به رابطه بودهاند.
در قانون مجازات، تجاوز به عنف چگونه معنا شده است؟
اگر شخصي بدون استفاده از سلاح گرم و سرد يا حتي بدون اينكه ربايشي صورت بگيرد با فردي كه راضي به رابطه جنسي نباشد، ارتباط برقرار كند، تجاوز به عنف محسوب ميشود كه اثبات عدم تمايل به رابطه جنسي ادله زيادي ميخواهد. نوع ديگر تجاوز به عنف با بيهوش كردن فرد صورت ميگيرد. نوع ديگر تجاوز به عنف، ربايش فرد است؛ در پروندههاي متعدد اين مورد وجود داشته كه شاكي سوار ماشيني شده و فكر كرده طرف مسافركش است، اما راننده در مسير منحرف شده و بعد اين اتفاق ناگوار افتاده است. نمونه ديگر تجاوز به عنف با تهديد و ترساندن شاكي رخ ميدهد؛ بر فرض فرد عكسي از شاكي دارد و او را تهديد ميكند تا از اين طريق به هدفي كه دارد، برسد.
معمولا فردي كه در شرايط ناگواري قرار ميگيرد و حس ميكند كه محيط برايش ناامن است چه اقداماتي انجام ميدهد؟
فرد ميتواند با صداي بلند از همسايهها كمك بطلبد و در چنين شرايطي مقاومت كند و مانع شخص متجاوز شود. معمولا اين موضوع در برخي پروندهها وجود داشته كه شاكي مقاومت زيادي انجام داده و شخصي كه قصد تجاوز به عنف را داشته اصلا نتوانسته به هدفش برسد. در پروندههاي متعددي شاهد بوديم كه برخي خانمها به خاطر اخاذي از افراد مشهور اقدام به چنين شكايتهايي كردهاند. در برخي پروندهها نيز متاسفانه فرد از شهرت و قدرت خود سوءاستفاده كرده و اين اتفاقات افتاده است؛ در چنين پروندههاي حساسي حتما بايد هر دو طرف پرونده مورد توجه قرار بگيرند.
با جزيياتي كه از پروندههاي اخير در مورد اتهام تجاوز به عنف مطرح شده، مشخص است برخي افراد آگاهي چنداني نسبت به نوع روابط ندارند. براي پيشگيري از چنين حوادثي زنان و دختران چه اقداماتي انجام دهند كه كمتر در معرض آسيب قرار بگيرند؟
نكته مهم اين پروندهها اينجاست كه زنان و دختران به خانه فردي كه هيچ شناختي از او ندارند، نروند. اگر قرار به ملاقات يا ديدار باشد بهتر است در مكانهاي عمومي صورت بگيرد، چون وقتي مراكز عمومي وجود دارد رفتن به خانه افراد خصوصا به بهانه مسائل كاري مبناي منطقي ندارد. مگر اينكه طرف خودش هم تمايل به رفتن خانه فرد را داشته باشد و از رابطه استقبال كند. اگر هم قرار است خانمي به خانه فردي برود بهتر است به چند نفر از دوستان صميمي خود اطلاع دهد.
متاسفانه در برخي پروندههاي تجاوز به عنف كه جزو پروندههاي قضايي محسوب ميشود، رسانهها با آوردن نام و نامخانوادگي متهم برخي اصول را زير پا ميگذارند. با توجه به اينكه در بعضي كشورها نيز نبايد نام متهم در خبرها قيد شود، بهتر است در چنين مواقعي كه پروندهها صرفا قضايي هستند رسانهها چه اقداماتي انجام دهند؟
نقش رسانهها در وهله اول آگاهيبخشي است. بهطور مثال در پروندههاي سرقت اگر رسانهها به اين موضوع اشاره كنند كه افراد در خيابان با گوشي صحبت نكنند يا هنگام رانندگي شيشه ماشين پايين نباشد، كافي است، چراكه افراد با خواندن چنين مطالبي متوجه ميشوند كه بايد دقت بيشتري داشته باشند. در مورد پروندههاي تجاوز به عنف نيز نقش رسانه بيشتر بايد اطلاعرساني و هشدار باشد كه از چنين حوادثي پيشگيري شود. اينكه رسانهها نام فرد متهمي كه هنوز براي رسيدگي به اتهام او دادگاه تشكيل نشده را منتشر ميكنند، جرم محسوب ميشود. حتي خود قضات و كاركنان قضايي تا زماني كه راي قطعي صادر نشده به هيچوجه حق اظهارنظر ندارند. در نتيجه اگر در پروندههاي تجاوز به عنف رسانهها فقط با يك طرف پرونده مصاحبه كنند و اظهارات طرف دوم نباشد باعث ايجاد مشكلاتي ميشود؛ امكان دارد جو رسانه ماجرا را به نفع يكي از طرفين پرونده تمام كند؛ در اين مواقع هم متهم و هم شاكي حق به جانب صحبت ميكنند. اگر قرار است پرونده رسانهاي شود بهتر است با رعايت بيطرفي، پرهيز از قضاوت و هيجانزدگي با هر دو طرف پرونده مصاحبه شود و صرفا يك بعد ماجرا بازگو نشود. رسانهها بايد بدون هيچگونه قضاوت و ديدگاه خاص با هر دو طرف پرونده صحبت كرده و اظهارات هر دو طرف را به صورت همزمان منتشر كنند، چراكه پرونده، پرونده قضايي است و رسانهها براي تحليل و قضاوت ماجرا بايد تا راي نهايي دادگاه صبر كنند.