• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3330 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۹ شهريور

آموزش و پرورش

يكي از مهم‌ترين نهادهايي كه مي‌تواند حقوق شهروندي را در جامعه نهادينه كند، نهاد آموزش است. در نظام آموزشي دانش‌آموزان بايد مدام در حال تمرين كردن حقوق شهروندي باشند. آيا در مدارس ما زماني به اين مساله اختصاص داده مي‌شود؟ حقوق شهروندي را بايد مثل زبان مادري به بچه‌ها آموزش داد. پدر و مادرها هيچ وقت جلسه آموزشي براي يادگيري زبان مادري براي بچه‌ها نمي‌گذارند، بلكه در طول دوران كودكي با آنها تمرين مي‌كنند. حقوق شهروندي يعني اينكه من ياد بگيرم كه ديگري حقي دارد و من بايد انصاف داشته باشم و تعاملات ما بايد منصفانه باشد. اين بايد در محيط مدرسه تمرين شود. اگر از خانواده‌ها بپرسيم كه دولت بايد در حوزه آموزش و پرورش چه اقدامي انجام دهد، شايد در حد همان نيازهاي اوليه‌اي كه وجود دارد خواسته‌اي را مطرح كنند و روي آن تاكيد كنند. اما اگر عميق‌تر نگاه كنيم، مي‌بينيم كه نظام مدرسه در جامعه ما روش‌هاي تخريب حقوق شهروندي را به بچه‌ها آموزش مي‌دهد وارد گفت‌وگو نشدن را به بچه‌ها آموزش مي‌دهد. در صورتي كه بايد ظرفيت
زبان‌آوري، گفت‌وگو و استدلال و همدلي با ديگران را اموزش بدهد. بچه‌ها تا سن هفت سالگي رشد مي‌كنند، از هفت سالگي به بعد در مدارس رشدشان متوقف مي‌شود. انسان‌ها از چهار طريق مي‌توانند با هم ارتباط برقرار كنند، گفتن، شنيدن، نوشتن، خواندن چهار مهارت پايه هستند كه بايد در مدرسه آموزش داده شود. گفتن و شنيدن به معناي رد و بدل كردن يك سري مفاهيم نيست بلكه به معناي شكل دادن به منطق و استدلال و همدلي و سرمايه اجتماعي و مديريت تنش است وقتي مي‌گوييم كه ما بايد بلد باشيم حرف بزنيم، معنايش اين است كه بايد بلد باشيم مديريت تنش كنيم، نه اينكه به لحاظ ادبي زيبا صحبت كنيم. ما بايد بتوانيم تفاوت‌ها را با رسميت بشناسيم و بتوانيم با فردي كه با ما متفاوت است مدارا كنيم و اين تفاوت را به رسميت بشناسيم و اينها اصولي است كه در حقوق شهروندي وجود دارد. پايه حقوق شهروندي را بايد در مدرسه طراحي كنيم و گسترش دهيم.

نظام آموزشي ما به يك معنايي بي‌سوادي آموخته را به نسل جوان منتقل مي‌كند، در بي‌سوادي آموخته فرد مي‌آموزد بي‌سواد بماند، به اين شكل كه تمام دوران دبيرستان دانش اموز صرف تست زدن براي موفقيت در كنكور يا كسب نمرات بيشتر در رقابت با ديگران، مي‌شود. گاهي حتي براي رسيدن به اين هدف، فرد تمام مناسباتش با اطرافيان را قطع مي‌كند، خانواده را درگير مي‌كند، اين عين خودخواهي و زوال فكري و عدم توان تفكر است. جواني كه بايد طي دوران آموزش خود آموزش گسترده‌اي را ببيند، از همه آموزش‌ها محروم مي‌شود. نهايتا دانش آموز يك فنوني را آموزش مي‌بيند، كه صرفا بتواند تست‌هاي بيشتري را بزند، سوال اين است كه آيا چنين فردي، فرد متفكري خواهد بود؟ كار كردن با فنون و تكنيك‌ها نمي‌تواند يك فرد متفكر و خلاق تربيت كند. به همين دليل با همين نگاه تكنولوژيك و تست زن و انتخاب يك گزينه در بين چهار گزينه با كمك يك سري فنون معين، به جامعه مي‌آيد و مدير مي‌شود. اين نگاه همه چيز را تقليل مي‌دهد، به هيچ موضوعي عميق نگاه نمي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون