اوضاع بدتر و بدتر میشود
فوتسال ایران نمیتواند افغانستان را شکست دهد!
فوتسال ایران که سالها به عنوان قدرت بلامنازع آسیا مطرح بوده طی روزهای اخیر با مجموعهای از نتایج ناامیدکننده و حواشی تلخ زنگ خطر جدی را به صدا درآورده است. باخت تیم ملی نوجوانان در فینال بازیهای آسیایی جوانان مقابل افغانستان و تساوی تیم ملی بزرگسالان در دیدارهای کشورهای اسلامی مقابل همین حریف نشان میدهد که فاصلهای کیفی و روانی میان ایران و کشور همسایه در حال شکلگیری است. شکست تیم زیر ۱۷ سال ایران در فینال با نتیجه ۲ بر يك به خودی خود یک زنگ بیدارباش بود. اما آنچه این شکست را دردناک تر کرد حواشی خارج از زمین و فراتر از رقابت ورزشی بود. پخش زنده این بازی از شبکه ماهوارهای افغانستانی SolhSports شاهد اظهاراتی ازسوی گزارشگر آن شبکه بود که به سرعت جنجالآفرین شد. گزارشگر افغانستانی، در اوج هیجان پیروزی تیم ملی خود از مرزهای اخلاق ورزشی عبور کرد. اظهاراتی مانند «نگاه کردن به وضعیت نیمکت تیم ایران باعث خندهمان میشود» یا «نمیتوان به آنها نخندی» و به ویژه جملات تحریکآمیز و توهینآمیزتر مانند «اگر گارد امنیتی به داخل زمین نمیآمد، وطنپرستان ما آنها را زندهزنده دفن میکردند!» نشاندهنده یک رویکرد خصمانه بود که هیچ ارتباطی به کریخوانی معمول ندارد. این سطح از ادبیات نه تنها برای جامعه ورزشی ایران که برای هر مخاطب منصفی آزاردهنده است و نشان میدهد که رقابتهای ورزشی در منطقه تا چه حد میتواند تحتتاثیر احساسات ملیگرایانه افراطی قرار گیرد. این اتفاق تلخ در سطح پایه، زمانی شدت بیشتری پیدا کرد که تنها چند روز بعد تیم ملی فوتسال بزرگسالان ایران هم در چارچوب بازیهای کشورهای اسلامی مقابل افغانستان به تساوی رضایت داد. این نتایج متوالی، سوالات جدیتری را توجه به پایهها و برنامهریزی در فوتسال ایران مطرح میکند.
فوتسال ایران همواره بر پایه استعدادهای فراوان و بازیکنان تکنیکی بنا شده بود، اما شکست پیاپی در ردههای پایه و ناتوانی در کسب پیروزی قاطع مقابل تیمی که در سالهای اخیر سرمایهگذاری قابلتوجهی در این رشته انجام داده، نشان میدهد که شاید دیگر تکیه صرف بر استعدادهای فردی کافی نیست. تیمهای رقیب به ویژه افغانستان با سازماندهی بهتر، انضباط تاکتیکی بالاتر، استفاده از کادرفنی ایرانی پیشرو و شاید انگیزه مضاعف برای اثبات خود در سطح منطقه در حال پر کردن این فاصله هستند. این نتایج باید تلنگری جدی برای کمیته فوتسال باشد تا فراتر از بازیهای ملی بزرگسالان، تمرکز ویژهای بر ردههای پایه داشته باشد. در کنار مسائل فنی، نحوه مدیریت حواشی و واکنش به اظهارات تحریکآمیز هم اهمیت پیدا میکند. ورزش باید محلی برای نمایش برتری فنی و اخلاقی باشد اما تکرار این شکستها و واکنشهای نامناسب در فضای رسانهای، آینده فوتسال ایران را در هالهای از ابهام قرار میدهد و صد البته میتواند باعث شکاف و اختلافات عمیق بین مردم دو کشور شود.