• 1404 شنبه 17 آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6184 -
  • 1404 شنبه 17 آبان

بررسي وضعيت استقلال و سپاهان در ليگ قهرمانان با محمدرضا مهدوي

بپذيريم با اسم‌ها و تاريخ نمي‌توانيم در آسيا موفق شويم

روزبه دلاور

رقابت‌‌هاي ليگ قهرمانان آسيا سطح دوم (AFC Cup) با نتايج نااميدكننده استقلال و سپاهان در هفته چهارم به پايان رسيد. دو تيم مدعي فوتبال ايران، در برابر نمايندگان اردن و تركمنستان به تساوي رضايت دادند و عملا شانس صعودشان به مراحل حذفي به حداقل رسيده است. براي بررسي عملكرد دو نماينده كشورمان با محمدرضا مهدوي، پيشكسوت فوتبال كشورمان كه سابقه پوشيدن پيراهن هر دو تيم را دارد، گفت‌وگو كرديم تا دلايل اين ناكامي‌‌ها را از ديدگاه فني و مديريتي بررسي كنيم‌ ماحصل اين گپ و گفت را در ادامه مي‌خوانيد.

   آقاي مهدوي با توجه به سوابق تاريخي و انتظاراتي كه از استقلال و سپاهان در آسيا وجود دارد، نتايج هفته چهارم تا حدودي براي هواداران اين دو تيم شوكه‌‌كننده بود. به نظر شما ريشه اصلي اين ناكامي در كجاست؟

صادقانه بگويم، اين نتايج يك شوك بزرگ است، اما متاسفانه چندان هم غيرمنتظره نيست. ريشه اصلي اين مشكل را بايد در چند حوزه جست‌وجو كرد، سطح فني تيم‌‌ها در مقايسه با رقبا، آمادگي جسماني و مهم‌تر از همه، مديريت ثبات در بلندمدت. وقتي شما در ليگ قهرمانان سطح دوم در برابر تيم‌‌هايي كه شايد از نظر بودجه و ستاره‌ها در رده پايين‌‌تري قرار دارند امتياز از دست مي‌دهيد، يعني جايي در زيرساخت‌‌هاي فني شما ايراد اساسي دارد. در بازي‌هاي اخير ديديم كه حريفان اردني و تركمنستاني با سازماندهي دفاعي بسيار منسجم و جنگندگي بالا ظاهر شدند در حالي كه تيم‌‌هاي ما فاقد ايده مشخصي براي باز كردن ساختارهاي دفاعي بسته بودند. البته هنوز هر دو نماينده ما شانس صعود دارند و نبايد نااميد بود‌.

   آيا مشكل اصلي ناكامي نمايندگان ما به نبود بازيكنان تراز اول خارجي يا تغييرات مكرر در كادرفني برمي‌گردد؟

هر دو عامل دخيل هستند. در مورد استقلال، هميشه انتظارات از تيمي با اين هواداري بالاست كه مهره‌هاي كليدي و تاثيرگذار در اختيار داشته باشد كه البته امسال هلدينگ خليج‌فارس با سرمايه‌گذاري‌هاي زياد اقدام به جذب بازيكنان خوبي كرده، اما مشكل اصلي‌تر، عدم ثبات در سبك بازي است. وقتي سرمربي مدام تغيير كند يا بازيكنان كليدي اين تيم در دو، سه سال گذشته پس از چند هفته به دليل مشكلات مديريتي يا مالي تيم را ترك مي‌كنند تيم هرگز به يك هويت ثابت نمي‌رسد. تيم‌‌هاي آسيايي با ثبات سرمربي و يك سبك مشخص سال‌ها مي‌سازند. ما هر سال با يك ساختار جديد وارد مسابقات مي‌شويم. در مورد سپاهان هم، با وجود سرمايه‌گذاري‌هاي خوب به نظر مي‌رسد در مقاطعي از فصل، دچار فراز و نشيب در كسب نتيجه است. در آسيا، ليگ برتر ايران به دليل فشردگي بيش از حد، بدن بازيكنان خالي مي‌كند. تيم‌‌هاي رقيب، به خصوص تيم‌‌هاي غرب آسيا، برنامه‌ريزي دقيق‌‌تري براي حفظ اوج بدني در مقاطع حساس آسيايي دارند. سپاهان اغلب در نيمه دوم بازي‌ها يا در بازي‌هاي متوالي، توان حفظ ريتم بالا را ندارد وگرنه حريف ده نفره‌اش را مي‌توانست خيلي راحت شكست دهد. 

   سطح ليگ قهرمانان آسيا سطح دوم را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ آيا اين ليگ به قدري قوي است كه تيم‌‌هاي ايراني نتوانند به راحتي از آن صعود كنند؟

ليگ‌‌هاي غرب آسيا به ‌شدت پيشرفت كرده‌اند. تيم‌‌هايي مانند الوحدات اردن يا تيم‌‌هاي قطري و اماراتي و بحريني كه در اين سطح حضور دارند بسيار سازمان‌ يافته‌تر از گذشته هستند. ديگر خبري از آن دوران نيست كه تيم‌‌هاي ايراني با دو بازيكن خوب به راحتي تيم‌‌ها را شكست دهند. امروز فوتبال آسيا به سمت حرفه‌‌اي شدن رفته است. آنها روي آناليز دقيق حريف كار مي‌كنند و از نظر انضباط تاكتيكي بسيار قوي شده‌‌اند. در واقع، اين سطح از ليگ قهرمانان آسيا، آينه‌اي از وضعيت فوتبال ماست. ما با تكيه بر استعدادهاي فردي و نام‌‌هاي بزرگ سعي مي‌كنيم مسائل ساختاري را بپوشانيم. اما در آسيا، جايي كه همه با يك اندازه با اين توپ بازي مي‌كنند و قوانين يكسان است، ساختار حرف اول را مي‌زند.

    به نظر شما مديريت فوتبال ما تا چه حد در اين ناكامي‌هاي چند سال گذشته باشگاه‌هاي ما در آسيا نقش داشته است؟

اين يك بحث مديريتي است. ما بايد بپذيريم كه سهميه ما در آسيا محدود است. اگر باشگاه‌هاي ما از نظر مديريتي ضعيف عمل كنند و نتوانند تيم‌‌هاي قدرتمند و باثبات براي دو تورنمنت (ليگ قهرمانان و نخبگان) آماده كنند، مشكل از سهميه نيست، از مديريت است. متاسفانه، باشگاه‌هاي بزرگ ما اغلب درگير مسائل داخلي، بدهي‌‌ها و حواشي مديريتي هستند. اين مسائل مستقيما روي تمركز كادر فني و بازيكنان تاثير مي‌گذارد. وقتي يك بازيكن هر روز در رسانه‌ها اخبار متناقضي درباره آينده‌‌اش مي‌شنود، نمي‌تواند ۱۰۰ درصد تمركز خود را روي تاكتيك‌‌هاي مربي بگذارد.

    با توجه به اينكه شانس صعود بسيار كم شده است، چه توصيه‌‌اي براي مربيان دو تيم داريد تا حداقل در بازي‌هاي بعدي آبروي فوتبال ايران را حفظ كنند؟

اول از همه، كادر فني بايد آرامش را به تيم برگرداند. ناكامي در آسيا تلخ است، اما نبايد اجازه دهيم اين شكست‌‌ها تبديل به بحران شوند و روي ليگ داخلي تاثير بگذارند. توصيه من اين است كه تيم‌‌ها بايد بازي‌هاي باقيمانده را با قدرت پشت سر بگذارند و اميدوار باشند. ضمن اينكه بازيكناني كه كمتر فرصت بازي داشته‌‌اند، محك بخورند، چون انگيزه مضاعفي دارند. مربيان بايد سبك بازي خود را بدون فشار نتيجه‌‌گيري سنگين تثبيت كنند. اگر آنها بتوانند با ارايه فوتبالي منسجم و جنگنده، بازي‌ها را به پايان برسانند، حداقل مي‌توانند درس‌‌هاي لازم را براي فصل بعد بگيرند.

    بزرگ‌ترين درسي كه بايد از اين ناكامي‌‌هاي آسيايي بگيريم، چيست؟

بزرگ‌ترين درس اين است كه فوتبال ايران ديگر با اتكا به «اسم» و «تاريخ» نمي‌تواند در آسيا موفق شود. ما بايد بپذيريم كه شكاف بين ما و سطح استاندارد آسيا (حتي سطح دوم) در حال افزايش است. اين شكاف با پول‌‌هاي مقطعي پر نمي‌شود؛ با ثبات مديريتي، برنامه‌‌ريزي بلندمدت براي جذب و حفظ مربي و مهم‌تر از همه، ايجاد يك فرهنگ حرفه‌اي در باشگاه‌ها پر خواهد شد. تا زماني كه اين ساختارها اصلاح نشوند، هر سال در همين مقطع، با همين سوالات تلخ روبه‌رو خواهيم بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون